بخشی از مقاله
محدودهاي از ايران اسلامي كه با حدود 46929 كيلومترمربع نام آذربايجان شرقي بخود گرفته است، درگوشه شمالغرب فلات ايران قرار دارد. رود ارس، حدود شمالي آن را با جمهوري هاي آذربايجان، نخجوان و ارمنستان مرتبط و رود قطور و آبهاي درياچه اروميه، حدود غربي آنرا با استان آذربايجان غربي همجوار ميكند.
در جنوب، كشيدگي رشته كوهها، دره ها، جلگه ها و دشتها باعث پيوستگي استان با آذربايجان غربي و زنجان ميشود. درشرق دره رودخانه دره رود و كوههاي سبلان و چهل نور و گردنه صائين و رود قزل اوزن در جنوب اين خطه را از استان اردبيل جدا ميسازد.
ازنظرمختصات جغرافيايي، مدارهاي َ26 و ْ39 و َ45 و ْ36 شمالي منتهي اليه شمالي و جنوبي، و نصف النهارات 5 و ْ45 و َ22 و ْ48 منتهي اليه غربي و شرقي استان را ميپوشاند.
توپوگرافي منطقه، يكي از عوامل مهم آفرينش ويژگيهاي اقليمي آذربايجان شرقي و عامل اصلي تنوع در آن ميباشد. ارتفاع و تغييرات آن و جهت گيري رشته كوهها در برابر جريانات هوايي، عوامل توپوگرافيك شكل يابي كليمايي يك منطقه است. استان آذربايجانشرقي از تنوع اقليمي قابل توجهي برخورداراست؛ به طوري كه در 50 روز ازسال شاهد يخبندان و درگرمترين ساعات روزماههاي گرم تابستان دربرخي مناطق، درجه حرارت بالاي 40 درجه سانتيگراد است. ميزان نزولات جوي دراستان به طور متوسط از 250 الي 600 ميلي متر در نوسان ميباشد.
سيماي استان ازهفت واحد كوهستاني و دره ها وجلگه هاي ميان آنها ميباشد كه عبارت از: قره داغ، ميشو و مورو، قوشاداغ، سبلان، سهند، بزقوش و تخت سليمان است. شمالي ترين و بزرگترين اين واحدها رشته كوه قره داغ ميباشد
رودخانه اجي چاي با طول 260 كيلومتراز ارتفاعات سبلان و دامنه هاي سهند سرچشمه ميگيرد. رودهاي وركش صوفيان، دريان، اسكو نيز از رودهاي حوضه اين استان است.
رود ارس در محدوده آذربايجان شرقي توسط 18 رودخانه كوچك و بزرگ كه از چند كيلومتر تا 280 كيلومتر طول دارد تغذيه ميشود و با 3367 ميليون مترمعكب آبدهي سالانه، پرآبترين رود استان به شمار ميايد. آب وهواي آن در تابستان بسيار معتدل و در زمستان نسبتا سرد است. ميانگين بارندگي شهر تبريز به طور متوسط 270 ميليمتر ميباشد.
استان آذربايجان شرقي داراي 16 شهرستان است كه عبارتند از: آذرشهر، اسكو، اهر، بستان آباد، بناب، تبريز، جلفا، سراب، شبستر، كليبر، مراغه، مرند، ملكان، ميانه هريس، هشترود.
مركز استان آذربايجان شرقي شهر تبريز است كه وسعتي درحدود 11800 كيلومتر مربع دارد. درباره بنا و وجه تسميه شهر تبريز حمدالله مستوفي و ياقوت حموي مينويسند:
بناي تبريز از زبيده، زن هارون الرشيد است. وي به بيماري تب نوبه مبتلا بوده، روزي
چند در آن حوالي اقامت كرده و دراثر هواي لطيف و دل انگيز آنجا بيماري زبيده زايل شده، فرموده شهري در آن محل بنا كنند و نام آن را (( تب ريز)) بگذارند.
قديمي ترين ذكر نام تبريز را در كتيبه سارگن دوم پادشاه اشور خواهيم يافت.
ويژگيهاي جغرافيايي بازار
بازار و مسجد جامع نمودار بخش مركزي شهرهاي ايران است و هرگاه بخواهيم به تجزيه و تحليل جغرافيايي اين دو پديده جالب اسلامي كه خاص كشورهاي مسلماننشين دنياست، بپردازيم، شايد بتوانيم الگو و قالبي جغرافيايي از بخش مركزي تمام شهرهاي ايران بدست دهيم تا ضمن آشنايي با ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي اين بخش، تفاوتهاي آنرا نيز
با بخش مركزي شهرهاي اروپايي و آمريكايي بشناسيم.
ويژگيهاي جغرافيايي بخش بازار تبريز را ميتوان به شرح زير مورد بررسي قرار داد:
1. بازار نماينده مطمئن و ديرپاي فرهنگ و اجتماع گذشته شهر تبريز است و شايد هيچيك از شهرهاي ايران، بازار تاثيري اين چنين عظيم در تاريخ فرهنگ و اقتصاد مردم نداشته است.
2. بازار تبريز، تنها محلي است كه در آن، تجارت، مذهب، فرهنگ و عامل اجتماعي به هم پيوسته است. از اين رو از نظر جغرافيايي شهري، تنوعي در نقش و وظيفه آن مشاهده ميگردد. اصولاً از قرون وسطي به بعد، بازارهاي نقش تجاري، مذهبي، سياسي و اجتماعي خود را با هم و توام در جامعه شهري اعمال كردهاند. روي اين اصل، بازار در مطالعات جغرافيايي شهري، تنها محل داد و ستد نميباشد.
3. بازار تبريز محل برخورد عقايد و تماس افكار و فرهنگ گروه متحد شهري با گروههاي روستايي و قبيلهاي و فرهنگ وابسته به آنهاست.
4. هر بخشي از بازار، اختصاص به صنف معيني د
ارد و هر صنفي محل خود را مييابد، چنانكه اغلب فروشندگان شمع و عطر به علل مذهبي در مجاورت مسجد بزرگ تبريز گرد هم آمدهاند. گاهي اين اصناف آنچنان پيوندي با صنف خود دارند كه در ماههاي محرم و صفر با مشاركت هم و به نام صنف خود مراسم عزاداري برپا ميكنند.
5. نقش معيني كه پارهاي از خيابانهاي اصلي و بعضي از خيابانهاي فرعي در بخش مركزي شهرهاي دنيا ايفا ميكنند، در شهر تبريز به عهده بازارها، سراها و تيمچهها است. مثل بازار كفاشان، بازار سراجان، از طرفي سراها و تيمچهها نيز نظير خيابانهاي فرعي شهرهاي اروپا و
امريكا تكميل كننده نقش اين بازارها به شمار ميروند، چنانكه تيمهچههاي رضوي يا حاج شيخ، هاشميه، اميد در بازار كفاشان در معاملات چرم و كفش و تيمچه مظفريه و امير در تجارت فرش در تكميل بازار مربوطه بسيار موثر ميباشند.
6. وقتي خيابانهاي مهم و پررفت و آمد، مرزهاي بخش مركزي شهر تبريز را قطع ميكنند، به تدريج مغازهها و سراهاي معتبر به سوي اين خيابانها كشيده ميشوند و بخشهايي كماهميت و
كمدرآمد بازار در مناطق دور از آن باقي ميمانند، مثلاً عبور خيابانهاي تربيت و شهداي تبريز (شاهبختي سابق) بازار شيشهگرخانه و بازار امير را كه پررونقترين و زيباترين بازارهاي تبريز ميباشند، اعتبار و اهميت خاصي بخشيده يا عبور خيابان دارايي از تقاطع بازار كفاشان و خيابان خاقاني از بازارچه خيابان و بازار رنگي به همان نسبت به آنها اهميت اقتصادي داده است. روي اين اصل اصناف و مغازهداران ثروتمندي نظير جواهرفروشان، تجار فرش، واردكنندگان منسوجات، تريكوبافان، زرگران و كتابفروشان و لوكسفروشان در همين دو بازار جاي گرفتهاند و اين عامل جغرافيايي در بخش مركزي شهر تبريز به اندازهاي موثر افتاده است كه اگر از خيابان شهدا (شاه بختي سابق) وارد بازار امير شويم، در يك محدوده كوچك تقريباً تمام جواهرفروشان و زرگران شهر را مشاهده ميكنيم. از طرفي، همين خيابان پررفت و آمد و مدرن امروزي به سراها و تيمچههاي اوايل بازار نيز اعتبار و شخصيت اقتصادي و اجتماعي بخشيده است، چنانچه سراي امير با تيمچهاي، قسمت اعظم تجارت فرش تبريز را به خود اختصاص داده است.
اگر از بخش جنوبي بازار تبريز به سوي شمال آن حركت كنيم، به تدريج از اهميت و اعتبار بازارها، سراها و مغازهها كاسته ميشود و جواهرفروش، زرگر، قاليفروش، تريكو و لوكسفروش، جاي خود را به سقطفروش، عرقچين و كهنهفروش، جاجيم و زيلوفروش، مسگري و سمساري ميدهد.
به طور كلي، عبور در خيابان پررفت و آمد از بخش جنوبي ناحيه مركزي شهر تبريز آنچنان در چهره جغرافيايي شهر موثر واقع شده كه نقش مغازهها و سراهاي آن نه تنها جوابگوي نيازها و احتياجات تمام مردم شهر تبريز است، بلكه مردم ساير شهرهاي آذربايجان نيز در موارد مختلف با اين بخش شهر دائماً در تماس ميباشند.
7. خريد و فروش در مغازههاي مرزهاي شرقي و غربي و بخش مركزي تبريز در اغلب اوقات نقش محلي بسيار محدودي دارند و علت وجودي آنها با ميزان توانايي و خواستههاي مردم محل در رابطه است، بخش مغازههاي بخش راسته كوچه تا كنار رودخانه ميدان چائي بهترين نمونه آن است.
گفته ميشود كه به موازات دور شدن از بخش جنوبي بازار تيمچه و نزديكي به شمال آن، از درجه و اهميت و ارزش بازارها، مغازهها و سراها كاسته ميگردد. اين كاهش اعتبار شغلي، از بازار كلاهدوزان به بعد به سرعت به انواع كالاها و شكل ظاهري بازار را نيز تغيير ميدهد. علل اين چنين تغيير شكل ظاهري را ميتوان در مراجعه روستاييان نواحي اهر و قراداغ و مشكينشهر و هريس، مرند و ساير نقاط آذربايجان به بخش شمالي بازار تبريز جستجو كرد. از اين رو نبايد از تمركز شديد مغازههاي سمساري، كهنهفروشي، زيلو و جاجيمفروشي، غذاخوريهاي متعدد در اين بخش از
بازار شهر تعجب كرد، زيرا تعداد زيادي از مغازهداران اين بخش از بازار، ناچارند كه نقش خود را با نيازهاي اهالي روستاهاي آذربايجان تطبيق دهند.
8. اغلب راههاي شهر تبريز به بازار ختم ميشود و خانههاي قديمي و كوچههاي تنگ و باريك با كفپوشهاي سنگي (مسداواي) از مشخصات كوچهها و محلات اطراف بخش تبريز است.
9. واحدهاي مسكوني در مجاورت بازارها به تدريج خراب ميشوند و در اختيار انبارها و بانكها و صنايع سبك و مراكز پخش كالاها در بخش مركزي شهر قرار ميگيرند. چنين حالتي بويژه در مجاورت بازار صفي و خيابان دارايي بسيار چشمگير است. اين مرزها با خروج طبقه ثروتمند و ورود پارهاي از صنايع سبك، حالت زيبا و روشن خود را از دست ميدهند و روز به روز شلوغتر و كثيفتر ميگردند.
10. بر خلاف بخش مركزي شهرهاي امريكايي و اروپايي، در بخش مركزي شهر تبريز بويژه در بازارهاي آن، بزهكاري و تخفلات بسياري ديده نميشود. از طرفي، توجه ماموران انتظامي به اين بخش از شهر، ميزان سرقتهاي سالانه را به حداقل ممكن رسانده است. چشمگيرترين تخفلات بخش بازار تبريز عبارتند از: سد معبر بوسيله دستفروشها، توسعه و ايجاد بازار سياه براي كالاهاي مختلف، دلار و پوند فروش، كوپنفروشي ارزاق توسط روستاييان مهاجر در حول و حوش بازارمركزي شهر.
11. عمر واحدهاي مسكوني در بخش مركزي تبريز بسيار زياد است، با وجود اين هنوز هم عدهاي از تجار و ثروتمندان شهر به دلايل ذيل سكونت در اين بخش را به بخشهاي ديگر ترجيح ميدهند:
• نزديكي به محل كسب و كار روزانه؛
• وجود امنيت به علت توجه خاص مامورين انتظامي به اين بخش؛
• علاقه بازاريان به اداي مراسم مذهبي در مساجد و تماس دائم با مقامات روحاني.
12. گفتيم كه بخش مركزي شهر تبريز به عنوان بخش تجاري آن محسوب ميگردد. از اين رو شعبات اصلي و مركزي اغلب بانكها در همين بخش فعاليت دارند. در تمركز فعاليتها بانكها در بخش مركزي تبريز عوامل چندي نظير مراكز عمدهفروشي، خردهفروشي، مجاورت با بخش خدمات اداري وجود ايستگاههاي خط اتوبوسراني بسيار موثر ميباشد. روي اين اصل، تعداد مراجعه كنندگان به مراكز بانكي بخش مركزي بيش از 85 درصد كل مراجعه كنندگان به بانكهاي تبريز را تشكيل ميدهند.
13. مركز مهم جابجايي و پخش جمعيت تبريز از بخش مركزي آن است و روزانه اكثر مردم شهر به علل مختلف از اين بخشها عبور ميكنند. از اينرو، نسبت تراكم جمعيت در بخش مركزي قابل مقايسه با بخشهاي مجاور آن نميباشد، وضعي كه در اغلب شهرهاي يك هستهاي مشاهده ميكنيم.
14. برخلاف شهرهاي اروپايي و امريكايي به علت نفوذ شديد عوامل مذهبي در بخش مركزي شهر تبريز مثل اغلب شهرهاي ايران، موسسات و مراكز تفريحي ديده نميشوند و به جاي آنها مساجد و گرمابهها كه با اصول و مراسم روزانه در رابطه است، به تعداد زيادي مشاهده ميگردد، به طوري كه نسبت مساجد و گرمابههاي بخش مركز تبريز، چندين برابر مساجد و گرمابههاي بخش ديگر آن است.
15. تعداد واردين روزانه به بخش مركزي تبريز، بخصوص منطقه بازار از ساير بخشهاي آن زيادتر است. از اين رو ميزان محلهاي پذيرايي اين بخش نظير چلوكبابيها، قهوهخانهها، فرنيپزيها و ساندويچيها در شهر تبريز بسيار زياد است.
مجموعه بازار تبريز داراي 20 راسته و بازار، 35 سرا، 25 تيمچه، 11 دالان و در حدود 5500 مغازه و حجره و تقريباً 20 نوع صنعف و شغل ميباشد.
موقعيت جغرافيايي بازار تبريز
بازار تبريز يكي از بازارهاي بزرگ و قابل توجه و مهم ايران و خاورميانه است. سبك معماري، آرايش مغازهها، كثرت تيمچهها، دالانها، سراها، انواع مشاغل و وجود عده بسياري مسجد و مدرسه و شعبات بانكها كه در كنار سراهاي بازرگاني قرار گرفته و غالبشان حيثيت تاريخي دارند، آن را نمونه عالي يك محيط تجارت و زندگي اسلامي و شرقي به شمار ميآورد.
در ابتدا درنظر است بازار تبريز تا آنجا كه امكان ياري دهد، سرابهسرا و راسته به راسته و خان به خان، به علاقهمندان اين اثر تاريخي بينظير معرفي شود و در كنار اين تعاريف، نظر اجمالي به وضع اقتصادي بازار تبريز در چنده دوره مختلف بعد از اسلام داشته و سپس از چند بازار معروف و تيمچه معتبر و بانيان آنها نام برده و مساجد و مدارس تاريخي موجود در بازار تبريز مورد بحث قرار گيرد و به تاثير مهم و سرنوشت بازار در سياست و انقلاب اشاره شود.
تبريز به علت قرار گرفتن در سر راه شرق به غرب از بدو آبادي و درآمدن به صورت يك شهر بزرگ، مركز مبادله كالاهاي بازرگاني كشورهاي اروپايي و آسيايي بود، خود نيز بنا به مقتضيات جغرافيايي، محصولات كشاورزي و صنعتي فراوان داشته كه به اقصي نقاط دنياي آنروز صادر ميگرديد. اين معاملات ايجاب ميكرده كه بازارهاي بزرگ و مراكزي براي مبادله و فروش كالاهاي گوناگون شرقي و غربي باشد، لذا اكثر مورخان، جهانگردان و جغرافينويسان اسلامي و خارجي، مطالب جالبي درباره كالاها و وضع بازرگاني تبريز نوشتهاند.
در مشخصات معماري شهري، مساجد بازار تسلط همهجاگير دارد. بخش مركزي شهر به عنوان بخش تجاري به ايفاي نقش پرداخته است و تاثيرات عوامل محيطي طبيعي، درجه گرما و كمبود آب را در سيماي خود منعكس ساخته است.
بطور كلي بازار تبريز همانند ساير مراكز تجاري و بازارهاي ايران و خاورميانه، شامل تيمچهها، سرها، حجرات، مغازهها و مراكز صنعتي دستي و امروزه شعبات بانكها و بيمهها ميباشد.
بازار تبريز با توجه به آب و هواي شهر، به منظور آداب و رسوم و مساله عرضه و تقاضا و موقعيتاش،
فعالترين و پرتحركترين منطقه شهر محسوب ميشود. معماري بازار سرپوشيده تبريز، مناسبترين محل براي خريد و فروش در تابستانهاي گرم و زمستانهاي سرد است. وجود اصناف و مشاغل مختلف و تمركز آنها در بخش معيني از بازار، به خريدار امكان ميدهد ات با فراغت خيال و آسودگي خاطر، كالاهاي مورد نياز خويش را با سهولت و با مقايسه قيمتها و نوع كالاها انتخاب نمايد.