بخشی از مقاله
چکیده:
حکمرانی خوب مفهومی است مشتمل بر معیارها و استانداردها، رویه ها و اصول حکومتداری که دولتها از طریق آن امور عمومی را به انجام می رسانند، منابع عمومی را اداره می کنند و حقوق بشر را تضمین مینمایند. از ارکان مهم حکمرانی خوب میتوان شفافیت، مسوولیت، پاسخگویی، مشارکت، حاکمیت قانون و انعطاف پذیری دولت را نام برد. حکمرانی خوب نسبت نزدیکی با مردم سالاری و فرآیندهای دمکراتیک دارد و به سخن بهتر، مجموعه ای از معیارها و شاخصههای کاربردی نظام های سیاسی دمکراتیک در ابعاد فرآیندی، ساختاری و ماهوی است.
در عرصهی حکمرانی خوب، شفافیت به مفهوم آشکار بودن اطلاعات دولتی و حق دسترسی و آگاهی شهروندان از آن اطلاعات است. در واقع، یکی از اصول حاکم بر حکمرانی خوب اصل شفافیت است، بر این اصل تمام تصمیمات متاثر می شوند. شفافیت به عنوان ابزار پاسخگویی مقامات، مانع فساد و از عوامل پیشرفت و توسعه است. شفاف سازی قوانین و تقویت و توسعه چارچوب های حقوقی و اخلاقی حاکم میتواند به عنوان عامل موثر در جلوگیری از فساد و در نتیجه ایجاد اعتماد عمومی به نظام حقوقی و رشد و توسعه شود.
مقدمه:
در تعریف حکمرانی خوب تعاریف متفاوتی مطرح شده است اما مطالعه ی آنها بیانگر این است که روح کلی حاکم بر آنها چندان تفاوتی نمی کند. به عنوان مثال در یک تعریف، حکمرانی خوب، مکانیزم و فرایندها و نهادهایی ست که بواسطه ی آن شهروندان، گروهها و نهادهای مدنی منافع خود را دنبال، حقوق قانونی خود را استیفاء، تعهداتشان را برآورده و تفاوتشان را تعدیل می کنند. در تعریف دیگر آنرا شامل احترام سیاستمداران و نهادها به منابع عمومی جهت ایجاد اقتصادی پایدار و شیوه ی توزیع عادلانه می شود.
در اتحادیه اروپا تعریفی که برای این اصطلاح ارائه شده اینست که حکمرانی خوب، مدیریت شفاف و پاسخگو در یک کشور با هدف تضمین توسعه اقتصادی و اجتماعی عادلانه و پایدار است. برای اعمال حکمرانی خوب، نهادهای بین المللی شاخص هایی را مطرح کردند. هر اندازه کشوری به این شاخص ها نزدیک تر باشد توسعه یافته تر به حساب خواهد آمد. در اسناد و منابع گوناگون شش یا بعضاً هشت شاخصه در مورد حکمرانی خوب برشمرده شده است. پاسخگویی،شفافیت،مشارکت،حاکمیت قانون،مسئولیت پذیری،اجماع محوری،کارآیی و اثر بخشی، انصاف و عدالت و برابری.
یکی از عوامل بسیار مهم در ارزیابی اجتماعی از ایجاد حکمرانی خوب شفافیت است. شفافیت به معنای اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها مطابق قوانین و مقررات و دسترسی آزاد مردم به اطلاعاتی است که می تواند بر زندگی آنها تأثیر گذار باشد. شفافیت یکی از پایه های اصلی دموکراسی و جمهوریت و ملازم با حق دانستن است. شفافیت به خودی خود هدف نیست بلکه ابزاری ست برای رسیدن به اهداف و قبل از همه ابزاری ست برای ایجاد فضای سیاسی و اقتصادی برای مردم تا در این فضا بتوانند حقوق خود را أعمال و از آن دفاع کنند. هدف از شفافیت اجازه دادن به شهروندان، بازارها، گروهها و ... برای پاسخگو نگه داشتن در قبال سیاست ها و عملکردها ست .بنابراین شفافیت را میتوان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر میشوند و ارزیابی این نهادها را آسانتر و روشن تر میکند.
در ایران نیز قوانینی بعضا نه چندان قوی در خصوص شفافیت وجود دارد.مواردی مانند قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب سال 88 یا پیش نویس استاندارد اصول شفافیت و پاسخگویی، دفتر مطالعات و تدوین استانداردها و دستور العمل های دیوان محاسبات کشور به این اصول اشاره و پرداخته شده است.
مبانی تحقیق
در این حوزه، پریوش شهریور - - 1392بررسی اصل شفافیت در حقوق اداری ایران را مورد بررسی قرار داده اند. وی معتقد است نبود شفافیت از عوامل اصلی عدم کنترل فساد و افزایش فساد اداری و مالی در کشور است. تحقیق علی اصغر نظرریا - - 1390پیرامون بررسی رابطه ی بین توسعه شاخص های دولت الکترونیک و ارتقای مولفه های حکمرانی خوب، صورت گرفته است. زهره پناهی عمله - - 1391 به بحث و بررسی نهاد های مدنی و حکمرانی خوب پرداخته وچنین بیان می دارد که وصف »خوب« در عبارت »حکمرانی خوبطبعاً« عاری از ارزش ها و انگاره های بایدی و اخلاقی نمی تواند باشد و لذا ارزش حقوق بشر و وفاداری به آن جایگاه مهمی در تبین آن داشته است.
روش تحقیق
این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای انجام پذیرفته است. به این صورت که ابتدا با شناسایی منابع ذیربط، به مطالعه آنها پرداخته و به فیش برداری از مطالب مورد نیاز اقدام می گردد. سپس با دسته بندی مباحث، به تحلیل مباحث در دو بخش اهتمام ورزیده و در نهایت، نتیجه گیری لازم صورت خواهد گرفت.
-1تبیین مفاهیم
-1-1حکمرانی خوب
پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای غربی در پی ترمیم خرابی ها و توسعه ی کشورهای آسیب دیده از جنگ برآمدند. در این زمینه، سه رهیافت مطرح شد: رهیافت دولت بزرگ، رهیافت دولت کوچک، و الگوی حکمرانی خوب. برای اعمال حکمرانی خوب، نهادهای بینالمللی شاخص هایی را مطرح کردند. هر اندازه کشوری به این شاخص ها نزدیک تر باشد توسعه یافته تر به حساب خواهد آمد.
از آنجا که حکمرانی خوب نقشهی راهی است که کشورهایمسلّط جهان و کشورهای غربی پیش روی کشورهای جهان سوم ترسیم کرده اند، نمی تواند الگو و برنامه ای متعالی برای پیشرفت و توسعه ی جامعه بشری، به ویژه کشورهای در حال توسعه و همچنین کشورهای اسلامی، باشد. زیرااولاً، حکمرانی خوب و شاخص های آن مبتنی بر جهانبینی مادی است، وثانیاً، حکمرانی خوب و شاخص های آن در مقاطع مختلف تاریخی، عامل بحران های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نظامی در غرب و جهانی پیرامون بوده است - ناظمی اردکانی، . - 1387 تعریفی که اتحادیه اروپا جهت این اصطلاح بیان میکند این است که حکمرانی خوب، مدیریت شفاف و پاسخگو در یک کشور با هدف تضمین توسعه اقتصادی و اجتماعی عادلانه و پایدار است.«
-2-1 اصل شفافیت
»شفافیت« به معنی خود را نشان دادن است. شفافیت را نمیتوان مفهومی مطلق و یا ایستا تلقی کرد بلکه نسبی بوده و براساس همین موضوع به گونهای به جوامع بشری مربوط میشوددر. اصطلاح، استعمال شفافیت در مورد اطلاعات، دادهها، رویّهها و به معنای »آشکاربودن« و »در دسترس بودن« آنها برای بررسی و نظارت بر آنها میباشد
همچنین تکلیف ارائه و حق دریافت اطلاعات توسط حاکمان برای شهروندان. طریقه ای که حاکمیت خود را مقید می داند اطلاعات مورد نیاز مردم را در اختیار شهروندان قرار داده و بدور از پنهان کاری، مجاری آگاهی عمومی را تسهیل نماید. شفافیت در واقع با خبر شدن از تمام اطلاعات موجود نیست بلکه منظور وجود شرایطی است که امکان دسترسی به واقعیت وجود داشته باشد، یعنی امکان کشف خلاف یا خطا وجود داشته باشد نه اینکه حتما به کشف آن مبادرت کنیم و در واقع زمینه بروز و استفاده از رانت های مختلف را از بین می برد