بخشی از مقاله
چکیده :
این مقاله در دو قسمت؛ مبانی نظری وتحلیل همبستگی تنظیم شده است که در قسمت اول تلاش شده یا استفاده از ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه ی مدیریت و برنامه ریزی مفاهیم دولت الکترونیک و حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گیرد و شاخص های حکم رانی خوب مشخص گردد سپس در بخش دوم با استفاده از روش توصیفی همبستگی به تاثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر شاخص های حکمرانی خوب پرداخته است. برای گرد آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است .
در این قسمت تعداد 60 پرسش نامه به طور تصادفی بین مدیران و نخبگان اداری در شهرستان تربت حیدریه توزیع گردید. از آزمون همبستگی اسپرمن برای بررسی رابطه بین متغیر ها و از آزمون فریدمن نیز برای اولویت بندی مؤلفه های حکمرانی خوب استفاده شده است. هر چند بر اساس نتایج تحلیل های آماری شاخص حکمرانی خوب، دارای وضعیت مطلوبی نمی باشد، با این حال نتایج نشان می دهد که با افزایش شاخص استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان های دولتی مولفه ها و شاخص حکمرانی خوب افزایش داشته است.
بنابر این با استفاده از ظرفیت های موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان جهت ارتقاء مولفه ها و شاخص های حکمرانی خوب بهره گرفت. پیشنهاد می شود برای مدیریت شهری و روستایی و ارائه خدمات برای بالا بردن سطح رضایت همه اقشار جامعه از نرم افزارهای کاربردی که قابلیت هماهنگی، سازماندهی و برنامه ریزی را دارا می باشند، استفاده نمود؛ از بستر اینترنت می توان جهت سهولت خدمات رسانی دولت الکترونیک ، حکمرانی خوب، یکپارچه سازی ظرفیت های حوزه های مختلف و اطلاع رسانی این ظرفیت ها به مدیران سطح عالی و در نهایت ارتقاء اقتصاد مقاومتی بهره گرفت.
مقدمه
علم مدیریت و برنامه ریزی طی قرن اخیر تغییرات و تحولات زیادی را به خود دیده است. این تغییرات منجر به وجود آمدن پارادایم های مختلف شده است که تمرکز آنها بر نحوه ی اداره و مدیریت بخش دولتی و عمومی است از شناخته شده ترین این پارادایم ها میتوان پارادایم » مدیریت دولتی سنتی « که بروکراسی به عنوان مهمترین ابزار آن مورد استفاده قرار میگیرد را نام برد. این پارادایم که در نیمه اول قرن بیستم به عنوان پارادایم غالب مدیریت بخش دولتی کارکرد داشت با نقاط ضعف فراوانی مانند تاخیر در تصمیم گیری ، اجتناب از قبول مسولیت ، اتلاف وقت و ضایع شدن نیروی انسانی ، انحراف از واقعیت ، نگرانی و اضطراب ، خشکی و انعطاف ناپذیری همراه بود.
برای رهایی از چنین ضعف هایی، پارادایم دیگری به نام »مدیریت دولتی نوین « درنیمه دوم قرن گذشته بویژه در دهه ی 1980 مطرح شد که کوچک سازی و خصوصی سازی دولت شعار اصلی آن بود که ادعای کلانی را مطرح ساخته بود ولی تجربه ی تاریخی بعد از آن در کشورهای اروپایی نشان داد که اهداف مورد نظر برنامه ریزی توسط این پاردایم متحقق نخواهد شد به همین دلایل منجر به رشد پارادایم های دیگری در این عرصه گردید که امروزه مهمترین این پارادایم ها در »حکمرانی خوب « نام دارد که دارای ابعاد مختلفی می باشد.
حکمرانی خوب از 1980 به بعد و با اعمال نفوذ از سوی برخی نهاد های بین المللی مانند بانک جهانی ، سازمان ملل متحد ، سازمان شفاف سازی، صندوق بین المللی پول و... وارد مبانی توسعه شده است. اولین مرجع معتبری که در این زمینه مباحثی را مطرح کرده، بانک جهانی است که در سال 1989 حکمرانی خوب را به عنوان ارائه خدمات عمومی کارآمد، نظام قضایی کار آمد و نظام اداری پاسخ گو تعریف کرده است.
در این پارادایم تاکید ویژه ای بر نقش مدیران دولتی در فراهم نمودن و ارائه ی خدمات با کیفیت بالا به شهروندان و گروه های مختلف شده است. . تشخیص اهمیت تامین منابع فنی و انسانی که مدیران نیازمند آن هستند تا به عملکرد مورد نظر دست یابند و همچنین پذیرش اهداف دولتی روشنفکرانه رقابتی که باید کارمندان دولتی در تقابل با بخش خصوصی انجام دهند از موارد تاکید حکمرانی خوب است . - Okot-Umao, 2001 - از سویی دیگر یکی از مهم ترین فرصت هایی که فناوری نوین پیش روی دولتمردان و مدیران قرار داده، امکان بازنگری در حوزه ی دیوانسالارانه است که در کشورهای جهان سوم با ساختار فرهنگی سنتی در هم گره خورده و امکان توانمند شدن و ظرفیت سازی را در بخش های دولتی به شدت محدود نموده است .
با توجه به قابلیت ها و فرصت هایی که در حوزه های مختلف شهری و روستایی در این خصوص فراهم شده می توان مدلی طراحی نمود که از یک سو کارکرد دولت برای جامعه روشن شده و از سوی دیگر شفاف سازی و ظرفیت سازی منجر به مشارکت مردم در حوزه های مختلف مدیریتی شود. با توجه به این پارادایم و مباحثی که امروزه در حوزه ی توسعه ی شهری و روستایی مطرح می شود و لزوم هماهنگی میان این دو حوزه برای تدوین یک برنامه ریزی معتبر باید وضعیت کنونی در حوزه های روستایی و شهری توصیف شده و ضعف و قدرت این حوزه ها شناسایی شود.
پیشینه نظری مفهوم حکمرانی خوب
حکمرانی خوب مفهومی است که بیانگر تغییر پارادایم نقش دولت و حکومت هاست . حکمرانی تنها در مورد دستگاه ها و بازیگران نیست ، بلکه از آن مهم تر در مورد کیفیت حکمرانی است. - - Abdellatif, 2003حکمرانی خوب در واقع مشارکت یکسان و برابر تمام شهروندان در فرآیند تصمیم گیری است . حکمرانی خوب یعنی شفافیت ، پاسخ گویی ، عدالت ، ارتقاء تساوی افراد در برابر قانون . بنابراین حکمرانی خوب باعث می شود که صدای عامه مردم ، زمانی که تصمیمات اخذ و منابع تخصیص می یابند،شنیده شود.
این حکمرانی است که متعلق به مردم است و توسط مردم شکل میگیرد . - UNDP, 2005 - بانک جهانی »حکمرانی را به عنوان روشی که بر اساس آن قدرت بر مدیریت اقتصادی یک کشور و منابع اجتماعی آن برای رسیدن به توسعه اعمال میشود « تعریف می کند - لطیف . - 1992 در حالی که بوئینگر حکمرانی را به عنوان »دولت مطلوب جامعه ، تعریف می کند - همان منبع - .لندل و سراجدین « Landl - Sirajuddin - Miles - 1992» حکمرانی را چگونگی حکومت کردن و فرمان دادن بر مردم و چگونگی اداره و تنظیم امور دولت معنا کرده اند. این مساله به نظام سیاسی یک ملت و چگونگی عملکرد آن در ارتباط با اداره ی امور عمومی و قانونی بر می گردد. بنابراین مفهوم حکمرانی دارای یک بعد سیاسی است.
در یکی از گزارش های بانک جهانی - 1989 - درباره قاره آفریقا ، حکمرانی به صورت » اعمال قدرت سیاسی به منظور اداره امور یک ملت « معنا شده است . در یک نشست مشترک از بانکداران و موسسات تجاری که در 18 اکتبر 1994 در مانیل بر گزار شد « Michelle Kamdsvs - 1994» حکمرانی خوب را تعریف کرد. پنجمین شرط او برای دستیابی به رشد با کیفیت بالا این است که دولت به جای آنکه به نفع بخش های خاصی از جامعه فعالیت کند، باید به کل جامعه خدمت کند« .
- IMF 1994 - نلسون - Nelson 1992 - سه جزو حکمرانی را تحت عناوین دولت خوب و توسعه از هم تفکیک کرد. شاید دقیق ترین تعریف حکمرانی خوب در گزارش کمیسیون حکمرانی جهانی یا » همسایگی جهانی ما - 1995 - « آمده باشد : » حکمرانی مجموعه ای از روش های فردی و نهادی ، عمومی خصوصی است که امور مشترک مردم را اداره می کند. حکمرانی فرآیندی پیوسته است که از طریق آن منافع متضاد یا متنوع را همساز نموده و اقدام همکاری جویانه اتخاذ می گردد. حکمرانی شامل نهاد های رسمی و نظام هایی است که برای تضمین رعایت قانون قدرت پیدا کرده اند ، همچنین قرارهای غیر رسمی که مردم و نهاد ها بر سر آنها توافق نموده اند یا درک می کنند که به نفع آنهاست.«
در مقاله دیگری - - Ohlin 1994 درباره همکاری بین المللی آمده است: »آنچه برخی از مردم در دهن دارند مفهوم مبهمی از چیزی است که کمتر از حکومت اما فراتر از یک وضعیت هرج و مرج است یعنی نظام هایی که در حال حاضر به منظورهای مختلف وجود دارد.« البته ممکن است حکمرانی را تا جایی که ارتباطات به اداره یک جامعه ربط دارد، می توان مفهومی فراتر از دولت تفسیر کرد که این امر نه فقط دولت جهانی ، مرکزی ، و استانی و محلی است بلکه به روابط با جامعه مدنی ، بخش خصوصی انتفاعی ، بازار ، خانواده و شهروندان اشاره می کند.