بخشی از مقاله

چکیده

هوش هیجانی به عنوان یک مبحث علمی در روانشناسی نزدیک به دو دهه است که در جهان و اندکی دیرتر، در ایران مطرح شده و اهمیت آن با بروز تحولات اجتماعی مربوط به عصر صنعتی و فراصنعتی، به ویژه در گستره ی روابط میانفردی در محیط تحصیل، کار و خانواده نمود روز افزونی یافته، به طوری که بسیاری بر این باور هستند که فرد برای انکه بتواند در این شرایط به کامیابی نسبی دست یابد لازم است در کنار بهره مندی از بهره هوشی متعارف - IQ - از بهره عاطفی - EQ - مناسب نیز برخوردار گردیده، بدین ترتیب نقش هوش هیجانی یا هوش عاطفی و پرورش آن در پیشرفت فرد در اجتماع نقشی است بسیار بااهمیت که نمیتوان آن را ندیده گرفت، شناخت فرد از عواطف و هیجان های خود و دیگران و استفاده از هیجان ها برای ایجاد سهولت در تفکر و دستیابی به علل بروز هیجان ها و کنترل و مدیدریت مطلوب هیجان ها میتواند از پدید آمدن بسیاری از مشکلات در روابط افراد جلوگیری کرده، تحقیقاتی که در ده سال گذشته در زمینه هوش هیجانی صورت گرفته است به اندازه ای فراوان و گسترده است که از آن به عنوان » انفجار پژوهش« در زمینه ی هوش هیجانی یاد شده، این تحقیقات شواهد روز افزونی را به دست میدهد مبنی بر اینکه هوش هیجانی را میتوان به طور قابل اطمینان اندازه گرفته و میتوان از آن در پیش بینی نتایج مهم در عرصه ی کار و زندگی از جمله کیفیت رابطه با دیگران و کارایی مدیریت بهره جست.

مقدمه

معدود زمینه هایی در روانشناسی هستند که به اندازه ی هوش هیجانی علاقه مندی عمومی را برانگیخته باشند. هوش هیجانی موضوع پر فروش ترین کتاب ها، مجلات و مقاله های و همچنین موضوع پژوهش شمار قابل ملاحظه ای از پژوهش های علمی نیز بوده است. یک تبیین این است که هوش هیجانی با روح خردمندانه ی زمان همخوانی دارد. یکی از مضمون های پایه دار زندگی معاصر این است که ما میتوانیم مسائل فنی را خیلی بهتر از مسائل انسانی حل کنیم.

نویدی که هوش هیجانی دارد این است که میتواند در حل حداقل یکی از مشکل های انسانی، یعنی تعارض بین انچه فرد احساس میکند و انچه می اندیشد، ما را یاری کند. دومین تبیین روزمره برای علاقه مندی به هوش هیجانی این است که این مفهوم یا سازه اعلام میدارد که اگر افراد از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند، بدون داشتن تحصیلات عالی، باز هم میتوانند در زندگی موفق باشند. دلایل دیگر توجه عامه میتواند این باشد که این سازه منتقدان ازمون های هوش سنتی را به سلاح لازم برای حمله به انها مجهز میسازد. افراد به این باور رسیده اند که هوش هیجانی میتواند انان را سالم، غنی، موفق، محبوب و شادمان سازد. نیاز است که چنین ادعاهای جسورانه و مهم به طور علمی ارزیابی شوند. این همان هدفی است که این مقاله سعی دارد بررسی کند.

بحث و گفتگو

هوش هیجانی را میتوان این گونه تعریف کرد: » توانایی تشخیص دادن، دسترسی یافتن و به وجود اوردن هیجان ها برای کمک کردن به تفکر، درک کردن هیجان ها و اگاهی هیجانی و تعدیل اندیشمندانه ی هیجان ها به منظور بالا بردن و رشد هیجانی و عقلانی1997 - « ،. - mayer and salovey رشته ی جدید علمی هوش هیجانی در سال 1990 صاحب نخستین نشریه ی علمی خود شد و هنوز رشته ای به نسبت جدید است. پدید اورندگان این رشته ی علمی یعنی مایر و سالووی بعدا با همکاری کارسو مدل توانایی محور را بهبود بخشیده و یک مدل فرایندی از هوش هیجانی به وجود اورده اند که آن را » دستور العمل هیجانی« می نامند. چهار توانایی مطرح شده از سوی مایر و سالووی عبارتند از:

.1 توانایی تشخیص دقیق هیجان ها وابراز هیجان ها

.2 توانایی تولید هیجان ها و به کار گیری انها برای کمک به حل مشکلات فرد

.3 توانایی درک علل هیجان ها وپیشروی ها و ترکیبات انها

.4 توانایی اداره هیجان ها به منظور بهبود بخشیدن به تصمیم گیری. دستور العمل هیجانی به نوبه خود این مدل سلسله مراتبی را تبدیل به یک مدل فرایندی مینماید که در ان هیجان ها نخست شناسایی شده یا تشخیص داده میشوند، از انها برای تاثیر گذاری بر توجه و تفکر استفاده میشود، ما تلاش میکنیم علل هیجان ها و مراحل تغییر انها را درک کنیم، و هیجان ها را اداره کنیم تا با اطلاعات موجود در این هیجان ها و بر اساس انها به نحوی هوشمندانه عمل کنیم - 1997،.

علت های هیجانی، تفکر هیجانی، رفتارهای هیجانی

یکی از بهترین کارهای اموزشی گرافیک کاری است براساس مدلی متعلق به پلاچیک به نام شبکه ی چرخشی هیجان ها. این گرافیک برای نشان دادن شش هیجان اصلی، سه سطح شدت برای هر هیجان، یک مثال از بروز هر کدام از هیجان ها، و تاثیر و نفوذی که هیجان بر اندیشیدن میگذارد، این گرافیک کمک میکند تا نشان دهیم هیجان های گوناگون زیادی هستند که ترکیب برخی از انها موجب شکل گیری هیجان های دیگری می شود، و شدت یا سطح انرژی هیجان ها را در مقایسه با یکدیگر نشان میدهد. مثلا خوشحالی هیجانی است مشابه شادی لیکن هیجان شادی شدیدتر یا سطح انرژی ان بالاتر از خوشحالی است.

آیا شخص خود میتواند استعداد خود را پرورش داده و شکوفا سازد؟ ده ها سال پژوهش در خصوص اثرات روان درمانی، برنامه های خودیاری، درمان رفتاری شناختی. برنامه های اموزشی، و برنامه های تحصیلی نشان داده است که افراد میتوانند رفتار، حالت های روحی و »خود انگاره« شان را تغییر دهند. با این حال بیشتر این مطالعات انچه را در کانون توجه قرار میدهند یک ویژگی واحد مانند حفظ متانت و ارامش، کاستن از یک تشویش و اضطراب خاص و یا مجموعه ای از ویژگی ها است که اغلب اوقات با استفاده از ابزارهای سنجش، از قبیل ترازوی»شخصیت سنج چند وجهی مینه سوته« تعیین میگردند.

شکوفایی توانایی محور هوش هیجانی

هوش هیجانی پدیده ای است هم درونفردی و هم میانفردی. هوش هیجانی درونفردی هوش هیجانی ای است که در درون خودما است: چگونه اطلاعات مربوط به هیجان را که بر اندیشه ها و رفتار فردی مان تاثیر میگذارد به درون ببریم و پردازش کنیم. هوش هیجانی میانفردی هوش هیجانی است که هنگام تعامل دو نفر یا بیشتر حادث میشود. مدل توانایی محور هوش هیجانی گاهی به حسابگری های منطقی و عقل سلیم شباهت پیدا میکند. با این حال حسن آن در سادگی آن است. با استفاده از این ملاک و معیار که هیجان ها حاوی اطلاعات بسیار گرانبهایی هستند، کسانی که قادر به درک چگونگی بهره گیری از ان اطلاعات میباشند نسبت به انان که قادر به استفاده از هوش هیجانی نمیباشند از نظر رابطه با دیگران به نتایج بهتری دست پیدا میکنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید