بخشی از مقاله

چکیده

اگر چه توسعه و گسترش آموزش عالی سبب شده است که زنان بیش از گذشته بتوانند وارد بازار کار شوند؛ اما این قشر هنوز هم در حوزه زندگی سازمانی خود با تبعیضات و نابرابريهاي فراوانی روبرو هستند. اگر چه حضور زنان در بازار کار بیشتر شده است؛ اما این حضور به ندرت در حوزههاي عالی و مدیریتی سازمانها به چشم می خورد. در این میان کمرنگ بودن میزان حضور زنان در سمت ها و پستهاي عالی و مدیریتی در نهادي مانند آموزش عالی که خود سردمدار توانمندسازي زنان جهت ایفاي نقشهاي موثر آنان در جامعه است پارادوکسی مهم میباشد. به راستی چه ابعادي بر موضوع ترقی زنان به جایگاه شغلی مناسبشان در حوزه آموزش عالی مترتب است؟ جهت پاسخگویی به این سوال با تکیه بر دو استراتژي پژوهشی مرور نظاممند و سیستماتیک و روش گراندد تئوري تلاش شده است تا مدلی مفهومی در این زمینه ارائه شود. مدل ارائه شده مشتمل بر چهار مقوله اساسی پدیده محوري مشتمل بر مفاهیم سقف، دیوار و صخره شیشهاي، شرایط علی مشتمل بر مفاهیم شرایط علی فردي، خانوادگی، اجتماي، فرهنگی، قانونی و سازمانی؛ پیامد مشتمل بر پنج دسته مفهوم اشتیاق شغلی، سکوت سازمانی، عدالت ادارك شده، توانمندي زنان و بیگانگی از کار زنان و استراتژي تبعیض مثبت میباشد.

واژگان کلیدي: زنان، مدیریت، سقف شیشهاي، دیوار شیشهاي، صخره شیشهاي، نظام آموزش عالی.

مقدمه

واقعیتها نشان میدهد که همواره نقش زنان در توسعه جوامع نادیده گرفته شده است. با وجود آنکه بانوان نیمی از منابع انسانی سازمانها را تشکیل میدهند، اما هنوز نحوه رفتار سازمانها با بانوان جاي تامل بسیار دارد. علیرغم اینکه از لحاظ حقوقی هیچ تفاوتی بین زنان و مردان گذاشته نشده است، ولی در عرصه عمل زنان براي دریافت حقوق و مزایاي مساوي مردان براي مشاغل مشابه و فراهم آوردن تسهیلات مناسب شغلی با مشکل مواجه هستند.

این مسائل در کشور ما نیز نمود دارد. اگر چه بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، از لحاظ مشارکت سیاسی، ایران جزء کشورهایی است که در جهان سوم نسبتاً زود - 1963 - حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را براي زنان ایجاد کرده است؛ اما این سال فاصله زیادي را با کشورهاي توسعهیافته براي نمونه نروژ - 1907 - ، سوئد - 1921 - ، کانادا - 1917 - و ... دارد. اگر چه با توسعه آموزش عالی زنان در اشغال مشاغل بیرون از خانه موفقیتهاي نسبی کسب کردهاند اما آنان هنوز در اشغال پستهاي سازمانی به ویژه در سطوح عالی و مدیریتی حتی در خود حوزه آموزش عالی از تبعیضات چندگانه رنج میبرند - نصیري، . - 1394

در چند دهه اخیر هر چند مشارکت زنان در رده هاي مدیریتی پایین و میانه دانشگاهها افزایش یافته است اما در ردههاي عالی مدیریتی تغییري رخ نداده است. بالاترین فراوانی سطح تدریس زنان هیئت علمی عموماً معطوف به دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد است. عموماً زنان دیرتر از مردان به تدریس در دورههاي دکتري مشغول میشوند. وضعیت زنان در زمینه راهنمائی پایان نامهها و رسالههاي دانشجویی نیز چندان با وضعیت مردان برابر نیست - فکوهی، . - 1384 بحث تقسیم کار در حوزه آموزش عالی به گونهاي ناعادلانه صورت گرفته است. اما به راستی چه چیري سبب این وضعیت شده است. در پاسخ می توان گفت گویی دیوارها، سقفها و صخرههاي شیشهاي زنان را احاطه کرده است و از پیشرفت آنان ممانعت میکنند.

سقف شیشهاي: مانعی بر سر راه آرزوي پرواز

اصطلاح سقف شیشهاي1 براي اولین بار در سال 1986 در مجله وال استریت توسط »موریس« و همکارانش به منظور تشریح موانع نامرئی که زنان را از پیشرفت به طرف مشاغل بالاتر متوقف می کند بکار گرفته شده است. سقف شیشهاي شامل موانع ساختگی مبتنی بر تعصبات نگرشی یا سازمانی است که موجب شکست زنان و اقلیتها در دستیابی به سطوح بالاي سلسله مراتب میشود . - cotter, 2010 - این اصطلاح به مفهوم نقطهاي است که اقلیتها

- در پژوهش حاضر زنان - امکان ارتقاء به بالاتر از آن را ندارند. برخی صاحبنظران این اصطلاح را مترادف با مفهوم زمین چسبناك2 میدانند - مرتضوي، . - 1388 به این معنا که زنان در سازمانها در سطوح پایینی متوقف شده و صرفاً به خاطر جنسیت خویش از صعود به مراتب عالی سازمانی باز نگاه داشته میشوند. این مساله نیز تنها در مورد زنان صادق است. به این معنا که همیشه در طول تاریخ تصورات قالبی مربوط به مرد بودن و قدرت رهبري با هم تداعی میشود. به همین دلیل، اگر مردان حتی در مشاغل مربوط به زنان - مانند پرستاري - نیز وارد شوند، حالت عکس اثرسقفشیشهاي پدید میآید. یعنی گرایش به این است که مردان را با یک پله برقی شیشهاي به بام سقف شیشهاي برسانند . - Williams, 1992, p.254 -

آمارها نشان میدهد که سقف شیشهاي در بیشتر کشورهاي دنیا چه پیشرفته و چه جهان سوم وجود دارد و هر چه بیشتر به موقعیتهاي شغلی بالا میرویم عدم تعادل بین آقایان و خانمها بیشتر میشود. البته یک تفاوت بنیادي میان کشورهاي توسعه یافته و کشورهاي در حال توسعه وجود دارد. در کشورهاي پیشرفته، این سطح نزدیک به هسته مدیریت ارشد است؛ در حالی که در کشورهاي جهان سوم به سطوح پایینی سازمان نزدیکتر است - ضرغامیفر و همکاران، . - 1393 در تقسیم طبیعی نیروي انسانی سازمانها، آگاهانه یا ناآگاهانه، زنان به حاشیه رانده میشوند و رشد و ترقی آنان براي سایر افراد بیاهمیت تلقی میشود و حتی گاهی دستیابی آنان به درجههاي عالی عجیب و غیرقابل تحمل انگاشته میشود. زیرا تصور غالب آن است که آنان باید در حاشیه باشند و هرگز نباید در رأس قرار بگیرند. مرور نوشتههاي تحقیقی درباره استعاره سقف شیشهاي نشان میدهد که این مفهوم دلالت بر وجود مانعی غیر قابل نفوذ دارد که در اکثر سازمانهاي جهان بدون اعتبار قانونی و صرفًا بر حسب توافقهاي ضمنی و نانوشته از ارتقاي زنان در سازمان ممانعت به عمل میآورد - پورعزت و همکاران، . - 1386

دیوار شیشهاي: بستهبندي کردن زنان در شغلهاي خاص

اگر سقف شیشهاي مانعی بر سر راه صعود زنان به سمتهاي عالی در محیط کار است؛ دیوار شیشهاي1 مانعی است که سبب میشود زنان نتوانند به شغلهاي خاصی دست یابند. دستیابی به پستهاي عالی در سازمان مستلزم این است که فرد در بخشهاي مختلفی در سازمان کار کرده و تجارب شغلی متفاوتی را اندوخته باشد. این موضوع کمک خواهد کرد که مهارت ادراکی افراد افزایش یافته و بالتبع افراد مسائل پیش روي سازمان را بهتر و جامعتر درك کنند. بنابر این واضح و مبرهن است که وجود دیوار شیشهاي نه تنها سبب میشود که زنان نتوانند به مشاغل خاصی دست یابند بلکه سبب میشود تا زنان تا زمانی که این دیوارهاي شیشهاي وجود دارند به طور طبیعی به پستهاي عالی و مدیریتی نیز دست نیابند . - Bolton, 2015 -

صخره شیشهاي: مانعی بر سر راه آرزوي یک زندگی کاري بدون حاشیه در سالهاي گذشته مطالعات زیادي در زمینه ارتقاي شغلی زنان انجام گرفته است که بیشتر در حوزه سقف شیشهاي بوده است. اما آیا زنانی که سقف شیشهاي را شکستهاند، در مشاغل مدیریتی اکتسابشده مانند مردان موفق هستند و یا با چالشها و مشکلاتی در نقش رهبري خود مواجهاند؟ متاسفانه شواهد نشان میدهد که زنان در نقشهاي رهبري نسبت به مردان با چالشها و مشکلات بیشتري روبرو هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید