بخشی از مقاله
تاثير IT در تجارت الكترونيك وتاثيرتجارت الكترونيك برمديريت توليد
مقدمه
با انقلاب اطلاعاتي در اواخر قرن بيستم، شاهد تغييرات عظيمي در حجم، نوع، سرعت و دامنه فعاليتها بويژه در جوامع پيشرفته صنعتي و در كليه زمينهها (اعم از علمي، فرهنگي، صنعتي و كشاورزي و غيره) هستيم. اين انقلاب نهايتاً به ظهور تجارت الكترونيك منجر گرديد. اين مقاله سعي دارد كه تاثير تجارت الكترونيك را بر مديريت توليد بررسي كند.قبل از هر چيز لازم به يادآوري است كه بسياري از كاربردهاي يك اختراع يا يك صنعت جديد بعد از ايجاد آن روشن ميشوند. ممكن است در آينده با فراگيرتر شدن اين تكنولوژي، كاربردهاي بيشتري نيز براي آن پيدا شود. اصولاً تجارت
الكترونيك نوع جديدي از ارتباط اطلاعاتي است كه چنانچه با ديد مديريتي و بهطور صحيح به آن نگريسته شود، ميتواند نه يك ابزار، بلكه يك تحول باشد كه چهره يك بنگاه را عوض كند. اين موضوع شامل مديريت توليد نيز ميگردد.
قبل از هر چيز لازم به يادآوري است كه بسياري از كاربردهاي يك اختراع يا يك صنعت جديد بعد از ايجاد آن روشن ميشوند. ممكن است در آينده با فراگيرتر شدن اين تكنولوژي، كاربردهاي بيشتري نيز براي آن پيدا شود. اصولاً تجارت الكترونيك نوع جديدي از ارتباط اطلاعاتي است كه چنانچه با ديد مديريتي و بهطور صحيح به آن نگريسته شود، ميتواند نه يك ابزار، بلكه يك تحول باشد كه چهره يك بنگاه را عوض كند. اين موضوع شامل مديريت توليد نيز ميگردد.نتيجه كار يك مدير توليد، با توليد
كالاي داراي كيفيت موردنظر در زمان موردنظر و با حداقل هزينه مشخص ميشود. در اين راستا مدير توليد بايد بتواند برنامهريزي صحيحي براي توليد داشته باشد. براي يك برنامهريزي صحيح، شرط اول داشتن اطلاعات بدون اشتباه است. مدير توليد در كار برنامهريزي با دو دسته موضوع مواجه است. يكي موضوعهايي كه به داخل محل توليد و ديگري موضوعهايي كه به خارج از محل توليد
بازميگردد. در رابطه با اطلاعات خارج از محل، تجارت الكترونيكي ميتواند بهترين بستر براي سهولت ارتباط باشد. در ارتباطات تجاري سنتي كه برپايه كاغذ قرار دارند، وارد كردن مكرر يك رشته اطلاعات يكسان و واحد موجب بروز مشكلاتي ميگردد ولي با مبادله الكترونيكي دادهها، اين مشكلات به صورت قابل ملاحظهاي كاهش مييابند. يك مدير توليد نياز دارد كه بتواند براي مواداوليه و قطعات موردنياز توليد، برنامهريزي صحيحي داشته باشد. ممكن است نبود يك قطعه كمارزش، كل خط توليد را به مخاطره اندازد. چه بسا خط توليد به سبب ماندن ماده اوليه در گمرك و يا تعلل
توليدكننده مدتها متوقف بماند. تجارت الكترونيك، مدير توليد و مدير تداركات را قادر ميسازد كه بتوانند با فروشندگان قطعات و مواد اوليه و سازمانهاي درگير، ارتباط صحيح برقرار كنند و از اين راه دادههاي جامعي دراختيار داشته باشند. ازطرف ديگر، نياز بازار و تقاضاي خريد نيز بدون كوچكترين وقفهاي به مديريت فروش ميرسد و از آنجا نيز پس از انجام معامله به صورت الكترونيكي، سريعاً و بدون هيچگونه اتلاف زماني به مدير توليد ميرسد. لذا مدير توليد و مدير برنامهريزي كليه اطلاعات محيط بيروني را در اختيار خواهند داشت و همچنين ميتوانند ارتباطي روان با آن محيط برقرار سازند. به اين صورت، قسمت بزرگي از مشكلات آنها حل خواهدشد.
نتيجه كار يك مدير توليد، با توليد كالاي داراي كيفيت موردنظر در زمان موردنظر و با حداقل هزينه مشخص ميشود. در اين راستا مدير توليد بايد بتواند برنامهريزي صحيحي براي توليد داشته باشد. براي يك برنامهريزي صحيح، شرط اول داشتن اطلاعات بدون اشتباه است. مدير توليد در كار برنامهريزي با دو دسته موضوع مواجه است. يكي موضوعهايي كه به داخل محل توليد و ديگري موضوعهايي كه به خارج از محل توليد بازميگردد. در رابطه با اطلاعات خارج از محل، تجارت
الكترونيكي ميتواند بهترين بستر براي سهولت ارتباط باشد. در ارتباطات تجاري سنتي كه برپايه كاغذ قرار دارند، وارد كردن مكرر يك رشته اطلاعات يكسان و واحد موجب بروز مشكلاتي ميگردد ولي با مبادله الكترونيكي دادهها، اين مشكلات به صورت قابل ملاحظهاي كاهش مييابند. يك مدير توليد نياز دارد كه بتواند براي مواداوليه و قطعات موردنياز توليد، برنامهريزي صحيحي داشته باشد.
ممكن است نبود يك قطعه كمارزش، كل خط توليد را به مخاطره اندازد. چه بسا خط توليد به سبب ماندن ماده اوليه در گمرك و يا تعلل توليدكننده مدتها متوقف بماند. تجارت الكترونيك، مدير توليد و مدير تداركات را قادر ميسازد كه بتوانند با فروشندگان قطعات و مواد اوليه و سازمانهاي درگير، ارتباط صحيح برقرار كنند و از اين راه دادههاي جامعي دراختيار داشته باشند. ازطرف ديگر، نياز بازار و تقاضاي خريد نيز بدون كوچكترين وقفهاي به مديريت فروش ميرسد و از آنجا نيز پس از انجام معامله به صورت الكترونيكي، سريعاً و بدون هيچگونه اتلاف زماني به مدير توليد ميرسد. لذا مدي
ر توليد و مدير برنامهريزي كليه اطلاعات محيط بيروني را در اختيار خواهند داشت و همچنين ميتوانند ارتباطي روان با آن محيط برقرار سازند. به اين صورت، قسمت بزرگي از مشكلات آنها حل
خواهدشد.نكته ديگري كه بسيار حائزاهميت است، روشهاي نوين در برقراري ارتباطات است كه قبلاً به هيچ عنوان امكان تصور آنها نميرفت. به كمك تجارت الكترونيك، يك مدير توليد اطلاعات موردنياز خود را به صورتONLINE دراختيار خواهد داشت و درنتيجه ميتواند راجع به تعيين استراتژي توليد براي آينده و اصولاً نحوههاي جديدتر توليد و ويژگيهايي كه ميتوان به محصول اضافه كرد، فكر كند.
نكته ديگري كه بسيار حائزاهميت است، روشهاي نوين در برقراري ارتباطات است كه قبلاً به هيچ عنوان امكان تصور آنها نميرفت. به كمك تجارت الكترونيك، يك مدير توليد اطلاعات موردنياز خود را به صورتONLINE دراختيار خواهد داشت و درنتيجه ميتواند راجع به تعيين استراتژي توليد براي آينده و اصولاً نحوههاي جديدتر توليد و ويژگيهايي كه ميتوان به محصول اضافه كرد، فكر كند.از ديدگا
ه مديريت توليد، براي اينكه يك محصول در سطح بينالمللي قدرت رقابت داشته باشد بايد:
از ديدگاه مديريت توليد، براي اينكه يك محصول در سطح بينالمللي قدرت رقابت داشته باشد بايد:
• روي بهرهوري به اندازه كافي كار شده باشد؛
• براي كاهش هزينهها بسترسازي شود؛
• منابع و مواداوليه بايد در زمان موردنظر دردسترس باشند؛
• كيفيت محصول با استانداردها و خواستههاي بينالمللي مطابقت داشته باشد.
تاثيرتجارت الكترونيك برمديريت توليد ( قسمت دوم(
براي اين منظور داشتن يك چرخه اطلاعاتي صحيح، و با استفاده از رايانه و تجارت الكترونيكي الزامي است. چنين سيستم گردش اطلاعاتي كه برمبناي تجارت الكترونيك پايهگذاري ميشود، مزاياي زير را براي مديريت توليد بهدنبال خواهد داشت:
1 - كاهش اشتباهات و افزايش صحت و دقت دادههاي دريافتي و ارسالي
2 - افزايش سرعت انتقال دادهها
3 - برنامهريزي تداركات و كنترل موجودي: برنامهريزي تداركات و مباحث كنترل موجودي كاملاً بستگي به توان توليدكنندگان مواداوليه، فاصله زماني بين تصميم ما براي خريد تا حصول توافق با فروشندهها (يا توليدكنندگان) و فاصله زماني بين زمان توافق و دريافت كالا دارد. اين دقيقاً همان موضوع اصلي در تجارت الكترونيك است.
4 - كاهش ميزان موجودي انبار: تجارت الكترونيك باعث كوتاه شدن زمان موردنياز بين سفارش تا تحويل كالا ميگردد. لذا ديگر نيازي به نگهداري موجودي مواداوليه براي مدت طولاني وجود نخواهد داشت. اين كاهش موجودي مواد اوليه باعث آزادشدن حجم عظيمي از سرمايه خواهدشد.
5 - برنامهريزي توليد بطور كارآمدتر: دو عامل قبلي خود باعث خواهند شد كه كار برنامهريزي توليد به ميزان قابل ملاحظهاي سادهتر گردد. با افزايش سرعت دريافت اطلاعات، امكان برنامهريزي توليد برمبناي سفارشات يا نياز بازار امكانپذير ميگردد.
6 - كاهش زمان تحويل كالا: امروزه بسياري از شركتها فاصله زماني ميان سفارش تا تحويل خود را به ميزان قابل ملاحظهاي با استفاده از تجارت الكترونيك كاهش دادهاند. بهعنوان مثال، شركت سيگارسازي آر.ج. رينولدز توانسته فاصله زماني ميان سفارش تا تحويل خود را از پنج هفته به سه روز كاهش دهد. بسياري از شركتها، ديگر از روشهايي غير از تجارت الكترونيك سفارش قبول نميكنند و بسياري نيز داراي دو نوع زمان تحويل يا با روش تجارت الكترونيك و يا روشهاي سنتي هستند. كه البته زمان تحويل براي روشهايي غير از تجارت الكترونيك به مراتب بيشتر است.
7 - كاهش قيمت تمام شده: كاهش زمان تحويل كالا، برنامهريزي توليد بهطور سادهتر و كارآمدتر و قابل اطمينانتر، عدم ايجاد مشكلات ناشي از كمبود يا نبود مواداوليه يا قطعات، كاهش ميزان موجودي انبار مواداوليه و محصول، افزايش سرعت انتقال دادهها، كاهش اشتباهات و افزايش صحت و دقت داده، عدم دخالت انسان در ورود مجدد دادهها و كمشدن ميزان مصرف كاغذ موجب كاهش هزينههاي تمام شده ميگردد كه اين موضوع موجب افزايش توان شركتها براي رقابت خواهدشد.
8 - نيل به سمت توليد:JIT اگر بخواهيم مجموعه كاربردهاي فوق را جمعبندي كنيم، ملاحظه
ميشود كه مجموعه فوق، عوامل مختلفي هستند كه يا از پيشنيازهاي پيادهسازي توليدJIT و يا از نتايج آن خواهند بود. براي تبديل سيستم توليد بهJIT ، هيچ راهي جز پيادهسازي تجارت الكترونيك در موسسه نخواهيم داشت. درواقع هيچ موسسهاي نميتواند يك شبه سيستم توليد خود را تبديل بهJIT كند. ابتدا بايد يك سري امكانات اوليه در داخل و خارج موسسه (طرفهاي تجاري موسسه) بهوجود آيد و سپس تجارت الكترونيك در سطح مبادله الكترونيكي اسناد اجرا گردد. با
اجراي مبادله الكترونيكي دادهها، امكان توليدJIT بهوجود خواهد آمد. يكي از اهداف نهايي پيادهسازي يك سيستم صحيح تجارت الكترونيك همانا نيل به سمت توليدي است كه موجودي انبار آن صفر باشد و انبار محصولات نيز نداشته باشد و بتواند سفارشات را به سرعت تحويل دهد.
9 - كمك در تعيين استراتژي توليد: اينكه ما با چه استراتژي توليد خواهيم كرد، كاملاً بستگي به
اين دارد كه ما چه امكاناتي داريم و بازار ما چگونه است و تا چه ميزان تغييرات در آن سريع خواهدبود و ما تا چه حدي ميتوانيم در محصولات خود تغييرات بهوجود آوريم. اينكه ما تا چه اندازه سريع ميتوانيم در توليداتمان تغيير ايجاد كنيم، بستگي به امكانات ما در دستيابي به قطعات و مواداوليه جديد و مسائل داخلي توليدي ما دارد. مسلح شدن به تجارت الكترونيك با تغييرات شگرفي كه در موسسه ايجاد خواهدساخت، در تعيين استراتژي توليد ما موثر است.سخن آخر اينكه تجارت الكترونيك يك ابزار در كنار ساير ابزارها و وسايل نيست.