بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه روایت دختران و پسران مجرد از موانع موجود بر سر راه ازدواج و پیامد های آن صورت گرفته است. خانواده یک نهاد اجتماعی است که به دلیل تأثیرگذاری بر اعضای خود و سطوح مختلف جامعه، از جایگاه خاصی برخوردار است. پر واضح است که عامل پیدایش خانواده ازدواج است. پس سلامت جامعه و خانواده وابسته به ازدواجی سالم و با دوام است. بنابر این پرداختن به موضوع ازدواج و موانع و مشکلات سر راه آن، به عنوان یک مسئله اجتماعی نیازمند تحقیق و بررسی است .
لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته و با عنایت به اشباع نظری با دوازده فرد مجرد - شش دختر و شش پسر - از سه گونه جمع شغلی، خانوادگی و دوستانه جمع آوری و پس از کدگذاری تفسیر شدند. موانع موجود بر سر راه ازدواج جوانان مورد مطالعه بر اساس کدهای تبیینی استخراج شده از مصاحبه ها مشکلات مالی و اقتصادی، تغییر نگرش از سنتی به مدرن - فردگرایی - و احتیاط و محافظه کاری است که گاه به تجرد قطعی جوانان می انجامد. نظریه های مدرنیزاسیون، نوگرایی آنتونی گیدنز و تورم رکودی در جامعه ایران بر اساس یافته های این پژوهش مورد تأیید قرار می گیرند.
مقدمه
ازدواج یکی از اساسی ترین و در عین حال حساس ترین مراحل زندگی انسان به شمار می رود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودی خویش و وابستگی به غیر در پاسخ به نیازهای درونی و بیرونی خود همواره از فردگرایی گریزان بوده است از دیدگاه جامعه شناسی، ازدواج یک قرارداد اجتماعی و ضامن بقای نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. جایگاه و نقش خانواده در میان نهاد یا گروه های دیگر اجتماعی به گونه ای است که بعضی از جامعه شناسان معتقدند که هر گونه اصلاح جامعه باید از خانواده آغاز شود، زیرا در روند تکامل بخشیدن به منا سبات پابرجای جامعه خانواده پیشتاز است. از این رو ازدواج که مقدمه لازم تشکیل خانواده است، نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
با اهتمام به اهمیت خانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه، در صورت هرگونه تغییر و تحول در جامعه، بالطبع تغییراتی در این نهاد نیز ایجاد خواهد شد. افزایش سن ازدواج جوانان و بروز پدیده تجرد قطعی در بین آنان، از زمره این تحولات ا ست که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران بلکه حتی در ک شورهای تو سعه یافته فرا صنعتی مانند ایالات متحده آمریکا نیز م شاهده می شود.
به طوری که بر ا ساس نتایج موجود، سن ازدواج در این کشور از اواسط دهه 1960 به طرز برجسته ای در بین جمعیت آن افزایش یافته است - لوگران و زیسیموپولوس: . - 2004 بدین صورت که نسبت افراد ازدواج کرده در این کشور در سال 1960 برابر با 78 درصد بود که در سال 2000 به 52 درصد و در سال 2005 به کمتر از 50 در صد کاهش یافت - کونز،. - 2006 زمان ازدواج و تشکیل خانواده از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد.
توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییر سریع و قابل توجه شرایط اقت صادی و اجنماعی افراد، تغییر در زمان ازدواج و تأخیر آن به زمان های دورتر را موجب شده ا ست. فروپا شی نظام های خانوادگی گ سترده، جایگزینی اقت صاد تجاری و صنعتی به جای اقت صاد ک شاورزی سنتی،پیچیده تر شدن تق سیم کار اجتماعی، گسترش تحصیلات همگانی و مشارکت بیشتر زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خارج از خانه، عواملی هستند که در تأخیر ازدواج نقش دارند - محمودیان،. - 1383 از طرفی نباید از نظر دور داشت که پدیده افزایش سن ازدواج و در ادامه بروز تجرد قطعی باعث اختلال در کارکرد طبیعی نهاد خانواده شده و به دنبال این امر شاهد وجود ناب سامانی هایی در سطح جامعه ه ستیم. ناب سامانی هایی همچون شیوع انواع فسادهای اجتماعی، بحران میل جنسی و فرار دختران از خانه و کاشانه خود.
بیان مسئله
ازدواج یکی از رویدادهای مهم و حیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه است و از جنبه های مختلف می توان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به ا صطلاح وارد شدن به ازدواج ا ست. ازدواج علاوه بر پا سخگویی به نیازهای عاطفی و جن سی فرد، نیازهای اقت صادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم می کند و به خاطر اهمیت و تأثیری که دارد، به عنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشورهای دنیا به حساب می آید.امروزه وقتیمسئله ازدواج در خانواده ها و در میان جوانان مطرح می شود غالباً به جای این که به لزوم این امر بیندیشند، تصوری مبهم و در واقع دنیایی از مشکلات و موانع در مقابلشان قد علم می کند.
هزینه بالای جشن عقد و عروسی، مهریه سنگین، مخارج خرید هدایا و طلا و جواهرات، هزینه اجاره، رهن و یا خرید مسکن و اتومبیل، عدم دسترسی به اشتغال مناسب و تعداد بیشمار دیگری از مسائل اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی، ازدواج جوانان را به تأخیر می اندازد تأخیر در سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی فراوانی به همراه داشته باشد، می توان به گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر، هدر رفتن سنین جوانی، عدم م سئولیت پذیری و بی توجهی به آن در سایر زمینه های زندگی، بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ار ضای نیازهای فرد، ااف سردگی و اختلالات جن سی، دل نگرانی والدین از دیر ازدواج کردن فرزندان، ا ستعمال مواد مخدر و بسیاری از آسیب های دیگر اشاره نمود. پژوهش حاضر در صدد است تا به روایت دختران و پسران مجرد از موانع موجود بر سر راه ازدواج آنان گوش بسپارد.
پیشینه پژوهش
ادبیات متعدد داخلی و خارجی از زاویه های خاصی به بررسی افزایش سن ازدواج جوانان و علل آن پرداخته اند. کاظمی پور - - 1383 در پژوه شی تحت عنوان »تحول در سن ازدواج جوانان به ویژه دختران طی یک دهه اخیر « دریافت این تحولات باعث افزایش سن ازدواج در دختران به 22/3 سال بوده است و 80 درصد از پاسخگویان مشکلات مالی و اقتصادی را مهم ترین دلیل افزایش سن ازدواج پ سران اعلام کرده اند. وی با ا شاره به ت صور عموم مبنی بر این که م شکلات اقت صادی و بیکاری مهم ترین مانع ازدواج به موقع است افزود اگر این طور باشد جوانان بی سواد و کم سواد که مشکل بیشتری در یافتن شغل و حل مسائل اقتصادی دارند،اصلاً نباید ازدواج کنند در حالی که نتایج مطالعات نشان می دهد که این افراد بسیار زودتر از سایرین ازدواج می کنند.
در واقع این موضوع ثابت می کند که میزان تحصیلات با افزایش سن ازدواج رابطه مستقیم دارد به طوری که هر چه فرد تحصیلات بیشتری دارد، توقع بالاتری از اشتغال و سطح زندگی دارد بنابر این دیرتر ازدواج می کند. فرهمند بیگی - 1387 - پژوهشی تحت عنوان »بررسی رفتارهای فردگرایانه و جمع گرایانه به تفکیک جنس در تأخیر در ازدواج« انجام داد. روش پژوهش وی پیمایش و جامعه آماری تعداد 308 نفر از دان شجویان مجرد واقع در سنین 39-25 ساله دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی اتفاقی انتخاب شدند. نتایج این پژوهش ن شان داد که تأخیر در سن ازدواج با گرایش به رفتارهای فردگرایانه، جن سیت، انتخاب و دو راهی اجتماعی در موقعیتهای خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رابطه معنی داری دارد.
رضادوست و ممبنی - - 1390 در تحقیقی با عنوان» بررسی رابطه بین تأخیر سن ازدواج و متغیرهای میزان درآمد، میزان تحصیلات و تعدادی دیگر از متغیرها در زنان شاغل« از طریق پرسش نامه محقق ساخته به این نتیجه رسیدند که بین تأخیر سن ازدواج زنان و متغیرهایی مانند تحصیلات، میزان درآمد زن، میزان اهمیت شرایط اقتصادی همسر، میزان توجه خانواده زن به شرایط اقتصادی داماد و میزان توقعات غیرمادی از همسر آینده رابطه وجود دارد.
ساردن برای نشان دادن تفاوت های الگوی ازدواج اروپای شرقی و غربی، وضعیت زناشویی را در 21 کشور اروپایی با استفاده از تحلیل نسلی و خوشه ای بررسی نمود. یافته های پژوهشی وی نشان داد که در دو دهه اخیر ازدواج در اروپای شرقی زودرس بوده و عمومیت بی شتری دا شته ا ست. اما در اروپای غربی کاملا برعکس بوده و حتی ن سبت بالایی از افراد هرگز ازدواج نکرده دیده می شود. علاوه بر این ساردن دریافت که میانگین سن در اولین ازدواج برای مردان و زنان اروپای شرقی به ترتیب 25/1 و 22/1 بوده، در حالیکه ارقام مشابه در اروپای غربی 27/2 و 24/8 بوده است.
هیوول - - 1994 پژوهشی تحت عنوان »بررسی علل افزایش سن ازدواج « انجام داد. وی در مورد علل افزایش سن ازدواج چنین اظهار می کند: عوامل متعددی بر زمان ازدواج مؤثر هستند،یکی از مهمترین عوامل مؤثر، تحصیلات عالی زنان است،که با تأخیر ازدواج همبستگی نشان می دهد. دومین عامل اشتغال زنان می باشد. از عوامل دیگر، دشواری دسترسی به زوج مناسب است که در اثر پدیده ای به نام عدم تعادل جنسی در هنگام ازدواج ناشی می شود.عامل دیگر میزان آزادی در انتخاب همسر می با شد. ازدواج های ترتیب داده شده ن سبت به ازدواجهای آزاد در سنین پایین تری اتفاق می افتد. در ممالک غربی، تقریبا افراد آزادی کاملی در انتخاب شریک زندگی شان دارند. در کشورهای درحال توسعه، ازدواج های ترتیب داده شده در سیستم های خانواده هسته ای احتمالاً کمتر از سیستم های خانواده گسترده است.
دیدگاه های نظری در مورد ازدواج
در مورد خانواده و ازدواج نظرهای مختلفی بر ا ساس دیدگاه های متفاوت صاحب نظران عر ضه شده ا ست که هر کدام یک یا چند بعد از ابعاد آن را از زاویه نگرش خاص خود بررسی کرده اند.
نظریه مدرنیزاسیون1 نظریه مدرنیزاسیون توسط ویلیام گود مطرح شد. وی برای تبیین تفاوت سن ازدواج افراد، از مفهوم مدرنیزاسیون استفاده کرده است. بر این اساس، کاهش یا افزایش سن ازدواج با درجات مدرنیزاسیون مقایسه شده است.
مدرنیزاسیون در سطوح فردی و اجتماعی با تأثیرگذاری بر زمان ازدواج صورت می گیرد. در میان مهمترین فاکتورهای مدرنیزاسیون می توان به گسترش فرصت های تحصیلی، تغییرات در نیروی کار و فعالیت های شغلی، اشتغال زنان و شهرن شینی ا شاره کرد. در جریان مدرنیزا سیون، خانواده محوری به فرد محوری تبدیل می شود. این فرایند با ترجیح خانواده ه سته ای، فرد محوری، بهبود موقعیت زنان، گ سترش تح صیلات عمومی، شهرن شینی و ازدواج های با انتخاب آزاد، ت شکیل خانواده در سنین بالاتر را تشویق می کند - محمودیان،:1383صص . - 29-34 همچنین فرایند مدرنیزاسیون با تغییر نگرش ها و ایده های افراد جامعه همراه است، به طوری که در دنیای مدرن امروزی افراد به نگرش های به خصوص در زمینه انتخاب همسر دست یافته اند که دایره انتخاب همسر را محدودتر می کند.