بخشی از مقاله
چکیده
دیده بان جهانی کارآفرینی - GEM - به عنوان یک کنسرسیوم پژوهشی دانشگاهی، با عضویت بیش از 60 کشور دنیا همه ساله به ارزیابی فعالیتهای کارآفرینانه و محیط کارآفرینی در کشورهای عضو اقدام میکند. علیرغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و حتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود.
حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود مطالعات نشان می دهد اقدامات کارآفرینانه در محیط شهری می تواند در بهبود عملکرد شهری مؤثر باشد بنابراین همواره مورد توجه مدیران شهری بوده است. بر این اساس، هدف اصلی این مقاله راهبردهای ارائه فرصت ها و برنامه ریزی کارآفرینی در شهرها با تاکید بر نقش شهرداری های کشور با روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد برای گسترش کارآفرینی شهری اقدام توسعه زیرساختهای فیزیکی، فرهنگسازی - توسعه نرم افزاری - ، اقدامات حمایتی و توانمندسازی سازمانی، یک گام ضروری می باشد.
-1 مقدمه
کارآفرینی مفهومی عینی و عملی است که همزمان با آغاز زندگی انسان بر روی زمین و تلاش برای کسب درآمد و تأمین مایحتاج زندگی، پا به عرصه وجود گذاشته است - سعیدی مهرآباد، 1387ص. - 57 و در سالیان اخیر به عنوان راهکاری مورد اقبال عمومی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مطرح شده است. با این حال همه سازما ن ها برای بقاء، نیازمند اندیشه های نو و نظرات بدیع و تازه اند چرا که افکار و نظرات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شوند و آن را از نیستی و فنا نجات می دهند. در عصر حاضر برای بقاء و پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود، باید جریان نوجویی و نوآوری را در سازمان تداوم بخشید تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شو د - الوانی، 1385ص. - 25 در نظر بسیاری از افراد، کارآفرینی موتور تغییرات اجتماعی است که باعث ایجاد شغل، استفاده اثربخش از منابع و تجدید حیات ملی می شود.
مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است که چگونه می توان بسترهای مورد نیاز کارآفرینی را برای عموم افراد جامعه فراهم کرد به طوریکه مقامات دولتی تلاش می کنند که علاقه به کارآفرینی را به عنوان کلیدی برای نیرو بخشیدن به اقتصادهای سرمایه داری برانگیزانند . - Drucker,1985:25 - از سوی دیگر در دهه اخیر مساله توسعه از طریق گرایش به نیروهای بازار و کاستن از دخالت ها و کمک های دولت موجب شده است تا نقش مدیران در توسعه، بیش از پیش محسوس شود. همچنان که عده ای از محققین عامل مهم در عدم توسعه کشورهای جهان سوم را نبود قابلیت های مدیریت و ابتکار اقتصادی قلمداد می کنند.
لذا ایجاد رشد متوازن و پایدار، یافتن امکانات و منابع بالقوه و بکارگیری روشهای بدیع و کارآمد از جمله وظایفی هستند که تنها به دست توانمند مدیران خلاق و کارآفرین انجام شدنی است - الوانی، 1385ص. - 25 کارآفرینی علاوه بر نقشی که در گسترش فعالیت های اقتصادی بخش خصوصی، کاهش بیکاری، افزایش مهارت های تولیدی و بازرگانی و نیز سودآوری اقتصادی دارد، در سطح اجتماعی نیز یک عامل متحول کننده و پویاست. گسترده شدن شبکه اجتماعی، افزایش مهارتهای شهروندان، استفاده بهینه از منابع و... از جمله بهره های است که از توسعه فعالیت های کارآفرینی در محیط شهری به بدنه جامعه می رسد.
طبیعتأ مدیریت شهری به عنوان نهادی کهمستقیماً با شهروندان و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها سروکار دارد، از این مزایا منتفع خواهد شد - خواجه ئیان، 1389ص. - 65 بنابراین می توان گفت درگیر شدن شهروندان با کارآفرینی باعث بهبود خدمت رسانی در حوزه مدیریت شهری خواهد شد. بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به ضرورت پرداختن به موضوع کارآفرینی در حوزه شهری، در این مقاله بر آن خواهیم بود تا ضمن شناسایی ابعاد و متغیرهای تاثیرگذار بر کارآفرینی، رابطه آن را نیز با بهبود عملکرد شهری در بستر مدیریت استراتژیک مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و با ارایه مدلی مفهومی، راه را جهت ارزیابی میدانی آن نیز مهیا نماییم.
-2 روش پژوهش
از آنجایی که هر پژوهش علمی با ظهور مسأله یا مجهولی در ذهن محقق شروع می شود - حافظ نیا، 1382ص. - 16 لذا بررسی نقش مدیریت شهری در ارائه فرصت های کار آفرینانه با تأکید بر شهرداری های کشور، نگارندگان را به تحقیق در این زمینه ترغیب نمود، تحقیق حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و اطلاعات آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
-3 تعریف کارآفرینی، کارآفرین و دوره های تحول مفهومی آن
ریشه واژه کارآفرین از کلمه فرانسوی، Entreprendre اصطلاحا” به معنای واسطه یا دلال، مشتق شده است. این واژه در طول زمان همراه با تحول شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم در برگیرنده شده است. بررسی این تحولات و موارد کاربردی این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه نظریه کارآفرینی حرکت کرده است. امروزه واژه کارآفرینی مفاهیم زیر را به ذهن متبادر می سازد:
نوآوری، مخاطره پذیری، ایجاد تجدید ساختار یک واحد اقتصادی- اجتماعی، رضایت شخصی و استقلال طلبی، بنابراین، می توان گفت که کارآفرین ایده ای را یافته و آن را تبدیل به فرصتی اقتصادی می کند. در فضای کسب وکار، فرصت، فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد. آگاهی از محیط بازار و نیازهای مشتری و نگرش کارآفرین او را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری می دهد. سپس کارآفرین یک طرح تجاری می نویسد که در آن مسایلی چون بازار محصول یا خدمت، مسایل حقوقی و قانونی شرکت، تامین سرمایه، راه اندازی رشد، سازماندهی و مدیریت کسب و کار را بررسی می نماید.
شاید بهترین تعریفی که از کارآفرینی می توان ارائه کرد عبارت است از: فرآیند نوآوری و بهره گیری از فرصت ها با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسک های مالی، روانی و اجتماعی که با انگیزه کسب سود مالی، توفیق، رضایت شخصی و استقلال صورت پذیرد - هیسریچ، . - 1985 "بودیو" - 1977 - معتقد بود که کارآفرین فردی ریسک پذیر، برنامه ریز، سرپرست، سازماندهی کننده و صاحب امتیاز است.
"کیفورد پینکات" - - 1983 معتقد بود کارآفرین سازمانی، فردی است که در داخل یک سازمان از پیش تأسیس شده فعالیت می کند"رابرت هیس ریچ، 1985می نویسد: کارآفرینی فرآیند خلق محصول با ارزش افزوده با استفاده از زمان و تلاش و کوشش مورد نیاز و ضروری، همراه با ریسک پذیری مالی، روان شناختی و اجتماعی، جهت دستیابی به پاداش های مادی و رضایت فردی است - هیسریچ،. - 1992 پیتر دراکر" کارآفرینی را به معنای جستجوی دائمی برای تغییر و واکنش در برابر آن و بهره برداری از آن بعنوان یک فرصت بیان می کند - مریدی، . - 1379
-4 دوره های دگرگونی در مفهوم کارآفرینی دوره اول: قرن 15، 16میلادی“ صاحبان پروژه های بزرگ” اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه شد. این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاک و حکومت های فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسوولیت اجرای پروژه های بزرگ را بر عهده می گیرد و البته در این راه مخاطره ای را نمی پذیرد، زیرا عموما"منابع توسط حکومت محلی تامین می شود او صرفا مدیریت می کند". نمونه بارز کارآفرین در این دوره معماران مسئول ساخت کلیسا ها، قلعه ها و تاسیسات نظامی هستند.
دوره دوم: در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد؛ کانتیلون کارآفرین را اینگونه تعریف می کند: کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت مشخص می خرد، روی آن فرایندی انجام می دهد. و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده می فروشد، از این رو مخاطره پذیر است. کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی اند.
دوره سوم: قرون 19،18میلادی و اوایل قرن بیستم که کارآفرینان از ردیگ بازیگران صحنه اقتصاد متمایز می گردند. یعنی کسی که مخاطره می کند با کسی که سرمایه را تامین می کند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره، پایه گذار فناوری های جدید شناخته می شود، ولی او سرمایه مورد نیاز فعالیت های خود را از طریق اخذ وام از سرمایه گذاران خصوصی تامین می کرد. همچنین در این دوره میان کارآفرینان و مدیران کسب و کار نیز تفاوت گذارده می شود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندی های مدیریتی را دریافت می کند، تفاوت دارد.
دوره چهارم: مفهوم نوآوری در دهه های میانی قرن بیستم میلادی - نوآوری - به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل می شود. از تعاریف برآمده این دوره می توان موارد زیر را نام برد. کارآفرین فردی نوآور و توسعه دهنده فناوری های به کارگرفته نشده است.