بخشی از مقاله

چکیده

امروزه بحث اتحاد و انسجام ملتها و کشورها یکی از مباحث مهمی است که میبایست مدیر و رهبر اسلامی باید به آن توجه داشته باشند.در این پژوهش ما تاثیر ویژگیهاي رهبري و مدیریت اسلامی را بر انسجام و همدلی اجتماعی مورد بحث قرار دادهایم و به این نتیجه رسیدیم که اگر رهبري و مدیریت اسلامی در عصر کنونی باید به دست ولایت فقیه و باویژگی هاي موردنظر باشند و همچنین اگر به عوامل موثر بر انسجام اجتماعی توجه بیشتر نمایند موجب ایجاد اتحاد و وفاق اجتماعی در آن جامعه یا سازمان میگردد. و این اتحاد و همبستگی باعث پیشرفت و توسعه و پیروزي و رسیدن به تمامی اهدافی که در برنامه مدیر و رهبر اسلامی آن جامعه یا سازمان است، خواهد گشت.

کلید واژگان: انسجام اجتماعی، مدیریت اسلامی، رهبري اسلامی 

مقدمه

مدیریت، عامل مهمی بر موفقیت یک جامعه است، در این میان نمیتوان نقش مدیران را انکار کرد. مدیریت نوعی فراخود در همه ابعاد میباشد و مدیر کسی است که از مرز محدود شخصی و حرکت فردي گذشته و به نیروي محرك جمعی تبدیل میشود. بنابراین در نظام فکري اسلام اصول اعتقادي منبع تغذیه بینش مدیریتی میباشد. و لذا دیدگاه اسلامی مدیریت انسان بر یک مجموعه و در یک سازمان، در امتداد مدیریت جهان خلقت و اداره کننده سازمان آفرینش قرار میگیرد - عباس عزیزي مهماندوست و سعید صحت، 1390، ص. - 2 از این رو لازم است به جاي تسلیم محض در برابر تئوريهاي رهبري و مدیریتی جهان غرب، بحث مدیریت و رهبري اسلامی را به شکل کاملا جدي مطرح کنیم و مورد دقت قرار دهیم.

بنابراین در دین اسلام مسئله مدیریت و رهبري از اهمیت بالایی برخوردار است بهطوري که خداوند هم به این امر اشاره و می فرماید" ان تودوا الامانات الی اهلها" - نساء - 58/، امانات را به صاحبانش برسانید. مدیریت و رهبري در اسلام در زمان پیامبر و امامان که بر عهدة ایشان بوده و حال، که ما در غیبت کبري به سر میبریم فقهاي ما به این نتیجه رسیدند که امر رهبري جامعه باید به دست فقیه جامع الشرایط باشد.مقصود از انسجام اجتماعی در بحث ما این است که همه افراد و تشکلهایی که در جامعه اسلامی قرار دارند در کنار هم قرار گیرند و در مقابل دشمن، ید واحده باشند و از اراده واحد برخوردار باشند.

اتحاد و انسجام اجتماعی مهمترین شرط بقا و تداوم حیات است و بدون آن تجزیه و اضمحلال و فروپاشی در انتظار جامعه خواهد بود. در طول تاریخ و در همه زمان ها، همیشه بزرگترین موفقیتها در سایه همبستگی و انسجام حاصل شده است. انسجام اجتماعی حاصل نمیشود مگر در سایه رهبري و مدیریت مدبرانه که در عصر کنونی با عنوان ولایت فقیه مطرح میشود.در این پژوهش ما انسجام اجتماعی و عوامل موثر بر انسجام اجتماعی را تعریف و مشخص مینماییم و همچنین ویژگی هاي مدیر و رهبر اسلامی را یک به یک تبیین کردهایم و در آخر رابطه بین رهبري و مدیریت اسلامی با انسجام اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دادهایم.سوالی که در این پژوهش با آن مواجه هستیم این است که مدیر و رهبر اسلامی با چه مشخصه و مولفههایی میتواند بر انسجام اجتماعی تاثیر گذارد؟ و این انسجام چه پیامدهایی را در بر خواهد داشت؟

انسجام اجتماعی

انسجام اجتماعی روابط مستحکم و احساس مسئولیت متقابل و پیوند بین اعضاء که از طریق توافق بر سر مجموعهاي از اصول و قواعد اجتماعی و درونی کردن آنها به دست میآید و حاصل آن نیز نظم اجتماعی است - یونسی، 1386، ص. - 3 بر این اساس به زعم چلبی، تعهد یکی از عناصر محوري هرگونه اجتماع است. تعهد آنگاه که با علاقه اجتماعی ترکیب شود حائز نوعی ضرورت اجتماعی و اخلاقی میشود - چلبی، 1384، ص. - 71میشل - - 1881 انسجام را موقعیتی میداند که در آن افراد جامعه به وسیله تعهدات مشترك اجتماعی و فرهنگی به یکدیگر پیوند خوردهاند. میشل انسجام را داراي سه بعد میداند؛ -1 تعهد افراد جامعه به ارزشها و هنجارهاي مشترك -2 وابستگی متقابل افراد جامعه به یکدیگر ناشی از منافع مشترك -3 احساس هویت مشترك - . - Mitchell, 1981, p.180

همچنین دیکز انسجام اجتماعی را ساختاري چند بعدي و شامل دو قسمت میداند: اول اینکه ارتباطات اجتماعی را در حوزههاي مختلف زندگی اندازه گیري میکند از قبیل حوزههاي سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و دوم نگرشها را پوشش میدهد - Dickes and . - Valentova, 2013, p.3امام خمینی - ره - اعضاي جامعه را به قطرات باران تشبیه میکند که اگر از هم جدا باشند یک برگ را هم خیس نمیکنند، ولی اگر به هم متصل شوند، به مقدار اتصالشان داراي قدرت میشوند و چنان این قدرت عظیم میشود که یک موجش میتواند کشتیها را درهم بشکند - خمینی، 1378، ص. - 15 همچنین مقام معظم رهبري نیز رمز ماندگاري و موفقیت را اتحاد، انسجام و یگانگی میداند و با نامگذاري سال 1386 به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی، ملت ایران و جهان اسلام را به این امر خطیر فرا میخواند.

بیانات و نصایح ایشان حول دو محور اساسی وحدت ملی و انسجام اسلامی متمرکز است - خامنه اي،1377، ص . - 159 از نظر دورکیم انسجام اجتماعی مولفه اصلی عمل و رفتار اجتماعی است واساس آن را اخلاقیات یا مقررات اخلاقی تشکیل میدهد که به عقیدة وي عبارتست از مجموعه قواعد و هنجارهایی که کردار انسان را راهنمایی و مهار میکند. وجود این رهنمودها بدین معنی است که افراد مطابق با تعهدات خود به دیگران و بطورکلی جامعه، به کنش متقابل دست میزنند. از این رهگذر، افراد از حقوق و میزان مشارکت خود در ایجاد همبستگی اجتماعی شناخت پیدا میکنند لذا اخلاقیات براي ایجاد همبستگی میان مردم بسیار ضروري هستند - گرپ، 1373، ص. - 100

بطور کلی دو الگوي کلان براي همبستگی در کشورهاي مختلف تجربه شده است: همانندسازي؛ در این الگو براي تحکیم همبستگی اجتماعی، ویژگیها و عادات و رسوم فرهنگی گروههاي اقلیت در فرهنگ حاکم اکثریت حل میشود. در جوامعی که این الگو اجرا شود، خطوط تمایز فرهنگی و اجتماعی تقلیل مییابند و اعضاي جامعه یکسان میشوند - . - Yinger, 1985, p.130در سیاست هاي همانندساز، دولت براي استحاله ارزشها و ممیزههاي هویتی گروههاي قومی مختلف در جریان اصلی ارزشها و خصایصی که در انحصار یک گروه قومی است، تلاش میکند در این الگو اقلیتهاي قومی در برابر مشابهسازي و ادغام در جریان اصلی فرهنگ از خود مقاومت نشان میدهد؛ به همین دلیل جامعه همواره دستخوش ناآرامیهاي سیاسی و اجتماعی است.

رویه هایی همچون جداسازي، نسلکشی، اخراج، کوچ اجباري و درهم آمیزي از جمله روشهاي اعمال سیاست همانندسازي هستند.همگرایی؛ در این الگو حکومت موظف به رعایت حقوق همه اقلیتهاي قومی و حفظ و پرورش ممیزه هاي هویتی آنان است و میباید از تحمیل قوانین و مقررات مغایر با علایق فرهنگی، اجتماعی، اقتصادي و سیاسی گروههاي اقلیت اجتناب کند.در این چارچوب معمولا تعامل بین گروه هاي اقلیت مسالمتآمیز است و در محدوده ترتیبات حقوقی و نهادي که حقوق اقلیت و اکثریت را تضمین میکند، صورت میپذیرد. بنابراین همزیستی مبتنی بر صیانت و حفظ حقوق اقلیت و نه استحاله فرهنگی در فرهنگ اکثریت مییابد - قاسمی و ابراهیم آبادي، 1389، ص. - 6

عوامل موثر بر انسجام اجتماعی شامل مواردي از قبیل:

توسعه اقتصادي؛ در صورتی که کشوري که متشکل از اقوام متعددي باشد، درگیري و منازعه بین این اقوام میتواند زمینهساز به خطر افتادن انسجام اجتماعی آن ملت شود. با اندکی تامل میتوان دریافت که از جمله عواملی که سبب بروز چنین اختلافاتی می شود نابرابري اقتصادي بین این اقوام است. پس براي انسجام اجتماعی جامعه باید از توسعه اقتصادي عادلانه برخوردار باشد.توسعه فرهنگی؛ فرهنگ عبارت است از مجموعه باورها و ارزشهاي مشترك یک جامعه و توسعه فرهنگی به معناي پذیرش هرچه بیشتر این باورها و ارزشها توسط افراد و گروههاي اجتماعی است. پس یک جامعه با اقوام متعدد اگر فرهنگهاي قومی و منطقهاي آن با فرهنگ ملی سازگار باشد داراي اتحاد و انسجام اجتماعی خواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید