بخشی از مقاله

چکیده

با سیر در مجموعه روایات به دو نوع رابطه میان عقل و شادی برمیخوریم؛ شماری از روایات شادی را در صف سپاهیان عقل قرار میدهد و وزانت عقل را در میزان شادی معرفی میکند. در مقابل برخی روایات، خردورزی را مایه حزن و اندوه دانستهاند؛ بررسی شادکامی در قرآن نیز به تفکیک مقوله شادی در صف ایمان و کفر میانجامد؛ این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانهای تلاش دارد تا پس از تبیین معنای عقل و شادی در گستره آیات و روایات و روانشناسی مثبتنگر، نسبت میان شادی و عقل را با رویکرد تحلیلی - توصیفی بررسی نماید. نتایج تحقیق نشان میدهد اثر مطلوب عقل - هوش هیجانی در روانشناسی و عقل عملی در اسلام - بر شادی میتواند به شکل مستقیم رهاورد بینشها و معرفتهای عقل و یا پیامد انجام توصیههای آن باشد. در مقابل، اثرات شادی در جنبه عاطفی - تسهیل ارتباطات اجتماعی - و شناختی - غلبه موانع اضطرابآفرین زندگی - موجب استحکام عقل و افزایش ادراک انسان است؛ شادیهای مذموم که ناشیاز غرور، تکبّر، تمسخر است باعث غفلت از نیل به کمالات، قصور در تکالیف فردی و اجتماعی و در ادامه زوال عقل میشود.

کلیدواژهها: شادی، عقل، قرآن، روانشناسی

1.1  مقدمه

شادی از جمله نیازهای روانی انسان است که در بسیاری از جنبههای حیات فردی و اجتماعی اثرگذار است. قرآن کریم ضمن تایید شادی صحیح، به این نیاز فطری جهت میدهد و ارشادات لازم جهت بهرهمندی از آن را ارائه میکند؛ روایات نیز علاوه بر تبیین انواع شادیهای صحیح، کاذب، پایدار و حرام به عوامل، موانع و برکات شادی و مسرور کردن دیگران اشاره میکند.با سیر در مجموعه روایات به دو نوع رابطه میان عقل و شادی برمیخوریم؛ شماری از روایات عقل و به کارگیری آن را از ابزارهای مهم شادی برمیشمرد. امام صادق - ع - در تبیین سپاهیان عقل و جهل در روایتی، نشاط و شادی را در صف سپاهیان عقل و اندوه و تنبلی را در شمار سپاهیان جهل قرار میدهد. امیرالمؤمنین - ع - در حدیثی وزانت عقل هرانسان را در غم و شادی قرار میدهند - عیونالحکم والمواعظ - و در روایتی دیگر میفرمایند: »بنیاد خرد توانمندی است و میوه توانمندی شادی است - «مجلسی، . - 1403

سؤال اینجا مطرح میشود اینکه اگر عقل مبدأ شادی است و عاقلترین انسانها شادترین آنها هستند، چرا شماری از روایات، خردورزی را مایه حزن و اندوه دانستهاند؟ چنانچه برخی روایات، خردورزی را مایه حزن و اندوه دانستهاند؛ به عنوان مثال از حضرت امام صادق - ع - نقل شده که میفرماید: »انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است - «کلینی، - 1389 یا از امیرالمؤمنین - ع - روایت شده است که »هر خردمندی اندوهگین است - «تمیمی آمدی، . - 1388این پژوهش که به شیوه اسنادی و کتابخانهای صورت میگیرد، تلاش دارد با معناشناسی عقل و شادی و تحلیل روابط آن در مجموعه قرآن و روایات و همچنین روانشناسی مثبتنگر، فحص محتوایی، بررسی خانوادههای حدیثی به بازشناسی نسبت میان عقل و شادی بپردازد. در این مسیر با بهرهگیری از کتب لغت، تفاسیر معتبر و منابع روایی دسته اول، علاوه بر ترسیم این نسبت در منظومه دینی و روانشناسی، نقش حزنهای ممدوح در تکامل عقل نیز مطرح میشود.

.2 شادی

شادی مفهومی کلی است که طیف وسیعی از مفاهیم را در بر میگیرد؛ لذا پیش از ورود به بحث ضروری است تا به بررسی ماهیت، انواع و لوازم شادی در گفتمان دینی و تحلیلهای روانشناختی بپردازیم.

2.1  شادی در قرآن

از منظر قرآن کریم، شادی دارای جایگاه خاصی است و از الطاف خداوند بهوَأَنﱠهُانساناست:هُوَ» أَضْحَکَ وَأَبْکَی - «نجم. - 43/ اولیای الهی ترس و اندوهی ندارند - یونس - 62/ و بهشتیان نیز سرشار از شادمانی استلَقﱠاهُمْ:وَ»نَضْرَهً وَسُرُورًا - «انسان - 11/ و چهرههایی گشادهضَاحِکَهٌوخنداندارندمُسْتَبْشِرَهٌ: - « »عبس. - 39/ آیات قرآن درباره شادی دو دستهاند؛ دستهای از آیات مؤمنین را دعوت به شادی توأم با اهداف الهی و انسانی نمودهاند و دسته دیگر شادی افراطی و بیهوده را مذمت میکنند.شادی ممدوح در قرآن شامل مواردی میشود که بر اساس ارزشها و اهداف مقدس قرآن و اسلام است - یونس. - 58/ امیرمؤمنان - ع - در تقسیم فعالیتهای انسان مؤمن میفرماید که یک سوم از زمان باید برای واداشتن نفس به لذت هایی حلال و زیبا باشد - نهج البلاغه، حکمت . - 390شادی مذموم نیز بر اساس ضدارزشها و همراه با گناه، غفلت و فساد است، ماننداِذْشادقَالَیقارون:لَهُ» قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنﱠ اللﱠهَ لَاحِبﱡیُالْفَرِحِنَی - «قصص - 76/ یا شادذَلِکُمیبهغیبِمَارازحق:کُنتُمْ» تَفْرَحُونَالْأَرْضِفِی بِغَیْرِ الْحَقﱢ - «غافر. - 75/ مجموعه روایات با بسط تفصیلی انواع شادیهای حقیقی، کاذب، حلال و حرام به عوامل، موانع،برکات و پیامدهای شادی و شادی آفرینی - ادخال سرور - برای دیگران اشاره میکند.

2.1.1  واژگان شادی در قرآن

شادی با الفاظ متعددی همچون واژگان »فرح«، »سرور«، »بشر«، »ضحک«، »نشط« و »بهجت« در قرآن به کار رفته است و بر شادیهای درونی و بیرونی و ویژگیهای متمایز آنها دلالت دارد - زارعی محمودآبادی، . - 1388 در ادامه نگاهی به معنای این واژگان در قرآن کریم میاندازیم:

الف - سرور و حبور: سرور را شادی پنهان در قلب - راغب، - 1368 و اعتقاد به وصول منافع و لذت قلب تفسیر کرده کردهاند. شرتونی نیز سرور را شادی خالص پوشیده در دل و حبور را ظهور اثر آن در صورت دانسته که هر دو در معنای پسندیده و ناشی از قوه تفکر هستند - قرشی، . - 1371

ج - فرح: نوعی خفت در قلب است - ابن منظور، - 1363 که با توجه به کاربردهای آن در قرآن در معنای اشر و بطر - قصص - 76/ رضا - مومنون - 53/ و سرور - آل عمران - 170/ و لذت قلب بهخاطر رسیدن به آنچه آن را دوست دارد، تفسیر کردهاند - فیومی، . - 1414 راغب فرج را انبساط دل از شادی در لذات جسمی دنیوی تعریف میکند ولی در جای دیگر در ذیل ماده »اشر« میگوید: »فرح گاهی ناشی از قضیه عقل است ولی اشر تنها به حسب هوس است - راغب اصفهانی، . - 1368فرح در قرآن بیشتر در معنای مذموم ناشی از شهوات و توأم با خودپسندیإِنﱠهُآمدهلَفَرِحٌاست:» فَخُورٌ - «هود10/؛ رک. توبه81/؛ انعام - 44/، ولی در برخی موارد در معنای شادی ممدوح نیز بهکار رفته استوْم:»َیَئِذٍالْمُؤْمِنُونَفیَرَحُبِنَصْرِ اللﱠهِ - «روم4/؛ رک. یونس. - 58/

د - بشر: بشر هم معنی فرح و در معنای گشادهرویی - ابن منظور، - 1363 و سرور آشکار است - راغب اصفهانی، - 1368 و مجمع البحرین هم همین معنای گشادهرویی را با ذکر روایاتی بیان میکند - طریحی، - 1375 این گشادهرویی به شکل طبیعی بوده و برخلاف ضحک که اختیاری است.

ه - ضحک: حقیقت معنای ضحک، ظهور انبساط در صورت و ظاهر شدن دندانهای ثنایا بر اثر فرح یا تعجب است - ابن منظور، - 1363؛ راغب علاوه بر این معانی آنرا استعاره از سخریه گرفته است - راغب اصفهانی، . - 1368 ضحک در برخی آیات - زخرف47/؛ مطففین - 29/ بهمعنی خنده از روی مسخره و بیاعتنائی است که از سوءنیت و با اختیار حاصل میشود - مصطفوی،فَتَبَسﱠمَ. - 1360 آیهضاحِکاً» مِنْ قَوْلِها - «نمل - 19/ نشان میدهد که لبخند سلیمان به خنده مبدّل شده و شاید از تعجب باشد.

و - نشاط: نشاط در منابع لغوی ضد کسل - ابن منظور، - 1363 و به معنای خفت و سرعت در انجام کار - طریحی، - 1375 اهتزاز و حرکت و عمل به وظیفه به همراه اقبال و طیب نفس آمده است - مصطفوی، . - 1360

ز - بهجت: بهجت در گیاه بهمعنای طراوت ظاهر - نضارتحَدائِق - »ذاتَ بَهْجَه - نمل - 60/؛ باغهای خرّم سرورآور« و در انسان بهمعنی گشوده شدن صورت است و ابتهاج از این ریشه بهمعنی سرور است - ابن منظور، - 1363 که اثر آن بر صورت ظاهر شود - راغب اصفهانی، . - 1368 بنابراین بهجت حسنی است که قلب با آن به فرح میرسد - مصطفوی، . - 1360

ح - مرح، بطر و نضره: انسان تحت تأثیر امر مثبت واکنشهایی نشان میدهد که در تأثیرکم به شکل تبسم و در حالت شدید ضحک و در صورت بسیار شدید با حرکات بدنی خود را نشان میدهد که در آیات قرآنی از آن به مرح

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید