بخشی از مقاله
چکیده
رباعی ، از قالب های شعری ایرانی است که به باور برخی از پژوهشگران ، پیش از اسلام - البته نه به صورت کمال یافته امروز - رواج داشته و از زبان کوچه و بازار به کلام آهنگین مشایخ صوفیه راه یافته . - شمیسا ، 1383 ، نقدادبی : ص - 311 و از قرن چهارم به بعد به گونه یک قالب شعری استوار و توانمند وارد ادبیات کلاسیک ایران زمین شد و تا امروز با طراوت و اقبال در جریان است. رباعی از نظر ظاهر - : مصراع و قافیه و ردیف - گاه گاهی تغییراتی جزیی پذیرفت ، امّا بر یک وزن اصلی عروضی و یازده زحاف آن وزن ثابت مانده است. از نظر محتوا ، علی رغم فضای محدود خود ، مضمونی نیست که بر دوش نبسته باشد. تاریخ ، تعلیم و آموزش ، فلسفه ، عشق ، اخلاق ، سیاست ، طنز ، هجو، رثا و . . . همه مضامینی هستند که چهره رباعی را رنگین کرده اند.
رباعی جز در دوره رواج سبک هندی که بیشترین توجه گویندگان بر رونق و تعالی تک بیت گویی - کلامی موجزتر از رباعی - بود ، از نظر کیفیّت و نه کمیّت ، اندکی ضعیف جلوه کرد. لیکن در عصر ما به ویژه از دهه هفتاد به بعد ، رباعی به عنوان شگفت انگیزترین قالب شعری کلاسیک فارسی مورد توجه قرار گرفت و به دیارانی تازه ، سرفرازانه روی آورد. چنان که امروز رباعی دل انگیز پرشور در تمام کشور ایران به ویژه در منطقه فارس - شیراز - هر چه خواندنی تر و تواناتر با همگامی و هم نوایی شاعری از کرمانشاه و ایلام فضای ادبیات ایران زمین را طراوت می بخشد.
مقدمه
با تواضع و احترام ، به عرض می رسد : بیش از ده دوازده سال است که در باره قالب رباعی و تحولات درونی و برونی آن از آغاز تا امروز مطالعه کرده ام و یادداشت هایی در این موضوع جمع آوری شده است. در سال 1381 کتاب چارجوی بهشتی - نشر چشمه- بیرون آمد ، در موضوع نقد و بررسی رباعی و دوبیتی دیروز و امروز ، پس از آن به جمع آوری پایان ناپذیر داستان خلق رباعی پرداخته ام ، به عبارتی روشن تر، گردآوری و ثبت اتّفاقات و رخدادهایی که موجب شأن نزول رباعی شدهای است ، حال آن اتّفاقِخلقِ رباعی ، واقعه تاریخی باشد یا رویدادی احساسی یا عرفانی-البتّه به جز ماده تاریخ های خشک ابجدی - چون در این موضوع تأکید بر مستند بودن رباعی و مناسبت های ویژه آن2 از متون تاریخی و ادبی و به ویژه تذکره ها ، از دیرباز تا حال بوده . تا این زمان شمار این داستان های رباعی به مرز هزار رسیده که امیدوارم توفیق طبع آن را روزی نصیبه بخت خود یابم.
در این مقال به استناد آن یاد داشت ها سخن می گویم ، امیدوارم که مقبول طبع مردم صاحب نظر قرار گیرد.
حالی است مرا که آتش و نور بود از سینه ی غیر اهل مستور بود
زیبنده حال کیست این شور عظیم آن خسرو عاشقان که منصور بود - منصور اوجی -
***
رباعی یکی از ایرانی ترین قوالب شعری فارسی است ، با پیشینه ای بیش از هزار سال ، از ادبیات عامه وارد شعر فارسی شد و خوش و خوشتر درخشید ، بالید و شگفت انگیز شد و بیش از هر قالب شعری دیگری ، بستر اندیشه های رنگارنگ شد ، نه افول پذیرفت و نه از چشم شاعران افتاد. اینک شگفتی های رباعی. از کوچکترین هایش آغاز می کنم.
-1نام های این قالب شعری - از رباعی تا رُوایی -
· رباعی و دوبیتی و ترانه -در آغاز یک اسم بودند برای این قالب - - المعجم : ص - 115
· چهارگانی - ترجمان البلاغه : ص 110 فصل - 58
· چهار بیتی - معیار الاشعار: ص - 18
· چهاردانه - مقدمه دیوان شرفشاه دولائی به نقل از سیر رباعی:ص - 15
· چهار خانه - سیر رباعی ، ص - 15
· چار قاش ،در هند به رباعی گفته اند. - سیر رباعی: ص - 15
· گل چار برگ - بیدل دهلوی -
· الدوبیتی ، عرب ها به آن گفته اند. - محرم اسرار ، مقالات استاد همایی : ص - 90
· چارانه - دکتر کزازی -
· رُوایی - پوران فرخزاد - ، مقاله ایشان در کتاب حیات دوباره رباعی : ص 137 آمده است.
· در شعر انگلیسی کوآترین 1و گاهی سونات2 گفته اند- صرف نظر از تفاوتی که در طرح قافیه این دو شعر است- - واژه نامه هنر شاعری ، صص 108 و - 141 تذکار : امروز برخی از این اسامی رباعی ، اعتبار گذشته را ندارند و هر کدام معنی مستقلی یافته اند. مثلا رباعی با دو بیتی در وزن تفاوت دارند و ترانه نام شعر مستقلی است با تعریف خاص که شاید کامل ترین تعریف را حسینعلی ملّاح در کتاب - پیوند موسیقی و شعر : صص - 150-146برای بیان آن آورده اند. تنوّع نام های این قالب شعری،گواه گستره رواج آن از شرق تا غرب و قبول خاطر، در نزد اقوام مختلف است.
-2 وزن رباعی
وزن رباعی ، از نظر علمای عروض علمی ترین وزن شعر فارسی است به جهت صفت » جامع و مانع « بودن آن و هم کامل وتواناست ، به سبب چهار رکنی بودن هر مصراع - : مثمن بودن - - استاد همایی اختراع نام رباعی را بر این قالب شعری به دلیل مثمن بودن هر مصراع آن می داند ، نه چهار مصراع بودنش - - محرم اسرار : 1379 ص - 90 این که شمس قیس در المعجم آورده که : ... » به حقیقت هیچ وزن از اوزان مبتدع و اشعار مخترع که بعد از خلیل احداث کرده اند به دل نزدیک تر و در طبع آویزنده تر از این ]وزن رباعی[ نیست ،«سخنِ به گزافی نیست . اضافه می کنیم که در هیچ دوره ای به اندازه عصر حاضر تحقیق در باره وزن رباعی صورت نگرفته است.
چنانکه قبلا ذکر شد هم دقیق است و هم زیبا. بزرگانی چون ملک الشعراء بهار ، استاد جلال الدین همایی ، دکتر خانلری ، استاد مسعود فرزاد و از متأخران استادانی چون دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر وحیدیان کامیار ، دکتر شمیسا و دکتر ابوالحسن نجفی با نقد آرا و نظریات پیشینیان به ابراز نظرهای جدیدی پرداخته اند. به گفته دکتر شمیسا : » اگر همه رباعیات زبان فارسی را تقطیع کنیم به دوازده گونه وزن برخورد می کنیم که یکی از آن ها اصلی و بقیه وزن تقطیعی است ، اوزان یازده گانه تقطیعی با استفاده از دو اختیار شاعری - تسکین - و - قلب - به وزن اصلی مفعولُیعنی» مفاعیل ُ مفاعیلُ فَعَل « - هزج اخرب مکفوف مجبوب - تبدیل می شوند. - آشنایی با عروض و قافیه ، : 1366 ص - 55
این وزن - اصلیمفعولُ: مفاعیلُ مفاعیلُ فَعَل ، - که هجابندی منظمی دارد ، مسعود فرزاد به گونه - لن / مفتعلن / مفتعلن / مفتعلن - خوانده و دکتر ابوالحسن نجفی به صورت - مستفعل / مستفعل / مستفعل / فع - می خواند. البته کمتر رباعی ای را می توان یافت که تمام مصراع های آن بر وزن اصلی یا بر یکی از آن یازده وزن تقطیعی دیگر باشد ، به هر حال هر لحظه به رنگی بت عیّار بر آید. البته امروز در مدارس جهت تسهیل امر آموزش عروض به مبتدیان وزن رباعی بر مقیاسلا»حولَ و لا قوﱟه الّا باالله « می گویند که مسلم است با وزن اصلی، در رکن سوم متفاوت است.
چنان که گفته اند : » رباعی نوعی شعر ایرانی خالص بوده که سال ها قبل از تولد رودکی در مجامع صوفیه با آن سماع می کرده اند. رباعی در اصطلاح صوفیه بیشتر بر شعرهای فولکلوری اطلاق می شده است و غالبا سروده ی مردم عاشق پیشه کوچه و بازار بوده است. - شفیعی کدکنی 1358 ، موسیقی شعر: ص - 477 اضافه می کنیم که هم نوایی رباعی با موسیقی ، مایه تنوع وزن شده است.
آقای دکتر سرّامی در این باره می نویسند : » رباعی دارای یک وزن است ولی با جلوه های هماهنگ و گوناگون ، تنها آمیزش مستمر با سازهاست که موجبات سهولت و عامه پسندی این وحدت در کثرت وزنی را برای این قالب خاص از چارگانی فراهم آورده است. حتی فهلویات ، یعنی چارگانی هایی که وزنی جز وزن رباعی را در خود دارند چنین سرنوشتی پیدا نکرده اند. زیرا ارتباط آن ها با موسیقی چندان همه سویه نبوده است و مردم بیشتر با نغمه های ساده و یک نواخت روستایی تلفیق شان می کرده اند. این رباعی است که هم از موسیقی درباری به کمال بهره یاب بوده و هم از موسیقی رقصان خانقاهی سود جسته است و تحرک و تلوّن این دو گونه همواره بیشتر بوده است. - « از خاک تا افلاک ، : 1369 ص - 154 از آن سبب که معمولا صاحبان ذوق و طبع های مهذّب در وزن رباعی ، غزل یا قصیده و مثنوی و ... نمی سرایند ، صفت مانع بودن را در کنار جامعیت وزن رباعی بیان می کند.
-3 رباعی ، قالبی برای آزمودن تفنن و تجربه های تازه
در پهنه ی تاریخ ادبی ایران قالب رباعی از نظر ظاهر - تغییر قافیه و مصراع و ابیات - از هر دو سوی آرایه و پیرایه یک استثناست. یعنی اگر قالب مستزاد را در شعر فارسی بررسی کنیم می بینیم سهم رباعی از » جمله کوتاه و مسجعی « که بر دوش آن بسته اند و رباعی مستزاد گفته اند ، بیشتر از دیگر قوالب شعری است. آقای دکتر رستگار فسایی زیر عنوان مستزاد آورده است : » امیر خسرو دهلوی تصرفی لطیف کرده و ابیات را موقوف گردانیده و مستزاد را حامل ساخته ، مثال هر دو در یک رباعی به قلم آمد و مصراع چهارم حامل است.«