بخشی از مقاله
چکیده
ردیابی هندسی عناصر مرتبط با کانه زایی طلا یک روش جدید برای تشخیص مناطق امید بخش معدنی از نوع گرمابی است که با استفاده از سری اعداد فیبوناچی و تعیین نسبت طلایی داده ها انجام میشود. منطقه رامند در غرب استان قزوین، از سنگ های آتشفشانی جوان - نئوژن - با استعداد کانه زایی طلای اپی ترمال برخوردار است. سوابق مطالعات دورسنجی و اکتشافات ژئوشیمیایی نیز موید وجود آثار دگرسانی آرژیلیک و سیلیس بوده و در رگه های کوارتزپیریت با غنی شدگی نسبی طلا مواجه هستیم.
در این تحقیق، از شش عنصر برای ردیابی هندسی آثار طلای رامند استفاده گردید که در همه آنها از پارامترهای شعاع اثر سری فیبوناچی و تعیین الگوی مستطیل طلایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهند که پایداری هندسی دو عنصر سیلیس و گوگرد بیش از سایر ردیاب ها بوده و نقش اصلی را در هاله دگرسانی مرتبط با رویداد کانه زایی طلا بعهده داشته اند. بنابراین بر اساس مطابقت مارپیچ هندسی این دو عنصر با مارپیچ حاصل از توزیع طلا، احتمال ناحیه بندی کانسار و تداوم آن در دگرسانی آرژیلیبک وجود دارد. مصادیق ردیابی هندسی طلا در میکروگراف های بدست آمده از رخساره کوارتز پیریت مشهود است.
کلید واژه ها: دگرسانی، ردیاب هندسی، طلا، رامند.
مقدمه
منطق حاکم بر ردیابی هندسی ذخایر اپی ترمال، بر اساس توزیع مولفه های ژئوشیمیایی و تبعیت آنها از اعداد فیبوناچی است که اولین بار توسط لئوناردو پیسا - فیبوناچی - معرفی و در قالب توابع ارائه شده است معمولا جملات اول این سری با اعداد صفر، 1 و 1 آغاز میشوند و جملات بعدی مطابق رابطه زیر قابل محاسبه هستند.منظور از ، نسبت طلایی در اشکل مثلث، مستطیل و دایره است که بیانگر سطح توزیع عناصر ردیاب هستند. در اغلب این شکل ها، مقدار ثابت 1/618 به عنوان نسبت طلایی وجود دارد.
البته در برخی موارد شاهد تغییرات جزئی در این نسبت هستیم. بطور مثال در گنومون و مستطیل تصادفی، این ثابت طلایی معادل0/618 و 1/131 است در بین اشکال هندسی با خاصیت طلایی، تابع توزیع مستطیل از بیشترین کاربرد برای پی جویی ذخایر معدنی برخوردار بوده و بطور مشخص با سازوکار پیدایش هاله های دگرسانی در اطراف کانسارهای اپی ترمال ارتباط دارد توزیع ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی عناصر ردیاب، بصورت مارپیچ هایی به شعاع - R - ، انجام میشود که مقدار آن با طول شبکه اولیه - b - و زاویه انحنای متناسب است. نمونه ای از توزیع مارپیچی شکل حاصل از توالی فیبوناچی را بر اساس پیدایش مستطیل های طلایی نشان داده شده است. کمیت ، عامل اصلی این توزیع بوده و تحولات هندسی محیط های پساماگمایی را رقم میزند.
توزیع مارپیچ حاصل از مستطیل طلایی فیبوناچی روش محاسبه و تبدیل شبکه ایزومتریک به مستطیل طلایی همچنین تغییر مساحت چهارضلعی ها طبق قواعد فیبوناچی انجام میشود. بطوری که در چهار ضلعی اولیه - ایزومتریک به طول - b ، افزایش نسبت طول بصورت حاصل ضرب b/2 در ثابت عددی 2/236 بوده و منجر به گسترش ابعاد آن و تشکیل مستطیل طلایی میشود. از دیدگاه زمین شناسی اقتصادی، فرآیندهای تفریق ماگمایی که منجر به شکل گیری کانسارهای اپی ترمال طلا میشوند، ارتباط هندسی معناداری با مکان هندسی گسل ها داشته و توزیع عناصر تیپومورفیک، تحت تاثیر الگوی زمین ساختی منطقه است.
بنابراین توابع توزیع عناصر ردیاب سیلیس و گوگرد نیز تحت تاثیر الگوی هندسی فیبوناچی بوده و موجب پیدایش تابع مارپیچ میگردند. پدیده خودساماندهی رگه های معدنی - به ویژه در ذخایر هیدروترمال - ، از عوامل پیدایش نسبت های طلایی در سطح توزیع عناصر تیپومورفیک است که نقش کلیدی را در اکتشافات ناحیه ای ایفا میکند. ویژگی توزیع طلایی عناصر، پیدایش مثلث های متساوی الساقین با زوایای راس 36 درجه و 108درجه است که به ترتیب به مثلث های طلایی و گنومون معروف هستند.
در مثلث طلایی، نسبت طلایی 1/618 و در گنومون این نسبت 0/618 است همچنین از دوران مثلث های طلایی، دایره طلایی بوجود می آید که از بیشینه تقارن هندسی در بین اشکال متناظر برخوردار است این دایره خودسامانده، متشکل از دو کمان است که یکی از آنها مقابل به زاویه 137/5 درجه و کمان مکملش - بزرگتر - مقابل به زاویه 222/5 درجه است. نسبت طول کمان بزرگتر به طول کمان کوچکتر همواره مساوی 1/618 است.
آثار کانه زایی رامند
آثار طلای رامند در غرب استان قزوین متعلق به ناحیه فلززایی طارم است . این اثر معدنی از رگه های کوارتز پیریت با قابلیت کانه زایی طلا برخوردار است. شواهد صحرایی به همراه مطالعات آزمایشگاهی، موید کانی سازی تیپ رگه ای با منشا اپیترمال در کانسارهای مجاور این منطقه است که تحت شرایط سولفیداسیون کم بوجود آمده.