بخشی از مقاله

مقدمه

از زمان انتشار کتاب پارگامنت((1997) (Pargament با عنوان روانشناسی دین و مقابله، موضـوع مقابلـه مذهبی بهطور چشمگیري کانون توجه محققان مختلف بوده است. مرور شواهد تجربی نشـان مـیدهـد که در طی سالهاي گذشته، مطالعات متعددي با محوریت مقابله مـذهبی در گـروههـاي سـنی مختلـف مانند کودکان (بینوري((Benore و همکاران، (2008، نوجوانان (تالیک، 2013؛ ديیـو((Dew و همکـاران، (2010 و بزرگسالان (بورك و ترمن((Bjorck & Thurman، (2007 و در گروههاي مذهبی متفـاوت ماننـد اسلام (ابورایا و همکـاران، 2008؛ آمـر و همکـاران، 2008؛ شـهابیزاده و مظـاهري، (1391، مسـیحیت (وینتــر و همکــاران، (2009، یهــود (روســمارین و همکــاران، (2009 و هنــدو (تاراکشــوار و همکــاران، (2003 انجام شده است. افزون بر این، مرور شواهد تجربی نشان میدهد که میان محققان علاقـهمنـد بـه قلمرو مطالعاتی روانشناسی دین و مقابله، بر موضوعاتی مانند مقابله مـذهبی بـا سـرطان (یوشـیموتو و همکاران، (2006، بیماري مزمن (سیگرانگ و همکاران، (2003، درد مـزمن (دان و هورگـاس، (2004 و بیماري ایدز (پارگامنت و همکاران، 2004ب) تأکید شده است. همچنین، طی سـالهـاي گذشـته نتـایج مطالعات هاگیلت و همکاران (2007) و مور و همکاران (2007) موجب شده است کـه نقـش مثبـت و تعیینکنندة مذهب در مقابله با مشکلات روانپزشکی، بـر متخصصـان سـلامت روانـی و روانشناسـان بالینی بیش از پیش مکشوف شود. درنهایت، نتایج مطالعات مربوط به مقابله مذهبی با برخی تنشـگرهاي ویژه، مانند داغدیدگی (استویبی، 2004؛ شـریفی و همکـاران، (1391، خشـونت خـانگی (واتلینگـتن و مورفی، (2006، سقط جنین (ماجور و همکاران، (1998، بیـوگی (میچـل و همکـاران، (2003 و بلایـاي طبیعی (هندرسون، 2010، ص(5 و همچنین، نتایج مطالعات مربوط به پسایندهاي چندگانه رویارویی بـا تجارب تنیدگیزا، مانند تعالی پـسضـربهاي (سیدموسـوي و همکـاران، 1388؛ سیدموسـوي و وفـایی، (1388، بهزیستی معنوي (طاهري خرامه و همکاران، 1392؛ آنترانر و همکـاران، (2010، افسـردگی (آنـو و وسکانسل، 2005؛ کانرس و همکاران، 2006؛ شریفی و فاتحیزاده، (1391، سـلامت روانـی (حسـنی واجـاري و بهرامــیاحســان، (1384، کیفیــت زنــدگی (گــاردنر و همکــاران، (2013 و نــرخ مــرگومیــر (پارگامنت و همکاران، 2003؛ پارگامنت و همکاران، 2004الف) تأکیـد مـیکنـد کـه راهبردهـاي مقابلـه مذهبی- بهمثابه یک منبع عظیم مقابلهاي، وجه جداییناپذیر فرایند مقابله با تنیدگی قلمداد میشود.

بر این اساس، نتایج بسیاري از تحقیقات، از گریزناپذیري نقشآفرینی راهبردهـاي مقابلـه مـذهبی در بافت مطالعاتی تجارب تنیدگیزا و شیوههـاي ترجیحـی مـدیریت چنـین رخـدادهایی بـهطـور تجربـی

راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی: تحلیل روانسنجی مقیاس مقابله مذهبی در بین دانشجویان ایرانی  ۳۴


حمایت کردهاند. بنابراین، لازمه مطالعـه نظامـدار و هدفمنـد مقولـه راهبردهـاي مقابلـه مـذهبی در بـین دانشجویان ایرانی، پس از تصریح ضرورت و اهمیت مطالعه آن، مستلزم دسترسی بـه ابـزاري اسـت کـه ارزیابی نقش این منبع مقابلهاي را در مواجهه با تجارب تنیدگیزاي زندگی، امکـانپـذیر کنـد. بنـابراین، این پژوهش، درصدد است که بـراي اولـین بـار، سـاختار عـاملی مقیـاس مقابلـه مـذهبی (پارگامنـت و همکاران، (2000 را در گروهی از دانشجویان دختر و پسر ایرانی مطالعه کند.

منطق نظری زیربنایی توسعه مقیاس مقابله مذهبی

بر اساس دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، چهار مفروضه زیربنایی، شالودة نظري مقیاس مقابله مذهبی را تشکیل میدهد. پارگامنت و همکاران (2000)، تأکید کردند که از لحاظ نظـري، سـنجش مقابله مذهبی باید بر دیدگاه کارکردي مذهب و نقشهاي چندگانه آن، در بافت مقابله با رخدادهاي تنیدگیزا استوار باشد. در گذشته، محققان براي اندازهگیري مقابله مذهبی از نشانگرهاي کلی مذهبی بودن، مانند نماز خواندن و حضور در اماکن مذهبی استفاده کردهاند. اگرچه اسـتفاده از ایـن روش سنجش مؤثر بوده است، اما محققان در این روش از پاسخ به سؤالات مربوط به نقشهاي کارکردي مذهب، در قلمرو مقابله با تجارب تنیدگیزا بازماندهاند. بنابراین، صرف آگاهی از اینکه فرد مناسک دینی را به جاي میآورد و در اماکن مذهبی حاضر میشود، براي سنجش مقابلـه مـذهبی غیرکـافی میباشد. به عبارت دیگر، طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، سنجش مقابله مذهبی نیازمند پاسخ به این سؤال است که چگونه فرد از مذهب براي درك و رویارویی با تجارب تنیدگیزا بهـره میبرد. اندیشیدن به کارکردهاي مذهب، با پیشبینیهاي قويتر از پسایندها، تفسیر آسانتر یافتههاي معنادار و غیرمعنادار و پیشرفتهایی در زمینه درك روشهایی که نقش مذهب را در موقعیتهـاي حساس زندگی نشان میدهد، همراه است. بر این اساس، پارگامنـت و همکـاران (2000)، بـر پـنج کارکرد اصلی مذهب تأکید کردهاند:

.1 معنا: طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، در مواجهه با تجـارب رنـجآور زنـدگی، مـذهب چارچوبی را براي درك، تفسیر و معنادهی فراهم میآورد. شیوههاي چندگانـه مقابلـه مـذهبی بـا هـدف کسب معنا شامل: .1 بازارزیابی مذهبی خیرخواهانه- به معناي بـازتعریف عامـل تنیـدگیزا بـه صـورت سودمند بر اساس آموزههاي دینی؛ .2 بازارزیابی مبتنی بر خداوند کیفرکننده - به معناي بـازتعریف عامـل تنیدگیزا بهمثابه تنبیهی از طرف خداوند بـه خـاطر گناهـان فـردي؛ .3 بازارزیـابی شـیطانی- بـه معنـاي

۴۴  ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱

بازتعریف عامل تنیدگیزا به صورت عمل شیطان؛ .4 بازارزیابی قـدرت خداونـد، بـه معنـاي بـازتعریف قدرت خداوند دربارة اثرگذاري بر موقعیت رنجآور است.

2. کنترل: طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، در مواجهـه بـا رخـدادهایی کـه فراتـر از منابع درونفردي افراد هستند، مذهب مسیرهاي زیادي را با هـدف دسـتیابی بـه احسـاس تسـلط و کنترل به آنها پیشنهاد میکند. شیوههاي چندگانه مقابله مذهبی براي دسـتیابی بـه کنتـرل شـامل: .1 مقابله مذهبی همیارانه، به معناي جستوجوي کنتـرل از طریـق مشـارکت بـا خداونـد بـراي حـل مسئله؛ تسلیم مذهبی فعالانه، بـه معنـاي واگـذاري فعالانـه کنتـرل بـه خداونـد در فراینـد مقابلـه، واگذاري مذهبی منفعلانه، انتظار منفعلانه از خداوند با هدف کنترل بر موقعیت، تقاضـاي شـفاعت الهی، جستوجوي کنترل بهطور غیرمستقیم به کمک تقاضا از خداوند براي یک معجزه یا شفاعت الهی، و مقابله مذهبی خودجهتدهنده، جستوجوي کنترل به طور مستقیم از طریق ابتکـار فـردي در عوض کمک از خداوند است.

3. آسایش/ معنویت: پارگامنت و همکاران (2000) تأکید میکنند که طبق دیـدگاه روانپویشـی کلاسیک، مذهب با هدف کاهش بیم افراد براي زندگی در جهانی که هر لحظه آبستن یـک فاجعـه میباشد، صورتبندي شده است. بنابراین، متمایزسازي راهبردهاي مقابله مذهبی مبتنی بر آسودگی از روشهایی که داراي یک کـارکرد معنـوي اصـیل هسـتند، دشـوار میباشـد. از دیـدگاه مـذهبی، معنویت یا تمایل براي ارتباط با قدرتی فراتر از آدمی، اصلیترین کارکرد مـذهب قلمـداد میشـود. طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، شیوههاي چندگانه مقابلـه مـذهبی، بـراي دسـتیابی بـه آسایش و نزدیکی با خدا شامل: .1 جستوجوي حمایت معنوي، به معناي جستوجوي راحتـی و اطمینانآفرینی از طریق دوستی و مراقبت خداوند؛ .2 تمرکـز مـذهبی، انجـام فعالیتهـاي مـذهبی براي تغییر توجه از عامل تنیدگیزا؛ .3 تطهیر (پالایش) مـذهبی، جسـتوجوي تنطیـف مـذهبی از طریق انجام اعمال مذهبی، پیوند معنوي، تجربه احساس نزدیکـی بـه قـدرتی کـه آدمـی را تعـالی میبخشد، نارضایتی معنوي، بیان گمگشتگی و نارضایتی از رابطه با خداوند در موقعیت تنیـدگیزا،

و تعیین حدود رفتارهاي مذهبی، تعیین رفتارهاي مذهبی قابل قبول از رفتارهاي غیرقابـل قبـول و باقی ماندن در محدودة آموزههاي دینی است.

4. صمیمیت / معنویت: دورکیم (پارگامنت و همکاران، (2000، بر نقش مـذهب در تسـهیل انسـجام اجتماعیکیدتأ کرده است. بنابراین، مذهب سازوکارِ تسهیل کننده انسجام اجتمـاعی و هویـت اجتمـاعی

راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی: تحلیل روانسنجی مقیاس مقابله مذهبی در بین دانشجویان ایرانی  ۵۴


تلقی میشود. با وجود این، اغلب صمیمیت با دیگران از طریق روشهاي معنوي ماننـد پیشـنهاد کمـک معنوي، به دیگران و حمایت معنوي از اعضاي گروه دینـی بـه دسـت مـیآیـد. بنـابراین، متمـایزسـازي روشهاي تسهیلکنندة صمیمیت، از روشهاي تسهیلکنندة نزدیکی با یک قدرت بالاتر دشوار میباشـد. طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، شیوههاي چندگانه مقابله مذهبی براي دستیابی بـه صـمیمیت با دیگران و احساس نزدیکی با خـدا شـامل: .1 جسـتوجوي حمایـت از طـرف افـراد مطلـع در دیـن (دینیاران) یا افراد همعقیده، بـه معنـاي جسـتوجوي آسـایش و اطمینـانآفرینی از طریـق دوسـتی و مراقبت افراد همعقیده و مطلع در امور دینی (دینیاران)، کمک معنوي به دیگران، به معناي تـلاش بـراي حمایت معنوي از دیگران، و نارضایتی مذهبی بینفردي، بیان گمگشـتگی و نارضـایتی دربـارة رابطـه بـا افراد مطلع در امور دینی (دینیاران) یا افراد همعقیده در موقعیتهاي تنیدگیزا است.
.5 دگرگونی زندگی: طبق دیدگاه پارگامنت و همکاران (2000)، مذهب از طریـق ترغیـب افـراد بـه واگذاري موضوعات ارزشمند قدیمی و جستوجوي منابع جدید معنا به افراد کمک میکند تا تغییـرات عمدهاي در زندگی خود خلق کنند. همچنین، شیوههاي چندگانه مقابله مذهبی براي دستیابی به تغییـرات عمده در زندگی شامل: .1 جستوجوي جهتگیري مذهبی، به معنـاي کمـک گـرفتن از مـذهب بـراي یافتن یک جهتگیري جدید در زندگی وقتی جهتگیـري پیشـین فاقـد ارزش جلـوه مـیکنـد، تغییـر مذهبی، به معناي تغییر اساسی در زندگی از طریق مذهب، و بخشش مذهبی، به معناي کمـک گـرفتن از مذهب براي تغییر در خشم، آزار و ترس ناشی از یک گناه و رسیدن به آرامش است.

بنابراین، پارگامنت و همکاران (2000)، پـس از مـرور شـواهد نظـري و تجربـی مربـوط بـه قلمـرو مطالعاتی دین و مقابله، رویکرد متفاوتی براي سنجش مذهب بهمثابه یک منبع مقابلـهاي ارائـه کردنـد. در نظریه مقابله، بر نقش فعال آدمی در فرایند تفسیر و پاسـخدهـی بـه عوامـل تنیـدگیزاي زنـدگی تأکیـد میشود (فولکمن، 2010، ص.(205 یسیاري از شواهد تجربـی نشـان دادهانـد کـه تمـایز در پسـایندهاي چندگانه مواجهه با رخدادهاي منفی زندگی از طریق تفاوت در روشهاي خاص ارزیابی و مقابلـه قابـل تبیین است (همان). از چشمانـداز نظریـه مقابلـه، رفتـار فـرآوردة فراینـد پویـایی از تبـادل بـین فـرد و موقعیتهاي پیرامونی است که در محدودة یک بافت اجتماعی فرهنگی بزرگتر پدیدار میشود.

طبق دیدگاه پارگامنت و ماهونی (2005)، مقابله مـذهبی بیـانگر تلاشهـایی اسـت بـراي استفاده از آموزههاي دینی، با هدف درك و رویارویی با تجارب تنیدگیزاي زندگی. پارگامنت (1997) بر چند نکته تأکید میکند:

۶۴  ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱

1. مقابله مذهبی داراي کارکردهاي متفاوتی مانند جستوجوي معنا، صمیمیت بـا دیگـران، هویـت، کنترل، کاهش اضطراب، دگرگونی و پیگردي معنویت است. بنابراین، در مقیاس مقابله مذهبی، گویـههـا از لحاظ مفهومی، بر اسـاس کارکردهـاي چندگانـه مـذهب در بافـت رویـارویی بـا تجـارب تنیـدگیزا سازماندهی شدهاند.

2. مقابله مذهبی چندسطحی است و رفتارها، هیجانات، روابط و شـناختارها را شـامل مـیشـود. در مقیاس مقابله مذهبی، گویههایی انتخاب شدهاند که نشان میدهند چگونه افراد روشهاي مقابلـه مـذهبی را بهطور شناختی، از طریق افکار و نگرشها، به طور رفتاري، از طریق اعمال، به طور هیجانی، از طریـق احساسات ویژة افراد، و به طور ارتباطی، از طریق اعمالی که دیگران را شامل میشود بهکار میگیرند.

3. مقابله مذهبی بیانگر یک فرایند پویا میباشد که در طول زمان و در بافـتهـا و شـرایط گونـاگون تغییر میکند.

4. مقابلهمذهبی فرایندي چندبُعدي است کـه در زنـدگی بـه نتـایجی کمـککننـده یـا مضـر منجـر میشود. ماهیت چندبُعدي مقیاس مقابله مذهبی، بر این فرض استوار است که راهبردهاي مقابله مـذهبی انطباقی یا غیرانطباقی میباشند. بنابراین، گویههاي منتخب در مقیـاس مقابلـه مـذهبی یـا بـر روشهـاي مقابله مذهبی مثبت و یا بر روشهاي مقابله مذهبی منفی دلالت دارند.

مقابله.5 مذهبی، به دلیل مزیتِ تمرکز بـر موضـوعات الهـی بُعـد متمـایزي بـه فراینـد مقابلـه اضافه میکند.

6. به دلیل تمرکز متمایز قلمرو مقابله مذهبی بر روشهایی که نقش مذهب را در موقعیتهـاي ویـژه زندگی مشخص میکند، مقابله مذهبی اطلاعاتی حیاتی دربارة نقـش مـذهب و رابطـه آن بـا سـلامت و بهزیستی، بهویژه در بین افرادي که در زندگی با مشکلاتی بحرانی روبهرو شدهاند، فراهم میآورد.

در تحقیقات بسیاري، ویژگیهاي فنی مقیاس مقابله مـذهبی آزمـون شـده اسـت (پارگامنـت و همکاران، 2000؛ تالیک، .(2013 در مطالعه پارگامنت و همکاران (2000)، کـه بـا هـدف توسـعه و رواسازي مقدماتی مقیاس مقابله مذهبی در بین گروهی از دانشجویان و بیماران بستري در بیمارستان انجام شد، نتایج تحلیل مؤلفههاي اصلی با استفاده از چرخش اوبلیمـین از مفهومسـازي و سـاخت زیرمقیاسهاي چندگانه بهطور تجربی حمایت کرد. همچنین، نتایج تحلیل عـاملی تأییـدي مقیـاس مقابله مذهبی در بین نمونه بیماران سالمند بستري شده در بیمارستان بهطور تجربی، نتـایج تحلیـل عاملی اکتشافی را تأیید کرد. علاوه بر این، معناداري نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی با هـدف

راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی: تحلیل روانسنجی مقیاس مقابله مذهبی در بین دانشجویان ایرانی  ۷۴


تبیین پراکندگی نمرات سازگاري مشارکتکنندگان از طریق مقیاسهاي چندگانه مقابله مذهبی، پس از تفکیک سهم متغیرهاي جمعیتشناختی و نمرات مقابله مذهبی کلـی، بـهطور تجربـی از روایـی فزایندة مقیاس مقابله مذهبی حمایت کرد. در مطالعه تالیک (2013)، که با هدف انطباق فرهنگـی و آزمون ساختار عاملی مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت در نوجوان لهستانی انجام شد، همسو با مطالعه پارگامنت و همکاران (2000) از روش تحلیل مؤلفههاي اصلی، با استفاده از چرخش ابلیمین استفاده شد. تالیک همسو با پارگامنت و همکاران (2000)، از تحلیل عاملی سلسلهمراتبی استفاده کـرد. در گام اول، تمامی 105 گویه مقیاس مقابله مذهبی، از طریق تحلیـل مؤلفـههاي اصـلی بـا اسـتفاده از چرخش ابلیمین و به کمک راهحل محدود شده به فقط دو عامل، تحلیل شـدند. نتـایج مربـوط بـه شاخص کفایت نمونهبرداريکایزرـ میرـ اُلکین (KMO) و آزمون کرویت بارتلت، از معناداري مدل منتخب حمایت کردند. در این گام، دو گویه، به دلیل بار عاملی کمتر از 0/30 و چهار گویه به دلیل بار عاملی مشترك از مجموع 105 گویه حذف شـدند. پـس از حـذف شـش گویـه، نتـایج تحلیـل مؤلفههاي اصلی با استفاده از چرخش ابلیمین نشان داد که 65 گویه زیـر عامـل راهبردهـاي مقابلـه مذهبی مثبت و 34 گویه نیز زیر عامل راهبردهاي مقابله مذهبی منفی بار گرفتند. در گـام بعـد، 65 گویه مرحله قبل، به طور مستقل تحلیل شدند. نتایج مربوط به شاخص کفایت نمونهبرداري کایزر ـ

میر ـ اُلکین و آزمون کرویت بارتلت از معناداري مدل حمایت کردند. در ایـن گـام، نتـایح تحلیـل عاملی اکتشافی شامل 9عاملِ دگرگونی زندگی، تسلیم مـذهبی فعالانـه، جسـتوجوي حمایـت از طرف افراد مطلع در دین (دینیاران) یا افراد همعقیـده، تمرکـز مـذهبی، مقابلـه مـذهبی همیارانـه، تقاضاي شفاعت الهی، حمایت معنوي و بازارزیابی مذهبی خیرخواهانه بود کـه در مجمـوع 62/84 درصد از عامل زیربنایی را تبیین کردند . در این مرحله، 15 گویه نیز به دلیل بار مشترك از سـاختار عاملی مقیاس حذف شدند . نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، پس از حذف 15 گویه نشان داد که 9 عامل استخراج شده در مجموع، 65/19 درصد از واریانس عامل زیربنایی را تبیین کردند. تحلیل محتوایی گویهها نشان داد که این عوامل نهگانه، دربرگیرندة مقیاسهاي راهبردهاي مقابله مذهبی مثبت بودند. نتایج تحلیل مؤلفههاي اصلی، با استفاده از چرخش ابلیمین بر روي 34 گویه باقیمانده نشان داد که 7 عامل استخراج شده، شامل بازارزیابی مبتنی بر خداوند کیفر کننده، بازارزیابی شیطانمحور، واگذاري مذهبی منفعلانه، نارضایتی معنوي، بازارزیابی قدرت خداوند و نارضایتی مذهبی، پس از حذف دو گویه، به دلیل بار عاملی کمتر از 0/40، در مجموع 63/39 درصد از عامل زیربنایی را تبیین کردند. در

۸۴  ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱

این مرحله، بررسی محتوایی گویهها نشان داد که ایـن عوامـل هفتگانـه، دربرگیرنـدة مقیاسهـاي راهبردهاي مقابله مذهبی منفی بودند. در مطالعه تالیک، ضرایب همسانی درونی راهبردهاي مقابلـه مذهبی مثبت و منفی بین 0/62 تا 0/92 به دست آمد.

آبیاري و آگیلار (1389)، با هدف تأکید بر نقش غیرقابل انکار عنصر بافتـاري فرهنـگ در پیشبینـی شیوههاي ارجح پاسخدهی به موقعیتهاي پرفشار زندگی، نسخه ایرانـی مقیـاس پاسـخهاي مقابلـهاي را توسعه دادند. بدینمنظور، در گام نخست، از 50 دانشجو تقاضا شد که شیوههاي منتخـب خـویش را در مواجهه با رخدادهاي تنیدگیزاي زندگی در شش ماه گذشته گـزارش نماینـد. پـس از تحلیـل محتـواي پاسخهاي افراد در فاز یک، در فاز دوم تحقیق از تعداد 365 دانشجو خواسته شد، به گزارههاي به دسـت آمده از روش تحلیل محتوا در فاز یک، سؤالات نسخه بزرگسال پاسخهاي مقابلهاي و همچنین، مقیـاس مقبولیت اجتماعی پاسخ دهند. نتایج تحلیل مؤلفههاي اصلی با استفاده از روشهاي چرخش اوبلیمـین و واریماکس، بر روي سؤالات مقیاس پاسخهاي مقابلهاي و مجموعه گزارههاي بهدسـتآمـده از فـاز یـک مطالعه حاضر نشان داد که عامل مقابلـه مـذهبی در کنـار شـش عامـل حـل مسـئله، اجتنـابشـناختی، جستوجوي راهنمایی و حمایت، پذیرش یا تسلیم، ارزیابی مجدد مثبـت و جسـتوجوي پاداشهـاي جایگزین در مجموع حدود 35/94 درصـد از واریـانس خصیصـیه زیربنـایی پاسـخهاي مقابلـهاي را در دانشجویان ایرانی تبیین کردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید