بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه شادی با خستگی عاطفی در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان همدان بود. منظور از خستگی عاطفی وجود احساساتی است که در آن شخص نیروی هیجان خود را از دست داده و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست . خستگی عاطفی مربوط به تحلیل یا خستگی هیجانی است که طی آن نیروهای هیجانی شخص تحلیل می رود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان رسمی و غیر رسمی ادارات ورزش وجوانان بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 105 نفرنمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند .
در این پژوهش از پرسشنامه شادمانی آکسفورد که توسط هیل و آرگیل - 2002 - منتشر شده و شامل 29 سوال با مقیاس پاسخگویی 5 گزینه ای لیکرت می باشدو نیز پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مسلش و جاکسونMBI - 1981 - که شامل22 سؤال می باشد استفاده گردیده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که ضریب آلفای کرونباخ هریک از پرسشنامه های شادی سازمانی و خستگی عاطفی به ترتیب معادل 0/81 و 0/90 می باشد.
تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی - میانگین، انحراف استاندار - و آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t مستقل - با استفاده از نرم افزار 20 spss انجام شد. نتایج نشان داد که بین شادی و خستگی عاطفی رابطه معناداری وجود دارد و شادی می تواند پیش بینی کننده خوبی برای خستگی عاطفی باشد.
مقدمه
در سالهای اخیر یکی از عواملی که نگران کننده و تاثیر گذار در روند شغلی افراد می باشد خستگی عاطفی از مولفه های تحلیل رفتگی است که فرد در اثر از دست دادن نیروی هیجانی خود قادر به برقراری ارتباط عاطفی با دیگران نیست، تهی شدن از ویژگی های فردی که فرد با نگرش های منفی اقدام به پاسخ های غیر احساسی و خشن در ارتباط با دیگران می نماید.
نظریه پردازان معتقدند، خستگی عاطفی عامل شروع کننده تحلیل رفتگی شغلی است. کارکنانی که دچار خستگی عاطفی می شوند، نمی توانند از عهده تقاضا های شغلی خود برآیند لذا انرژی خود را برای انجام کار و برخورد مناسب با مشتریان از دست می دهند
به نظر می آید خستگی عاطفی نوعی پاسخ فرد به عوامل فشارزای میان فردی در محیط کار باشد که در طی آن تماس بیش از ظرفیت متصدی شغل با رؤسا، مرئوسان، همکاران، ارباب رجوع و... باعث تغییراتی در نگرش ها و رفتار وی نسبت به آن ها می شود
خستگی عاطفی باعث از دست رفتن انرژی های عاطفی فردی می شود که انگیزه خود را در جهت فعالیت از دست داده و انجام کار برایش خسته کننده شود و هنگامی علائم خستگی عاطفی نمایان می شود که احساس ناتوانی کند. به عبارت دیگر فرسودگی عاطفی زمانی است که ذخیره های جسمانی بر اثر ادامه یافتن شرایط شغلی فشارزا کاهش یافته، نیروهای عاطفی تحلیل می رود و موجب کاهش سطح نگرش مثبت فرد به شغل شده و انجام کار برای وی خسته کننده گردیده و روی هم رضایت کلی شخص از زندگی کم می شود
منظور از خستگی عاطفی وجود احساساتی است که در آن شخص نیروی هیجان خود را از دست داده و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست
خستگی عاطفی مربوط به تحلیل یا خستگی هیجانی است که طی آن نیروهای هیجانی شخص تحلیل می رود
مبانی نظری تحقیق
کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشارزاست و سندرمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی که منجر به ایجاد خود پنداره منفی در فرد، نگرش منفی به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظیفه می شود. فرسودگی عاطفی و فقدان عاطفه نسبت به مراجعین شامل علایمی مانند ناامیدی، بدبینی نسبت به آینده از بین رفتن انگیزه مثبت، کاهش تمام کوشش های سازنده شغلی، عدم احساس همدردی، آرزوی داشتن رفاه شغلی که مشغولیت ذهنی زیادی را ایجاب می نماید، افزایش رشد تغییر ناپذیری و فقدان احساس خلاقیت حرفه ای نیزمی گردد. ممکن است یک شغل رضایت بخش، به مرور زمان به منبع نارضایتی تبدیل شود و شخص را در جهت تحلیل رفتگی شغلی سوق دهد
خستگی عاطفی نشان دهنده تخلیه عاطفی بلندمدتی است که در ارتباط با فعالیت های کاری دشوار تجربه می شود و هم چنین، نشان دهنده خستگی جسمی و عاطفی بوده وبه عنوان اولین مرحله و پایه تحلیل رفتگی شغلی، مورد پذیرش قرار گرفته است. خستگی عاطفی عمدتا مربوط به فشارهای کاری است و بیشتر در میان کارکنانی که ارتباط چهره به چهره زیادی با دیگران دارند، مشاهده میشود. فرد به خاطر خستگی عاطفی، فکر می کند دیگر اثربخشی ندارد و نمی تواند به افرادی که قبلا خدمت رسانی می کرده، پاسخ گو باشد؛ و رفتن به سرکار را ، نوعی شکنجه می پندارد؛ و به خاطر اینکه فکر میکند قادر نیست کارش را بیش از یک روز پوشش دهد؛ احساس تنش و خستگی می کند
خستگی عاطفی مربوط به تحلیل یا خستگی هیجانی است که طی آن نیروهای هیجانی شخص، تحلیل میرود - ساعتچی،1389 - .این مولفه؛ بعد اصلی در تحلیل رفتگی شغلی است که حضور آشکارتری در این معضل پیچیده دارد. زمانی که افراد، تحلیل رفتگی شغلی را در ارتباط با خود یا دیگران توضیح می دهند منظور آنان، بیشتر عامل خستگی است. خستگی بیشترین مورد گزارش شده در پژوهش ها و نیز بیشترین مورد تجزیه شده توسط اشخاص مورد ارزیابی است. خستگی عاطفی چیزی نیست که به آسانی آزمایش شود بلکه در احساس و عملکرد فرد به عنوان علامتی برای مقابله با کار بیش از حد، دیرتر خود را نشان می دهد وهمین امر سبب می شود تا در خدمات عمومی و بهداشتی، توانایی فرد در ارائه خدمات کاهش یابد
فرسودگی هیجانی نشانگانی مبتنی بر خستگی روانی و فیزیکی، همراه با افت سطح انگیزش فرد در محیط کار محسوب می شود
همین عامل خستگی در تحلیل رفتگی شغلی، سبب شده که برخی بر این عقیده شوند که دو جنبه ی دیگر تحلیل رفتگی شغلی؛ مسخ شخصیت و کاهش عملکرد شخصی، عوامل فرعی وغیر ضروری تلقی شوند. هرچند خستگی، تنش های ناشی از تحلیل رفتگی شغلی را منعکس می نماید اما قادر نیست تا موارد انتقاد برانگیز رابطه افراد با کارشان را بیان کند. نکته ای که ذکر آن در اینجا کاملاً ضروری احساس می شود این است که خستگی عاطفی ناشی از تحلیل رفتگی شغلی را نباید با - نشانگان خستگی مزمن یا ضعیف اعصاب - 2 اشتباه بگیریم. خستگی مزمن یا ضعف اعصاب لزوماً با تحلیل رفتگی شغلی همراه نیست و نشانگانی است که هنوز علت دقیق آن مشخص نشده و با برخی از علائم زیر شناخته می شود:
1. شکایت مداوم وناراحت کننده از احساس فرسودگی پس از تلاش مختصر ذهنی یا جسمی
2. گیجی
3. احساس درد و ناراحتی عضلانی
4. سردردهای تنشی - نه سردردهای میگرنی -
5. اختلال خواب
6. تحریک پذیری و...
روش تحقیق
با توجه به مطالب گفته شده، تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی از شاخه میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی و غیر رسمی بودند که تعداد آنها 146 نفر بودند. با توجه به این که تعداد کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان همدان در شهرستان های مختلف، متفاوت بوده، و برای این که بتوان سهم کارکنان ادارات ورزش وجوانان هر شهرستان را با توجه به حجم جامعه آماری آنها در تحقیق گنجاند، بنابراین از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جغرافیای محل خدمت استفاده گردید و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 105 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
در این پژوهش از دو پرسشنامه به شرح زیر استفاده شد:
پرسشنامه ی خستگی عاطفی - تحلیل رفتگی شغلی -
پرسشنامه استاندارد خستگی عاطفی مسلش و جاکسون - 3 MBI - 1981می باشد. این پرسشنامه رایج ترین ابزار اندازه گیری خستگی عاطفی است و به عنوان یک وسیله سنجش استاندارد طلایی برای اندازه گیری میزان خستگی عاطفی شناخته شده که از 22 سؤال تشکیل شده است که همه جوانب خستگی عاطفی را در بر می گیرد. 9 سؤال مربوط به فرسودگی عاطفی هیجانی - به پاسخ دهنده اجازه می دهد احساسات مربوط به ضعف بیش از اندازه و خستگی عاطفی در برابر ارباب رجوع و محیط کار را بیان کند - ، برای ارزشیابی این پرسشنامه نیز از مقیاس پنج ارزشی استفاده گردیده است، که هر کدام از ارزش های کیفی معادل یک ارزش عددی از یک تا 5 می باشد. در این پرسشنامه نمرات بالا در مؤلفه خستگی عاطفی را دارد.