بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان رابطه بین اضطراب و افسردگی با بخشودگی بینفردی در زنان شاغل آموزش و پرورش اهواز بود. نمونه این پژوهش مشتمل بر 150 نفر از زنان شاغل در آموزش و پرورش است، که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری پژوهش شامل مقیاس بخشودگی بینفردی - FS - ، و پرسشنامه سلامت عمومی - GHQ - بودند. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. ضرایب همبستگی ساده در سطح =0/05 نشان داد که بین اضطراب و افسردگی با بخشودگی بین فردی زنان رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون مرحلهای نیز نشان داده است که متغیرهای افسردگی و اضطراب به ترتیب پیشبینی کننده بخشودگی بین فردی زنان شاغل بودند.

.1 مقدمه

بخشودگی1 یکی از واکنشهایی است که امکان تداوم روابط را علیرغم اشتباهات، خیانتها یا ناکامی در برآورده ساختن انتظارات ممکن میسازد. بخشودگی اجازه نمیدهد که عواطف منفی باز دارنده صمیمیت، بر فرد غلبه نمایند و این واکنش - بخشودگی - معرف ظرفیت شناختی پیچیدهتر شخص است. بخشودگی اجازه میدهد روابط استمرار یابند و با وجود تهدیدها، صمیمیت تقویت گردد، از اینرو بخشودگی ابزار مهمی در حفظ و تداوم روابط جدی و بلند مدت است.

معلوم شده است که مجموعهای از عوامل، توانایی بخشش فرد خاطی را پس از خیانت یا صدمه بینفردی، تسهیل یا مشکل میسازد - لاولر - راو2 و پیفری3، . - 2006 ورثینگتون4 و واد - 1999 - 5 و مککالوف6، فینچام7 و تسانگ - 2003 - 8 بخشش را عملی آزادانه از سوی بخشنده میدانند و آن را مجموعهای از تغییرات روانی- اجتماعی محسوب میکنند که سپری شدن زمان، ضرورت اصلی آن است. بخشودن عبارتست از فرصت دادن برای جبران و بازسازی مجدد. بدین ترتیب، بخشودن به عنوان عاملی برای برقراری مجدد ارتباط، بر اساس اعتماد دوباره در نظر گرفته میشود.

همه انسانها اضطراب 3 را در زندگی خود تجربه میکنند و طبیعی است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهای تهدید کننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امری غیر عادی است. ذهن و روان انسان ها همواره گوش به زنگ علائم خطری است که پیرامون افراد وجود دارد و ما را احتمالاً از وقوع رخدادهای ناخوشایند نیز آگاه میسازند. در روند یک حادثه ناخوشایند، نخستین مرحله، احساس خطر است که موجب تپش قلب، افزایش فشار خون، عصبانیت، رنگ پریدگی و انقباض عضلانی میشود و فرد را برای مرحله بعد یعنی »گریز یا ستیز« آماده میسازد.

بنابراین، مکانیسمهای احساس خطر که نوعی »هراس« را در آدمی بر میانگیزند، برای »بقاء و دوام هستی« او ضروری میباشند، البته عصبانیت و نگرانی را میتوان پیشدرآمد اضطراب نیز دانست. در فرآیند اضطراب، برخلاف ترس طبیعی و واقعی، عامل حقیقی اضطرابآور یا خطرناکی وجود ندارد، بلکه فقط به طور خودکار و گاه تنها بر اثر تلقین خود شخص، ذهن آدمی دچار احساس خطر میشود. در حقیقت هرگاه ذهن ما در اثر تنشهای روانی و استرس عصبی و حوادث ناخوشایند و ناگواری که در زندگی برایمان رخ میدهد، از روال عادی خارج شود و حساسیت بیش از حد به رخداد آتی و احتمالی پیدا کند، دچار اضطراب میشویم و کم کم به حالتی میرسیم که فکرمان فقط بر »اتفاقات ناگوار«، »حوادث ناخوشایند« و »بیماریهای لاعلاج« متمرکز میشود.

اضطراب واکنش فردی در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد و بر اساس یک ترس درونی بوجود می آید - زیدی، . - 1390 مشخصه وجود اضطراب، احساس منتشر بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم همراه با دلواپسی است و اغلب با علائم دستگاه اتونوم همراه میگردد. مثل: تنگی نفس، تپش قلب، تعریق، سردرد، ناراحتی مختصر معده و بیقراری که با عدم توانایی برای نشستن یا ایستادن مشخص میشود. - سادوک4 و سادوک، 2007، ترجمه پورافکاری، . - 1391

افسردگی5 رایجترین اختلال روانی است که میزان آن در سالهای اخیر افزایش یافته است. تقریبا در زندگی همه افراد روزهایی وجود دارد که احساس بیحوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی، تنهایی و نارضایتی بر آنها چیره شده است که همگی از تجربههای رایج افسردگی به شمار میروند؛ اما چیزی که موجب میشود چنین احساسهایی به صورت اختلالهای روانی متجلی شوند؛ نوع و تعداد نشانهها، شدت و طول مدت و همچنین میزان آسیبی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره وارد میشود.

این احساسها و شیوه ادراک آنها در قلمرو زندگی بهنجار و در زمینه تجربه آسیبشناختی، با مفهوم افسردگی ارتباط یافتهاند. افسردگی به عنوان شایعترین علت شناخته شده ایجاد درد و رنج عاطفی در زندگی و علت کاهش قابل توجه کیفیت زندگی مطرح میشود - نووال 6، . - 2010 در حال حاضر افسردگی چهارمین بیماری شایع در جهان محسوب میشود. افسردگی را به دلیل میزان گستردگی و شیوع در بین مراجعان روانپزشکی و روانشناسی، سرماخوردگی روانی نامیدهاند - مهریار، . - 1382 بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی340 7 میلیون نفر در جهان از افسردگی رنج میبرند و طبق برآوردهای انجام شده پیشبینی میشود تا سال 2020 این بیماری به دومین بیماری شایع جهان بدل شود.

امیری - 1390 - در پژوهشی نشان داد که بین همه ابعاد سلامت عمومی - نشانگان جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی - با با بخشودگی رابطه منفی معناداری مشاهده گردید. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که فرسودگی شغلی و سلامت عمومی در زمینه افسردگی به ترتیب بهترین پیشبینی کننده های منفی بخشودگی در کارکنان بودند. رمضانی - 1390 - در پژوهشی نشان داد که بین میزان سلامت عمومی در زمینههای نشانگان جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی با بخشودگی در کارکنان اداری و درمانی رابطه معناداری وجود دارد.

دی - 2012 - 1 در پژوهشی نشان داد که ناتوانی در بخشیدن خود با نمرههای سلامت عمومی و شخصیت توام می شود و در آسیبشناسی روانی فرد بازتاب می یابد، مردان و زنانی که نمره های بالاتری در روان نژندگرایی، افسردگی و اضطراب کسب میکنند. ناکامی در بخشیدن دیگران با نمرههای شخصیت و سلامت عمومی توامان میگردد و در درون گرایی اجتماعی مردان - نمرههای پایین در برونگرایی - و آسیب اجتماعی زنان - ناکارآمدی اجتماعی، روان پریشی - نمود پیدا میکند. علاوه بر این ناتوانی در بخشش دیگران با نمره های افسردگی بالاتر در میان مردان و زنان توام است. یسلدیک2، ماتسون3 و آنیسمان - 2007 - 4 در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که بین بخشش و سلامت روان رابطه مثبت وجود دارد. همچنین، افراد بخشنده نسبت به افرادی که قادر به بخشیدن اشتباهات دیگران نیستند، از سلامت روان بیشتری برخوردارند.

اورکات - 2006 - 5 در پژوهشی به این نتیجه رسید که میان بخشش و نشانگان روانشناختی - همچون افسردگی، اضطراب، و ... - رابطه وجود دارد. او همچنین، نشان داد که بخشیدن منجر به کاهش نشانگان روانشناختی در فرد بخشنده و افزایش سلامت روان وی میشود. باربر6 مالتبی7 و مکاسکیل - 2005 - 8 با مرور 18 مطالعه در مورد سودمندی بخشودگی برای سلامت روانی، مشخص نمودند که افرادی که خطاها را میبخشند، اضطراب، خشم و افسردگی را کمتر گزارش میکنند. مالتبی، ماکاسکیل و دی - 2001 - در پژوهشی نشان داد که ناتوانی در بخشیدن خود با نمرههای سلامت عمومی و شخصیت توام میشود و در آسیبشناسی روانی فرد بازتاب مییابد، مردان و زنانی که نمرههای بالاتری در روان نژندگرایی، افسردگی و اضطراب کسب میکنند.

ناکامی در بخشیدن دیگران با نمرههای شخصیت و سلامت عمومی توامان میگردد و در درونگرایی اجتماعی مردان - نمرههای پایین در برونگرایی - و آسیب اجتماعی زنان - ناکارآمدی اجتماعی، روانپریشی - نمود پیدا میکند. علاوه بر این ناتوانی در بخشش دیگران با نمرههای افسردگی بالاتر در میان مردان و زنان توام است. در پژوهش تویسانت9 و میوسیک - 2001 - 10 و همچنین، بری11، پاورت12، کانر13 و واد - 2001 - چنین مشاهده شد که بخشیدن خود به گونهای با سلامتی همراه است. مککالوف و همکاران - 2001 - در پژوهشی نشان دادند که بخشش با عصبانیت، اضطراب، افسردگی رابطه منفی مثبت دارد.

اهمیت انجام پژوهش از اینجا می باشد که عفو و گذشت یکی از بزرگترین فضایل اخلاقی است که در قرآن کریم و روایات مورد تاکید فراوان قرار گرفته و در سالهای اخیر نیز توجه زیادی را در روانشناسی به خود جلب کرده است. یکی از دلایل آن هم که به وسیله روانشناسان اجتماعی، شخصیت و بالینی مطرح شده، تأثیرات میان فردی مثبتی است که بخشودگی بر افراد دارد - ولکمن14، . - 2009 بخشودگی مجموعهای از تغییرات انگیزشی در فرد آُسیب دیده است که در انگیزههای انتقامجویی نسبت به فرد آسیبرسان و اجتناب از او کم میشود و فرد آسیب دیده از روی حسن نیت، انگیزه خود را برای مصالحه با فرد آسیبرسان افزایش میدهد - مککالوف، ورثینگتون و راشل، . - 1997 در واقع بخشودگی این امکان را فراهم میکند که پس از تهدیدها، دوباره صمیمیت ایجاد گردد و روابط به صورت پایدار و دراز مدت باقی بماند. عدم بخشودگی بینفردی مشکلات بسیاری را در زمینههای مختلف سلامت روان و عواطف ایجاد میکند و آسیبپذیری روانی را افزایش میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید