بخشی از مقاله

چکیده

ادراک یک شخص از خدا، به احتمال با شخصیت او همسانی دارد و شخصیت یعنی مجموعهای از رفتار و شیوههای تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره. اختلالات شخصیتی نیز گروهی از حالات روانی میباشند که بیماری نبوده، بلکه شیوههای رفتاری هستند. همچنین وابستگی جوانان امروز به اینترنت بر هیچ کس پوشیده نیست. این پژوهش به علت حساس بودن دوره جوانیخصوصاً از 19 تا 25 سال و جذابیت اینترنت با رویکرد تازهای به سنجش رابطه میان اعتقاد به خدا و باورهای مذهبی، اختلال شخصیت و گرایش به اعتیاد اینترنتی در بین جوانان 19 تا 25 سال شهرستان ایذه پرداخته است؛ پژوهش حاضر به روش توصیفی-همبستگی بر روی 50 نفر از افراد 19 تا 25 ساله شهرستان ایذه در زمستان سال 1395 انجام گردید است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری توزیع فراوانی، میانگین و آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی استیودنت و واریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS22 انجام شد. تعداد کل پاسخگویان 50 نفر بوده که از این بین 60/00 درصد پسر و 40/00 درصد دختر بوده و توزیع فراوانی سنی بین 19 تا 25 سال متغیر بوده است. یافتهها نشان دادند که بین متغیرهای مورد بررسی از نظر آماری رابطه بسیار قوی و معکوس برقرار میباشد و هر چه اعتقاد به خدا و باورهای مذهبی در فرد ضعیفتر باشد بیشتر دچار اختلالات شخصیتی و گرایش به اینترنت میگردد و بالعکس هر چه این اعتقاد قویتر باشد، فرد کمتر به اینترنت وابستگی پیدا کرده و کمتر دچار اختلالات شخصیتی میگردد.

واژههای کلیدی: روانسنجی، اعتقاد به خدا و باورهای مذهبی، اختلال شخصیت، اسکیزوتایپال، اعتیاد اینترنتی

مقدمه

اهمیت معنویت و رشد معنوی انسان در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. مردم جهان، امروزه بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روان شناسان و روان پزشکان هم به طور روزافزون درمی یابند که در همه موارد برای درمان اختلالات روانی، استفاده از روش های متعارف کافی نیست - شهیدی و شیرافکن، . - 1382 نیاز انسان به دین قدمتی به عمر تاریخ دارد؛ زیرا بشر از همان آغاز زندگی خود به حامی مقتدر و تکیه گاهی نیرومند احساس نیاز می کرده است. موضوع دین مورد بحث روانشناسان و محققان پیشگامی همچون جیمز - 1929 - ، فروید - 1907 - ، یونگ 1961 - - 1875 و دیگران بوده است. همچنین مطالعات و نظریه پردازی در زمینههای مختلف مذهبی به گذشتههای دور برمیگردد؛ ولی مطالعه مذهب از دیدگاه روانشناختی از حدود 100 سال پیش آغاز گردیده است - بهرامی احسان، . - 1383 اعتقاد بر این است که در ایمان به خدا، نیروی خارق العاده ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان متدین می بخشد و در تحمل سختی های زندگی او را کمک کرده و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری از مردم در معرض ابتلای به آن هستند دور میسازد.

ویلیام جیمز، یکی از پیشگامان طرح این واقعیت در روانشناسی، معتقد است: » ایمان بدون شک مؤثرترین درمان اضطراب است؛ ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان، زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختیهای زندگی اعلام میدارد« - به نقل از: عثمان نجاتی، ترجمه عرب، . - 1384 امروزه برخلاف چندین دهه قبل که انسان را موجودی سه بعدی متشکل از زیست، روان و اجتماع میدانستند، بعد چهارمی هم بدان اضافه نموده اند و آن بعد روحی و یا معنوی است - طهماسبی و کمانگیری، . - 1375 در حقیقت، ترکیب انسان، رفتار انسان، سلامت انسان، بیماری انسان و سایر افعال و حالاتی که بر انسان حادث می گردد ناشی از یک بعد خاص نیست، بلکه تمام ابعاد چهارگانه با ترکیب و تأثیر متقابل بر هم، حالاتی را بر انسان حکمفرما مینماید.

به طور کلی، وجود بیماری روانی در خانواده می تواند فعالیت عادی اعضا، اقتصاد خانواده و روابط انسانی خانواده را مختل نماید؛ صرف نظر از وقت و عمر زیادی که ممکن است از افراد بگیرد. اختلالات روانی، کارگر، کارمند، محصل، پزشک و استاد نمی شناسد و امکان ابتلا به آن برای همه افراد جامعه در تمامی زمان ها وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست و این خطری است که شدیداً نسل فعلی و آینده را تهدید میکند - میلانیفر، . - 1384

ادراک یک شخص از خدا، به احتمال با شخصیت او همسانی دارد - گرین وی، میلن و کلازک، . - 2003 گرین وی و همکاران در این باره سه فرضیه را بررسی کرده اند؛ اول اینکه، ادراک فرد از خدا به عنوان یک مراقب دلسوز مهربان، میتواند با ویژگیهای مثبت شخصیت، سطوح بالای عزت نفس و سطوح پایین افسردگی همراه باشد. دوم اینکه، ادراک از خدا به منزله حضور آن در زندگی روزانه، می تواند با یک حس سلامی همراه باشد و سومین فرضیه اینکه، ادراک از بی تاثیر بودن خدا با ویژگی منفی شخصیت همراه خواهد بود. نتیجه بررسی این سه فرضیه بیان می کند که ممکن است میان درک از خدا و ویژگیهای شخصیتی با یک بازنمایی درونی شخصی از خدا تعامل وجود داشته باشد.

چگونه یک شخص خودش را درک می کند، می تواند بر روی اینکه خدا را چگونه می بیند اثر داشته باشد. تصویر از خدا، توسط صفات شخصیتی مرضی نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. جونکر و همکاران - 2002 - در مطالعه برای بررسی اختلالات شخصیتی براساس IV-DSM و تصویرسازی خدا، در بین 46 بیمار روان پزشکی مبتلا به اختلالات شخصیتی دریافتند که افراد با صفات شخصیتی مرضی از نوع مرزی، اجتنابی، اسکیزوتایپال، اسکیزوئید، وابسته و پارانوئید، احساسات منفیتری نسبت به خدا داشتند. افراد با نمرات بالاتر در صفات خوشه A، شامل اختلالات شخصیتی - پارانوئید - اسکیزوئید - اسکیزوتایپی - ، تصویرسازی ذهنی که از خدا داشتند به شکل منفعل، سرد و بدون حامی بود که این ویژگیها با صفات روانشناختی خود افراد، تقریباً یکی است. افراد با نمرات بالا در خوشه C - اجتنابی، وابسته، وسواسی - ، تصویرسازی ذهنی از خدا را به فرم غالب بودن و تنبیه کننده مطرح ساختند.

یانک 1994 - ؛ به نقل از همان منبع، - 2002 بیان میکند افراد با اختلال شخصیتی، طرح وارههای ناسازگارانه اولیهای دارند که در دوران کودکی آنان ریشه داشته و برتجارب با مراقب کنندگانشان مبتنی است. این طرح وارههای ناسازگارانه، اغلب خشک، غیرمنعطف و متمایل به بیتغییر ماندن در طی زندگی هستند. این تصویرسازی ذهنی منفی از خدا، میتواند با طرح وارههای ناسازگارانه اولیه آنها در ارتباط باشد. این نوع تصویرسازیها، میتواند براساس همان پردازش انتخابی اطلاعات آنها باشد.

اختلالات شخصیت

شخصیت یعنی مجموعه ای از رفتار و شیوه های تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگیهای بیهمتا بودن، ثبات - پایداری - و قابلیت پیش بینی مشخص میشود. از این تعریف این نکات قابل استنباط است:

بیهمتایی و تفاوت:

شخصیت یک فرد بیهمتاست و با وجود بعضی مشابهتها، دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد. ثبات داشتن و پایداری: اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون، ظاهرا رفتارهای متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان - مثلا چندین دهه - رفتار و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک ثبات نسبتا دائمی.

قابلیت پیش بینی:

با توجه و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص میتوان سبک رفتاری و تفکری آنها را با احتمال زیاد پیشبینی کرد. قابلیت پیشبینی رفتار با "ثبات در رفتار" رابطه متقابل دارد. اختلال شخصیت چیست؟ اختلالات شخصیتی گروهی از حالات روانی می باشند که بیماری نبوده، بلکه شیوه های رفتاری هستند. خصوصیات این اختلالات عبارتند از:

✓    الگوهای رفتاری نسبتاً ثابت، انعطاف ناپذیر و ناسازگار که به بروز مشکلاتی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و مشکلات شغلی و قانونی منجر میگردد.

✓    افراد دچار این حالات تصور میکنند که الگوهای رفتاری شان طبیعی و صحیح است.

✓    شخصیت این افراد در برخورد با موقعیت هایی که واکنش با آن ها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، ناسازگارمی باشد، یعنی تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز میدهند.

بنابراین، اختلال شخصیت یعنی رفتارهای ناسازگار و انعطافناپذیر در برخورد با محیط و موقعیتها. طبقهبندی اختلالات شخصیت: گروه A افراد عجیب و نامتعارف

·    پارانوئید1

·    اسکیزوئید2

·    اسکیزوتایپ گروه B افراد نمایشی B احساساتی و دمدمی

·    ضد اجتماعی

·    اختلالات شخصیتی مرزی

·    اختلال شخصیت نمایشی3

·    خودشیفته4 گروه C افراد مضطرب و هراسان

·    اختلال وسواسی - جبری

·    دوری گزین5

·    وابسته6

انواع اختلال شخصیت:

- بدبین - پارانویید:

این افراد دارای شک و بیاعتمادی غیرمنطقی هستند و حالت تدافعی و حساسیت بیش از حدی نسبت به دیگران دارند. - منزوی - اسکیزویید - اسکیزوتیپال - : افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوتیپال راحتتر هستند که در خود و دور از دیگران باشند، تا اینکه یاد بگیرند روابط بین فردی معناداری داشته باشنایند. ترجیحِ انزوا، در ادراکات تحریف شده در مورد چگونگی رخدادِ روابط بین فردی، شرکت میکند. این افراد در پیرامون زندگی باقی میمانند و اکثرا به سمت فعالیتهای بدون هدف با روابط کم و بیمعنی با دیگران - اگر روابطشان بیش از هیچ باشد - انحراف پیدا میکنند. فردی که دارای اختلال شخصیت اسکیزوتیپال است، رفتارهای عجیب و غریبی دارد و میاندیشد که اکثرا دیگران او را به عنوان یک فرد عجیب، غیرقابل پیشبینی و نامانوس میبینند. آنها در هنگام لزوم با دورههای کوتاهی از روان رنجوری شناخته میشوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید