بخشی از مقاله
عسلك برگ پنبه
مقدمه
موطن اوليه عسلك پنبه مناطق حاره آفريقا، جنوب شرقي آسيا و كشورهاي هند و پاكستان است. در اين نقاط به زراعتهاي توتون، تنباكو و پنبه آسيب فراوان وارد مي آورد. عسلك برگ پنبه براي اولين بار در سال 1323 در اطراف كرمان جمع آوري شده و در همان سالها در نقاط پنبه خيز فارس و كرمان انتشار داشته است. در سال 1327 تراكم و افزايش جمعيت اين آفت در گرمسار بحد بسيار زيادي رسيده و در آنسال اغلب مزارع پنبه به اين آفت مبتلا بوده اند. در سالهاي اخير مساحت زير كشت اين قبيل محصولات زراعي و توزيع فرآورده هاي آنها در سطح كشور افزايش يافته، درنتيجه
دامنه انتشار و تراكم جمعيت آفت نيز بالا رفته است و خسارت كيفي آفت بعلت آغشته شدن الياف به شيره هاي مترشحه از آفت بحدي بوده است كه در صدور قسمتي از پنبه هاي توليدي بخارج از كشور و همچنين در مصرف داخلي آن اشكالاتي ايجاد نموده است. پس همانطور كه ملاحظه مي كنيد اين آفت ديرزماني است كه سطح قابل ملاحظه اي از پنبه كاريهاي كشور را مورد هجوم خود قرار داده و به اقتصاد كشور صدمات جبران ناپذيري وارد نموده است. لذا برخورد جدي و اصولي با اين آفت مي تواند از بروز صدمات بيشتر جلوگيري نمايد.
صدمات عسلك برگ پنبه
در سالهاي اخير عسلك پنبه در مناطق مهم پنبه خيز ايران و برخي از مناطق كشت جاليز حالت طغياني پيدا نموده و اكنون از مهمترين آفات پنبه و جاليز بشمار مي آيد.
1-در مزارع پنبه آلوده، جمعيت آفت در شرايط جوي مساعد بسرعت بالا مي رود و بر اثر مكيدن شيره نباتي، محصول پنبه را نامرغوب كرده و مقدار عملكرد آنرا در واحد سطح «هكتار» بطور قاب
ل ملاحظه اي كاهش مي دهد.
2-همراه با ورود عضو مكنده حشره به بافت برگها مقداري از آنزيمهاي حشره وارد بافت برگها مي گردد. آشكار است كه اين آنزيمها داراي اثرات مضري در فيزيولوژي گياه بوده كه به تدريج موجب خشك شدن و مرگ برگها و بوته ها مي گردد.
3-بر اثر ترشح مقدار زيادي شيره از حشره و برگهاي مورد حمله سطح روئي و زيري برگها با اين شيره آغشته مي گردند اين شيره علاوه بر اينكه موجب بسته شدن استوماتها و مختل ش
دن فعاليتهاي حياتي برگ مي گردد محل مناسبي براي رشد بعضي از قارچها گرديده در اينصورت سطح برگ منظره سياه رنگي بخود گرفته و بدون شك اين چنين برگهائي قادر بانجام اعمال حياتي نبوده و بالطبع موجب تقليل رشد بوته مي گردند.
4-شيره مترشحه از برگها و حشره بتدريج باعث آلودگي الياف مي گردند. اين آلودگي كيفيت الياف را از نظر ارزش نساجي پايين مي آورد. اين محصول آلوده به شيره مقدار قابل ملاحظه اي خاك و خاشاك بخود جذب كرده و كيفيت پنبه را بيشتر پايين مي آورد.
مقصود از شرح فوق اينستكه آلودگي اين آفت در مزارع پنبه موجب ريزش مقدار قابل ملاحظه اي از غنچه و گل و قوزه هاي كوچك مي گردد، رشد قوزه هاي بزرگ را متوقف و درنتيجه از نظر كمي و كيفي آسيب زيادي مي رساند.
مناطق انتشار آفت در ايران و جهان
اين حشره در سواحل خليج فارس، استانهاي سيستان و بلوچستان، خوزستان، جنوب خراسان، مناطق پنبه خيز فارس و كرمان و پاره اي از نقاط گرمسير استان مركزي و همچنين گرمسار و گرگان و گنبد انتشار دارد.
در كشورهاي ديگر عسلك پنبه در قاره آفريقا، جنوب و جنوب شرقي آسيا، خاور نزديك، مناطق گرمسير خاورميانه، سواحل درياي مديترانه و درياي سياه ديده شده است.
مشخصات ظاهري آفت
حشره بالدار: حشره بالدار خيلي ريز و دراي افراد نر و ماده است. اندازه حشره نزديك به يك ميليمتر مي رسد. عرض بدن با بالهاي باز حدود 5/2 ميليمتر است.
رنگ اصلي بدن زرد ليموئي ولي بدليل پوشيده شدن سطح بالها و بدن از گرد مومي سفيدرنگ رنگ ظاهري حشره سفيد به نظر مي رسد. چشمها قرمز رنگ و بدو قسمت تقسيم شده است. شاخكها 7 مفصلي و رنگ آن زرد ليموئي است.
بالها شبيه هم بوده و حشره بالدار بوسيله خرطوم شيره نباتي را مي مكد.
تخم
اندازه تخم ميليمتر و شكل آن بيضوي تخم مرغي شكل داراي دنبال كوتاهي است كه در ن
سج برگ فرو مي رود و تخم را از قسمت پهن آن ببرگ ميچسباند.
رنگ تخم تازه زرد رنگ و به تدريج در مرحله رشد و نمو قهوه اي و نوك آن تيره مي شود.
مراحل لاروي
لارو نوزاد به محض خروج از تخم تا ظهور حشره بالدار 3 مرحله لاروي و يك مرحله شفيرگي را طي مي كند.
الف) لارو نوزاد يا لاروسن 1
لارو نوزاد خيلي ريز است و با ذره بين به خوبي ديده مي شود. شكل آن بيضي كشيده و رنگش زرد روشن است. 3 جفت پا دارد. لارو نوزاد خرطوم دارد و پس از تعويض جلد به لارو سن 2 تبديل مي شود.
ب) لارو سن 2
اندازه لارو سن 2 ريز، نسبتاً مسطح و شكل آن بيضي كشيده است. رنگ لارو كمي سبز و يا مايل به زرد است. قسمت پشت و حاشيه بدن پوشيده از مواد مومي است. در انتهاي بدن يك جفت مژه بلند دارد. شاخك ها تغيير يافته و كوتاه است. پاها نيز خيلي كوتاه شده و بند ندارد. در اين مرحله از زندگي حشره معمولاً بي حركت است و مانند شپشك هاي سپردار بوسيله خرطوم، شيره بافت هاي گياه را مي مكد و پس از تعويض جلد به لار سن 2 تبديل ميشود.
ج) لاروسن 3
علائم ظاهري بدن لاروسن 3 شباهت به لاروسن 2 دارد. با اين تفاوت كه اندازه بدن بزرگتر و ميزان تغذيه آن به مراتب بيشتر است. اين لارو پس از تعويض جلد «پوسته لاروي» به شفيره «نمف يا پوپاريوم»، تبديل مي شود.
پوسته هاي لاروي عسلك پنبه در پشت برگ گياه ميزبان ديده مي شود و معمولاً جدا از لارو قرار دارند.
شفيره يا پوياريوم
در اولين مرحله از زندگي حشره بي حركت بوده و معمولاً تغذيه نمي كند. اندازه بدن شفيره نزديك به يك ميليمتر مي رسد. شكل آن بيضي كشيده و كمي محدب است و حلقه آخر شكم آن منتهي به دو عدد مو مي باشد. رنگ شفيره سفيد مايل به زرد است. پوست شفيره كمي شفاف است و اندامهاي داخل بدن شفيره به رنگ زرد از روي پوست نمايان است. شفيره هائيكه رنگ سياه دارند آلوده به لارو زنبور پارازيت مي باشند.
گياهان ميزبان
در ايران نشو و نماي عسلك پنبه تا كنون در عده اي از گياهان زراعي و هرز و بسياري از نباتات زينتي ديده شده است. مهمترين گياهان زراعي مورد حمله به ترتيب عبارتند از:
انواع و ارقام مختلف جاليز (خيار، خربزه، هندوانه و كدو)، تنباكو، كرچك، پنبه، كنجد، گوجه ف
رنگي، سيب زميني، گلرنگ، لوبيا، كنف، باميه، سويا، آفتاب گردان، بادنجان و از درختان ميوه نيز نمونه هاي آفت در پشت برگ درختان مو اطراف تهران در آبان ماه سال 1347 ديده شده است.
وضعيت نشو و نماي آفت
تخم حشره در حرارت كمتر از 5/12 درجه سانتيگراد تفريخ نمي شوند. مدت نشو و نماي تخم در بهار و پائيز 8-22 روز و در تابستان 4-8 روز است دوره رشد و نمو لارو در اوائل بهار و پائيز حداكثر تا 50 روز و در تابستان
7-1 روز طول مي كشد. دوره نشو و نماي يك نسل كامل عسلك پنبه از ابتداي تخم گذاري تا ظهور حشره بالدار در تابستان حدود 17 روز، در پائيز تا 30 روز و در نسلهاي اول بهار و اواخر پائيز گاهي متجاوز از 60 روز هم ميرسد.
حشرات بالدار ماده در تابستان معمولاً ظرف 2-3 هفته و در بهار و پائيز طي مدت 3-6 هفته تخم مي گذارند. در تابستان حشره بالدار بفاصله 2-3 روز پس از خروج از شفيره تخم مي ريزد. در بهار و پائيز كه هوا ملايم است ممكن است تخمگذاري تا مدت 3 هفته بعد از ظهور حشره بالدار هم ديده شود.
مدت زندگي حشره بالدار نر كوتاهتر از حشره بالدار ماده است. تخمگذاري حشره ماده انفرادي است و چون حشرات بالدار به صورت دسته جمعي در پشت برگ گياه ميزبان ديده مي شوند تخمها را نزديك بهم و يا پراكنده ميگذارند. حشره بالدار ماده به طور متوسط در طول زندگي خود 200 عدد و حداكثر 300 عدد تخم مي گذارد.
حشرات ماده از نور مستقيم گريزانند. معمولاً در پشت برگها جمع شده و تخم مي گذارند و برگچه هاي جوان، جوانه هاي شاخه زا و اندامهاي رويشي تازه گياه را جهت تخمگذاري ترجيح مي دهد.
در حرارتهاي بالاتر از 30 درجه سانتيگراد كه رطوبت نسبي هوا نيز متجاوز از 60 درصد برسد بر فعاليت حشره ماده و ميزان تخم گذاري آن افزوده ميشود. گرماي زياد توام با كاهش رطوبت نسبي هوا براي نشو و نماي حشره مناسب نيست در صورتيكه گرما از 45 درجه سانتيگراد تجاوز نمايد، حشره كامل تلف شده و تخم حشره معمولاً در مجاورت هوا فاسد مي شود.
وزش بادهاي گرم بهاره و تابستانه تلفات سنگيني به لاروهاي نوزاد و همچنين لاروهاي سنين بالاتر و شفيره وارد مي آورد.
وضعيت نشو و نماي آفت در مناطق مختلف كشور
1-در محلهائيكه زمستانهاي سرد و يا طولاني دارند عسلك پنبه ديده نمي شود.
2-در حاشيه ساحلي خليج فارس و درياي عمان رشد و نمو عسلك پنبه بصورت تخم، لارو، شفيره، حشره بالدار روي گياهان ميزبان زراعي و هرز بدون وقفه در سراسر سال ادامه دارد و تنها در زمستان دوره زندگي آفت بر اثر كاهش درجه حرارت هوا طولاني مي گردد.
3-در مناطق پنبه خيز جنوب كشور عسلك پنبه از اواخر پائيز تا اواخر زمستان بصورت لاروهاي سنين 2 و 3 و همچنين شفيره و حشره كامل در گياهان ميزبان در حال نمو، زمستان گذراني مي كنند و در اواخر زمستان و اوائل بهار كه متوسط درجه حرارت شبانه روز به 21 درجه سانتيگراد و بالاتر مي رسد نشو و نماي لاروها تكميل مي شود. در اين موقع حشرات كامل نيز بتدريج از شفيره ها خارج شده و شروع به فعاليت مي نمايند. در درجه حرارت 20-25 درجه سانتيگراد فعاليت حشره زياد مي شود. در حرارت 30 درجه سانتيگراد و بالاتر بر سرعت نشو و نماي آن افزوده مي شود و قدرت صدمات آفت در گياه ميزبان شديد مي گردد. در اين مناطق آفت همه ساله خصوصيات تهاجمي و طغياني دارد و در صورت رعايت به زراعي در پنبه كاريها طغيان آن برطرف مي گردد.
4-در مناطق مركزي و حاشيه كوير و همچنين گرگان و گنبد عسلك پنبه به شرح زير زمستانگذراني مي نمايد:
در بوته هاي پنبه و گياهان ميزبان ديگري كه در زمستان خشك هستند، عسلك پنبه در پشت برگهاي ريخته شده در سطح خاك به صورت شفيره زمستان گذراني مي كند. در اواخر اسفند و يا اولئل بهار حشرات كامل عسلك به جاليز و ساير گياهان هرز زراعي ميزبان منتقل مي شود و پس از نشو و نما و تكامل برروي آنها در زراعت پنبه ظاهر مي گردد.
عوامل كنترل كننده طغيان آفت:
عسلك پنبه استراحت حقيقي (دياپوز) ندارد. حشره بالدار دور پرواز نيست. اثر فعاليت دشمنان طبيعي در تلفات آفت ضعيف است و از طغيان آفت جلوگيري نميكند. آزادي حمل و نقل و خريد و فروش محصولات صيفي و سبزي و نباتات زينتي در سطح كشور ميتواند نمونه هاي آفت را بهمه جا منتشر كند. در اين زمينه از طريق سمپاشي و يا ضد عفوني فرآورده هاي آلوده نميتوان جلو انتشار آفت را گرفت. عوامل كنترل كننده آفت، تغييرات جوي و رعايت اصول بهزراعي است و اينك به مهمترين آنها اشاره ميشود:
الف-كاهش درصد رطوبت نسبي هوا توام با وزش بادهاي گرم در فاصله ماههاي خرداد و تير در مناطق پنبه خيز جنوب ايران.
ب-تلفات سنگين جمعيت زمستان گذران عسلك پنبه بر اثر سرماهاي پائيزه زمستانه در مناطق مركزي، حاشيه كوير و همچنين گرگان و گنبد.
ج-روز كاشت كردن پنبه در اوائل بهار، جلوگيري از كاشت پنبه همزمان با درو گندم و جو و ممانعت از برداشت دو محصول در يك زمين در سال (كاشت سويا، ذرت، آفتاب گردان در زمين گندم و جو) و همچنين قطع آخرين نوبت آبياري مزارع پنبه در اواسط شهريورماه.
د-ممانعت از كاشت جاليز، گوجه فرنگي، آفتاب گردان و ساير نباتات زراعي در داخل و حاشيه زراعت پنبه.
هـ - وجين بموقع علفهاي هرز ميزبانآفت در داخل و حاشيه مزارع پنبه در بهار و تابستان و معدوم كردن آنها در حاشيه مزارع.
مراتب اشاره شده در بالا اولويت نظام كشت صحيح و رعايت اصول زراعي در مبارزه با عسلك را تائيد مينمايد. با برقراري اين نظام در زراعت پنبه، عسلك حالت طغياني نخواهد داشت و خسارت احتمالي آفت با مبارزه شيميائي بصورت لكه گيري و يا سمپاشيهاي مشترك با آفات ديگر بر
طرف خواهد شد.
تعداد نسل ساليانه آفت:
در ايران تعداد نسل ساليانه آفت بطور دقيق مطالعه نشده است. بنظر ميرسد كه در شرايط جنوب ايران اين حشره متجاوز از 12 نسل در سال داشته است.
دشمنان طبيعي:
عسلك پنبه در جهان دشمنان طبيعي گوناگون دارد كه مهمترين آنها انواع مختلف حشرات شكاري، كنه هاي شكاري، قارچهاي حشره خوار و مخصوصاً تعدادي از زنبورهاي انگل شفيره عسلك ميباشد
فهرست كامل اسامي دشمنان طبيعي و حدود اهميت آنها در پنبه كاريهاي ايران هنوز بطور كامل روشن نيست و احتياج به مطالعه بيشتر در اينده دارد.
در كشورهاي خارج دشمنان طبيعي درصد محدودي از جمعيت عسلك پنبه را نابود ميكنند و از اين جهت اثر مبارزه بيولوژيكي در شرايط طبيعي وسيله پارازيت هاي انگل تا كنون رضايت بخش نبوده است ولي در گلخانه هاي دربسته مبارزه بيولوژيكي عليه عسلك و نظاير آن وسيله زنبورهاي انگل متداول است و يگانه راه كنترل عسلك بحساب مي آيد.
از دشمنان طبيعي اين آفت مي توان به دو گونه پارازيت Eretmocerus و Encarsia و پراداتورهاي Chryso pidae , coccinellidae , Miridaea و قارچ Paecilomyces farinosus اشاره نمود.
طرق مبارزه:
در مبارزه با عسلك پنبه همگاني نمودن مبارزه زراعي توام با مبارزه شيميائي به شرح زير توصيه ميشود. مبارزه زراعي باعث تخفيف آفت و مبارزه شيميائي از خسارت آفت جلوگيري مينمايد.
اول – مبارزه زراعي:
1-مبارزه زراعي پائيزه – زمستانه:
الف- كندن و سوزاندن بوته هاي پنبه و گياهان هرز ميزبان آفت بلافاصله بعد از خاتمه برداشت محصول در نقاطي كه بيماري بوته ميري پنبه شيوع دارد.
ب-در نقاطي كه بيماري بوته ميري پنبه شديد نباشد، مزارع پنبه حداكثر تا اوايل ديماه بخوبي شخم زده شود و تا نيمه اول ديماه اراضي شخم خورده غرقاب گردد.
ج-همزمان با اجراي عمليات بالا نسبت به شخم و انهدام بقاياي نباتات زراعي ديگر ميزبان آفت از قبيل كنف، باميه، گوجه فرنگي، بادنجان، لوبيا و غيره كه در حاشيه و جوار مزارع پنبه قرار دارند اقدام شود.
د-گياهان هرز ميزبان موجود در كنار و حاشيه مزارع پنبه و نهرها حداكثر تا اواخر پائيز وجين و سوزانده شود و محل رويش آنها شخم زده شود.
2-اقدامات زراعي در فصل رويش پنبه:
الف-برقراري نظام صحيح كشت پنبه و ساير گياهان زراعي و همچنين بهزراعي در منطقه.
ب-زودكاشت نمودن پنبه در بهار بطوريكه كشت پنبه در اواسط ارديبهشت خاتمه يابد.
ج-كاشت پنبه بطريق خطي (رديفي) متداول گردد تا از اين راه عمليات وجين و سمپاشي سريع و آسان انجام گيرد.
د-از كاشت پنبه در زمين گندم و جو پس از درو غله جلوگيري شود و اصولاً پنبه دير كاشت نشود.
هـ - زراعت پنبه دور از زراعت جاليز و يا با رعايت فاصله كافي از جاليز قرار گيرد.
در نقاط گرمسير جنوب كشور كه زراعت بادنجان و گوجه فرنگي در زمستان و بهار گل و ميوه دارد و در پاره اي نقاط زراعت بادنجان 2 سال نگهداري ميشود، زراعت پنبه بايستي دور از نباتات مذكور كاشته شود.
و-بمحض خاتمه فصل برداشت خيار در بهار يا انواع مختلف جاليز در تابستان و پائيز بقاياي بوته هاي جاليز معدوم گردد و مزرعه جاليز فوراً شخم عميق زده شود. از نگهداري بقاياي بوته ها در مزرعه بمنظور چراي دام و يا هرگونه نقل و انتقال بوته هاي آلوده در محل ممانعت بعمل آيد.
ز-علفهاي هرز داخل و حاشيه مزارع در فصل زراعي پنبه بموقع و دفعات لازم وجين و معدوم گردد.
ح-درمناطق آلوده به عسلك پنبه كه درجه آلودگي آن در چين سوم پنبه شديدتر است، توصيه ميشود محصول پنبه چين هاي اول و دوم به تفكيك جمع آوري و از اختلاط آنها با محصول پنبه جين سوم ممانعت بعمل آيد.
ط-از كشت گياهان صيفي و جاليز در داخل و حاشيه مزارع پنبه خودداري شود.
ي-در زراعت پنبه تناوب زراعي عمومي گردد. كاشت يكسال پنبه و يك سال گندم ترويج شود. تا از اين راه خاك زراعي پنبه و تراكم جمعيت عسلك و ساير آفات در اراضي پنبه خيز كم شود.
ك-ترويج هرس نوك سرشاخه اصلي بوته هاي پنبه در اوايل شهريور.
ل-قطع آخرين نوبت آبياري مزارع پنبه در اواسط شهريور.
دوم- مبارزه شميايي:
در مبارزه با عسلك پنبه استفاده از سموم شيميائي موثر و سمپاشيهاي بموقع توصيه مي
شود. در ماههاي تير و مرداد كه آفت در حاشيه مزارع و يا بصورت لكه هاي پراكنده در داخل مزارع ظاهر ميشود، سمپاشي دقيق نقاط آلوده با استفاده از سمپاشهاي موتوري پشتي توصيه ميگردد. در سطوح وسيع پنبه كاري سمپاشيهاي هوائي مناسب است. در هواي آرام و صبح زود سمپاشي اثر بيشتري روي آفت دارد. محاسبه پخش ذرات سم و آلوده شدن پشت برگها به محلول سمي بطور يكنواخت مهم است و چون فصل سمپاشي تابستان است، حجم محلول سمي در سمپاشي هوائي عليه عسلك نبايد كمتر از 50 ليتر در هكتار باشد. تأخير در عمليات مبارزه سمپاشي موجب گسترش صدمات آفت در سراسر تا اواسط پائيز ميگردد. بوته ها و الياف پنبه آغشته به فضولات چسبناك عسلك پنبه ميشود و اثر مبارزه شيميائي هم رضايت بخش نخواهد بود.