بخشی از مقاله
چکیده
پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تامین فرصتها ی لازم در زمینه کسب تجارب اجتماعی وی، مستلزم وجود فضا و قرارگاه کالبدی است و فضای عمومی ظرفیتی عظیم در پاسخ به این جنبه از حیات انسان در جوامع شهری محسوب میشود. از اینرو با توجه به این ظرفیت عظیم از یکسو و تاکید بر بعد اجتماعی انسان و فضا از دیگر سو، مقاله حاضر به بررسی علل و عوامل موثر بر حفظ و تداوم حیات جمعی و کیفیت اجتماعپذیری فضاهای عمومی خواهد پرداخت.
در این مقاله سعی شده است علاوه بر تشریح و آشنا ساختن با کلیات آنها، از دیدگاه قرآن کریم نیز بررسی شود. و با الگو پذیری از حیات معنوی و فرهنگی و حکومت جهانشمول اسلام بهترین الگوی اجتماعپذیری و به عبارتی الگویی بهتر از الگوی دیگران ارائه شود. توسعه اجتماعپذیری که بر مبنای الگویپذیری از منابع دین اسلام بایستی مورد توجه قرار گیرد لازمهاش اسلامی بودن و متجلی شدن آثار قرآنی و اسلامی در مجموعه عوامل موثر در آن میباشد.و اما مهمترین عواملی که در جریان توسعه اجتماعپذیری تاثیر گذار میباشد عبارتند از فرهنگ، سنت، پیشینه تاریخی،حکومت ، مردم و عوامل خارجی و فضای که در آن قرار میگیرند.که دراین مقاله به بررسی راهکارهای افزایش اجتماعپذیری از دیدگاه قران کریم پرداختهایم.
واژه های کلیدی اجتماعپذیری، محیط اجتماعی،ارتباطات،فضای شهری،قرآن کریم
مقدمه
یکی از مهمترین دستاوردهای فکری، فلسفی، هنری،صناعی و تولیدی تمدنها و جوامع بشری »شهر«است که هم از ماندگاری نسبی برخوردار می باشد، هم تجلی باورها و ارزشهای فرهنگی جامعه است و هم اینکه بر رفتار انسان اثر می گذارد.و توحید به عنوان اصل اساسی اسلام، بنا به اذعان اکثریت محققین در علوم و هنرها و تمدن اسلامی، در هدایت جنبه های مختلف این تمدن نقشی اساسی ایفا نموده است.
انسانها به طور طبیعی اهل معاشرتند و دوست دارند در جاهایی که دیگران هم هستند جمع شوند. ارتباطات اجتماعی در همه فرهنگها و در سرتاسر زندگی بشر مهم است. ارتباطات، لازمه بقاء، امنیت و آرامش و نیازهای انتزاعیتری چون عزت نفس، خود شکوفایی و شرکت مؤثر در یک دنیای متنوع اجتماعی برطرف میکند و ارتباطات راهی برای ارضای انواع نیازهای انسان است.
برای تنظیم این روابط در سطح شهر میتوان از تعالیم قرآنی دستورالعملهایی را استخراج نمود که به عنوان مبانی نظری برنامهریزی روابط انسانها و ایجاد محیطی که بتواند تقویت کننده تجلیگاه این روابط بوده از خلل و خدشه در آنها پیشگیری نماید، مورد استناد و استفاده قرار گیرد.از دیدگاه حکمت اسلامی فضا یک پدیده در جهان و یکی از آفریدههای خداوند با ویژگیهای خاص خود است، و این حقیقت به خوبی از یکی از بخشهای دعای جوش کبیر به دست می آید که از خداوند به نام » یا رب الفضاء و الهواء پروردگار فضا و هوا « یاد شده است.و فضای معماری ،در این دیدگاه فضایی است که باید معماری انسانی در آن رخ دهد و پدیدار شود.
آنچه بسیار مهم است این که خداوند آن فضای کالبدی و ریاضیای را که علوم تجربی آن را به ما سیال و ناهمگن معرفی می کند ،به گونه آرام و متعادل و بامعنی در چشم انسان و احساس انسان معرفی میکند،آن گونه که سیر کمالی خود را درون آن بگذراند و مهمتر از آن فضای مصنوع را در کنار فضای طبیعی معرفی کرده که باید آرامش بخش باشد و بتواند سیر در انفس و رسیدن به خود آگاهی روحی و معنوی را آسان سازد.تعامل انسان و محیط محیط ابتدا توسط فرد شناخته می شود و سپس فرآیند پیوند روانی با مکان به انجام می رسد .
هر چه محیط مدروک از کیفیات فضایی غنیتری برخوردار باشد و تجلی »هویت مکان « در آن مشهودتر باشد ،ارزیابی مثبتتری از کیفیت محیط توسط ناظر انجام میگیرد و شناسایی شخص از محیط عمیقتر خواهد بود.از دریچه نگاه انسان شناختی ، درک از فضا خود را در سازمان یافتگی های متفاوت آن متبلور می سازد که بنابر هر فرهنگ و حتی هر خرده فرهنگ می تواند به درجات مختلف متفاوت باشد. با این همه ،هر نوع سازمان یافتگی ،نوعی نظم خود را در خود دارد. این نظم می تواند ریشه از باورهایی نمادین و اسطورهای ،دینی،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و غیره داشته باشد اما به هر سو ،همواره وجود دارد و تقسیم فضا نمی تواند به صورتی خود به خودی و بی نظم اتفاق افتاده باشد.
فرهنگ ومحیط
محیط ساخته شده مجموعه ای از انطباق پذیری هاست که انسان با محیط های جغرافیایی و فرهنگی ایجاد می کند .شهر به طور کلی قوانین حاکم بر روابط فرهنگی مردمان یک جامعه را در خود به نمایش می گذارد. فرهنگ در اشیاء، اشکال، ترسیمات، ابزار و محیط فیزیکی ظاهر میشود و طراحیهای شهری، طراحی خانه ها و ساختارهای عمومی بطور صریح بازتاب ارزشها و اعتقادات یک فرهنگ میباشند. از اینرو فرهنگ مستقیماً از طریق نظام فعالیت ها و با ارائه دستورالعملهای معین ناظر بر انجام فعالیتها مستقیماً بر فضا و محیط شهری تاثیر میگذارد و فضای شهری را محصولی فرهنگی مینمایاند.
فلذا فضای شهری با رویکردی اجتماعی ، به عنوان فضایی ساخته شده، محصولی فرهنگی به شمار میآید که تحت تاثیر نیروهای برخاسته از فرهنگ و اجتماع شکل گرفته است .این نیروها مجموعه قوانین و هنجارهای نهادینه شده جامعه است که به واسطه ارزش ها از قدرت و نیروی لازم برای به هنجار کردن مردم برخوردار است.و همین نیروها هستند که در تعامل بین فرهنگ و اجتماع به خلق فضای شهری منجر میشوند بطوریکه توسلی در این خصوص میگوید: همین نیروها و تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که در طول اعصار به شکل گیری توده و فضا منجر شده است.
شخصیت و پیشینه اجتماعی و فرهنگی ما شاخص هایی برای نگرش به مردم و ویژگیهای محیط ساخته شده هستند محیط موثربرای مردم مختلف،متفاوت است. ویژگی های محیط جغرافیایی بویژه آب و هوا و توپوگرافی زمین. توزیع و شکل قرارگاههای رفتاری را تحت تاثیر قرار می دهند.بین فرهنگ و آب و هوا ارتباط وجود دارد.امروزه فضاهای شهری در رابطه با رفتارهای استفاده کنندگان از آن فضا ها بررسی می گردد.هر فعالیتی که توسط انسان صورت می گیرد اساسا متکی به فرهنگ است و فرهنگ نتیجه مقررات نامدون - عرف - ،عادات،آداب و رسوم سنت ها،سبک هاو شیوه های متداول زندگی است.
بررسی روند تحول نظریهها و رویکردهای غالب، بیانگر آن است که انسان به عنوان عامل اصلی ایجاد پویایی و سرزندگی در فضاهای شهری توجه بیشتری گردیده است و تمرکز از ویژگیهای کمی انسان مانند، جاذبههای بصری به شاخصههای کیفی، مانند ایجاد فضاهای اجتماعپذیر، امنیت و ... تغییر پیدا نموده است.که در اینجا به بیان نظریات گفته شده در مورد افزایش رویکرد تعاملات اجتماعی در جدول زیر به صورت اجمالی پرداخته شده است.
یان گل از نخستین کسانی است که یادآوری میکند که در جامعه امروزی شرایط و امکانات برای خلق زندگی در شهر، به طور چشمگیری تغییر کردهاند. تغییرات در الگوی رفت و آمد، اصول طراحی شهر،روشهای ساخت و مقیاس مجموعههای ساختمانی، به نوبهی خود شرایط زندگی در فضاهای عمومی را تغییر دادهاند.و همچنین ویلیام وایت که شیوه بررسی و مطالعات وی کاملاً تجربه گرایان است.او به اصطلاح از روش پدیدارشناسی بهره میجوید و همچون هایدگر که زبان، و شولتز که مکان را به صورت یک پدیده مورد تحلیل قرار میدهند. او نیز مردم و رفتارشان را در فضاهای شهری به همین روش بررسی میکند.
او از مدافعان فضاهای باز و مهمتر از آن، غلغه مردم در این فضاهاست. چارچوب نظری و عملی کارش را بیشتر میتوان مبتنی بر اندیشههای جامعهشناس اروین گافمن و نیز کتاب معروف یانگل دانست و از دیگر افراد که به بررسی عوامل موثر بر اجتماعپذیری پرداخته است استفان کار و همکارنش هستند که از دید آنها، چشمانداز انسانی هم در طراحی فضای عمومی و هم در مدیریت و برنامهریزی آن نادیده گرفته شده است.
تفسیر بعضی از آیات قران از دید علوم اجتماعی با تعمیم آنها به حوزه معماری و زبان معماری در باب اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی اصل وحدت به عنوان تجلی تفکر توحیدی مسلمین، از مقولاتی است که در علوم و فنون و هنرهای مختلف مورد توجه مسلمین بوده است.برای مثال در مورد تاثیر تفکر توحیدی بر هنرهای مسلمین بور کهاردت را عقیده بر این است که:میراث عظیم هنری، چه از میان رفته و مورد غفلت قرار گرفته باشد،چه مجدداً قابل کشف باشد یا نباشد،هنر سنتی است،هنر نه به مثابه یک شی بلکه به عنوان یک روش که مهارت فنی را با شهودی معنوی که از توحید سرچشمه می گیرد، درهم می آمیزد.
بنابراین نمایش وحدت را در بسیاری موارد میتوان مطرح نمود. وحدت جامعه، وحدت در مصنوعات انسان، وحدت بین مصنوعات انسان و طبیعت، وحدت بین نیازهای انسان و محیط و شاید از همه مهمتر و حدت یا توجه متعادل بین نیازهای معنوی و مادی انسان در شهرالذی خلق سبع سموات طباقاً ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور، ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئاً و هو حسیر آن خدایی که هفت آسمان بلند را به طبقاتی منظم بیافرید وهیچ در نظم خلقت خدای رحمان بی نظمی ونقصان نخواهی یافت بارها به دیده عقل درنظام مستحکم آفرینش بنگر تا هیچ سستی و خلل درآن نتوانی یافت.
باز دوباره به چشم بصیرت دقت کن تا دیده خرد زبون و خسته - نقص نیافته - به سوی تو باز گردد - و به حسن نظام الهی بینا شده - از طرف دیگر وحدتهای موصوف، بویژه در ارتباط با انسان و محیط - اعم از محیط طبیعی و محیط مصنوع - مفهوم ایجاد تعادل و توجه به جنبه های مختلف به طور هماهنگ و متوازن مطرح است. به هر حال شهر مسلمین می تواند و باید نمایشگر جملگی مراتب و درجات وحدت باشد که مختصات عمده آن عبارتند از: تعادل،هماهنگی،توازن،هدف واحد و بسیاری اصول که حاصل آنها بر شناخت وحدت الهی و تقویت وحدت جامعه تاثیر مثبت خواهد داشت.
قد اقلح المومنون الذین هم فی صلوتهم خاشعون و الذین هم عن اللغو معرضون:همانا اهل ایمان به فیروزی و رستگاری رسیدند. آنانکه در خاضع و خاشع هستند. و آنان که از لغو و سخن باطل میکنند.بنابراین، یکی از اصولی که باید مورد توجه طراحان و برنامهریزان شهری قرار گیرد اجتناب از لغو و بیهودگی است.