بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه اخلاق و سیاست با هم در آمیخته اند. البته این آمیختگی به معناي رعایت کامل اخلاق در سیاست نیست بلکه منظور نسبتی است که حتما بین این دو وجود دارد . یا رعایت اخلاق می شود یا نمی شود . این دغدغه امروز هم در جامعه وجود دارد . می توان گفت در اسلام همواره به رعایت اخلاق و عدالت و انسانیت در مباحث حکومت و حکومت داري سفارش شده است. اسلام دین رحمت و مهربانی است و پیامبر اسلام - ص - ، پیامبر رحمت و مهربانی براي عالمیان بوده و هستند.

حضرت امیر در موارد متعدد اعلام می کند که حکومت نزد او هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه در پرتو آن بتواند به تکالیف الهی اش عمل کند. به نظر ایشان هدف وسیله را توجیه نمی کند و مسلمانان براي هیچ هدفی نمی تواند از صراط مستقیم منحرف شود. این نوشتار سعی بر آن دارد که به بیان رابطه اخلاق و سیاست در اسلام و با محوریت نگاه امام علی - ع - بپردازد . حضرت علی - ع - دو پدیده اخلاق و سیاست را در هم آمیخته و از یک سیاست اخلاقی دفاع می کند. در دیدگاه آن حضرت، اخلاق به عنوان یک عنصر نظارتی درونی براي کنترل و مهارت قدرت و سیاست تلقی می شود. حال جهت اثبات فرضیه فوق به تعمق و تأمل در سیره زندگی امام علی - ع - می پردازیم. مهمترین منبع قابل دسترس کتاب ارزشمند نهج البلاغه است که به زیبایی روش، منش و رفتار سیاسی و اخلاقی آن حضرت را به تصویر می کشد.

در بینش امام علی - ع - حکومت و حاکمیت امانتی است تزد نخبگان و حاکمان که می بایست از آن جهت بستر سازي و ایصال به کمال و سعادت انسان استفاده شود به نحوي که هرگونه دخل و تصرف و سوء استفاده از قدرت براي ارضاي غرایز نفسانی و منافع شخصی مورد نکوهش قرار گرفته است. امام علی - ع - اخلاق و سیاست را در نظر و عمل در هم آمیخت و سازوکارکردهاي آن را در جامعه مشخص و تبیین نمود. در میان آثار به جا مانده از امام علی - ع - مهمترین سندي که میتواند مورد استناد ما باشد، نامه اي است که امام به مالک اشتر نخعی نوشت که درواقع می توان از آن به عنوان منشور اخلاقی حاکمان سیاسی یاد کرد. براي مستند سازي نوشتار به فرازهایی از آن نامه اشاره خواهد شد.

الف - سنخیت مقام ها با ویژگی هاي شخصیتی و فضائل اخلاقی

گزینش سیاسی یا استخدام سیاسی از مهمترین مباحث جامعه شناسی سیاسی در هر نظام سیاسی می باشد که بر اساس الگوهاي خاص این کارکرد را عملی می کنند. فرضا در برخی موارد احراز مناصب سیاسی از طریق فتح و غلبه و به عبارت دیگر از طریق زور صورت می گیرد و در برخی نظام ها مناصب بر اساس وراثت تقسیم می شود. گاه این انتخاب بر مبناي رابطه ها و زدوبند هایی صورت می گیرد که خارج از رویه طبیعی می باشد.

اما در اندیشه امام علی - ع - گزینش سیاسی بر اساس آموزه هاي دینی و فضائل اخلاقی و شخصیتی صورت می گیرد. امام علی هنگام تعیین سفرا و نمایندگان خویش و اعزام آنها به ممالک اسلامی به فضائل اخلاقی و ویژگی هاي شخصیتی افراد توجه ویژه داشت و میزان اختیارات آنها را با توجه به همان خصائص معین می کرد. - نهج البلاغه، . - 122: 1380 براي نمونه دامنه اختیاراتی که حضرت به مالک اشتر داد به مراتب بیشتر از اختیاراتی بود که به اشعث بن قیس سپرد که این گونه روش هاي متفاوت را بایستی در شخصیت یاران آن حضرت تفحص کرد نه در روش حکومتی اسلام.

ب - تقواي سیاسی

ازجمله مولفه هایی که بیان کننده پیوند اخلاق و سیاست در اندیشه امام علی - ع - می باشد توصیه هاي آن حضرت به مسءولان سیاسی نسبت به رعایت تقوي سیاسی در عرصه زندگی فردي و اجتماعی است. حضرت امیر در نهج البلاغه به این مطلب اذعان دارد که زمامدار و حاکم می باسیت، اخلاق سیاسی را در حوزه مأموریت خود مراعات نماید. از جمله شاخص هاي عمده در اخلاق سیاسی، رعایت تقواي سیاسی است. بر این اساس اولین سفارش امام به مالک اشتر رعایت تقواست. - صدرا، . - 141 : 1383

ج - مراعات انصاف، عدالت و مبارزه با ظلم

ازجمله معیار هاي اخلاقی که در فرایند تصمیم گیري در عرصه سیاست باید مد نظر داشت، رعایت انصاف و عدالت و مبارزه با ظلم و ستم در جامعه است. امام در فراز ي از نامه خود به مالک اشتر بیان می دارد که با خدا به انصاف رفتار کن، و از جانب خود و خویشان نزدیک و هر رعیتی که دوستش می داري درباره مردم انصاف را از دست مده، که اگر نکنی ستم کار باشی . - نهج البلاغه ،. - 182 : 1380 در این فراز از نامه امام علی - ع - به سه واژه مهم اشاره شده که هم در حوزه اخلاق قرار دارند و هم در عرصه سیاست متجلی است. به عبارت دیگر واژه هایی سیاسی اخلاقی هستند که، ذهن فلسفه سیاسی را از اغاز به خود مشغول داشته است.

رعایت انصاف به عنوان یک مقوله اخلاقی می بایست هم نسبت به خداوند متعال و هم نسبت به خلق االله در جامعه اعمال گردد. که مراد از انصاف با خدا این است که از اموامر و نواهی او اطاعت کند به علاوه از نعمت هایی که به انسان ارزانی داشته ، قدردانی نماید . که در واقع مراعات انصاف با خدا در این است که شکر نعمت هاي الهی را که همانا اجراي دستورات و مقررات خدا وند است بجا آورد . اما انصاف با مردم به این معنی است که حق هر کس همانگونه که هست ادا شود و حقوق هر شخصی به طور کامل و به گونه اي مساوي رعایت گردد - قمی ، . - 272 : 1363 بنابر این رعایت انصاف که نتیجه آن عدالت در جامعه بوده می تواند موجب سعادت و ایجاد فضیلت در درون جامعه گردد. به طوري که آن جامعه از هر گونه بی عدالتی و ظلم عاري گردد. که این نشانگر آن است که اجرا و عمل به اصول اخلاقی موجب سعادت و خوشبختی یک جامعه می گردد .

د - مهار قدرت توسط اخلاق

از دیدگاه امام اخلاق بر حوزه سیاست و قدرت حاکمیت دارد و عاملی براي مهار و کنترل قدرت است . اما م یکی از عوامل سقوط و اضمحلال دولت ها را ، خدشه دار شدن اصول و سجایاي اخلاقی می داند. امام براي علاج روحیه اعتلاء طلبی و تفوق و قدرت طلبی که اغلب دامن گیر ارباب قدرت است ، بهترین عامل را براي مهار چنین روحیه اي در وهله اول توجه و عمیق شدن به عظمت و قدرت لایزال خداوند می داند. در مرتبه بعد مهم ترین عامل براي مهار قدرت ، عمل به سجایاي اخلاقی و دارا بودن آنها می باشد تا انسان در هنگام تصمیم گیري نهایت دقت را به عمل اورد.

امام بر دولت مردان توصیه میکند که از منت نهادن بر مردم که مورد نهی خداوند و دلیل انحطاط اخلاقی و موجب تحقیر مردم و بی ارزش کردن کارهاست بپرهیزند و از زیاده در سیاست اجتناب نمایند . یعنی اموري که انجام شده را بیش از آنچه هست ، نباید جلوه کرد. که این نوعی سفسطه ، ریا کاري و خلاف گویی است و بد بینی مردم را به همراه خواهد داشت و نیز از وعده هایی که نمی توانند به آنها جامه عمل بپوشانند ، اجتناب ورزند زیرا نه تنها موجب خشم خداوند خواهد بود بلکه خشم وغضب مردم را هم بر می انگیزد. و این خود بزرگترین ضربه را بر پیکر دولت و کشور خواهد زد.

و - اخلاق و سیاست در سیاست خارجی و روابط بین الملل

در دیدگاه امام علی - ع - رعایت اصول اخلاقی صرفا مربوط به حوزه سیاست داخلی نیست بلکه در سیاست خارجی و روابط با سایر ملل نیز باید اخلاقی برخورد نمود. براي نمونه مکرر صحبت از وفاي به عهد و پیمان و پرهیز از پیمان شکنی و خدعه و نیرنگ واجتناب از دورغ و فریبکاري به میان می آورد. به کار گیري چنین رذایل اخلاقی در روابط خارجی از منظر امام مترود و مذموم شمرده شده است. می توان گفت در هر زمان رقباي سیاسی امام علی - ع - که به دروغ خودشان را رقیب قلمداد می کردند ، با استفاده از همین شیوه هاي غیر اخلاقی به قدرت و حکومت رسیدند ولی حضرت در مقابل آنها چنین نکردند . امام حتی در مقابل دشمنان و در برخورد با آنها نیز توصیه می کند که اخلاق را مراعات نمایند. بنابر این امام علی - ع - در مراعات خصال اخلاقی تفاوتی بین سیاست داخلی و خارجی قائل نیست بلکه بر این باور است که همانگونه که رعایت اخلاق در تصمیم گیري هاي داخلی ضروري است ، در روابط خارجی نیز باید اخلاق مبناي روابط باشد .

ه - سیاست اخلاقی در روش و منش حکومتی امام علی

با تفحص و تامل در فرازهاي بلند نهج البلاغه که در واقع تجلی رفتار و منش سیاسی امام علی - ع - است به این نتیجه می رسیم که حضرت امیر در دوران حکومتش دو پدیده اخلاق و سیاست را به گونه اي تفکیک ناپذیر در هم آمیخت . از منظر او کسب قدرت در جامعه یک هدف نیست تا اینکه از هر وسیله اي در راه رسیدن به آن استفاده شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید