بخشی از مقاله
چکیده :
تعریف قالب غزل در ادوار مختلف شعر فارسی متفاوت بوده است. منابع پیشین، سیر تحول غزل را، بیشتر به لحاظ ماهوی بررسیدهاند. در تحول شکلی غزل، جدا شدن آن از قصیده و استقلال یا وابستگی ابیات نسبت به هم ارزیابی شده است؛ اما محدودتر شدن قلمرو غزل، هیچگاه مورد بررسی قرار نگرفته است. از قرن هشتم هجری به بعد در تعریف قالب غزل، شهرتزدگیِ ناشی از آوازه بزرگانی چون حافظ، علت سوگیری اشتباه برخی از نویسندگان کتابهای آموزش شعر، صنایع بدیع و... بوده است. عمده مؤلفان معاصر نیز به تبعِ گذشتگان، این مسیر را بدون توجیه علمی پیمودهاند.
از این زمان به بعد تعداد ابیات غزل» معمولا بیشتر از چهار بیت « معرفی شده و غزلپاره، یعنی غزلهای دو، سه و چهار بیتی که روزگاری جزء غزل بودند، از تعریف امروزی آن خارج شد اما عملا کمتر غزلسرایی است که این گونه شعری را بارها تجربه نکرده باشد. اثبات این ادعا، با بررسی غزلهای 27 شاعر نامآشنا و ارائهی اولین اطلاعات آماری در این زمینه، صورت گرفته است.
سوگیری اشتباه در تعریف غزل با تاثیر بر ذهن مؤلفان، شاعران و مخاطبان شعر، سبب جدا شدن محدودهی کمی غزلپاره از غزل، به تاکید کتابهای مرجع آموزش قالبهای شعر فارسی شد. غزلپاره از نظر کیفی نیز با غزل دارای وجوه تمایزی است. امروزه همین تفاوتهای ظاهری، محتوایی و حضور پررنگ غزلپاره در شعر فارسی است که می تواند مبنای زایش قالبی تازه باشد.
مقدمه :
امروزه تعریف رایج غزل در ادبیات فارسی این گونه است: غزل شعری است با ساختمانی شبیه به قصیده که بیت اول آن با ابیات زوج، هم قافیه و تعداد معمول ابیات آن 5 تا 15 بیت است. غزل فارسی با این مشخصات از قرن هشتم به بعد مطرح شده است. درحالیکه از دهها شاعر برجستهی ادبیات فارسی،در فرصتِ این مقال تنها دیوان 27 شاعر بررسی شده و تعداد 413مورد غزلِ کمتر از پنج بیت به دست آمده است، چطور میتوان به سادگی این حجم از سرودههای شاعران را در تعریف غزل نادیده گرفت؟
با بررسی کتاب-های آموزش فنون شعر، صنایع بدیع و... که پیشاز قرن هشتم هجری نگاشته شدهاند، درمییابیم که غزلهای کمتر از پنج بیت، بدون هیچ تمایزی، در محدودهی غزل فارسی معرفی شدهاند، اما در زمان به اوج رسیدن غزل، غلبهی نفوذ شاعران برجستهای چون حافظ که در کارشان غزلهای کوتاه تر از پنج بیت وجود نداشت، بر ذهن و زبان مؤلفان و شاعران بعد از خود، سبب شد تا بخشی از غزل از دایرهی تعریف این قالب بیرون بیفتد. این امر به مرور در اطراف قلمرو غزل، خط و مزرهای مشخصی را پررنگ کرد؛ تا جایی که امروزه دانش آموزان رشتهی ادبیات فارسی در مقطع دبیرستان میآموزند: تعداد ابیات غزل » همواره « بیشتر از پنج بیت است.
بااینحال به گواهی شواهدی که در این مقاله آمده است، اکنون میدانیم گونهای از غزل که تا به امروز نیز به حیات خود ادامه داده است، متروک و غیرمستعمل نیست و فراوانی بسیاری در مجموعهی شعر فارسی داشته و دارد، اما ده ها سال است که از ظرف تعریف تازهی غزل بیرون است. پیشنهاد قالب غزلپاره در مجموعهای به همین نام مشتمل بر 73 غزلپاره از نگارنده که در سال 96 به چاپ رسیده است، تلاش برای هویتبخشی به این گونهی زنده، مستقل و با اصالت از شعر فارسی بوده است.
پیشینهی پژوهش:
منابع بسیاری به صورت کلی یا جزئی تحولات قالب غزل را مورد بررسی قرار دادهاند؛ از این قبیلاند: کتاب تحول شعر فارسی از زین العابدین مؤتمن، کتابهای انواع ادبی و سیر غزل در شعر فارسی از سیروس شمیسا، کتاب آفاق غزل فارسی از داریوش صبور و ... یا مقالهها و پایان نامههایی چون: بررسی تحول ساختار و شکل غزل از انقلاب مشروطه تا پس از انقلاب اسلامی از علی محمد محمودی، بررسی ساختاری و محتوایی غزلیات شاعران ادبیات مقاومت درحوزه دفاع مقدس از طاهر صفرپور مرکیه، سیر تحول غزل از جاهلی تا اموی از نعمت اله بهرقم، تحلیلی بر تحول و نوآوری ذهنیت غنایی و عاطفی غزل معاصر از علیمحمد محمودی و الهام رستاد. این بررسیها در بخش ساختار قالب غزل، محدود بهجدا شدن ابیات تغزلیِ ابتدای قصیده و استقلال غزل است.
شرح مبحث:
تعریف قالب غزل در اولین کتابهای بوطیقای شعرفارسی که به دست ما رسیدهاند، تعریفی کاملا کیفی است. یعنی خصوصیات ذاتی آن به شرحی که معمول بوده است بیان شده و جایی حرف از کمیت و تعداد ابیات در میان است که، کران بالای تعداد ابیات غزل با کران پایین تعداد ابیات قصیده هم مرز میشود. به عنوان مثال در کتاب حدایق السحر - - 1 وطواط که عباس اقبالی مصحح آن معتقد است » اولین کتاب فارسی در صنایع شعری است که نسخهی آن به دست ما رسیده است« غزل، هم تراز نسیب و تشبیب به عنوان بخشی از قالب قصیده تعریف شده است و حرفی از تعداد ابیات در میان نیست.
در کتاب معروف المعجم شمس قیس - - 2 نیز که غزل به عنوان قالبی مجزا و مستقل معرفی شده است؛ صحبت از خصوصیات محتوایی غزل است و تنها محدوده کمی بیان شده برای غزل، کمتر بودن تعداد ابیات آن از قصیده است. ازاینرو است که در این زمان، اشعار کمتر از 16-15 بیت با مضامین عاشقانه،مطلع مصرّع و ساختار هندسی شبیه به قصیده، بدون هیچ قیدِ محدود کنندهی دیگری » غزل « نامیده شده اند .
این وصف از غزل تا قرن هشتم و نهم هجری در کتابهای دقایق الشعر - 3 - و لسان القلم - - 4 نیز تداوم داشته است تا جایی که مؤلف دقایق الشعر، آنگاه که از شعر سعدی در تعریف قالب غزل سخن به میان آورده است نیز، اشاره ای به کمترین تعداد ابیات غزل نکرده است. مؤلف در این کتاب همچون گذشتگان، با غزلهای کوتاهتر از پنج بیت و دیگر شمار ابیات غزل، برخورد مشابهی داشته است و همه را در یک توالی و بر سر خان یک قالب شعری نشانده است. مؤلف لسان القلم نیز در تعریف غزل چنین رویکردی دارد.