بخشی از مقاله
آسیب پذیری عاطفی دختران و پسران دانش آموز
طرح آسيبشناسي دوران بلوغ دختران و پسران دانش آموز و راهکارهاي آگاهي بخش حدود صحيح ارتباط، به منظور بررسي ابعاد مختلف پديده ارتباطات دختران و پسران دانش آموز به شيوهاي فراتحليلي انجام گرفته است که در این تحقیق به صورت چکیده قسمتی از آن را آورده ایم.
پژوهش مزبور در چهار فصل گردآوري شده است. در فصل اول کليات بحث، يعني تاريخچهاي از مسأله روابط دختر و پسر، چه در قالب ديدگاههاي ديني، تأليف کتابها و انتشار مقالاتي که در اين زمينه انجام گرفته و يا پژوهشهايي که براي بررسي موضوع به انجام رسيده است ميباشد. فصل دوم شامل تعريف روابط و علل شکلگيري و تعدي از حدود متعارف آن است. فصل سوم، اختصاص به آسيبشناسي روابط دختر و پسر دارد و بالاخره فصل چهارم به ارائه برنامههايي که تاکنون اجرا شده و برنامه پيشنهادي بر اساس اين تحقيق، اختصاص يافته است.
مسأله بلوغ و پيامدهاي مثبت و منفي آن و شيوه برخورد نهادهاي مهم تربيتي يعني خانواده و مدرسه با آن، از جمله مسايل مهم هر جامعهاي به شمار مي آيد. شناخت ماهيت بلوغ از ديدگاه علمي، ديني و فرهنگي، يکي از دل مشغوليهاي عالمان، محققان و متفکران هر جامعهاي، از جمله جامعه ايراني است. همچنين شناخت پيامدهاي بلوغ اعم از پيامدهاي مثبت و منفي و نيز واکنشهاي مربيان و برنامهريزان تربيتي نسبت به آن، از جمله نيازهاي مهم و ضروري براي هر
جامعهاي است. در اين ميان يکي از پيامدهاي مهم براي جامعه ما، گرايش نوجوانان به سوي جنس مخالف است. شناخت ماهيت اين گرايش و عوامل تأثيرگذار بر روي آن و تعيين حدود صحيح در اين روابط نيز از جمله مسايل مهم براي تعليم و تربيت ماست به گونهاي که برخي از متخصصين مسايل تربيتي معتقدند که «مسأله رابطه مناسب دختر و پسر، يکي از دغدغههاي همه اقشار جامعه است. دل مشغولي اقشار گوناگون جامعه و عدم آموزش صحيح حدود روابط باعث شده است که دست اندرکاران فرهنگي دانشگاهها نيز وضعيت رفتاري دانشجويان را در اين زمينه نابهنجار دانسته و تلاشهاي گوناگون را براي شناخت ماهيت اين روابط و نحوه مناسب سازي آن در دانشگاهها به انجام رسانند.
بايد توجه داشت که روابط دختر و پسر، پديدهاي فرهنگي و وابسته به هنجارهاي اجتماعي است. قرار ملاقات با جنس مخالف، که يکي از تجليات دوستيهاي دختران و پسران است، در جوامع گوناگون به اشکال مختلفي تلقي ميشود. در کشور ايران عليرغم ناهنجار تلقي شدن دوستيهاي دختران و پسران، قرار ملاقاتهاي بين دختران و پسران بر اساس برخي از گزارشها، رو به فزوني است. عدم توجه نوجوانان به حدود ارتباطي با جنس مخالف و تعدي از آن، که اغلب در قالب دوستيهاي دختران و پسران تجلي پيدا ميکند، مشکلات عديدهاي را براي آنان را به ارمغان ميآورد. مهمترين اين مشکلات عبارتند از:
1- کمترين آسيب اين است که دوست شدن دختر و پسر با يکديگر، مقدار زيادي از وقت و انرژي طرفين را گرفته، آنان را از انجام بسياري وظايف مربوط به مرحله رشدي خود باز ميدارد که از جمله آنها افت تحصيلي است.
2- از آن جايي که اين گونه دوستيها پيش از موعد و قبل از آماده شدن شرايط براي ازدواج انجام ميگيرد، وابستگيهاي عاطفي، مانع قضاوت صحيح طرفين ميشود. حتي آناني که با استدلال شناخت يکديگر براي ازدواج، دوستيهاي خود را توجيه ميکنند، عليرغم پي بردن به عدم تناسب با يکديگر، نميتوانند دست از هم بردارند.
3- اين گونه دوستيها خلاف شرع و عرف جامعه بوده، لذا از يک سو موجب ارتکاب گناه شده
و از سوي ديگر موجب طرد اجتماعي و عوارض اخلاقي، رواني و اجتماعي ناشي از آن ميشود.
4- دوستيهاي دختر و پسر قبل از فراهم آمدن امکان ازدواج، موجب تحريک جنسي آنان ميشود و اين در حالي است که امکان پاسخگويي به اين تحريکات يا اصلاً فراهم نيست يا به شکل ناقص فراهم است. اين تحريک پذيري و عدم پاسخگويي به آن، موجب پيدايش آسيبهاي جانبي از قبيل بروز رفتارهاي پرخاشگرايانه و يا موجب تماسهاي جنسي غيرمتعارف شده به طوري که باعث بدنامي و تصور منفي دختر و نيز تصور منفي ديگران از او ميشود.
5- اين گونه دوستيها اغلب با انگيزههاي موقت و براي بهرهبرداريهاي خودمدارانه افراد ناپخته به لحاظ رواني انجام گرفته و در نتيجه عواقب آسيب زايي از خود برجاي ميگذارند.
6- عواقب ناشي از وابستگي و اصرار به ازدواج با دوست ناهمجنس، عليرغم مغايرت با ارزشهاي خانوادگي، مذهبي، فرهنگي و رفتاري و شکستهاي بعدي در چنين ازدواجهايي اين مشکلات و مسايلي از اين دست، موجب شده است که روابط دختر و پير در جامعه، تبديل به يک معضل و آسيب شود. به همين لحاظ بررسي ابعاد گوناگون اين پديده و چگونگي مواجهه با آن، يکي از ضرورتهاي غيرقابل انکار در حوزه تعليم و تربيت و فرهنگ به شمار ميآيد.
نتيجه نهايي اين گزارش دلالت دارد بر اين که دوستيهاي دختر و پسر در ايران، به دلايل متعددي، از جمله مغايرت آن با شرع، عدم پذيرش اجتماعي آن از جانب مراجع تربيتي از جمله خانواده و مدرسه و آشفتگي حاکم بر اين گونه دوستيها، يک آسيب براي طرفين، به ويژه دختران به شمار ميآيد. اين آسيبها، در مراحل گوناگون به اشکال مختلفي تجلي پيدا ميکند که گاه تا مرحله تشکيل خانواده و وقايع بعد از آن نيز تسري پيدا ميکند. براي نحوه مواجه شدن با اين آسيب، سه رويکرد عمده مطرح شده است که نهادهاي تربيتي و فرهنگي با اتخاذ يکي از آنها، ميتوانند راهبردهاي مواجهه با اين آسيب را مشخص نمايند. در اين زمينه آموزش خانوادهها، آموزش مستقيم نوجوانان و مداخله در رسانههاي گوناگون، از جمله برنامههاي صداوسيما پيشنهاد شده است.
پديده دوستي دختر و پسر در 50 درصد دانشآموزان رواج دارد
خبرگزاري فارس: يك عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي گفت كه در بررسيهاي به عمل آمده مشخص شده است پديده دوستي دختر و پسر در ميان حدود 40 تا 70 درصد دانشآموزان رايج است.
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، محمود گلزاري صبح امروز در چهارمين همايش علمي جاي
گاه مشاوره در نظام تعليم و تربيت كه به همت معاونت آموزش و پرورش نظري و مهارتي و روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش شهرستانهاي استان تهران برگزار شد، افزود: امروزه نظام آموزش و پرورش كشور دچار مشكل معضل بزرگي به نام ارتباط با جنس مخالف در ميان دانشآموزان و به خصوص دانشآموزان مقطع راهنمايي است.
وي ادامه داد: نتيجه 20 تحقيق دانشگاهي و كشوري و 12 مورد پاياننامه در مقطع دكترا نشان
ميدهد كه بيشترين دانشآموزان قبل از ازدواج و حتي قبل از ورود به دانشگاه با جنس مخالف به يكي از انواع ارتباط مشغول بوده، بگونهاي كه 40 درصد از دختران ما اولين رابطه دوستي خود را در زير سن 14 سالگي تجربه كردهاند.
گلزاري با تاكيد بر اينكه رابطه با جنس مخالف تنها به معناي ارتباط نامشروع نيست گفت:موضوع نگرانكننده در اين گونه رابطهها، عدم برخورداري اين دانشآموزان از سلامت و بهداشت رواني است.
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي همچنين با اعلام اين مطلب كه مصرف مشروبات الكلي در دانشآموزان رو به فزوني گذاشته است، گفت: 15 درصد از دانشآموزان از مشروبات الكلي استفاده ميكنند كه اين رقم در مقايسه با ميزان استفاده از مشروبات الكلي در ميان دانشجويان تفاوت چنداني ندارد.
وي همچنين فرار از منزل، افت تحصيلي، سيگار كشيدن و ارتباط نامشروع را از آثار عدم باورهاي ديني در دانشآموزان ذكر كرده و گفت: هرچه خانوادهها مذهبيتر و پايبندتر به اخلاق ديني باشند، از اين آسيبها دور مانده و دانشآموزان موفقتري دارند.
گلزاري همچنين با اشاره به اين مطلب كه پايان راه مشاوره براي مشاورهگيرندگان، دوري از خط انحراف و روي آوردن به باورهاي ديني است، گفت: در اين راه از 3 عنصر عامل بودن مشاور، آگاهي علمي نسبت به مسائل ديني و اخلاق اسلامي كه شامل وقار، حلم و تواضع است، ميتواند به مشاوران كمك كند.
نگرشها يک جنبه مهم از زندگي عاطفي و احساس ما را تشکيل مي دهند . « نگرش مجموعهي شناختها ,باورها, عقايد, واقعيتهاست که حاوي ارزشيابي هاي مثبت و منفي است و همگي به يک موضوع مرکزي مربوطاند و يا آن را توصيف مي کنند و اين موضوع مرکزي همان موضوع يا شيء مربوط به نگرش است». (کريمي ,1379 ,ص227)
نگرشهاي دانش آموزان نسبت به موضوعات مختلف درسي , حاصل تصورات آنها از موفقيتها يا شکستهاي آنان در گذشته است. درس رياضي از جمله دروسي است که مطالب و مباحث آن از يک نظم منطقي برخوردار بوده واز ساده به مشکل است. از اين رو موضوعات ارائه شده در ابتداي کتاب آمادگيهاي شناختي لازم را براي يادگيري موضوعات بعدي فراهم مي آورد و آنچه مهم است ايجاد نگرش مثبت, يعني آمادگيهاي انگيزشي در دانش آموزان براي يادگيري آن است.
شرايطي بايد فراهم آورد تا دانش آموز دلايل نگرش منفي خود را شناسايي کند و با آن روبرو شود. اين کار را مي توان با استفاده از يادداشتهاي روزانه انجام داد,بدين صورت دانش آموز با استفاده از اين روش مي تواند به نظام باورهاي خود که بر رويکرد او نسبت به رياضي و عملکرد او اثر مي گذارد, پي مي ببرد. (شهر آراي, 1375)
وظيفه معلمان, والدين و ساير دست اندر کاران تعليم و تربيت آن است که با شناسايي و تشخيص عوامل مؤثر بر عملکرد دانش آموزان در درس رياضي و به ويژه عواملي که باعث ايجاد اضطراب مرضي و ترس از رياضي در آنها مي شود, موجبات به وجود آمدن خود پنداري و نگرش مثبت نسبت به رياضي را در آنها به وجود آورند.(شکوهي,1376)
اهداف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر اين است که رابطه بين نگرش دانشآموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان نسبت به درس رياضي با ميزان موفقيت تحصيلي آنان در اين درس را مورد بررسي قرار دهد.
فرضيههاي پژوهش
1- بين نگرش فعلي دانش آموزان دوره ي راهنمايي شهر اصفهان به درس رياضي و ميزان موفقيت تحصيلي آنان در اين درس رابطه مستقيم وجود دارد.
2- بين نگرش فعلي دانش آموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان به درس رياضي و ميزان موفقيت تحصيلي آنان در سالهاي گذشته (دوره راهنمايي) در درس رياضي رابطه مستقيم وجود دارد.
3- ميان دو متغير نگرش و موفقيت تحصيلي در درس رياضي در دو گروه دختر و پسر دانش آموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان به طور جداگانه رابطه مستقيم وجود دارد.
4- بين موفقيت تحصيلي دانش آموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان در درس رياضي و هر يک از عناصر شناختي, عاطفي و رفتاري نگرش به طور جداگانه, رابطه مستقيم وجود دارد.
متغيرهاي پژوهش
برخي از متغيرهاي پژوهش عبارتند از: نگرش دانش آموزان به درس رياضيات, نمره درس رياضي, جنسيت, دوره تحصيلي .
جامعه آماري, نمونه و روش نمونه گيري
جامعه آماري را کليه دانش آموزان پسر و دختر شاغل به تحصيل در دوره راهنمايي نواحي پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصيلي 80 ـ1379 تشکيل مي داد. مطابق با آمارهاي رسمي منتشره از سوي سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان تعداد کل اين دانش آموزان 94118 نفر بود. از اين تعداد به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي ,180 نفر آزمودني دختر و پسر (95 پسر و85 دختر) اتخاب شد.
ابزار جمع آوري اطلاعات و روش تجزيه و تحليل دادهها
ابزارهاي اندازه گيري در اين پژوهش , دو ابزار محقق ساخته بود , يکي پرسشنامه 37 سئوالي نگرشسنج که نگرش دانش آموزان رانسبت به درس رياضي و به روش درجه بندي ليكرت موردسنجش قرار مي داد, و ديگري آزمونهاي پيشرفت تحصيلي رياضي بود که براي هر يک از کلاسهاي اول, دوم و سوم راهنمايي به طور جداگانه ساخته شد. هر دو ابزار فوق در مطالعه مقدماتي ضريب پايايي بالايي را نشان دادند. ( ضريب پايايي 95/0+ براي پرسشنامه نگرش سنج و ضريب پايايي 77/0- براي آزمون رياضي کلاس اول,82/0- براي آزمون رياضي کلاس سوم و 81/0+ براي آزمون رياضي کلاس سوم ) همچنين نمره ي آزمون رياضي پايان سال دانش آموزان و معدل نمرهي رياضي آنها در دوره راهنمايي از کارنامههاي آنان استخراج و و ضريب همبستگي آن با نمرات آنها در پرسشنامه نگرشسنج محاسبه شد.