بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این مقاله شناسایی و اولویتبندی عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری در شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی است. تاکنون مطالعات مختلفی توسط پژوهشگران و در شرایط متفاوت بر روی عوامل حیاتی موفقیت سیستمهای هوش تجاری انجام گرفته است اما در این مقاله سعی بر آن است تا از بین عوامل متعدد، عواملی که در شرکتهای ایرانی تاثیرگذار است، انتخاب گردند.

در این مقاله، عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری عبارتند از: "تصمیمات بهتر با سرعت و اثربخشی بیشتر"، "عملیات ساده و موثر"، "عرضه محصول جدید به بازار"، "درآمد بیشتر از کسبو کار موجود" و "رضایت بیشتر مشتری". شاخصهای مرتبط با هریک از عوامل تعیین و سپس پرسشنامهای که قابلیت اعتماد آن مورد آزمون قرار گرفته بود، توزیع گردید و سرانجام دادههای پژوهش جمعآوری و مشخص شد که بعد از تحلیل نهایی و تعیین اولویت عوامل حیاتی موفقیت با استفاده از روش AHP، براساس نظرات خبرگان میتوان نتیجهگیری کرد که یکی از مهمترین عوامل "درآمد شرکت و افزایش فروش آن" بعد از پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری در شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی است.

.1 مقدمه و بیان مسئله

مشکلات تجاری موجود در سیستمهای قدیمی و بهدست آوردن فرصتهای جدید تجاری مدیران را بر آن میدارد تا بهدنبال سیستمهای جدید دیگری باشند. از آنجایی که مهمترین نیاز یک مدیر تصمیمگیری و تصمیمسازی برای شرکت است، سیستمهای هوش تجاری که حجم عظیمی از دادهها را تحلیل کرده و به تمامی سطوح مدیریت برای تصمیمسازی کمک میکنند، بهترین گزینه خواهند بود. در این بین پیادهسازی هوش تجاری نیز بهنوبه خود دارای موانعی است که با شناخت درست و درک میزان اهمیت هریک از عوامل حیاتی موفقیت و یافتن راهحل مناسب برای رفع آنها این موانع به حداقل ممکن کاهش مییابد. مهمترین ارزش افزوده هوش تجاری برای شرکتها، ایجاد مزیت رقابتی با در دست داشتن اطلاعات جدید در کمترین زمان ممکن است.

از آنجایی که شرکتهای کوچک و متوسط ممکن است توسط شرکتهای بزرگتر، از بین بروند با در دست داشتن اطلاعات جدید از رقبا و همچنین محیط کسبو کار خود این امکان کاهش مییابد. از طرفی بهعلت کوچک بودن میتوانند با هزینه کمتری سیستمهای هوش تجاری را پیادهسازی کرده و از مزایای آن بهرهمند شوند. همچنین، با توجه به بررسیهای انجام شده در بزرگترین پایگاههای اطلاعاتی جهان از قبیل Scopus، ScienceDirect، Springer و پایگاههای اطلاعاتی فارسی مانند ایران داک، مگیران و پایگاه استنادی جهان اسلام تاکنون پژوهش مشابهی جهت شناسایی و اولویتبندی عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری در شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی با استفاده از روش AHP انجام نشده است. لذا با توجه به مطالب مذکور، مهمترین سوال این پژوهش بهمنظور شناخت بهتر مسئله این پژوهش، عبارت است از: "چگونه میتوان عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری در شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی را شناسایی و اولویتبندی نمود؟".

.2 مبانی نظری

"عوامل حیاتی موفقیت" تشریح میکند که چگونه مجموعهای از عوامل مهم منجر به اجرای موفقیت آمیز سیستمهای هوش تجاری میشوند. آریاچاندرا و واتسون معیار موفقیت را در دو بعد کلیدی میبینند:

عملکرد فرآیند: - فرآیند پیادهسازی سیستم هوش تجاری چطور پیش رفت - . عملکرد زیرساخت: - کیفیت سیستم و استاندارد خروجی - .

"سیستمهای هوش تجاری" مجموعهای یکپارچه از ابزارها، فنآوریها و محصولات برنامهریزی شده هستند که برای جمعآوری، هماهنگی، تحلیل و در دسترس قرار دادن دادهها استفاده میشوند. دادهها، منابع بسیار با ارزش شرکت در نظر گرفته شدهاند بهطوریکه از کمیت به کیفیت تبدیل میشوند. در نتیجه امکان یکپارچهسازی دادههای شرکت از منابع دادهای مختلف فراهم میشود و دیدی 360 درجه از کسبو کار ارائه میدهد.

"چشم انداز هوش تجاری" ارتقاء عملیات و فرآیندهای کلیدی کسبو کار از طریق تامین اطلاعات و دانش حیاتی کسبو کار در زمان درست، قالب درست و برای همه سطوح شرکت.

"اهداف هوش تجاری" بهینهسازی، تحلیل،کنترل و دیدهبانی عملیات و فرآیندهای کسبو کار.

"کارکردهای هوش تجاری"

1.    ایجاد دید: پیشبینی آینده براساس گذشته و حال.

2.    مدیریت عملکرد کسبو کار: شاخص های عملکردی کلیدی.

3.    گزارشدهی: گزارشهای لحظهای و دسته ای

رویکردهایی که در اکثر تعاریف از هوش تجاری به آنها اشاره شده است شامل: - رویکردهای مدیریتی/ فرآیندی، رویکردهای فناورانه و رویکرد محصول - که در جدول 1 به آنها اشاره شده است 

جدول .1 رویکردهای مدیریتی/ فرآیندی، رویکردهای فناورانه و رویکرد محصول به هوش تجاری

تمرکز بر روی فرآیند جمعآوری داده از منابع داخلیو خارجی و تحلیل آنها بهمنظور تولید اطلاعات مرتبط برای بهبود  فناورانه

تمرکز بر روی ابزارها و فناوریهایی که ثبت، ترمیم، دستکاری و تحلیل اطلاعات را ممکن میسازند.

محصول

توصیف هوش تجاری بهعنوان یک محصول

نوظهور که نتیجه تحلیل عمیق دادههای دقیق کسبو کار و همچنین شیوههای تحلیل با استفاده از ابزار هوش تجاری.

"پردازش تحلیلی برخط " - OLAP - مجموعهای از نرمافزارها که برای اکتشاف و تحلیل سریع دادههای مبتنی بر یک شیوه چندبعدی با چندین سطح از مجموعسازی استفاده میشود، و تصمیمگیری را تسریع و تسهیل میکند. "پردازش تراکنش برخط " - OLTP - به دادههایی که از تراکنشهای روزانه حاصل از عملیات مختلف در فرآیندهای شرکت حاصل میشود، اطلاق میگردد.

جدول 2 نشاندهنده تفاوتهای OLAP و OLTP است

جدول .2 پردازش تحلیلی برخط - OLAP - و پردازش تراکنش برخط - OLTP - در هوش تجاری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید