بخشی از مقاله
اين گروه در سال 1370 تأسيس شده و تحقيقات بنيادي و كاربردي را در زمينههاي مختلف از قبيل بندپايان مفيد، عوامل غيرزنده و زنده خسارتزا به جنگلها و مراتع انجام ميدهد. اين گروه با هدف حفظ تعادل پايدار و تنوع زيستي در گستره جنگلها و مراتع ايران، تدوين برنامههاي لازم براي حفظ عرصههاي منابع طبيعي كشور را سرلوحه فعاليتهاي تحقيقاتي خود قرار داده است.
بدين منظور نخستين اقدام، انجام مطالعات فونستيك و شناخت روابط اكولوژيك حاكم بين اجزاء زنده و غيرزنده بوده است. مديريت تلفيقي براي حفاظت و حمايت از اكوسيستمهاي مختلف جنگلي و مرتعي به عنوان هدف نهايي اين گروه محسوب شده و در راستاي دستيابي به اين اهداف طرحهاي تحقيقاتي مختلفي در سراسر كشور اجرا گرديده و يا در حال اجرا ميباشد. در حال حاضر حدود 50 محقق در ستاد مؤسسه و مراكز ت
حقيقات استانهاي سراسر كشور فعاليت مينمايند.
گروه دارای سه واحد تخصصی بوده و اهداف آن از طريق اين واحد ها تحقق مي يابد:
◊ تحقيقات آفات جنگل و مرتع
وظايف و اهداف تحقيقاتي اين واحد به شرح زير ميباشد:
• مطالعه بيولوژي و اكولوژي آفات جنگلها و مراتع.
• بررسي عوامل موثر در طغيان جمعيت بند پايان جنگلها و مراتع.
• بررسي نوسانات جمعيت آفات مهم بمنظور استفاده در برنامه هاي پيش آگاهي.
• مديريت كنترل آفات درختان سريع الرشد.
• مطالعه روي آفت كشهاي كم خطر در جهت دستيابي به تركيبات ايمنتر براي محيط زيست و اختصاصيتر براي آفات هدف.
• بررسي روشهاي سازگار با طبيعت براي كنترل آفات.
• جمع آوري، شناسايي و بررسي عوامل مولد محصولات فرعي جنگلها و مراتع.
• موزه بندپايان و جوندگان جنگلها و مراتع
اين موزه در سال 1378 تاسيس گرديد و نمونه هاي گردآوري شده در آن عمدتا مربوط به طرح ملي" فون حشرات جنگلها و مراتع ايران" و يا ساير طرحهاي تحقيقاتي مي باشد.
تا كنون بيش از 30000 نمونه از راسته هاي مختلف حشرات كه از عرصه جنگلها و مراتع كشور جمع آوري شده اند در اين موزه نگهداري مي شود كه تعداد زيادي از آنها توسط محققين داخلي و خارجي، شناسايي شدهاند. جهت سهولت در مديريت و ورود به اطلاعات كلكسيون يك برنامه نرم افزاري رايانه اي طراحي شده كه در اين برنامه اطلاعات جامعي مربوط به حشره مورد نظر، ميزبانها, كانونهاي استقرار، پراکنش و ساير اطلاعات منطقه ثبت شده است. اين نرم افزار قادر است در كوتاهترين زمان اطلاعات مربوط به نمونه يا نمونه هاي مورد نظر در بانك را در قالب گزارشهاي عمومي و تخصصي در اختيار قرار دهد.
◊ تحقيقات بيماريها و بهداشت جنگل و مرتع
وظايف و اهداف تحقيقاتي اين واحد به شرح زير ميباشد:
• شناسايي عوامل بيماريزاي جنگلها و مراتع.
• بررسي بيولوژي عوامل بيمارگر جنگل و مرتع.
• مطالعه روي زمينه هاي گسترش و اپيدمي شدن عوامل بيماريزاي مهم و مخرب جنگلها و مراتع.
• بررسي قارچهاي ماكروسكوپي جنگلها و مراتع ايران.
• بررسي عوامل پارازيتكننده و آنتاگونيست روي پاتوژنهاي گياهي.
• مطالعه عوامل غير زنده و تأثير گذار روي فيزيولوژي گياهان و ايجاد خسارت روي آنها.
• بررسي نقش ميكروارگانيسمهاي همزيست با گياهان (نظير ميكوريزها و ريزوبيومها) در پايداري گياهان جنگلي و مرتعي.
• مطالعه و بررسي اثر آلاينده هاي زيست محيطي و عوامل تخريب كننده روي پوششهاي گياهي مهم.
• بررسي و مطالعه روي علل و عوامل ايجاد آتشسوزي در جنگلها و مراتع
• بررسي رستنيهاي مزاحم و گياهان ناخواسته در عرصه نهالستانها، جنگلها، مراتع.
◊ تحقيقات كنترل بيولوژيك
وظايف و اهداف تحقيقاتي اين واحد به شرح زير ميباشد:
• جمعآوري، تشخيص و تعيين نقش عوامل زنده مفيد كنترل كننده آفات جنگلها و مراتع.
• مطالعه بيولوژي و اكولوژي دشمنان طبيعي آفات مهم جنگلها و مراتع.
• بررسي روشهاي توليد انبوه و رها سازي پارازيتوييدها، شكارچيها و عوامل بيمارگر بمنظور كنترل بيولوژيك آفات كليدي جنگلها و مراتع.
• بررسي روشهاي حمايت و حفاظت از دشمنان طبيعي و ساير عوامل مفيد در محيط طبيعي بمنظور كنترل موثر آفات.
اصول جنگل
در آغاز تدارك جهت برگزاري اجلاس زمين، اميد ميرفت كه بيانيهاي قانوني دربارة جنگلها و معاهدات پيرامون تغييرات آب و هوا و تنوع بيولوژيكي در طي كنفرانس به امضاء برسد.
قبلاً «سازمان خواروبار و كشاورزي سازمان ملل متحد» ( FAO ) مشاوره و مذاكراتي را پيرامون تنظيم يك موافقتنامه قانوني بينالمللي مربوط به مديريت پايدار جنگلها آغاز نموده بود.
در مراحل اولية مذاكرات، كشورهاي صنعتي خواستار موافقتنامهاي شدند كه بريدن درختان جنگلهاي بارانزا را كه بيشتر از بقيه در معرض نابودي هستند ممنوع نمايد. كشورهاي در حال توسعه به رهبري مالزي در پي آن بودند كه هرگونه توافقي ناظر بر حفاظت از جنگلهاي واقع در مناطق معتدل و يا جنگلهاي واقع در عرضهاي جغرافيايي شمالي نيز باشد. اينها مناطقي هستند كه بخش اعظم جنگلهاي پيشين در آنها از بين برده شده و جنگل زدايي در آنجا آهستهتر از مناطق حاره صورت ميگيرد (نظير مناطقي كه در ايالات متحده، كانادا و شوروي سابق يافت
ميشوند.)
رفع اين اختلاف نظر وسيع تا هنگام برگزاري كنفرانس ريو ممكن نگرديد. ماحصل مذاكرات، تدوين يك سري اصول جهت مديريت پايدار جنگلهاي جهان بود، كه پايهاي جهت گفتگوهاي پس از برگزاري اجلاس شود تا يك توافق قانوني بينالمللي پيرامون مسئلة جنگلها به دست آيد. اين اصول در اجلاس زمين به صورت نهايي در آمده و تصويب شدند.
بيانية اساسي اصول لازمه توافق كلي جهاني پيرامون مديريت، حفاظت و توسعه پايدار انواع جنگلها. اين بيانيه الزام قانوني ندارد.
مقدمه
(الف) مسئله جنگلها به تمامي گستره مسائل و فرصتهاي زيستمحيطي و توسعه، از جمله حق اجتماعيـ اقتصادي توسعة پايدار ربط پيدا ميكند.
(ب) هدف اصلي اين اصول عبارت است از ارتقاء مديريت، حفاظت از محيطزيست و توسعة پايدار و فراهم آوردن امكان كاركردها و بهرهگيري گوناگون و مكمل از جنگلهاست.
(ج) مسايل جنگلها و فرصتها و امكاناتي كه فراهم ميآورند ميبايست به گونهاي فراگير و متوازن در چارچوب كلي توسعه محيط زيست و با التفات به كاركردها و استفادههاي گوناگون آن منجمله استفادههاي سنتي و تأثيرات محتمل اقتصادي و فشارهاي اجتماعي ناشي از منع يا محدود نمودن اينگونه استفادهها و نيز امكانات بالقوهاي كه مديريت پايدار جنگلها براي توسعه ايجاد مينمايد بررسي گردند.
(د) اين اصول نخستين توافق كلي جهاني پيرامون جنگلها را منعكس ميسازد. باتعهد نمودن به اجراي سريع اين اصول، كشورها خود را هم چنين مصمم به ارزيابي متناسب بودن آن براي ارتقاء همكاري بينالمللي در مورد مسائل جنگل ميدانند.
(ه) اين اصول در مورد كلية جنگلها، چه طبيعي و چه مصنوعي، و در تمام مناطق جغرافيايي و آب و هوايي، از جمله مناطق سردسير، گرمسير، معتدل، نيمه معتدل، حاره و نيمه حاره قابل اجرا ميباشند.
(و) تمامي انواع جنگلها از روندهاي تكاملي پيچيده و منحصربفرد اكولوژيكي برخوردارند كه پاية توانمندي حاضر و بالقوه آنها را در تأمين منابع لازمه رفع نيازهاي انساني و ارزشهاي محيطزيستي تشكيل داده و لذا مديريت كارآمد و حفاظت از آنها در زمرة توجهات دولتهايي است كه اين جنگلها به ايشان تعلق داشته و نيز براي جوامع محلي و نيز محيطزيست، به عنوان يك تماميت ارزشمنداند.
(ز) جنگلها لازمه توسعه اقتصادي و حفظ كلية اشكال حيات ميباشند.
(ح) با توجه به آن كه مديريت، حفاظت و توسعه پايدار جنگلها در بسياري از كشورها در سطوح متفاوت فدرال / ملي، مركزي، استاني و محلي انجام ميگيرد، لازم است اين كشورها مطابق با قوانين اساسي و يا ديگر قوانين خويش اين اصول را در سطوح مختلفه پيگيري نمايند.
اصول / عناصر
1ـ (الف) دولتها بر اساس منشور ملل متحد و اصول قوانين بينالمللي از حق حاكميت استفاده از منابع خويش مطابق سياستهاي زيست محيطي خود برخوردارند و مؤظفند يقين حاصل نمايند فعاليتهايي كه در قلمرو قانوني يا تحت كنترل ايشان انجام ميگردد موجب خسارت به محيط زيست ديگر كشورها يا مناطق خارج از قلمرو ملي ايشان نميگردد.
(ب) تأمين كل هزينههاي افزايشي مورد توافق، حصول به مزاياي ناشي از حفاظت جنگلها و توسعة پايدار آن مستلزم همكاري فزايندة بينالمللي بوده و بايد جامعة بينالمللي متساوياً در آن مشاركت جويد.
2ـ (الف) دولتها از حق حاكميت و غير قابل دخالت، بهرهگيري، مديريت و توسعة جنگلهاي خود، مطابق با نيازهاي توسعهاي و سطح توسعة اجتماعي و اقتصادي خويش و بنا بر سياستهاي ملي همساز با قوانين و توسعة پايدار، از جمله تبديل آن براي استفادههاي ديگر در چارچوب برنامه كلي توسعة اجتماعي و اقتصادي و مطابق با سياستهاي عقلايي بهرهگيري از زمين برخوردارند.
(ب) منابع و سرزمينهاي جنگلي بايد بطور پايدار به گونهاي مديريت شوند كه پاسخگوي نيازهاي اجتماعي، اقتصادي، محيط زيستي، فرهنگي و روحاني نسلهاي حاضر و آينده باشند. اين نيازها مشتملاند بر نياز به محصولات و خدمات جنگلي نظير چوب و محصولات چوبي، آب، غذا، خوراك دام، دارو، سوخت، پناهگاه، اشتغال، تفريح، مأواي جانوران، تنوع مناظر زمين، مخازن و منابع جذب كربن و ساير محصولات جنگلي. جهت حراست از ارزشهاي متعدد جنگلها، بايد اقدامات مناسب براي حفاظت از آنها در مقابل اثرات مخرب آلودگي، از جملة آلودگي هوا، آتش سوزي، انگل و بيماريهاي گياهي صورت بگيرد.
(ج) فراهم آوردن اطلاعات صحيح و بموقع و معتبر دربارة جنگلها و سيستمهاي زيستمحيطي جنگلها براي ايجاد آگاهي عمومي و اتخاذ تصميمات آگاهانه ضروري است.
(د) دولتها بايد امكانات لازم را براي شركت طرفهاي علاقمند، از جمله جوامع محلي و مردم بومي، صنعت، نيروي كار، سازمانهاي غيردولتي و افراد مستقل، ساكنان جنگلها و زنان در تدوين برنامهريزي و اجراي سياستهاي ملي دربارة جنگلها فراهم كنند.
3ـ (الف) سياست و استراتژيهاي ملي بايد باعث ايجاد چارچوبي جهت تلاش بيشتر از جمله تأسيس و تقويت نهادها و برنامههاي مديريت، حفاظت از توسعه پايدار جنگلها و سرزمينهاي جنگلي گردد.
(ب) تنظيمات نهادين بينالمللي، با استفادة مناسب از سازمانها و مكانيسمهاي موجود، ميبايست همكاري بينالمللي در زمينة جنگلها را تسهيل نمايد.
(ج) كلية جوانب حفاظت از محيط زيست و توسعة اجتماعي و اقتصادي تا آنجا كه به موضوع جنگلها مربوط ميشوند، بايد منسجم و جامع باشند.
4ـ نقش حياتي انواع جنگلها در حفظ فرآيندها و توازن اكولوژيكي در سطح محلي، ملي، منطقهاي و جهاني، و نيز نقش آنها در حفاظت از اكو سيستمهاي شكننده زيستمحيطي، آبخيزها، منابع آب شيرين و اهميت آنها به عنوان مخازن غني تنوع زيستي و منابع بيولوژيكي و منابع ژنتيكي جهت تهية محصولات بيوتكنولوژيكي و فتوسنتز بايد شناخته شود.