بخشی از مقاله

چکیده
استفاده از هندسه و اشکال پایه همانند دایره، مربع و مثلث در معماری ایران در بناهای مذهبی و غیر مذهبی قبل و بعد از اسلام وجود داشته است ولی بحث اعداد و اشکال متناظر با آنها و بسط این موضوع به بناهای برجای مانده تاکنون در کانون توجه قرار نگرفته است. اگر با توجه بیشتری به چگونگی ترسیم این اشکال دقت کنیم و ساده از کنار آن نگذریم میتوانیم بررسی کنیم یک شکل چه صفاتی دارد و به چه چیزهایی اشاره میکند. برای مثال اگر ترسیم شکل دایره را بررسی کنیم متوجه اهمیت نقطه مرکز در این شکل و وحدتی که به کل آن میدهد و چگونگی به بوجود آمدن دیگر اشکال، از دایرهای که خود برای آغاز به یک نقطه وابسته است پی میبریم.در این نوشته سعی شده به روابطی که اشکال هندسی با اعداد دارند پرداخته شود و سپس با آوردن چند نمونه موردی و بسط دادن این اشکال و اعداد مثالهایی آورده باشیم.

واژه های کلیدی:رمز اعداد، هندسه، معماری ایران، مرکزیت

مقدمه

برای یافتن سرچشمه هنر اسلامی باید به باطن دین اسلام رجوع کرد. » دکتر سید حسین نصر« در عالم معنوی اسلام ساحتی وجود دارد که شاید بتوان آن را شیوهای از نگریستن به اعداد و اشکال به گونهای که آنها را به عنوان کلیدی برای درک ساختار جهان و به منزله رمزهایی از عالم صور تلقی شوند در نظر گرفت.در این نوشتار سعی بر این است که در مقیاسی خرد به بنیادهای نظری اسلام در تبیین و تفسیر هنر و معماری اسلامی بپردازیم و دریابیم چگونه اماکن ساخته شده مذهبی اسلامی با عالم رمز و رموز پیوند داده شده است و اشکال استفاده شده در آنها در پلان، تزیینات و غیره همانند دایره، مثلث و مربع نشانگر چه چیزهایی میباشند.دلیل انتخاب دایره، مثلث و مربع این است که این سه شکل بنیادیترین و ابتداییترین اشکال هندسی میباشند و تمامی اشکال دیگر به نوعی به این سه شکل وابستهاند؛ برای نمونه همانطور که میدانیم شکل دایره خاستگاه تمامی چندضلعیها میباشد.

روش تحقیق
مفاهیم موجود در این نوشتار با تلفیقی از روش تحقیق توصیفی و بنیادی گرد آوری شده است. در ابتدا سعی شده از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی مفاهیم نظری بحث هندسه و اعداد را از نقطه نظرهای مختلف بررسی کنیم و به شناختی نسبی درباره هندسه و اعداد برسیم و در آخر سعی شده که به نظریه پردازی در این رابطه پرداخته و نمونههایی موردی را برای شناخت و درک بهتر موضوع بررسی کنیم.هنر و معماری سنتی مبتنی بر اصل تناظر میان عالم و آدم است. یکی از مبانی مهم اصل تناظر، نسبت ماده و معنا یا ورا با ماورا میباشد. ماورا در ذهن انسان سنتی، اصطلاحات مختلف اما گوهر و جوهر واحد دارد که مهمترین ویژگی این گوهر، لایتناهی، ازلی و کامل بودن در برابر جهان متناهی، محدود و ناکامل - ماده - میباشد.

انسان سنتی برای تجلی بخشیدن به صفات گوهری عالم، از نقوش هندسی که نمایانگر این اعتقاد بودند، دایره را به عنوان شکلی که کمال، تمامیت و ازلیت را نمایان میکند برگزید و برای به شکل کشیدن محدودیتهای ماده مربع را. دلیل این انتخاب دوم همانطور که میدانیم محصور بودن عالم ماده در عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش بود. عناصری که در سراسر اندیشه و اعتقاد انسان دیروز، از تفکر شینتوی ژاپن گرفته تا میتولوژی و متافیزیک انسان یونانی و در اندیشه حکیم بزرگی چون ابنسینا که در کتاب شفا میگوید:»پس هر جسمی را از این چهارگونه طبیعتی است که وی بوی وی است و صورت وی است. آتش را دیگر، و آب را دیگر و هوا را دیگر و زمین را دیگر و این کیفیات اعراضاند که از آن طبیعت و صور آیند«، امری مسلم و انکار ناپذیر بود.

تأثیر اصل تناظر، در معماری مقدس، اشتراک ابعاد هندسی معبد، نمونه کوچک شده کالبد حق - عالم - و پیکر انسان است؛ امری که در معماری هندو، بودایی و مسیحی که کلیسا را به مثابه تن عیسی میداند، نیازی به اثبات ندارد. این معنا سبب شده است که در کیهانشناسی ادیان شرقی، بویژه اسلام، اشکال هندسی ابعاد کیهانی را شرح داده و در ساخت معماریهای مقدس تجلی یابند که در این بین دایره و مربع جایگاهی ویژه دارند.اولین کسی که در این قلمرو سخن گفته و اندیشههایش در حکمت اسلامی تأثیر گذارده فیثاغورث میباشد. فیثاغورث و پیروانش متأثر از اندیشههای آناکسیمندر1، که میگفت هرچیزی از نامحدود یا نامتعین پدید آمده است، به ترکیب نامحدود با حد معتقد شدند.حد به نامحدود شکل داده و تعیّن میبخشد. بدین ترتیب اشیا از نامحدود به وجود آمدهاند.

نمونه این ترکیب از دیدگاه آنان موسیقی است، که در آن نسبت و هماهنگی با اعداد بیانشدنی است. بنابراین، همه اشیا همان اعدادند. افلاک نیز عددند. و چون از دیدگاه آنان اعداد شاغل مکان بودند، پس شیء با عدد به وجود میآمد. یک نقطه بود؛ دو خط؛ سه سطح؛ و چهار حجم یا جسم. بنابراین، گفتن اینکه همه اشیا عددند به این معنی است که » تمام اجسام عبارت از نقطهها یا واحدهایی در مکاناند که چون با هم در نظر گرفته شوند یک عدد را میسازند.« در عالم معنوی اسلام ساحتی وجود دارد که شاید بتوان آن را شیوهای از نگریستن به اعداد و اشکال به گونهای که آنها را به عنوان کلیدی برای درک ساختار جهان و به منزله رمزهایی از عالم صور تلقی شوند در نظر گرفت. - بلخاریقهی، - 1380 - نصر، - 1389 - بورکهارت،. - 1386برای فهم مبنای ریاضی یک نقش لازم است که حرکات هندسی اولیه آن را که در صفحات بعدی به آنها میپردازیم را با دقت بسیار ملاحظه کرد.

-1 نقطه آغاز

نقطه آفرینش هر چیزی بر کسی معلوم نیست و رازی است سر به مهر و همچنین هر چیزی مستلزم یک مبدأ یا یک نقطه آغاز است. نقطهای را در نظر بگیریم که ظهور کرده است. این نقطه با حرکت خود خط را ترسیم میکند؛ که این خط با حرکت از جانب پهلو و یا منحنی صفحهای را تشکیل میدهد؛ این صفحه نیز با چرخش خود، بعد فضایی موسوم به بعد سوم را ترسیم میکند - یا میآفریند - که همه پدیدههای عالمِ ظهورِ جسمانی وابسته به آن هستند. وقتی که حرکت خود را به عقب برگردانیم از سه بعد به همان نقطه آغازین میرسیم. ظهور یک حرکت، یک شیء و یا یک اندیشه، نسبت به خود ظهور و نیز نسبت به شخصی که بر پیدایش آن آگاه است، مستلزم یک مبداء یا یک نقطهی آغاز است و وقتی بر صفحهی کاغذ نمودار می گردد، هنگامی که از نزدیک بررسی می شود در خود، میدان و قلمرویی را تشکیل خواهد داد. نقطه آغازین و نقطه مبدأ همیشه پنهان است همان گونه که نقطهی مبداء ما چنین است. - کریچلو،. - 1380وقتی به دنیای پیرامون مینگریم هیچگاه نمیتوانیم نقطه آغازین را پیدا کنیم و میبینیم که با تمامی پیشرفت در تکنولوژی هنوز بنیادیترین ذرّات اتمها نیز به حول مرکزی نامعلوم واقع هستند، هنگامی که دانشمندان ذرهای را موشکافی کرده و به کوچکترین جزء آن میرسند به هیچ وجه نباید قبول کرد که این ذره پایان ماجرا میباشد و باید بدانیم هنوز اجزاء دیگری برای یافتن وجود دارد.

-2 دایره/ عدد «1»

-1 ولی اگر مطلب را سادهتر کنیم و با یک پرگار دایرهای را روی یک صفحه کاغذ ترسیم کنیم، وحدتی حاصل میآید که خود را مدیون مرکز و همان نقطه مبدأ میباشد. بدون مبدأ حتی تصور بوجود آمدن دایره غیر ممکن میباشد و باید سوال چگونه دایره را بدون مبدأ ترسیم کنم را بارها از خود پرسیده و به بنبست رسیده تا اهمیّت مرکز برایمان مشخص شود. همانطور که در شکل شماره1 میبینیم در گام اول نقطهای به عنوان رمز وحدت و مبدأ داریم که با اولین حرکت خود خط را میآفریند. دومین حرکت کمان مرزی را تشکیل میدهد و در آخر تکمیل دایره برای تشکیل قلمرو.

-2 دایره، به عنوان رمز و وحدت عالم، بر همهی نقوش دیگر برتری دارد، زیرا هستهی درونی مرکز پنهانش با لحظهی بیزمان گردش زمان و نقطهی بی بعد مکان محیط مناسبت دارد. دایره نمود کامل عدالت میباشد، دایره در تمامی جهات برابر است. این شکل میباشد که نه آغازی دارد و نه پایانی. نمایش ادوار زمانی و جهات مکانی در هیئت نقش به صورت فواصلی بر محیط این دایرهی بنیادین ظاهر میشود. برای نمونه، صفحهی ساعت با تقسیمات دوازده گانهی ساعتهایش مثالی از اندازهگیری دقیق گذر زمان است، سال یک چرخه است، دایرهای است از یک زمستان تا زمستان دیگر - سال میلادی - ، - کریچلو، . - 1389دایره برابر با عدد یک در نظر کرفته میشود. عدد یک نیز اصل و منشاء همهی اعداد شمرده میشود. خاصیت واحد، این عدد است که اصل و منشاء همهی اعداد است و همهی اعداد زوج و فرد را می شمارد.»کیفیت پیدایش اعداد از واحد، همانند هستی بخشیدن خداوند به پدیدهها و مرتب ساختن آنها میباشد و کثرت آفریدهها، گواهی از وحدت او میباشد - «نصر، . - 1359

-3 مثلث/ عدد «3»
-1 برای ایجاد یک سطح آغازین محدود میتوانیم سه دایره منظم و در تماس با یکدیگر ترسیم کنیم که همچنان به وسیله تماس داشتن هر سه محیط با یکدیگر و با قرار گرفتن مراکز گسترش یافته بر روی کمان که مرکز آن همان مرکز دایره نخستین است، ارتباط این گسترش را نسبت به مبدأ حفظ کنیم. در این حالت چند ظلعی پایه یعنی مثلث ایجاد میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید