بخشی از مقاله
بررسي مباني نظري طراحي خانه هاي ايراني بعد از اسلام با تاکيد بر منابع فقه و قران کريم
چکيده :
مسکن يکي از مهمترين عوامل زندگي بشري که بيش از نيمي از زندگي انسان در آن ميگذرد ،همواره مفهوم اصلي خود يعني فراهم کردن شرايط آرامش و آسايش براي افراد خانه را به خوبي فراهم نموده است .آنچه معماري خانه هاي مسلمان نشين را از ساير معماري منازل مسکوني جهان جدا ميکند احترام به انسان و فضا در تعريف مفهومي خاص از خانه براي بيان مفوم سکونت ميباشد. به عبارت ديگر، قرآن و سنت حاوي فهرست منسجمي از منابعي است که مي تواند مجموعه اي از اصول اساسي را، به عنوان راهنما و چهارچوب براي طراحي و معماري مسکن ، در اختيار ما قرار دهد. بنابراين طراحان و سازندگان نيز بايستي در طراحي خود، اين اصول را بعنوان رهنمود مدنظر قرار دهند. به عبارت ديگر، طراحي خانه يک مسلمان ، بايستي حاصل ارزش ها و عقايد اسلامي ساکنين آن باشد.
در اين مقاله سعي بر آن داريم مهم ترين اصولي هستند که از منابع شريعت استخراج شده و تعيين کننده طرح و مدل خانه يک مسلمان مي باشند يعني عوامل تاثير گذار بر ويژگي هاي معماري خانه هاي مسلمانان نشين ( با تاکيد بر خانه هاي ايراني ) را مورد بررسي قرار دهيم .
کليد واژه : مباني نظري، خانه ،اسلام ،فقه ،قرآن ،معماري
مقدمه :
از ديدگاه اسلام سراسر زندگي يک فرد مسلمان ،تابع مشيت الهي بوده و در جامعه مسلمانان از قوانين خداوند جدايي پذير نخواهند بود.نظام سياست ،اجتماع ،فرهنگ ،طراحي معماري و ... در اين جامعه اسلامي ميبايست با اصول راهبردي کتاب آسماني و همچنين با سنت پيامبر همگام و هماهنگ باشند .شريعت براي رفتار قانون مند يک مسلمان در تمامي جنبه هاي زندگي فردي و اجتماعي استاندارد هايي به عنوان قوانين اسلامي در نظر گرفته است .يکي از اين قوانين ،قوانين مربوط به طراحي و ساخت خانه ميباشد که يک مهندس معمار براي درک روابط حاکم بر آن ، بايد تمام اصول و ويژگي هاي معماري اسلامي بناهي کهن ايراني را که در خود موزه اي از اطلاعات فرهنگ ايران اسلامي را دارد درک کرده و همچنين با تسلط کامل بر منابع فقه و قرآن است که ميتواند در ارائه طرحي معمارانه براي يک مسلمان که بيان کننده تمام اين اصول است قدم بردارد.
لذا هدف از اين نوشتار بيان اصول و ويژگي هاي حاکم بر معماري خانه هاي يک مسلمان ميباشد و اين که چگونه اعتقادات و ايمان تاثير روي فرهنگ و معماري گذاشته است .هرچند در اين خصوص پژوهش هاي زيادي به عمل آمده .به طور مثال کتاب اصول سنتي ساخت و ساز در اسلام ، آقاي هشام مرتضي ترجمه ابولفضل مشکيني که به طور کامل به بيان ساختار فيزيکي و اجتمايي محيط در صدر اسلام پرداخته .و چندين کتاب ديگر اما باز هم فضا جهت بيان اين مهم باقي است .لذا در اين پژوهش سعي بر آن داريم به بررسي دلايل شکل گيري معمارانه فضاهاي خصوصي و عمومي و همچنين به بررسي تزيينات و نماها و به طور کلي به بررسي ويژگي هاي معمارانه خانه هاي مسلمان نشين خواهيم پرداخت .
خانه (مسکن )
سَکَن « Sakan» معادل عربي واژه «خانه » مي باشد. «دار» و «ِبيت » نيز از ديگر اصطلاحات رايج براي اقامت و سکونت هستند. يوسف القرداوي Yusuf Al-Qaradawiانديشمند شريعت شناس اسلامي، خانه را اينگونه تعريف مي کند: «مکاني که در آن فرد، ضمن حفاظت از خود در برابر عوامل آب و هوايي، مي تواند از فشارها و محدوديت هاي جامه به دور باشد. خانه مکاني است براي استراحت آدمي و آرامش ذهن ». اين تعريف يا عملکرد براي خانه ، پايه و اساسي قرآني دارد، از جمله در آيه هشتاد سوره نحل ، که مي فرمايد: «خداوند خانه هايتان را جايگاه آرامش و سکون قرار داده است ». اسلام همچنين خانه را به عنوان جايگاه تقويت روابط خانوادگي قلمداد مي نمايد. در حقيقت از نکته مزبور، مي توان پي برد که چرا پيامبر خانه را بهترين مکان در جهان مي داند. ايشان داشتن خانه را نشانه اي از خوشبختي دانسته و آن را در جهت دستيابي به خوشبختي سهيم مي دانند و مي فرمايند: «يک زن خوب ، يک مرکب خوب ، و يک خانه خوب براي خورداري از خوشبختي لازم مي باشد». به منظور محافظت ، استراحت ، مبادله روابط و احساسات خانوادگي و در نتيجه ، نيل به خوشبختي، اسلام نه تنها مالکيت خانه را ترغيب مي نمايد، بلکه آن را يک حق و تکليف براي تمامي خانواده هاي مسلمان قلمداد مي کند.
موارد ذيل مهم ترين اصولي هستند که از منابع شريعت استخراج شده و تعيين کننده طرح و مدل خانه يک مسلمان مي باشند .
١-حريم خصوصي
اسلام اين نکته را که حريم خصوصي هر فرد بايستي از تعدي و تجاوز مصون باشد، به رسميت مي شناسد. از اينرو، حريم خصوصي خانه در بسياري از آيات قرآن کريم به طور قابل ملاحظه اي مورد اشاره قرار گرفته است . به عنوان مثال در آيات ٢٧ و ٢٨ سوره نور مي فرمايد: " اي اهل ايمان به خانه هايي که خانه شما نيستند داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد. و اگر به شما گفته شد: برگرديد، برگرديد که آن براي شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مي دهيد داناست ."
بهترين شيوه براي صيانت از حريم خصوصي زنان ، حفظ سلسله مراتب حريم خصوصي است که خانه در آن عنصر مرکزي محسوب مي گردد. در بخش هاي ذيل به بحث پيرامون حريم خصوصي در خانه مسلمان پرداخته مي شود که مي توان آن را به دو نوع ديداري (بصري) و شنيداري (سمعي) طبقه بندي نمود.
١-١حريم خصوصي بصري (ديداري)
بر طبق مبحث پيشين ، خانواده در مبحث حريم خصوصي بصري، مخصوصاً حفاظت از اعضاي مؤنث خانواده در مقابل ديدگان مردان غريبه ، مهم ترين مسئله محسوب مي گردد.
آيه قرآني« اي اهل ايمان ، جز به خانه خود، در خانه ديگري بدون اجازه وارد نشويد»، حکمي براي حفظ اين حريم در خانه است . در احاديث فراواني بر ممنوعيت تجاوز بصري به حريم خصوصي خانه ها، تأکيد شده است از جمله :
«کسي که قبل از کسب اجازه ورود، در خانه اي را گشود و درون خانه را بنگرد، مرتکب گناه گرديده است ». پيامبر اکرم (ص ) همچنين مي فرمايند: «اگر فردي بدون اجازه حتي به خانه شما دزدانه بنگرد، پس بر او سنگ زنيد، حتي اگر چشمانش با يک سنگ صدمه ببيند، شما گناهکار محسوب نخواهيد شد».
با بهينه سازي دو عنصر دخيل در طراحي خانه ، يعني«محل » و «نقشه »، مي توان به هدف محافظت از حريم خصوصي خانه مسلمان در مقابل مزاحمت بصري، نائل آمد .
تصوير ١)دياگرام روابط فضايي حاکم بر قسمت هاي مختلف خانه ايراني
٢-دربهاي ورودي
محل نصب دربهاي ورودي خانه ها، بايستي با رعايت اصل صيانت از زندگي خصوصي و اطمينان از عدم آسيب به حريم خصوصي همسايگان ، تعيين گردد. از نظر فقهاي اسلامي، اين دربها نبايستي نزديک به هم يا روبروي يکديگر باز شوند و بايد طوري نصب شوند که اگر کسي جلوي در ايستاده باشد، نتواند مستقيماً به داخل خانه روبرو يا مجاور، ديد داشته باشد. «ابن القاسم «Ibn Al-Qasim فقيه فرقۀ «مالکي» (وفات : ١٩١ هـ . ق - ٨٠٦ م )، در اين رابطه مي گويد: «درب خانه فرد مسلمان نبايستي روبرو يا مجاور درب خانه همسايه اش باشد. علت آن امر شايد بيم همسايگان از ديدار وي در جلوي درب خانه باشد که مي تواند منجر به کنجکاوي بي مورد در خانه ايشان گردد. اين امر به زيان روابط همسايگي است ».
زماني که درب ورودي باز باشد، حريم خصوصي افراد داخل خانه نقص مي گردد. از اين رو بايستي بين درب هاي ورودي فاصله اي مناسب وجود داشته باشد تا بدين طريق مردم بدون تجاوز به حريم خصوصي خانه همسايه ، براي ورود و آوردن اسباب و وسايل به خانه خود، مشکلي نداشته باشند.
٣-پنجره =
طبق آيات قرآني پيشين و احاديث پيامبر (ص ) که تجسس در داخل خانه فرد را نکوهش مي نمايند، پنجره اي که بر منازل ديگران اشراف داشته باشد، مجاز شمرده نمي شود و بايستي از ساخت آن جلوگيري کرد حتي اگر اين پنجره ها منبع ورود نور و هوا محسوب گردند. در حقيقت قاضي «ابن غمّار «Ibn al-Ghammaz که در سال ٧١٨ هجري قمري برابر با ١٣١٨ ميلادي در تونس به قضاوت منصوب گرديد، معتقد است از آنجا که درب ورودي براي ورود و خروج ساخته شده است ، آسيب زيادي به حقوق ديگران وارد نمي آورد، اما پنجره به واسطه آنکه فرد مي تواند بنشيند و خانه همسايه ها را تماشا کند بدون آنکه خود ديده شود، زيانبخش تر است .
کارکرد پنجره ها طبقات بالا از ديدگاه حقوق دانان ، تنها براي ورود نور وهوا است . اما مزاحمت بصري که از طريق اين نوع پنجره ها مي توان براي همسايه ايجاد نمود، حتي اگر پنجره خيلي کوچک باشد، بسيار فراوان خواهد بود. بنابراين اگر پنجره اي بر ديگر خانه ها مشرف باشد، بسيار فراوان خواهد بود. بنابراين اگر پنجره اي بر ديگر خانه ها مشرف باشد، بايستي آن را بست يا به طريقي جلوي آن را گرفت . اين ديدگاه بر پايه وقايع سنتي فراواني استوار است به ويژه واقعه اي که در زمان خلافت «عمر بن خطاب » رخ داد. «ص . الحثول » با اشاره به کتاب ابن الرم «Ibn al- Rami وفات :٧٣٤ هـ.ق - ١٣٣٤ م )، اين واقعه را اينگونه توضيح م )، اين واقعه را اينگونه توضيح مي دهد:
نقل شده است «عمر» در نامه اي به «عمر بن عاص » از وي خواست که «غرفه اي» (اتاقي) را که از نظر عمر براي ديد زدن خانه هاي همسايه شاخته شده بود، خراب کند.
با اين حال زماني که وي قانع شد قصد مالک خانه اينگونه نبوده است ، در نامه ديگري، به «عمر» دستور داد تا تختي را در پشت پنجره قرار دهند تا مشخص شود اگر کسي بر بالاي آن قرار گيرد آيا قادر خواهد بود خانه هاي همسايه را ببيند يا خير. اگر ديد داشته باشد، پنجره بايستي بسته شود، اما در غير اين صورت مالک خانه مي تواند پنجره را حفظ نمايد».
تصوير ٥) تصوير کوچه هاي باريک شهر قديمي فاس . پنجره هاي بيروني به منظور حفظ حريم خصوصي درون خانه کوچک و از لحاظ تعداد محدود بودند.
با توجه به احکام کارشناسان و حقوق دانان سنتي، پنجره هاي طبقه همکف که رو به خيابان هستند، بايستي بالاتر از سطح ديد قرار گيرند. اگر احتمال مزاحمت بصري از طريق اين نوع پنجره ها در حريم خصوصي خانه هايي که در سوي ديگر خيابان قرار دارند، وجود داشته باشد، اين قبيل پنجره ها حتي در صورتي که بالاتر از سطح ديد افراد در خيابان باشند، مورد قبول نخواهند بود. اين حکم بر اساس دو شرط مربوط به جايگاه ساخت پنجره هاي طبقه همکف صادر شده است .
اولين شرط در رابطه با خياباني است که پنجره رو به آن باز مي شود. پنجره اي که لبه آن به حدي پايين است که رهگذران بتوانند داخل خانه را ببينند، مجاز نيست و بايستي آن را بالاتر تعبيه نمود.
شرط دوم ، در مورد خانه هاي روبرو کاربرد دارد. در طبقه همکف ، پنجره اي مجاز است که اگر شخصي پشت آن قرار گرفت ، به ساختمان روبرو ديد نداشته باشد، و علت آن هم بالا بودن پنجره و يا وسعت خياباني باشد که بين دو ساختمان قرار دارد. خليفه «عمر بن خطاب » در مورد ارتفاع مناسب براي پنجره طبقه همکف که دسترسي بصري به خانه مجاور ندارد، اينگونه حکم مي نمايد: «يک تخت را بايد در زير پنجره قرار داد اگر فردي بر بالاي تخت باستيد و نتواند از آن طريق بيرون را ببيند، پس آن پنجره