بخشی از مقاله

چکیده

جریان مشروطه، چونان هر حادثه و رویداد تأثیرگذار در تاریخ، به لحاظ فکری و عملی، ریشهها و پیشزمینههایی دارد و پیامدها و تبعاتی. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، پاسخ به این پرسش است که شیخ محمد خیابانی در اجرای مشروطه حقیقی چه راهکارهای فکری و عملی ارائه داده است؟ در این راستا از مشخصههای یک جنبش اجتماعی، ایجاد و گسترش شعور جمعی سیاسی در یک جامعه است.

با این ملاحظه، اندیشه ورزی جنبش، پیشنیاز تحقق مشروطه را ایجاب نوعی شرایط فکری در بین آحاد جامعه و نگرشهای مثبت فرهنگی برای پیشرفت و تحقق جامعه مدنی میدانست. از سویی خیابانی با آگاهی از جوهره استقلالخواهی در متن سنت مبارزاتی ایران، در جست و جوی حکومتی دموکراتیک بود که تمام مؤسسات آن، زاییده اراده مردمسالاری و تمام اختیارات و اقتدارات آن از ناحیه ملت باشد. انقلاب فکری خیابانی که با سخنرانیهای متعدد برای بیداری افکار صورت میگرفت، ناشی از ایدئولوژی دینی-الهی و نحوهی برداشت خاص او از تعالیم اسلام بود.

بیان مسئله

نهضت مشروطیت ایران که در دههی 1320 ه. ق رخ داد، چشمانداز جدیدی را در مقابل دیدگان جامعه سنتی ایران گشود و باعث شد تا طیفهایمختلفِ اجتماع بر اساس برداشتها و دانستههای خویش، هر کدام، انتظارات و توقعاتی را از نظام سیاسی و فرهنگی مشروطه داشته باشند. هرچند اختلاف در سطوح فکری جامعه سبب گردید تا نوع و شکل انتظارات از حاکمیت مشروطه و قانون اساسی، از تنوع و تکثر قابلتوجهی برخوردار شود و هر یک برای وصول به خواستههای خود در قالب انجمنها و اصناف مختلف اجتماعی و سیاسی گرد هم آیند؛ اما در برابر این مطالبات روزافزون و متنوع، حاکمیت سیاسی موجود یعنی دولت مستبد و ناکارآمد قاجار، از درک واقعیات عاجز بود و با نمونهی ایده آل یک نظام قانونمدار فاصله زیادی داشت.

پس از مرگ مظفرالدین شاه 1324-1313 - ه. ق - ، تلاشهای مذبوحانهای برای اعاده حاکمیت مطلقه شاهی، به صور خشونتآمیزی نظیر سرکوب اعتراضات، بمباران نهاد قانونگذاری - مجلس - و اعمال فشار و سانسور بر محافل انقلابی چهره نمود. با این وجود، روند مشروطهخواهی استمرار یافت و بعد از استبداد صغیر نیز، کانونهای مقاومت تعطیل نگردید. از میان تحرکات سیاسی این سالها در ایران و خاصه کانون توفنده آزادیخواهی یعنی آذربایجان، نهضت شیخ محمد خیابانی 1338-1297 - ه. ق - به عنوان حرکتی شاخص قابل تأمل است.

جنبشی که برخوردار از ریشههای مذهبی و برگرفته از غلیان نفرت به استبداد و استعمار بود و میکوشید تا آرمانهای انقلابی را با تدبیر دیگرگونه به تحقق بنشاند. خیابانی به عنوان یکی از دلسوزان انقلاب، توجهی خود را به تنویر افکار عمومی، پیشرفت و اجرای مشروطه حقیقی در جامعه معطوف ساخت. او که به توان معجزهآسای تحول فکری باور راسخ داشت؛ بر خلاف رهبران نهضتهای همزمان خویش چون: جنگل، پسیان، تنگستان و غیره به قیام مسلحانه روی نیاورد و تربیت معنوی مردم را وجه همت خویش گماشت.

در دهههای اخیر پژوهش مستقلی درباره تأثیر اندیشههای شیخ محمد خیابانی در راستای راهکارهای شیخ محمد خیابانی در اجرای مشروطه حقیقی صورت نپذیرفته است وصرفاً برخی از محققین به اشاراتی کلی و گذرا پرداختهاند. بر این اساس در نوشته حاضر تلاش بر آن است تا به این پرسش پاسخ داده شود که میزان تأثیر افکار خیابانی در راستای اجرای مشروطه حقیقی تا چه میزان بوده و بیشتر بر چه مسائلی تاکید داشته است؟

در این میان بیشک نطقها و سخنرانیهای پی در پی خیابانی و مخاطب قرار دادن مردم که بیانگر اندیشهی ژرف و غنیِ او همراه با حسِ میهنپرستانه بود، نقشی اساسی و چشمگیر در هوشیاری و روشن سازی اذهان نسبت به مسائلی از جمله استقلال، آزادی، حکومت، تجدد، ترقی و غیره داشته است. با این وجود هر چند قیام او به سرانجام نرسید، اما الگویی ممتاز در راه اجرای مشروطه حقیقی در ایران محسوب میگردید و از این جهت وجود چنین خصیصهای در قیام خیابانی، این حرکت را از دیگر جنبشهای این دوره متمایز میگرداند.

زندگانی یک مبارز

شیخ محمد خیابانی از جمله جوانان برآمده از نهضت مشروطه بود که در سال 1297 ه. ق 1258/ ش. در قصبهی »خامنه« از توابع شبستر در استان آذربایجان دیده به جهان گشود. پدرش حاج عبدالحمید، تاجری بود که در شهر پتروفسکی روسیه به تجارت اشتغال داشت. محمد تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و آنگاه عازم روسیه شد تا مدتی را نزد پدرش به تجارت بپردازد، اما روحیه مادیگرا نداشت و لذا به وطن بازگشت و در تبریز به فراگیری علوم دینی پرداخت.

وی در کنار آموزههای دینی، از فراگیری علومی چون: نجوم، حساب، فلسفه، طبیعیات و تاریخ نیز غافل نبود katouzian,2003: 208 - ؛ خسروشاهی، . - 21 :1390  با اتمام تحصیلات، به امامت مسجد جامع و مسجد کریمخان تبریز مفتخر شد، درحالیکه در مسجد خانهی اوغلی یا اصطلاحاً مدرسه طالبیه آن شهر به تدریس هیئت بطلمیوسی نیز مبادرت نمود. پس از آن به خاطر اقامت در محلهی »خیابان« به شیخ خیابانی معروف گردید - متولی، . - 102 :1388 هرچند که این امور اسباب اشتهار وی نبود، چرا که علاوه بر فضائل و کمالات علمی،اخلاقاً نیز مقام ارجمندی داشت. بیانش به زبان مادری و به لسان فارسی بسیار رسا و شیرین و در زهد و پرهیزکاری، مشهور و معروف همگان بود - عباسی، . - 262 :1358

موقعیت شیخ محمد در مواضعِ امام جماعتی و معلمی، به وی این امکان را میداد تا از جایگاه خطیب و مدرس، با تودهها و نخبگان جامعه ارتباط همزمان برقرار سازد. این وجه از شخصیت خیابانی، چنان بارز بود که بعدها در قیام وی نیز نمودی آشکار و اثربخش گذاشت. شیخ در عصری میزیست که تحولات پرشتاب جهان، مرزهای ایران را درهم شکسته و اندیشهی تحول و ترقی، در ذهن نخبگان و با درجهای پایین تر از ادراک و برداشت، در سطوحی از اقشار متوسط اجتماعی به سیلان درآمده بود. به عبارتی، ایرانیان با پشت سر گذاشتن چالشهای سیاسی و نظامی ایران با روس و انگلیس، به ضعف ساختار داخلی آگاه شده بودند و با پیروزی در قیام تنباکو، توانمندی اتحاد در برابر سلطنت خودکامه را باور کرده بودند و اینک احساس واپس ماندگی در کنار باور به توانایی جهت تغییر شرایط«، آنها را به مطالبهی مشروطه رسانده بود - کریمی، . - 57 :1382

در سال 1324 ه. ق، بعد از صدور فرمان مشروطیت، شیخ محمد خیابانی به انجمن ملی تبریز - انجمن ایالتی - پیوست و توانست خدمات مهمی در سطح شهر به انجام رساند. زمانی که قوای محمدعلی شاه، شهر تبریز را محاصره و راه آذوقه و آب را بر مردم شهر بسته بودند، او دوشادوش مجاهدین و آزادی خواهان از شهر دفاع نموده و با نیروهای هواخواه استبداد نبرد میکرد.حُسن شهرت و اثبات نیکخواهی او باعث شد تا در دوره دوم قانونگذاری 1329-1327 - ه. ق - از تبریز به نمایندگی برای حضور در مجلس انتخاب گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید