بخشی از مقاله

چکیده:

رقابتی بودن بازار محصول بدین معناست که شرکتهای مختلف در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آنها نسبت به دیگری برتری چندانی ندارد، چرا×که×اگر×غیر از این باشد، بازار به سمت انحصار یا انحصار چند جانبه تمایل پیدا میکند.در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصول با مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است . جامعه آماری در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشند که 50 شرکت فعال بورسی - - 1394-1390 به عنوان نمونه انتخابی در نظر گرفته شد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی می باشد.

در ابتدا متغیرهای پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته که جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های بدست آمده از نرم افزار ره آورد نوین، برای محاسبه متغیرهای پژوهش، توسط نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار Spss به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی ، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه برای فرضیه اصلی و برای فرضیه های فرعی از ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق به شرح زیر می باشد :-1 رابطه مثبت و معناداری بین رقابت در بازار محصول با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.

کلمات کلیدی : مدیریت سود، رقابت ، جریان نقدی غیر عادی ،بورس اوراق بهادار

-1 مقدمه:

رقابت در بازار محصول ترکیبی از ساز و کار برتر برای تخصیص کارایی،منابع و اثر کنترلی بر ایجاد منافع بیشتر و عدم ناکارآمدی مدیریت است.از نظر اقتصاد دانان رقابت در بازار محصول به کارایی بیشتر تولید و کاهش رکود مدیریتی منجر می شود.برای مثال،استیلگر1 - 1958 - اشاره کرد که رقابت در بازار محصول به عنوان یک مکانیزم کنترلی در محدود کردن توانایی مدیریت در اصراف کردن منابع شرکت است.همچنین رقابت در بازار محصول می تواند مشکل نمایندگی را کاهش دهد.از نظر آلن و گال رقابت در بازار محصول نقش اعمال کنترل را ایفا می کند.در حقیقت رقابت به عنوان یک جانشین برای سازوکارهای حاکمیت شرکتی خارجی عمل می کند،یا در برخی موارد مشکل نمایندگی را افزایش می دهد.در پژوهش های اخیر اشاره شده که فشار رقابت منجر به رفتار غیر اخلاقی در شرکت ها به وسیله تشویق کردن فعالیت هایی از قبیل:به کار بردن نیروی کم،رشوه خواری و فساد شده است.شدت رقابت به ایجاد شیوه های حسابداری تجاوز کارانه،از جمله مدیریت سود در شرکت ها منجر می گردد.

فشار رقابت،مدیران را مجبور به دستکاری سود می کند و به تبع آن افزایش قیمت سهام را در بر دارد.به علاوه فشار رقابت به احتمال زیاد مدیریت سود را افزایش می دهد.زیرا با افزایش رقابت،مدیران به دستکاری کردن سود روی می آورند تا از طریق توانایی قیمت سهام و خوب جلوه دادن میزان سود،سرمایه گذاران بالقوه را به سرمایه گذاری ترغیب کنند.نتر و شا - 2010 - 2اشاره کردند که شرکت ها می توانند با برداشتن محدودیت های مالی و کسب سود از وجوه خاصی به وسیله مدیریت سود،هزینه سرمایه گذاری را کاهش و ارزش شرکت را افزایش دهند.اگر رقابت در یک صنعت بالا باشد،یک شرکت با هزینه سرمایه پایین می تواند قیمت محصول خود را در برابر رقیب خود در آن صنعت بهبود بخشد.در حقیقت مدیریت سود،به عنوان یک ابزار موثر برای گمراه کردن عملکرد اقتصادی به کار گرفته می شود.دستکاری کردن سود مکررا به عنوان جلوه ای دیگر از تخصیص منافع مدیریت به هزینه سهامداران،زمانی که مدیران اجرایی از مدیریت سود برای منافع شخصی استفاده می کنند،گزارش شده است.

-2بیان مسئله :

شرکت ها تصمیمات عملیاتی مختلفی را اتخاذ میکنند ؟برای نمونه، تحقیقات بازاریابی اولیه را انجام میدهند، محصول های جذابی را ارائه می-کنند، در مورد مقدار تولیدوقیمت فروش تصمیم میگیرند، محصول هایشان را تبلیغ میکنند،تأمین مالی را انجام میدهند، سپس شروع به تولیدمیکنندو سرانجام،محصولها را به مصرف کنندگان میفروشند. ماهیت رقابت در بازارهای محصولتقریباًبر رفتار شرکتها  در تمامی این  مراحل تأثیر میگذارد. سیاستهای رقابتی بازار محصول شرکتها، بر سود،جریان نقد آزاد و ارزشیابی سرمایه گذاران از این جریانهای نقدی نیز تأثیرگذار است.رقابت در اینجا توان بازارشرکتها تعریفمیشود؟توان بازار به معنای کنترل یک شرکت بر قیمت یاسطح تولیدمحصولش است؟ درتعریف عملیاتی،توان بازار به معنای توان انحصاری،انحصارچندجانبه یا رقابتی یک شرکت است. رقابتی بودن بازارمحصول بدین معناست که شرکتهای مختلف در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آنها نسبت به دیگری برتری چندانی ندارد،چرا که اگر غیر از این 

باشد، بازار به سمت انحصار یا انحصار چند جانبه تمایل پیدامیکند.از نظر آلن و گال - 2003 - 4رقابت در بازار محصول نقش اعمال کنترل را ایفا می کند.در حقیقت رقابت به عنوان یک جانشین برای سازوکارهای مدیریت سود عمل می کند.فشار رقابت به احتمال زیاد مدیریت سود را افزایش می دهد،زیرا با افزایش رقابت،مدیران به دستکاری کردن سود روی می آورند تا از طریق توانایی قیمت سهام و خوب جلوه دادن میزان سود سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل را به سرمایه گذاری ترغیب کنند.نتر و شا - - 2012اشاره کردند که شرکت ها می توانند با برداشتن محدودیت های مالی و کسب سود از وجوه خارجی به وسیله مدیریت سود هزینه سرمایه گذاری را کاهش و ارزش شرکت را افزایش دهند.

اگر رقابت در یک صنعت بالا باشد،یک شرکت با هزینه سرمایه پایین می تواند قیمت محصول خود را در برابر رقیب خود در آن صنعت بهبود بخشد.در حقیقت مدیریت سود به عنوان یک ابزار موثر برای گمراه کردن عملکرد اقتصادی بکار گرفته می شود.دستکاری کردن سود مکررا به عنوان جلوه ای دیگر از تخصص منافع مدیریت به هزینه سهامداران،زمانی که مدیران اجرایی از مدیریت سود برای منافع شخصی استفاده می کنند،گزارش شده است.مدیریت سود ترکیبی از ارائه بد مالی است و از این رو،برای سهامداران شرکت و سایر گروه های ذینفع مضر است.شرکت هایی که دارای مشکل سوئ اداره هستند،کیفیت سود گزارش شده شان دستخوش تحریف شده است و این برای سهامداران و دیگر گروه های ذی نفع که برای گرفتن تصمیم به این اطلاعات اعتماد می کنند،گمراه کننده است.

مدیریت سود زمانی رخ می دهد که مدیرا برای گزارشگری مالی از قضاوت شخصی خود استفاده می کند و این کار را با هدف گمراه کردن برخی از سهامداران درباره عملکرد واقعی اقتصادی و یا به منظور تاثیر گذاری بر نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند انجام می دهد.مدیریت سود از دو طریق انجام می گیرد:در روش اول مدیران سود،سود را از طریق اقلام تعهدی اختیاری دستکاری می نمایند.از این شیوه از مدیریت سود،در پایان دوره مالی و پس از این که اکثر معاملات واقعی تکمیل شدند،انجام می شوند.هرچند مبلغ اقلام تعهدی در این شیوه از مدیریت سود تحت تاثیر قرار می گیرد،اما تاثیر مستقیمی بر جریان های نقدی ندارد.در مدیریت اقلام تعهدی تلاش می شود که عملکرد اقتصادی واقعی مبهم نشان داده شود،اما رویه های حسابداری مبنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری است.جنبه دیگر از مدیریت سود که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است،دستکاری سود سود از طریق دستکاری فعالیتهای واقعی است.

در این روش مدیران می توانند زمان و میزان فعالیت های واقعی مانند، تولید،فروش،سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی را تغییر دهند تا به هدف سود مورد نظر دست یابند.فرصت دستکاری کردن سود،هدف گزارشگری مالی را از طریق بد جلو دادن عملکرد اقتصادی درست شرکت را واژگون می کند.بنابراین می تواند به عنوان مانع در گردش کامل اطلاعات در بازار عمل کند که این به عدم تقارن اطلاعات بالا منجر می شود.هاروی و رابوپال - 2007 - 5نشان دادند مدیران پذیرفتن که هموار سازی سود ناشی از دست کاری کردن فعالیت های واقعی یا اقلام تعهدی،بر روی قیمت سهام و ریسک اعتباری شرکت تاثیر می گذارد.در این میان،رقابت در بازار محصول،تغییر پذیری سود را افزایش و پایداری میزان سود را کاهش می دهد.پراکندگی زیاد سود و میزان سود پایین،عامل بالقوه ای در سوئ استفاده کردن هزینه در یک شرکت و سهامداران آن است و می توانند مدیریت را ترغیب کنند که در مسیر انحراف و ثروت رفتار کند.

زیرا مدیران درباره سودآوری شرکت شناخت بیشتری دارند.آنها می توانند در انحراف از عملکرد اقتصادی شرکت اقدام کنند و زیان حاصل از اجاره اقتصادی را کاهش دهند.بنابراین مدیریت سود یک ابزار برای منحرف کردن عملکرد اقتصادی شرکت است.بنابراین با توجه به این موضوع که سود یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری هاست،آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود می تواند آنها را در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری دهد.استفاده کنندگان از صورت های مالی باید آگاهی داشته باشند که در بعضی موارد سود مدیریت شود و از این رو سود گزارش شده ممکن است با سود واقعی متفاوت باشد.بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین رقابت بازار محصول و مدیریت سود از طریق دستکاری کردن فعالیت های واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.لازم به ذکر است که سوال اصلی پژوهش نیز به صورت زیر مطرح می گردد:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید