بخشی از مقاله
نباتات علوفهاي
مقدمه
استان گلستان با مساحتي بالغ بر 2200000 هكتار در شمال كشور قرار داشته و در ضلع شرقي درياي خزر واقع شده و از دو بخش جلگهاي و دشت در شمال و بخش كوهستاني در جنوبت تشكيل شده كه از شمال به جمهوري تركمنستان، از جنوب به استان سمنان، از طرف شرق به استان خراسان و از غرب به درياي خزر و استان مازندران هممرز است.
استان گلستان 75/1درصد كل سطح كشور را به خود اختصاص داده كه از اين سطح حدود 430000 هكتار اراضي جنگلي، 1126000 هكتار مرتع و بيش از 630000 هكتار اراضي زراعي است كه تحت كاربرد كشت بيش از 720 نوع محصولات زراعي و باغي قرار دارد. نوع آب و هواي استان متفاوت بوده و از اقليم نيمه خشك تا معتدل كوهستاني متغير است. ميزان متوسط ريزشهاي جوي در مناطق غرب استان و در ارتفاعات جنوبي 700 ميليمتر، در نواحي شمال شرقي و نوار
مرزي 200 ميليمتر در نوسان است. متوسط بارندگي استان، 450-400 ميليمتر ميباشد.
محصولات غالب استان گلستان شامل گندم، جو، برنج، پنبه، سويا، كلزا، آفتابگردان، دانههاي روغني، سيبزميني و ذرت ميباشد. سطح زير كشت نباتات علوفهاي دراستان اعم از ذرت، جو
، يونجه، شبدر برسيم، سورگوم و ذرت علوفهاي، حدود 90-80 هزار هكتار ميباشد. در حال حاضر ظرفيت و پتانسيل توليد نباتات علوفهاي در استان قابل ملاحظه است، به گونهاي كه اگر مشكلات در سطح استان مرتفع گردد، ميتواند يكي از مراكز مهم توليد انواع علوفه در سطح كشور باشد.
فوايد سيلو كردن نباتات علوفهاي
1. با استفاده از نباتات سيلو شده، ميتوا در فصل زمستان از علوفه تازه و آبدار در تغذيه دام استفاده نمود.
2. با هزينه كم، مواد خوش خوراك تازه براي فصل زمستان تهيه ميگردد كه در توليد بيشتر گوشت موثر است.
3. با سيلوي علفهاي هرز و خشك كردن آنها، نه تنها مورد استفاده دام قرار ميگيرند، بلكه در مبارزه با آنها نيز مفيد واقع ميگردد.
4. علوفه زيادي در فضايي اندك ذخيره شده، در صورتي كه علوفه خشك جاي بيشتري را اشغال ميكنند.
5. علوفه خشك اگر مدتي در انبار نگهداري گردد، مقداري از مواد قندي خود را از دست داده و از ارزش آن كاسته ميشود، در صورتي كه ميزان خسارت علوفه سيلويي كه براي مدت طولانيترين نگهداري ميشود، بسيار كمتر است.
6. به هنگام خشكسالي و كمبود علوفه، ضامن تامين غذاي دام خواهد بود.
جو
جو با نام علمي Hordeum vulgare (14=n2) يكي از مهمترين گياهان خانواده غلات است و از نظر ميزان توليد مرتبه پنجم پس از گندم، برنج، ذرت و سيبزميني قرار دارد. گياه جو در ابتدا فقط به عنوان علوفه مورد استفاده قرار ميگرفت، اما امروزه بطور گسترده در تغذيه انسان و بالاخص در تهيه نوشيدنيها و مالت الكلي بكار ميرود. جو لخت نيز از زمانهاي قديم به علت درصد فيبر پايين آن در تغذيه دام بكار ميرفت.
جو به دو گروه 2 و 6 رديفه تقسيم ميشود. دو رديفه بيشتر در صنعت مالتسازي و 6 رديفه در صنايع غذايي بكار ميرود و داراي عملكرد بالاتري نيز ميباشد. از لحاظ سازگاري با شرايط محيطي، جو وضعيت خوبي را به دليل قدرت تحمل شوري آن نسبت به ساير غلات داراست. سطح زير كشت جو بدون پوشينه براي تغذيه طيور رو به افزايش است. سابقه كشت آن در ايران بيش از 30 سال
ميباشد و در حال حاضر در استانهاي كرمان، يزد، مركزي، سيستان، گلستان، كرمانشاه، ايلام، اصفهان و ... در سطح محدودي كشت ميگرد. جو بدون پوشينه با نامهاي پيغمبري، مهدي و كلراي بين كشاورزان معروف است. عملكرد جو بدون پوشينه بيش از عملكرد جو معمولي است و يكي از محاسن اين جو، عدم ريزش دانه پس از رسيدن است. با بررسيهاي به عمل آمده، جو بدون پوشينه از نظر كيفيت عناصر مغذي شبيه به ذرت بوده و ميتواند در تركيب جيرهي غذايي
طيور مورد استفاده قرار گيرد.
خصوصيات گياهشناسي جو
جو از فاميل گرامينه (Graminea) از زيرفاميل Hordeum ميباشد و از انواع وحشي و اهلي تشكيل شده است. جو گياهي است يكساله، روز بلند، اگر زمان كاشت آن بخصوص جوهاي بهاره به تاخير بيافتد، گياه كمتر پنجه ميزند. تعداد كروموزومهاي آن 14=n2 است و تعداد ريشهچه بعد از جوانهزدن در حدود 8-5 است. جو داراي ريشه افشان است و شبكه ريشه انواع بهاره آن ضعيفتر از ساير غلات بهاره است. چون مدت زمان كاشت تا برداشت آن كمتر از ساير غلات بهاره است، ريشههاي جو پاييزه طويلتر و قطورتر بوده و براي پنجهزدن احتياج كمي به سرما دارد. گواشوارك در جو عريض و داسي شكل ميباشد و زبانك (ليگول ـ Ligula) آن بزرگتر از ساير غلات است (2 تا 3 ميليمتر).
جو بدون پوشينه، گياهي يك پايه كه گل آذين آن سنبلهاي مركب است و در هر طرف محور اصلي سنبله، 3 گل منفرد قرار ميگيرد. گلها داراي 3 پرچم و يك مادگي با دو برچه ميباشند. گردهافشاني در جو بدون پوشينه به صورت مستقيم است و گل دادن همزمان با سنبله رفتن و از قسمت تحتاني سنبله شروع ميگردد. زمان گل دادن آن در سنبله در حدود 5 تا 8 روز طول ميكشد. در قائده تخمدان (حد فاصل تخمدان و گلومل) در غده متورم آبدار به نام Lodicule ديده ميشود كه رشد و نمو آنها باعث باز شدن گلها گرديده كه از روي شكل و خواص ظاهري آنها ميتوان انواع جوها را از يكديگر تميز داد. دانه جو به صورت فندقه لخت و يا پوست داراست و از وضع شيار شكمي آن نيز ميتوان به انواع آن پي برد.
طبقهبندي جو بدون پوشينه
در طبقهبندي بتانيكي از لحاظ پوشتدار بودن، دانه جو را به دو دسته تقسيم كردهاند:
1. دانه لخت: كه گلوم و گلومل به دانه نچسبيده و بيشتر به عنوان خوراك انسان و طيور مورد استفاده قرار ميگيرد.
2. دانه پوستدار: كه گلومل و گلوم به سختي به دانه چسبيدهاند و بيشتر به عنوان علوفه مورد استفاده واقع ميشود.
طبقهبندي زراعي
جو بدون پوشينه را از لحاظ زمان كاشت به دو دسته تقسيم كردهاند:
انواع بهاره: شبكه ريشه آن بسيار كم ميباشد. مدت زمان كاشت تا برداشت از ساير غلات بهاره كمتر ميباشد و اكثراً بعد از سه ماه برداشت ميشوند.
انواع پاييزه: جو بدون پوشينه از انواع چند پر (چند رديفه) تشكيل شدهاند. ريشهها قطور و طويلتر ميباشند و مقدار پروتئين دانه آنها كمتر از انواع بهاره بوده، ولي ميزان محصول دانه آن بيش از جوهاي بهاره است.
انواع جو بدون پوشينه زراعي (لخت)
الف) جو دو پر:
1. H. nudum؛ 2. H. undierectum؛ و 3. H. undizeocrithum.
ب) جوهاي چندپر:
1. H. undiparaueium؛ 2. H. undipyramidatum و 3. H. undivaigare كه آن را H. cieleste مينامند.
زمان كاشت:
زمان كاشت جو بدون پوشينه در استان گلستان بستگي به شرايط محيطي منطقه كاشت داشته و اكثراً جوهاي پاييزه قبل از فرا رسيدن سرماي زمستان و قبل از گندم پاييزه كاشته ميشوند.
عمليات زراعي (تهيه زمين):
آماده كردن زمين مستلزم اجراي عمليات شخم و ديسك به همراه نرم كردن خاك و از بين بردن كلوخهها ميباشد.
عمليات كاشت:
بذركاري به صورت دستپاش و يا بوسيله بذركارها بطور خطي انجام ميپذيرد. فواصل بوتهها در كشت دستپاش يكنواخت بوده، در حالي كه در كشتهاي خطي فواصل زيادي بين خطوط خالي مانده و علفهاي هرز فرصتي براي حضور بدست ميآورند.
عمق بذر:
عمق بذر در خا به عواملي نظير زراعت ديم يا آبي، كيفيت زمين و ... بستگي داشته كه حداكثر 6-5 سانتيمتر خواهد بود. در اراضي ديم، عمق كاشت زياد بوده تا بذر براي روييدن از رطوبت بيشتر اعماق استفاده نمايد. در اراضي حاصلخيز و مرغوب بذر در عمق كمتري كاشته شده و جوانهها زودتر از خاك بيرون ميآيند. در زمينهاي ناهموار، بذر در عمق بيشتري قرار گرفته تا شرايط خاك مشكلي در جوانهزني ايجاد نكند.
آبياري مزرعه:
بسته به شرايط آب و هوايي، مزرعه جو را بين 3 تا 6 مرحله آبياري متفاوت ميباشد. 1) براي سبز شدن (خاك آب)، 2) براي ظهور ساقه (ساقه آب)، 3) براي بيرون آمدن خوشه (خوشه آب)، 4) آبي كه در موقع رسيدن پرچم و مادگي و عمل تلقيح ميدهند (گل آب)، 5) آبي كه در موقع رسيدن دانهها ميدهند (دان آب).
تناوب زراعي:
جو در تناوب با نباتات روغني و گياهان وجيني قرار ميگيرد و به دليل مقاوم بودن به عوامل نامساعد جوي نسبت به گندم در خاكهاي شور آن را در اول تناوب قرار ميدهند.
تراكم مناسب:
حداكثر عملكرد دانه غلات از تراكم گياهي كمتر از 200 بوته در مترمربع بدست ميآيد. لذا افزايش در ميزا بذر بيش از آنكه موجب افزايش توليد گردد، باعث افزايش هزينههاي توليد بدون افزايش عملكرد ميشود.
برداشت جو بدون پوشينه:
جو بدون پوشينه معمولاً زودتر از جو معمولي و گندم رسيده و زمان برداشت آن با كمباين، زماني است كه رطوبت دانه به كمتر از 14-13% رسيده باشد.
ساختمان شيميايي دانه جو
ساختمان شيميايي دانه جو به عوامل متعددي همچون رقم و نوع گياه و شرايط محيطي بستگي داشته و به طور كلي شامل قندها، پروتئين، چوبي و خاكستر ميباشد.
كربوهيدراتها:
تركيب اصلي دانه ميباشد كه بيش از 80 درصد وزن خشك گياه را تشكيل ميدهند. عمده كربوهيدراتهاي موجود در جو لخت را نشاسته تشكيل داده و ساير كربوهيدراتها شامل پنتوزان، بتاگلكول، سلولز و ميزان كمي از تك قنديها و دوقنديها ميباشد.
چربي:
دانه جو معمولاً بين 4-2درصد چربي داشته كه مهمترين آن تري گليسريدها هستند كه به ميزان 79-1/73 درصد از كل چربيها را شامل ميشود. 77درصد چربيها در آندوسپرم ذخيره شدهاند.
پروتئين:
ميزان پروتئين در جو متفاوت بوده كه از 8درصد در جوهاي معمولي تا 20درصد در جو لخت است. پروتئين ذخيره موجود در جو، هيدروژن بوده كه مقدار آن از اسيد آميه ليزين كمتر ميباشد. با افزايش پروتئين كاهش اسيد آمينه ليزين خواهد بود.
ذرت علوفهاي
مقدمه
در دنيا و در بين غلات، ذرت بعد از گندم و برنج از لحاظ اقتصادي و سطح زير ك
شت، مقام سوم را داراست، ولي از نظر كل توليد، مقام اول را به خود اختصاص داده است و امروزه از عمدهترين محصولات مناطق نيمه گرمسير و گرمسير به شمار ميآيد. يكي از مهمترين گياهاني است كه به عنوان غذاهاي اصلي در بسياري از كشورهاي آمريكاي مركزي، جنوبي و آفريقا و قسمتي از آسيا كشت شده و يكي از مهمترين گياهان تامين كننده انرژي و پروتئين بوده كه توليدات سالانه آن نزديك به 500 ميليون تن ميباشد.
خصوصيات بوتانيكي ذرت
ذرت گياهي است يكساله داراي 20=n2 كروموزوم، متعلق به تيره Poaceae از زير تيره Panicoidea گروه Maydeae جنس Zea و گونه Mays كه سه جنس Zea, Tripsacum, Euchiaena بومي آمريكا بوده و پنج جنس: Coiy, Polyfoea, Trilobachne, Scherachne, Chionachne بومي استراليا و جنوب شرقي آسيا هستند. برخي گياهشناسان گونه Teosinte, Euchlaena Meyicena را در همان جنس ذرت Zea معرفي ميكنند. جنسهاي Tripsacum, Euchlena نزديكترين خويشاوندان ذرت به شمار ميروند.
ذرت گياهي است يك پايه (Monoique – Monoecious)، بدين معني كه گلهاي نر و ماده جدا از هم، ولي بر روي يك پايه قرار دارند. گلها ماده ذرت از جوانهاي كه در قاعده غلاف برگ وجود دارد، توليد ميشود. محور سنبلههاي ذرت بعد از تكامل، تبديل به مغز بلال (چوب محور بلال) شده كه در روي محور بلال سنبلچههاي متعددي به صورت جفت قرار داشته، هر كدام دو گل مونث ميباشند.
برگ:
ذرت نيز ماند غلات داراي برگهاي بلند، دراز و كشيده و موازي است كه معمولاً برگهاي پاييني كوچكتر و به طول 13-12 سانتيمتر و برگهاي مياني 90-80 و عرض آنها بين 11-8 سانتيمتر است. در ذرت همانند يولاف گوشوارك وجود نداشته، اما زبانك كاملاً درشت، شفاف و قابل رويت است. تعداد برگها به طول دوره رشد بستگي داشته، به نحوي كه در ارقام زودرس 12-8 و در ارقام ديررس تا 40 برگ رويش دارند. ارقام معمولي، 15-14 برگ دارند. برگها به طور متناوب و در چپ و راست يكديگر بر روي ساقه ذرت استقرار مييابند.
ريشه:
ذرت قدرت پنجهزني نداشته و ريشههاي قوي ندارد و سطحي ميباشد. سيستم ريشه ذرت شامل 5-3 ريشه جنيني ثانويه كه از اولين گره زير سطح خاك تشكيل گرديد و داراي ريشههاي هوايي ميباشد. ريشههاي هوايي از گرههاي نزديك سطح خاك تشكيل شده كه علاوه بر جذب آب و مواد غذايي، باعث مقاومت گياه ميشود.
ارز غذايي ذرت
دانه ذرت بدون آب، حاوي 77درصد نشاسته، 20درصد قند، 9درصد پروتئين، 5درصد چربي، 5درصد پنتوزان (Pantosan) و 2درصد مواد معدني است. ميزان درصد پروتئين و چربي ارقام مختلف ذرت كاملاً متغير بوده و حداكثر پروتئين به 15درصد و حداقل آن به 6درصد ميرسد. قريب 80درصد پروتئين دانه در آندوسپرم آن ميباشد. پروتئين ذرت حاوي Prolamine بخصوص Zein (قابل حل در الكل)ريال Globulin (قابل حل در محلول نمك خنثي) است. ذرت از لحاط كلسيم، منگنز و سديم، فقير و از لحاظ آهن، فسفر و پتاسيم غني ميباشد.
رشد
در شرايط گرم و مرطوب، دانه ذرت پس از 5-4 روز جوانه زده و در مواردي كه درجه حرارت كمتر از حد اپتيمم تا 14 روز نيز طول ميكشد. اگر بذر ذرت در عمق مناسب 7-5 سانتيمتر كشت شود، مزوكوتيل شروع به رشد كرده و نيمي از فاصله تا خاك را طي نموده كه با طويل شدن كلئوتيل برگ بقيه فاصله تا سطح خاك نيز طي ميگردد. با خروج كلئوتيل، اولين دو برگ حقيقي تشكيل شده و برگهاي بعدي به تعداد هر برگ به مدت 3 روز ظاهر ميگردند. در عرض دو هفته، گياه جوان معمولاً 5 تا 6 برگ و يك سيستم ريشه اوليه دارد كه رشد آن ديگر به ذخيره مواد غذايي بستگي ندارد.
اكولوژي ذرت
حداقل دماي لازم براي جوانهزني 10-8 درجه سانتيگراد بوده و دماي اپتيمم و مناسب 20 درجه سانتيگراد ميباشد. هرچه دماي ميانگين شبانهروز پايينتر از حد اپتيمم باشد، زمان سبز شدن كندتر و طولانيتر خواهد بود. ذرت در مرحله جوانهزني حداكثر دماي 30 درجه سانتيگراد را تحمل ميكند. دماي بيشتر از 34 درجه سانتيگراد نيز در عمل گردهافشاني اختلال ايجاد ميكند. در طول دوره رشد و نمو، دماي مناسب بين 28-21 درجه سانتيگراد بوده و دماي كمتر از 8 درجه سانتيگراد موجب كاهش قابل توجه محصول ميشود. ارقام زودرس 1800-1500 روز درجه و ارقام ديررس 2500-2400 روز درجه نياز دارند.
ذرت گياهي روز كوتاه بوده كه با كوتاه شدن روز، زمان گلدهي سريع و در شرايط روزهاي بلند، دوره رويش افزايش و تعداد برگها بيشتر ميگردد. زمينهاي با بافت متوسط 7-6=pH براي رشد ذرت بسيار مناسب بوده و pH بين 8-5/5 را نيز تحمل ميكند. ذرت در زمان پنجهزني نسبت به شوري حساس بوده، به طوري كه ممكن است درصد جوانهزني را تهديد نكند، اما زمان آن را به تعويق انداخته و در طول دوره رشد موثر واقع شده و ميزان توليد را كاهش ميدهد.
دلايل توليد بيشتر ذرت در مناطق گرمسير
1. ميزان گل ماده خشك در مناطق معتدل و نيمه گرمسير يكسان باشد، اما در مناطق گرمسير، ميزان ماده كمتري به دانه اختصاص مييابد. به همين دليل شاخص برداشت در من
2. در مناتطق گرمسير نسبت به نواحي معتدل، برگهاي بيشتري رويش داشته، در نتيجه توليد دانه كمتر خواهد شد، زيرا برگها مانع از تاثير بيشتر نور در توليد دانه ميگردند.
3. طول دوره رشد گياه در زمان پر شدن دانه در مناطق معتدل بيشتر از مناطق گرمسير است. ضريب دوره رشد در پر شدن دانه در مناطق گرمسير 3درصد و در مناطق معتدل 4 درصد است.
مهمترين واريتههاي ذرت
• ذرت لخت Z. Mays indurate
• ذرت آردي Z. Mays amylaca
• ذرت شيرين Z. Mays saccharata
• ذرت پاپ كون Z. Mays everta
• ذرت بومي Z. Mays ceratina
عمليات زراعي
آبياري:
برنامههاي آبياري عبارتند از:
1. آبياري قبل از كشت به منظور تامين رطوبت ناحيه ريشه تا عمق 150 سانتيمتر در حد ظرفيت زراعي.
2. اگر بذور در خاك مرطوب كشت شوند، به سرعت جوانه زده، سبز شده، ريشهها به اعماق نفوذ كرده و نياز گياهي را براي مدت 50-30 روز تامين مينمايد.
3. اولين آبياري بعد از سبز شدن گياه به ميزان 70-60ميليمتر جهت تامين رطوبت ناحيه ريشه در حد ظرفيت زراعي ضروري است.
4. پس از دو هفته آبياري مجدد به مقدار 80-60 ميليمتر و آبياري بعدي به مقدار 110-100 ميليمتر بعد از 10 الي 14 روز پس از آبياري قبلي صورت خواهد گرفت.
5. چهارمين آبياري پس از سبز شدن به ميزان 100-80 ميليمتر زماني كه گياه 70-65 روز است، جهت تامين رطوبت مرحله گلدهي انجام ميگيرد.
6. آخرين آبياري معمولاًزماني انجام ميگيرد كه گياه تقريباً 80 روزه بوده و دانههاي آن در مرحلهي بيشتري هستند.
عمليات كاشت
1. انتخاب زمين و عمليات شخم
ذرت در خاكهاي آهكي با بافت لومي، عمق كافي، نفوذپذيري مناسب و داراي مواد آلي (1 تا 2درصد) بيشترين عملكرد را دارد. خاكهاي خيلي سنگين براي كشت ذرت، مناسب نيستند. اين نوع زمانها را براي كشت ذرت مناسب نيستند. اين نوع زمينها را براي كشت ذرت بايد بوسيله كودهاي حيواني و سبز اصلاح كرد. ذرت در خاكهايي كه pH آنها بين 6 تا 7 باشد، به خوبي رشد و نمو كرده و محصول قابل توجهي ميدهد.
عمليات تهيه زمين:
شامل زيرشكن، شخم، ديسك، هرس، غلطك و در صورت نياز استفاده از لوله (ماله) كودپاش نهركن است كه در زمان و نحوه اجراي آن بستگي به محصول قبل از كشت ذرت و نوع كشت فعلي (بهاره ـ تابستانه) دارد. چنانچه كشت تابستانه، يعني بعد از برداشت گندم و جو باشد، فرصت زماني براي تهيه زمين خصوصاً در قطعات مربوط به برداشت گندم در مناطق سردسير و معتدل كه امكان سرماي زودرس پاييزه وجود دارد محدود است. در صورت هرگونه تاخير در تهيه زمين، امكان مواجه شدن با سرما وجود داشته و خسارت وارده زياد ميباشد.
2. تغذيه كودي
الف) كودهاي آلي:
كودهاي آلي (حيواني و كمپوست) باعث اصلاح خواص فيزيكي، شيميايي و بهبود فعاليت بيولوژيكي خاك ميشوند. اين دسته از كودها در كوتاه مدت، بخشي از مواد غذايي مورد نياز ذرت را تامين كرده و در دراز مدت باعث بهبود ساختمان و تهويه خاك و همچنين افزايش ظرفيت نگهداري آب در خاك ميشوند. بنابراين مصرف حداقل 40-30 تن در هكتار كود حيواني پوسيده يا كمپوست قبل از كاشت جهت افزايش عملكرد ذرت توصيه ميشود.
ب) كودهاي شيميايي:
مصرف مواد غذايي بويژه ازت و فسفر بوسيله گياه ذرت در مقايسه با ساير گياهان زراعي در سطح بالاتري قرار دارد.
ازت:
اولين عنصر كه كمبود آن در خاكهاي مناطق خشك و نيمه خشك حس ميشود، ازت است. اين عنصر جز عناصري ضروري اوليه بوده و گياه براي رشد خود به آن ني
از دارد. مصرف ازت در ذرت علوفهاي به علت تراكم زياد نسبت به ذرت دانهاي بالاتر ميباشد.
مقدار مورد نياز كود ازت:
1. بعد از شخم و همراه ديسك و قبل از كشت محصول؛
2. در مرحله شش برگي ذرت؛
3. قبل از ظهور گل نر؛
4. در زمان لقاح.
در خاكهاي سبك و شني بايد تعداد اين دفعات بيشتر از ساير خاكها باشد. نحوه آبياري مزرعه، موثرترين عامل در افزايش راندمان مصرف كودهاي ازته است.
فسفر:
كود فسفر همراه با كاشت مصرف ميشود و بهترين شيوه آن در زراعت ذرت قرار دادن در زير كنار بذر است. توصيه عمومي فسفر در صورت نبودن آزمون خاك به مقدار حدود 200kg درهكتار ميباشد.
پتاسيم:
وجود پتاسيم در مزرعه موجب افزايش مقاومت گياه در برابر سرما شده، علاوه بر اينكه افزايش مقاومت گياه به خشكي، گرما و خوابيدگي خواهد شد، ميزان مصرف آن در صورت نبودن آزمون خاك 150 كيلوگرم در هكتار ميباشد.
گوگرد:
ميزان مصرف گوگرد در صورت نبودن آزمون خاك، 300 كيلوگرم در هكتار (گوگرد پودري همراه با تيوباسيلوس) براي ذرت علوفهاي دارند.
عناصر كم مصرف
ذرت علاوه بر N.P.K به مقادير كافي از مواد غذايي كم مصرف( كلسيم – منيزيم) و ريز مغزهاي Zn.B .Cu.Fe. Mn.eL نياز دارد كه مقدار آن بر اساس تجزيه خاك و نياز گياه تعيين ميگردد. محلول پاشي به ميزان 2-1 ليتر از تركيبات ريز مغزها در افزايش عملكرد موثر خواهد بود.
سولفات روي: