بخشی از مقاله
چکیده
پیش از ساسانیان ، اندیشه هاي مزدیسنایی مرسوم و متداول بود و سرانجام در دوره ساسانی با تلاش اردشیر بابکان و موبد پر نفوذ تنسر ، به شکل آیین زرتشتی مبتنی بر قرائت واحد در آمد . در همین ایام مانی شاهزاده اشکانی ، دینی را عرضه کرد که در واقع تلفیقی از ادیان پیشین بود و زمانی که شاپوراول جانشین پدر شد آن را بر او عرضه داشت . شاپور بنا به دلایلی مانی را تحت حمایت خویش قرار داد و این امر تا پایان زندگی هرمزداردشیر جانشین شاپور دوام آورد . در زمان بهرام با اوج گیري قدرت موبدان به رهبري موبد کرتیر ، مانی محاکمه و محکوم به اعدام شد .
کلید واژه : ساسانیان ، اردشیر ، شاپور ، مانی ، کرتیر
مقدمه
با شکست اردوان اشکانی از اردشیر بابکان جایگاه نهادهایی چون دولت و دین در اجتماع سازمان بندي جدیدي یافت . اشکانیان با تکیه بر حکومت ملوك الطوایفی نسبت به ظهور و بروز اندیشه هاي متفاوت دینی با تسامح رفتار می کردند و براي استحکام قدرت خویش پایگاهی را میان ادیان جستجو می کردند . اما با روي کار آمدن ساسانیان که خود معلول همکاري دو رهبر دینی و سیاسی بنام تنسر و اردشیر بود ، در واقع نهادهاي دین و دولت همسو شدند و از این پس دین زرتشتی به عنوان دین رسمی کشور بر همگان عرضه شد . بدین ترتیب رابطه ي دو نهاد دین دولت در طول حیات ساسانیان اهمیت ویژه اي یافت . مقاله ي حاضر به بررسی رابطه ي مانی به عنوان پیام آور آیین جدید و ساختار قدرت ساسانی می پردازد لذا با توجه به اینکه هدف ، بررسی این رابطه است، از بحث پیرامون ماهیت آیین مانوي خودداري شده است .
اردشیر بابکان و سیاست تمرکزگرایی
به طور حتم هخامنشیان به یک قسم از زرتشتی گري باور داشتند که شاید مجموعه اي بوده است از عقاید زرتشتی و رسوم و خصایص اقوام مختلف ایرانی و غیر ایرانی که با هم وفق داده شده بود . 1 اسناد و مدارك ایرانی نیز نشان دهنده ي این است که دین زرتشتی تا آغاز شاهنشاهی ساسانی دین رسمی کشور نبوده است . 2 شواهد و قراین از وجود اندیشه هاي ››مزدیسنایی ‹‹ در دوره ي سلوکی و پارتی حکایت دارد . ایزودورخاراکسی می گوید که در شهر آساك ، خاستگاه اشکانیان ، آتش جاودان نگهداري می شد و نویسندگان یونانی و رومی این دوران از مراسم دینی و اهمیت پرستش آتش و نشان اهورامزدا یاد می کنند . 3 با شکست اردوان اشکانی از اردشیر بابکان این روند دگرگونی یافت . وي که از خانواده اي روحانی برخاسته بود ، دین رابه تخت ایران نشاند ، گرچه اجراي برنامه ي تمرکز قدرت دینی و سیاسی مورد نظر شاهنشاه ساسانی در یک فرایند تدریجی شکل گرفت .
دولت ساسانی در روزهاي نخست خود هیچ تفاوتی با دولت پارتیان نداشت و تمرکز قدرت سیاسی در دست شاهنشاه سالها به طول انجامید و تنها در پایان دوره ساسانی که اصلاحات تکمیل گردید این امر به طور کامل حاصل گردید . 4 تمرکز قدرت دینی در وجود شاهنشاه نیز روند این چنینی را طی نمود . در این راه یک روحانی بلند پایه به نام تنسر که عنوان هیربد داشته اردشیر را یاري می رسانده است . اردشیر به خوبی دریافته بود که براي رسیدن به اهدافش نیازمند حمایت دین و روحانیت است و بر همین اساس گفته بود : ›› دین و شاهی قرین یکدیگرند و یکی از دیگري بی نیاز نیست . 5 ‹‹بدین ترتیب با ارائه گزارشی از اوضاع سیاسی و دینی ایران در آستانه روي کار آمدن ساسانیان زمینه هاي پیدایش آیین مانی و نزدیک شدنش به ساختار قدرت مورد بررسی قرار خواهدگرفت .
مانی و اردشیر بابکان
در شریطی که اردشیر گام به گام از پله هاي ترقی اتحاد دین و دولت که خود پایه گذار آن بود ، بالا می رفت ، آن سوتر شاهزاده اي پارتی خویشتن را براي ابلاغ رسالتی که از جانب پادشاه ›› بستان هاي روشنی‹‹ به او محول شده بود آماده می کرد . بنا به روایت ابن الندیم : ›› پس هنگامی که دوازده سالگی او تمام شد به او ، وحی آمد . 6 ‹‹ گرچه زمان دقیق نزول وحی بر مانی محل اختلاف است ولی آنچه مهم است اینکه این عمل در سال هاي آغازین پادشاهی اردشیر بین 229-227 م اتفاق افتاد . به هر حال مانی ابتدا آنچه بر او نازل شده بود را براي پدرش و بزرگان قومش افشا ساخت و به تفکر و تعمق در متون مذهبی و مطالعه ي ادیان پرداخت . وي در پی آشنایی با ادیان زرتشت ، مسیحیت و بودایی به این باور رسید که همه ي ادیان در اصل دین هاي راستین بوده اند که کژ فهمی پیروانشانان آنها را به تحریف کشانده و او نیز براي اصلاح آنها فرستاده شده است .
بدین ترتیب مانی مبلغ دین عمومی شد که کمابیش می توانست پیروان ادیان مختلف را به خود جلب کند . سرانجام در سال هاي پایانی پادشاهی اردشیر بابکان بار دیگر فرشته ي وحی نزد او آمد و فرمان دعوت علنی به مانی ابلاغ شد . 7 بنابراین مانی چنانکه خود می گوید به نواحی شرقی امپراطوري ساسانی سفر کرد و حدود یک سالی در نواحی مکران ، توران و بخش هایی از شمال غربی هند به سیاحت پرداخت و تحت تاثیر آموزه ها و سازمان بندي آیین بودا قرار گرفت . 8 در جریان این سفر و نیز در راه بازگشت ، مانی موفق می شود پیروز - کوشان شاه - و مهرشاه برادران شاپور را به دین خود فراخواند و چنانکه خواهیم دید این دو شاهزاده نقش مهمی در معرفی مانی به شاپور ، شاهنشاه داشته اند .
شاپور ، شاهنشاه ایران و انیران
اردشیر در حدود سال 241 م از سلطنت کناره گیري کرد و زمام امور را به فرزندش شاپور واگذاشت . اما شاپور تا زمانی که پدرش زنده بود به احترام او تاج گذاري نکرد و این امر ظاهراً در سال 244 م اتفاق افتاد . 9 شاپور به سرعت سیاست هاي پدر را در توسعه ي شاهنشاهی در پیش گرفت . لذا ابتدا موفق شد در شرق با فتح پیشاور ، کوشانیان را از میانبردارد و در غرب با شکست امپراطوري روم مرزهاي فرمانروایی خود را در آن سوي فرات گسترش دهد . 10 پیروزیهاي پی در پی شاپور ، فرمانروایی او را شامل ›› ایران و انیران ‹‹ کرد که به نوعی یادآور میراث هخامنشیان بود . وي در عین آنکه سازمان اداري اشکانیان را همچنان حفظ کرد به مسأله ي تمرکز و وحدت که فقدان آن در نزد وي مایه ي اصلی انحطاط بود اهمیت بیشتري داد و همین امر سبب شد که در عین پذیرش ادامه ي فرمانروایی برخی از خاندان هاي قدیم محلی ، در تمام ولایات ارتباط دقیق با مرکز فرمانروایی برقرار باشد .
گویا در چنین شرایطی بود که شاپور به منظور تامین وحدت در تمام قلمرو پهناور ساسانی ، تعالیم مانی را وسیله اي براي نیل بدین مقصود میدید .مطابق روایات کفالایا ، مانی در روز جلوس شاپور به وساطت فیروز کوشان شاه نزد شاهنشاه بار یافت و پس از ملاقات و مذاکره با او که ظاهراً در سه نوبت صورت گرفته است توانست نظر شاپور را به خود جلب کند ، چنانکه برخی از درخواست هاي پیامبر مبنی بر اینکه اصحابش محترم باشند و به هر شهري که می خواهند بروند اجابت شد . 11 در ضمن همین ملاقات ها مانی کتاب مشهورش ، شاپورگان را که تنها اثر وي به زبان فارسی میانه است به شاهنشاه تقدیم داشت . در اینجا سوالی که مطرح است این که چرا مانی دین خود را به اردشیر عرضه نکرد ؟ آیا سیاست دینی وي با فرزندش شاپور متفاوت بوده است ؟
چنانکه معلوم است اردشیر به دنبال از میان برداشتن شاهنشاهی اشکانی بود و این مسیر نبود مگر به پشتیبابی روحانیون و دستگاه دین زرتشتی با این بهانه که به سبب سهل انگاري اشکانیان اساس دین زایل گشته است . بر این اساس او بر عواطف فرومرده ي دینی جامعه ي زرتشتی تاکید داشت تا احساسات آنها را بر انگیزد . اما شاپور وارث ساختار نوپاي ساسانی بود که در آن موبدان و روحانیون زرتشتی قدرتی بی حصر کسب کرده بودند و بالقوه خطري براي شاهنشاه محسوب می شدند و شاید شاپور در اندیشه ي ایجاد پایگاهی جدید در مقابل آنها بوده است . از سوي دیگر شاهنشاهی ساسانی هر روز گسترده تر می شد و در نتیجه به تنوع نژادي ، زبانی ، دینی و فرهنگی آن افزوده می گشت ، لذا شاپور به منظور حفظ امنیت ، وحدت و آرامش باید راهی را بر می گزید که همه ي افراد در آن احساس رضایتمندي داشته باشند . در راستاي