بخشی از مقاله

چکیده

سازمان مدیریت و برنامهریزی به عنوان سازمان متولی برنامه و مدیریت منابع در کشور باید سازمانی قوی، کارآمد و چابک باشد. برای رسیدن به این هدف و با توجه به احیای مجدد سازمان به نظر میرسد بررسی تحولات سازمان مدیریت و برنامهریزی و تاریخچه آن، آسیب شناسی احیای مجدد سازمان با رویکرد برنامهریزی استراتژیک حائز اهمیت فراوانی است و از نتایج چگونگی آن موفقیت سازمان مدیریت و برنامهریزی در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، ثبات سازمان، بهبود فرآیندهای برنامهریزی و تصمیمگیری، ایجاد تغییرات ساختاری و زمینههای قانونی اقتدار در تصمیم سازی، با استفاده از برنامهریزی استراتژیک ایجاد سازمانی کارآمد و چابک باشد.

واژههای کلیدی: سازمان مدیریت و برنامهریزی ،برنامهریزی استراتژیک، تحول

.1  مقدمه

بطور کلی نظام اداری هر حکومتی مبین نگرش دولت به نحوه اداره و مدیریت کشور می باشد و نقش نظام اداری در ساختارهای اقتصادی،سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی و تاثیر آن در تحقق اهداف نظام کلان جامعه به اندازه ای تعیین کننده است که بدون داشتن نظام اداری کارآمد و اثربخش دست یازیدن به اهداف فوق عملی نیست. تمرکز بر مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی با استفاده از راهکارهایی می تواند برای احیا و توسعه نظام برنامه ریزی جدید کارساز باشد. - دفتر بهبود مدیریت و ارزیابی عملکرد سازمان مدیریت و برنامه ریزی، - 1382

نقش سازمانی که متولی برنامه باشد، همواره نزد تهیهکنندگان برنامه از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار بودهاست، از طرفی سازمان برنامه ریز باید اثربخش و کارآمد باشد تا بتواند الگوی برنامه ریزی مناسبی را تدوین و اجرا کند ، به نظر می آید اجرای الگوی مدیریت استراتژیک می تواند کلید شکست دور باطل فقر و قرارگرفتن اقتصاد ایران در مسیر رشد و توسعه اقتصادی باشد. در تبیین ضرورت تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی باید دانست با توجه به پیشرفت و توسعهی سریع در جهان امروز و تغییرات پرشتاب محیطی، وجود سازمانی مرکز ،علمی جهت گرا که برنامه ای توسعه کشور را تهیه و نظارت کند کاملاًحیاتی است.

تدوین برنامهریزی استراتژیک در یک سازمان از جمله پیشنیازهای اصلی موفقیت آن سازمان به شمار میرود. چرا که انجام هرگونه فعالیت بدون در نظر گرفتن هدف و سرانجام آن به خصوص در ابعاد سازمانی، میتواند سازمان را از مسیر اصلی منحرف نموده و باعث رکود و شکست آن شود. برنامهریزی استراتژیک اهداف کلان و محدودیتهای تحقق آنها را مشخص نموده ، با تحلیل نیازهای ذینفعان و نقش سازمان در برآورده ساختن این نیازها و تحلیل نقاط قوت و ضعف درون سازمان و فرصتها و تهدیدهای بیرونی سازمان، استراتژیهایی را تدوین می نماید که نیل به چشمانداز را آسان نماید. برنامه ریزی استراتژیک تلاشی آگاهانه برای توسعه مدل های ذهنی افراد و ایجاد همسویی در آنان به منظور دگرگون سازی حال و ایجاد آینده دلخواه می باشد. - آهنگران، - 1382

فرایند برنامهریزی، زمان و مکان خاص خود را در سازمان دارد. عناصر معینی در سازمان وجود دارند که اگر سازمان بخواهد منافع حاصل از برنامهریزی را حداکثر کند، باید این عناصر در جای خود باشند. این امر تا آن اندازه مهم است که توصیه میشود، اگر شما قبل از اینکه متوجه عدم آمادگی سازمان برای برنامهریزی شده و تا اواسط فرایند برنامهریزی نیز رفته باشید، بهتر است که فرایند را متوقف کرده و موقعیت را مهیای ادامه آن بسازید. این در حالی است که بسیاری از سازمانها در حالی برنامهریزی میکنند که آمادگی لازم را ندارند و در نتیجه با فرایند برنامه ریزی نامناسب و پیامدهای حاصل از آن مواجه میشوند.

تعاریف و مفاهیم

برنامه وبودجه

برنامه و بودجه ، سازمان ؛ از ابزارهای مهم مدیریت نظام اقتصادی کشور، و عنوانی مشترک برای سازمانی که تهیه و تنظیم سندهای برنامه و بودجه کشور و نظارت برآنها را عهده دار است ، و قانون حاکم بر روند اجرایی این سازمان است.

تحول
عبارت است از فرآیند مستمر هدف گذاری ، جمع آوری اطلاعات در مورد وضعیت موجود ، برنامه ریزی و انجام اقدامات عملی بر اساس مفروضات و اطلاعات و ارزیابی این اقدامات از طریق مجموعه اطلاعات اضافی دیگر.

.2برنامه ریزی استراتژیک

برنامهریزی استراتژیک فرایندی در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاشهای آن برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت با توجه به امکانات و محدودیتهای درونی بیرونی میباشد. در واقع این نوع برنامهریزی را میتوان تلاشی منظم در جهت اتخاذ تصمیم ها مبادرت به اقداماتی بنیادی دانست که به موجب آنها ماهیت سازمان، فعالیتها وچرایی انجام امور آن مشخص میشود. - کوبین، - 1376 تنها فرق عمدهای که بین برنامهریزی و برنامهریزی استراتژیک می توان قائل شد این

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید