بخشی از مقاله

چکیده

امروزه، مدیریت علمی سازمانها نیازمند استفاده مناسب از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان می باشد. لذا مطالعه، شناخت و بررسی این سیستمها به خصوص از ابعاد مدیریتی بسیار ضروری است یکی از ابعاد این مطالعه، بررسی ارتباط سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان با هوش تجاری و پشتیبانی تصمیم گیری می باشدکه می بایست در قالب نیازهای سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان در جهت پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت بررسی و مطالعه گردد. در این مقاله با توجه به طراحی و اجرای یک پیمایش، نیازهای ا سا سی مدیران سطوح مختلف سازمان از سی ستمهای برنامه ریزی منابع سازمان در جهت پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت و ایجاد هوش تجاری مورد پرسش قرار گرفته و با توجه به تحلیل ویژگیهای مدیریتی و ماهیت تصمیم گیری مدیران، علاوه بر تائید اهمیت شاخصها یا همان نیازها با استفاده از تحلیلهای آماری، فرضهایی نیز در زمینه ارتباط سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان و تصمیم گیری مدیریت بررسی گردیدند.

در واقع با استفاده از آزمونهای آماری، عمق و ویژگیهای مورد نیاز پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت در سطوح مختلف مدیریت و همچنین ارتباط ماهیت ت صمیم گیری با سطح مدیریت سازمان مورد برر سی قرار گرفته ا ست. همچنین در ادامه در را ستای پوشش نیازمندیهای پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت استخراج شده، راهکارها و راه حل هایی پیشنهاد شده است و به منظور ارائه یک چارچوب عملی برای بکارگیری راهکارها، با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره 6 مسئله جستجوی مناسب ترین راه حل ممکن برای برآورده سازی نیازها، دنبال گردیده و با بکارگیری روشAHP فازی، وزن معیارها - نیازمندیها - و سپس با استفاده از مدل بهینه سازی تعاملی ویکور فازی اولویت پیاده سازی مناسب ترین راه حل ها، مشخص گردیده اند.

کلمات کلیدی :هوش تجاری، یکپارچگی اطلاعات، برنامه ریزی منابع سازمانی، تصمیم گیری چند معیاره فازی

مقدمه

رقابتی شدن محیط کسب و کار، ضرورت ایجاد یکپارچگی درون سازمانی و بین سازمانی در محیط زنجیره تامین و تحول گسترده در حوزه فناوری سیستمهای اطلاعاتی عوامل اصلی شکل گیری سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان بوده اند. این سی ستمها با ایجاد یکپارچگی مدیریتی و عملیاتی درون سازمانی و بین سازمانی و ت سهیل و ت سریع فرآیندهای ک سب و کار، کارایی و اثربخشی عملیاتی سازمانها را افزایش داده و آنها را برای حضور در بازار رقابتی آماده می نماید - اولسون, . - 2003 سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان در واقع نقطه اوج و تکامل سیستمهای اطلاعاتی در عصر حاضر هستند. قابلیتهای این سیستمها باعث شده که علاوه بر بخشهای تجاری، سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی نیز جهت استفاده از آنها اقدام نموده و زمینه بهبود خدمات مشتریان را فراهم نمایند - کلیاد, . - 2005

یکی از نیازمندی های کنونی و آینده مدیریت سازمان, پشتیبانی از فرایند تصمیم گیری میباشد که سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان میبایست علاوه بر اهداف واقعی خود یعنی مکانیزاسیون, یکپارچکی و بهبود فرایند این نیازمندیها را نیز پوشش دهند. لذا درک صحیح توقعات در زمینه مزایای پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان که در آینده, تنها سیستم های کاربری موجود در درون و برون سازمانها خواهند بود, نه تنها در سفارشی سازی این سیستمها کمک شایانی را مینماید, بلکه میتواند چارچوب مناسبی را برای طراحی مدولهای مناسب, کارکردهای خاص و ابزارهای کمکی در سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان فراهم آورد.

واژه هوش تجاری نخستین بار در سال 1681 توسط ریچارد میلر در کتاب دانشنامه ی تجارت و کسب و کار استفاده شد .او این واژه را برای شخص بانکداری به کار برد که زودتر از رقبای خود، با دریافت و تحلیل اطلاعاتی در مورد محیط کسب و کار خود و سایر رخدادهای اجتماعی تاثیرگذار توان سته بود از سایر رقبای خود پیشی گرفته و سود قابل توجهی ک سب نماید . سپس این واژه تو سط پژوه شگران نهادهای مختلف ا ستفاده و تو سعه داده شد تا به شکل پی شرفته و دقیق امروزی خود بر سد .در زمان حال نیز با شرایطی پیچیده تر از قبل، سازمان ها برای استمرار فعالیت های خود در زمینه های مختلف نیازمند بهبود مستمرهستند که این امر با بهبود عملکرد سازمان از طریق توسعه ی فناوری هوش تجاری امکانپذیر است .هوش تجاری یکی از شاخه های نسبتا جدید فناوری اطلاعات است که با دامنه ی وسیعی از تکنیک ها، ابزارها و برنامه های کاربردی در ارتباط است و هدف آن، تحلیل عملیات و ارتقای کیفیت است .

هوش تجاری فرآیند افزایش سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده ی هو شمندانه از داده های موجود در فرآیند ت صمیم گیری در سازمان ا ست. در حقیقت در هوش تجاری، اطلاعات دریافت و به گونه ای استفاده می شود که ما را به هدف مطلوب در کسب و کار برساند .استفاده از آن تنها مختص یک صنعت و یا کسب و کار خاص نیست، بلکه درهر کسب و کاری می توان از اصول و روش های هوش تجاری استفاده نمود. - علی پسادست ، - 1393 ب شر به دنیایی گام نهاده ا ست که آگاهی در آن سرآغاز رهایی ا ست . قدرت وقابلیت شگرف ان سان در ع صر حا ضر مرهون
د ستیابی او به پی شرفته ترین آگاهی هاا ست . تلاش بی وقفه و گ سترده برای ک سب دانش و آگاهی بی شتر دوره کنونی را به

عصرانفجار اطلاعات تبدیل کرده ا ست .اگر در مقاطعی از حیات جهان ،پیدایش مفرغ ،آهن ،آتش من شاء تمدن درزندگی ب شر قرار گرفت یا در دورانی، خرد گرایی و رن سانس، به و سعت بخ شیدن به دامنه تفکرات ان سان ها ،افق تازه ای را فراروی ان سان اندیشمند قرار داد؛ و یا در برهه ای دیگر، پدیده انقلاب صنعتی ،سیمای زندگی انسان را دگرگون ساخت ،بدون شک در عصر کنونی پدیده ای به نام اطلاعات سرنوشت جوامع بشری را رقم زده و تاثیرات عمیق و دیرپایی را در همه عرصه های زندگی بشر به جا نهاده است .امروزه اطلاعات عامل اصلی کسب قدرت و تسلط واقعی اطلاعاتی است. - بهشتیان و ابوالحسنی - 1384

اهمیت و ضرورت تحقیق

با توجه به اهمیت روز افزون تصمیم گیریهای سریع و مناسب با شرایط برای توسعه و پیشرفت فعالیتهای سازمانهای مختلف وجایگاه سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان و راهبرد یکپارچگی اطلاعات در سازمانها برای اخذ تصمیمهای درست و به موقع بررسی نقش این سیستمها و مؤلفه های تأثیر گذاری آنها در این سیستمها دارای اهمیت بالا و ضرورت میباشد .با شناخت دقیق این نقش میتوان راهبرد های مناسبی را برای پیاده سازی هوش تجاری تدوین و اجرا نمود. هوش تجاری - BI - اطلاعات تجاری را بصورت روز آمد، قابل اطمینان و کافی عرضه می کند و توانایی استدلال و درک مفاهیم نهفته در اطلاعات تجاری را از طریق کشف و تجزیه و تحلیل اطلاعات امکان پذیر می سازد - آزوف و چارلزورث ،2004، به نقل از حقیقت منفرد، . - 1390

امروزه با تولد فن آوری های نوین در سطوح مختلف به ویژه تکنولوژی های هوشمند به مانند سیستم های پردازش تحلیلی برخط و سیستم های هوش تجاری، کمتر مدیری استفاده از این تکنولوژی ها را فراموش می کند به طوری که جهت گیری به سوی استفاده از هوش تجاری در هر بنگاه به عنوان استراتژی اصلی مدیران در عصر حاضر تلقی می شود - لاجوردی و رحیمی پور، . - 1391کاربردهای هوش تجاری، جانی تازه به استراتژی یک سازمان می بخشد. آن ها دقت و موفقیت اهداف و مقاصد شرکت را اندازه گیری می کنند. با توجه به وجود فضای رقابتی پیچیده و شلوغ، مدیران سازمان ها باید بتوانند در شرایط اطمینان، تعارض و عدم اطمینان ، تصمیم های موثر را اتخاذ نمایند.

این تصمیمات با توجه به گستردگی و حجم بسیار داده هاو اطلاعات و سرعت روز افزون رقابت مشکل می باشد .لذا استفاده از ابزارها و تکنیک های سیستم هوش تجاری در جهت پردازش داده های مناسب و با ارزش به دانش و اطلاعات صحیح، سازمان را در جهت تسریع یک تصمیم مناسب یاری می رساند .مدیر برند سازمانی که توانایی اخذ تصمیم بهنگام و مرتبط را داشته باشد، موفقیت خود را در فضای رقابتی کسب می نماید.

مبانی نظری پژوهش

هوش تجاری یک اصطلاح عظیم و چترگونه است که اولین بار هوارد درسنر از گروه گارتنر در سال 1989 به منظور توصیف مجموعه ای از مفاهیم و روشها برای بهبود تصمیم گیری کسب وکار با استفاده از سیستم های پشتیبانی رایانه ای، مطرح کرد. اولین تعریف علمی هوش تجاری را گوشال و کیم - - 1986 بدین صورت بیان کرد" یک فلسفه مدیریتی و ابزاری جهت کمک به سازمانها برای مدیریت و تصفیه اطلاعات کسب وکار با هدف اتخاذ تصمیمات کارا درمحیط کسب وکار." اصطلاح هوش تجاری می تواند برای اشاره موارد زیر به کار گرفته شود: اطلاعات و دانش مرتبط به سازمان که محیط کسب وکار، خود سازمان و وضعیت بازار، مشتریان، رقبا و ملاحظات اقتصادی را تشریح می کنند.

فرآیند سیستمی وسازمان یافته که توسط آن سازمان ها اطلاعات رادرجهت تصمیم گیری درفعالیت های کسب وکار، از منابع درونی و بیرونی کسب تحلیل وتوزیع می نمایند.
اخیراً جالونن و لونکویست - - 2009 بیان نموده اند که هوش تجاری تحلیل ها و گزارش هایی در مورد روندهای محیط کسب وکار و مسائل درونی سازمان تولید میکند و این تحلیلها میتواند به صورت خودکار و سیستماتیک - نظام مند - یا بر اساس درخواست یا شرایط ویژه تهیه شوند و مرتبط با محتوای یک تصمیم خاص باشند و دانش به دست آمده به وسیله تصمیم گیرنده در سطوح

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید