بخشی از مقاله
كتيبه
كتيبه بهنوشتهاي اطلاق ميشود كه بر روي سنگ، در حاشيه سردر ساختمانها؛ يا گوشههاي پارچههاي خاص نظير پرده، سفره، و بيرق؛ و يا بر صفحههاي كتاب نگارش مييابد (:1 ج 11، ذيل "كتيبه").
سنگنبشتههاي (كتيبههاي) يافت شده در مصر و بينالنهرين و مواردي مانند آن به هزاره چهارم پيش از ميلاد برميگردد. اين كتيبهها بيشتر فرمان شاهان و فرمانروايان و توصيف وقايع و تاريخ جنگها بودهاند (:5 37-38).
از كتيبههاي مهم دوران باستان در ايران و نواحي اطراف آن يكي كتيبه آشور بانيپال در ذكر فتح شهر شوش و وقايع پس از آن (:10 8)، و ديگر كتيبههاي دوگانه داريوش هخامنشي در بيستون به زبانهاي پارسي قديم و عيلامي بابلي است، كه يكي به كتيبه بزرگ و ديگري به كتيبه كوچك موسوم است.
از شاهان هخامنشي كتيبههاي متعددي در تختجمشيد، شوش، نقش رستم، و همدان برجاي مانده است (:1 ج 11، ذيل "كتيبه"). كتيبه داريوش اول در شوش را فرانسويان كشف كردند. اين كتيبه مفصلتر از كتيبه بيستون و نقش رستم (از كتيبههاي ديگر اين شاه و شاهان ديگر هخامنشي) است. در نقش رستم، محلي در 4 كيلومتري تختجمشيد، چهار مقبره از شاهان هخامنشي بهصورت مغاكهايي بر سينه كوهي از سنگ يكپارچه برجاي مانده است. در اين مكان كتبيههايي درباره جنگها و فتوحات داريوش و خشايارشاه وجود دارد (:2 ج 3، ص 369-372). در همدان نيز كتيبهاي از داريوش در كوه الوند به زبان پارسي، عيلامي، و آشوري نگارش يافته است. محتواي آن وصف اهورامزدا و كمكهاي او و ذكر وقايع سلطنت داريوش است. كتيبهاي از
خشايارشاه نيز در همان مكان با وصف اهورامزدا و ذكر سلطنت او وجود دارد. كتيبه ديگر از اردشير دوم برپايه ستوني به سه زبان مذكور است كه هماكنون در موزه بريتانيا قرار دارد. مضمون اين كتيبه وصف اجداد اردشير دوم و تالاري است كه او بنا نهاده است (:1 ج 11، ذيل "كتيبه").
كتيبه و كتيبهنگاري در اسلام. كتيبهنگاري در بناهاي يادبود، مقبرهها، مساجد، مدارس علميه، بقعهها، عمارات باشكوه، ستونها، و جاهاي مناسب ديگر بهكار ميرفته است و به اين ترتيب در اين مكانها آثار ارزشمندي از هنر خوشنويسي و كتيبهنگاري به اشكال عمودي يا افقي خلق شده و به يادگار مانده است. تجزيه و تحليل اين آثار از منظرهاي گوناگونِ هنري و موضوعي ميتواند دريچههايي فراسوي تاريخ، تمدن، و فرهنگ اسلامي بر ديدگان پژوهندگان معاصر بگشايد (:13 68-69).
دو عامل مهم موجب رشد و ترقي خوشنويسي* زير سايه اسلام شد. يكي اينكه چون مسلمانان معتقد بودند آيات قرآن از نظر ظاهر و باطن، الهي و معجزه است پس به كتابت آيات در درون و بيرون بناهاي اسلامي همت گماردند. ديگر آنكه، نگارش نسخ خطي عربي و فارسي ــ با تحول در سبك نگارش اشكال و اعجام آنها در سير ايام ــ باعث شد كه خوشنويسي اين زبانها جزء لاينفك هنرهاي تزييني آنان شود (:12 56-57؛ :13 43؛ 14).
انواع مختلف خطوط شامل كوفي، نسخ، ثلث، طغري، ريحان، محقق، نستعليق، و جز آن در كتيبهنگاريهاي اسلامي از صدر اسلام تاكنون مورد استفاده قرار گرفتهاند (:12 8-9؛ :13 44-47؛ 14). از ميان خطوط ياد شده، خط ثلث به سبب دور و تموج آن و نيز به جهت حركات نرم قلم، درشتي و برجستگي حروف، و قابليت تزيين و ايجاد نقش و نگار در كتيبهنويسي بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است. مضمون كتيبهها در بناهاي ايران شامل آيات قرآن، احاديث نبوي، شعر، ماده تاريخ، تاريخ بناها يا نام بنيانگذارانشان، و مواردي جز آن است (:11 98).
برخي آثار بهجاي مانده كتيبهها عبارتند از: مناره جَرâ قورغان در ازبكستان؛ مقبره خواجه احمد يسوي در تركستان (هر دو به خط كوفي ساده)؛ مناره مسجد محمد (سنيق قلعه) در باكو، مقبره يوسف ابن قصير در نخجوان، سردر مدرسه الغ بيك در بخارا (به خط كوفي معقلي)؛ سردر مقبره بيان قليخان در بخارا، مقبره حكيم ترمذي در ترمذ، سردر مقبره شيرينبيگآغا در سمرقند، مجموعه قصر شروانشاهان در باكو و مناره مسجد جامع همين شهر (به خط ثلث). تاريخ پيدايش همه موارد بين قرن دوازدهم تا پانزدهم ميلادي است (:11 94-95).
كتيبهنگاري خطوط گوناگون از جمله كوفي و ثلث و نستعليق در بناها و مساجد ايران از زمان تيموريان و صفويان در اصفهان و خراسان و نقاط ديگر رونق داشته است. امروزه هم طراحي اين خطوط بين كاشيكاران و خطاطان متداول است.
از مشهورترين كتيبهنگاران ايراني و ساير كشورهاي اسلامي در سدههاي گذشته ميتوان از ارغون بن عبدالله كاملي (قرن 8ق.) نام برد. از آثار او كتيبه دو مدرسه در بغداد است كه بهقلم ريحان نوشته شدهاند. ديگر مبارك شاه بن قطب تبريزي (قرن 7ق.) است. احمد بن سهروردي (قرن 8ق.) نيز كتيبههايي بهقلم ثلث در بغداد نگاشته است (:3 318). عبدالله صيرفي (قرن 8ق.) كتيبه عمارت استاد و شاگرد را در تبريز تحرير كرده است. بايسنغر ميرزا* (799-837ق.)، نيز كتيبه
پيشطاق مسجد گوهرشاد در مشهد را بهقلم ثلث نگاشته است. ديگر كمالالدين حسين حافظ هروي (قرن 10ق.) است كه كتيبه سه دانگ ثلث در مسجد جامع اصفهان كار اوست. عليرضا عباسي تبريزي (متوفي 1038ق.)، كتيبههاي سردر عاليقاپوي قزوين، سردر ورودي مسجد شاه اصفهان، دو كتيبه در ايوانهاي عباسي ضلع غربي و شرقي صحن كهنه آستانه رضوي، كتيبه گلوي گنبد خواجه ربيع، و آثاري ديگر را با قلمهاي ثلث و نستعليق ممتاز نگاشته است (:3 316، 350).
از كتيبهنويسان معاصر ايراني و ساير كشورهاي اسلامي ميتوان از عبدالحميد ملكالكلامي (اميرالكّتاب) نام برد. از آثار وي يكي كتيبه آرامگاه حافظ شيرازي و ديگري كتيبه حجاري شده موزه ايران باستان به خط ثلث است (:3 369).
احمد زنجاني معصومي كتيبه آرامگاه ابوعلي سينا در همدان، كتيبه مسجد آينه قم، خطوط ضريح مطهر امام رضا (ع)، و خطوط ضريح حضرت رقيه (س) در سوريه را به خط ثلث نوشته است (:3 371). از حبيبالله فضائلي كتيبههاي ضريح عسكريين (ع) در سامرا، ضريح حضرت ابوالفضل (ع) و درهاي حرم حضرت امام حسين (ع) و حرم كاظمين در عراق، كتيبههاي در و رواق گلوي گنبد حضرت زينب و بسياري كتيبههاي بناها و مساجد در شهرهاي مختلف ايران برجاي مانده است. عمادالكتاب سيفي از استادان بهنام قلم ثلث، شكسته، و نستعليق بود. وي آثاري ارزشمند از خود بهيادگار گذاشته است كه از آن جملهاند: كتيبه سردر جديد مدرسه سپهسالار و لوحهاي بر آرامگاه فردوسي در طوس (:3 594). از كتيبهنويسان غيرايراني ميتوان به سيدابراهيم اهل مصر، محمد صبري هلالي اهل عراق، هاشم محمد خطاط اهل عراق، و حامد الآمدي اهل تركيه را نام برد (:3 379).
در بناهاي مهم، پلها، سدها، و غيره، كتيبهها و سنگهاي يادبود حك و به هنگام افتتاح، از آنها پردهبرداري ميشود. بدينترتيب سنت كهن كتيبهنگاري با رويكردي تازه به قوت خود باقي است (:5 38).
كتيبه در كتابآرايي. در هنر نسخهآرايي، كتيبه شكل مستطيلگونهاي است كه گاهي در دو سوي آن نيمدايرهها و ربع دواير كوچك كشيده باشند. مذهّبان كتيبه را بر سر سورههاي قرآن و سرفصلهاي كتابها، و جلدسازان در چهار طرف حواشي جلد نزديك به لبهها رسم كرده و ميكنند (:7 284). اينگونه كتيبهها گاهي مستطيلي مذهب و مرصع است و گاهي مستطيلي كه دو سوي آن يا اطراف همه اضلاع آن بهصورت مدور و نيمدايره طراحي شدهاند. نوع اخير را "كتيبه قلمداني" ميگويند. كتيبههاي بسيار ظريف و باريك مذهب مرصع آغاز سرفصلها را "كتيبه بازوبندي" مينامند (:6 134).
در نسخهآرايي عمومآ كتيبه را در قسمت پايين "سرلوح"* ترسيم ميكنند، بهصورتي كه قسمتهاي پايين سرلوح با بخش فوقاني كتيبه بهيكديگر متصل ميشود. شكل مركب از كتيبه و سرلوح را اصطلاحآ "سرلوح كتيبهدار" مينامند (:4 189؛ :8 765). در متن اينگونه كتيبهها با انواع خطوط متداول بهصورت عناوين و سرفصلها مينويسند و در تحرير آنها از رنگهاي طلايي، شنگرف، سفيدآب، و غيره استفاده ميكنند. هر كدام از اين كتيبهها با تلفيق هنرهاي ديگر از جمله تذهيب*، تشعير*، ترصيع، سرلوح، خوشنويسي، و جز آن تزيين ميشود (:6 28؛ :9 134)
سنگنبشته بیستون یا کتیبه بیستون از آثار باستانی ایران واقع در حدود بیست و هفت کیلومتری شهر کرمانشاه در غرب ایران است.
نام بیستون از واژه پارسی باستان Bagastana * (بغستان) به معنی جایگه بغ گرفته شده است. نخستین اشاره به این جایگاه در کتاب دیودوروس سیکولوس بود که در آن بخشی از نوشته های کتزیاس یونانی درباره بیستون آورده شده است. در این اشاره سنگنبشته بیستون کنده شده به دست سمیرامیس ملکه اسطوره ای آشوری معرفی شده و بیستون را Bagastanon oros معرفی کرده است. در آن اشاره به بیستون آورده شده بود که کوه بیستون به زئوس یا اهورامزدا پیشکش شده است.
واژه بیستون در زبان پهلوی Bahistan و سپس Bahistun شد. این واژه در سده های نخست اسلامی «بهستون» و امروزه بیستون خوانده می شود. یادآوری می گردد شکل واژه ای که امروزه «بی ستون» به معنی «بدون ستون» گفته می شود، از گویش های محاوره ای بوده و فاقد اعتبار است.[۱]
نقش بیستون پیروزی داریوش یکم را بر گوماته مغ و نه شورشی نشان میدهد. نماد فروهر در حال پرواز بالای نقش دیده میشود. داریوش دست راستش را به نشانه ستایش اهورامزدا بالا برده و پای چپش را بر سینه گئوماتا که زیر پای او افتاده نهادهاست . شورشیان که دستهایشان از پشت و گردنشان با ریسمان به هم بسته شدهاست پشت سر هم در برابر داریوش ایستادهاند. یک نیزه دار و یک کماندار پشت سر داریوش دیده میشوند. بلندی قامت داریوش در نقش ۱۸۰ قامت نیزه دار و کماندار حدود ۱۵۰ و قامت شورشیان حدود ۱۲۰ سانتیمتر است. متن و نقش بر اثر عواملی
چند از جمله عوامل زمین شناختی فرسایش باران و باد رسوب مواد آلی رشد جلبک در درز سنگها و تأثیر سایر پدیدههای طبیعی فیزیکی شیمیایی و نیز تخریب به دست بشر بویژه در عصر رواج تفنگ ـ که از قسمتهای برجسته و نمایانتر نقش و از فاصله دور به عنوان نشانه استفاده میکردهاند ـ و ناآگاهیها و بی مبالاتیهای دیگر آسیب جدی دیدهاست.
نکتههای اصلی کتیبه بیستون از این قرار است : معرفی داریوش از زبان خود او دودمان هخامنشی چگونگی اعاده پادشاهی به هخامنشیان شیوه حکومت داریوش مرگ کمبوجیه طغیان گئوماتا و کشته شدن او در پاییز ۵۲۲ ق م شورش و طغیان در بسیاری از سرزمینها و سرکوبی آنها و اعاده نواحی بسیاری که از فرمانبرداری سر باز زده بودند پیروزیهایی که در نوزده نبرد نصیب داریوش شدهاست و از جمله پیروزی مهم و دشوار بر سکاها چگونگی استقرار آرامش و امنیت در امپراتوری پهناور رد ادعاهای یاغیان ضدحکومت هشدار نسبت به دروغگویی دفاع از راستی و راستگویی دعای نیک در حق کشور و مردم سپاسگزاری داریوش از یاریهای اهورامزدا در غلبه بر معارضان و بازگشتن صلح اندرز به شاهان آینده و کسانی که کتیبه بیستون را میخوانند نام کسانی که در غلبه بر گئوماتا از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار متن کتیبه در سراسر قلمرو
هخامنشی به خط میخی و سه زبان پارسی باستان، بابلی و ٔعیلامی را میخوانند.
ستون یک (DB I 1-15)
در سالهای اخیر و درپی تصویب طرحی در سازمان میراث فرهنگی کشور به منظور حفاظت از آثار تاریخی بیستون در قالب یکی از طرحهای ملی اقداماتی برای نجات دادن مهمترین کتیبه سنگی جهان و حفاظت علمی و روشمند از آن آغاز شدهاست. (مهدی آبادی - سازمان میراث فرهنگی . پروژههای بزرگ بیستون و طاق بستان)
این کتیبهها کلید کشف رمز کلیهٔ خطوط میخی گردید. به ویژه «سر هـ. رالینسون» در این موفقیت سهمی بسزا دارد.
پیکره سکونخا در کتیبه بیستون
نقوش برجستهٔ غیرمهمی از ادوار اشکانیان بر صخرههای کوچک کنار جاده و در پائین کوه دیده میشود.
وقفنامهٔ جدیدی در دوران شاه سلیمان صفوی در زمان صدارت شیخ علیخان زنگنه در وسط نقش عهد اشکانی احداث شدهاست. در زمستان ۱۳۳۷ هـ. ش. ضمن عملیات جادهسازی مجسمه هرکول و آثار معبد سلوکی در پایین کوه کشف گردید.
سنگنبشته بیستون یا کتیبه بیستون از آثار باستانی ایران واقع در حدود بیست و هفت کیلومتری شهر کرمانشاه در غرب ایران است.
نام بیستون از واژه پارسی باستان Bagastana * (بغستان) به معنی جایگه بغ گرفته شده است. نخستین اشاره به این جایگاه در کتاب دیودوروس سیکولوس بود که در آن بخشی از نوشته های کتزیاس یونانی درباره بیستون آورده شده است. در این اشاره سنگنبشته بیستون کنده شده به دست سمیرامیس ملکه اسطوره ای آشوری معرفی شده و بیستون را Bagastanon oros معرفی کرده است. در آن اشاره به بیستون آورده شده بود که کوه بیستون به زئوس یا اهورامزدا پیشکش شده است.
واژه بیستون در زبان پهلوی Bahistan و سپس Bahistun شد. این واژه در سده های نخست اسلامی «بهستون» و امروزه بیستون خوانده می شود. یادآوری می گردد شکل واژه ای که امروزه «بی ستون» به معنی «بدون ستون» گفته می شود، از گویش های محاوره ای بوده و فاقد اعتبار است.[۱]