بخشی از مقاله
روستای گیسک،یادگاری بجا مانده از دوران گذشته
چکیده :
آنچه که می توان در روستاهای تاریخی از آن به عنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری کالبد بافت نام برد، بُعد اقتصادی یا به عبارتی نظام اقتصادی حاکم در روستاهاست،که در بیشتر موارد در زمینهای کشاورزی نمود پیدا کرده و جهت گیری بافت را در کنار یا به دور خود پدید می آورد . اهمیت کشت و استفاده از حداکثر زمینهای قابل کشاورزی و بردن ساخت و سازها به ارتفاع ها و قسمت های صخره ایی روستا ، شکلی پشت به پشت و توده وار را از بافت یا کالبد بوجود می آورد که از بسیاری جهات روستاهای تاریخی را به هم شبیه می کند .این نه کپی از هم که تجربه و نیاز انسانها و البته شرایط زندگی آنهاست که به یکی شدنشان نزدیک می شود .
مقاله حاضر در خصوص شناخت بافت تاریخی روستای گیسک در استان کرمان ، شهرستان زرند می باشد که بدلیل بروز زلزله سال 1356 خالی از سکنه شد. در این نوشتار سعی شده عناصر با ارزش روستا معرفی و تنوع خانه های روستا ، نحوهی قرار گیری آنها و ارتباطشان با مزارع و باغات به صورت مختصر بیان شود. مسیر اصلی و مسیرهای جریان آب در روستا با GPS توسط نگارنده برداشت شده تا بتوان شکل دقیقتری از آن را ارائه داد .
این مقاله برگرفته از پروژه "طرح مرمت بافت روستای تاریخی گیسک" می باشد که توسط نگارندگان و جمعی از دانشجویان دانشکده میراث کرمان گروه مرمت ابنیه در سال 87 به انجام رسید. این پروژه باعث شناسایی این بافت تاریخی به اداره میراث فرهنگی کرمان و متولیان امر شد و موجبات ثبت روستا را در فهرست آثار ملی فراهم کرد .
اطلاعات موجود از بافت ، نتیجه تحقیقات میدانی از روستاست و تا بحال تحقیق دیگری در مورد آن ارائه نشده است .
واژههای کلیدی : شهرستان زرند ، روستای گیسک ، عناصر ارزشمند بافت ، تنوع واحدهای مسکونی
-1 مقدمه :
گیسک یکی از روستاهای بسیار زیبای تاریخی ایران است که میتواند گردشگران بسیاری را از نقاط مختلف دنیا برای دیدن طبیعت صخره ایی و خانه های قدیمی که در دامنه کوه و در ادغام با طبیعت شکل گرفته اند به خود جلب کند.
تاریخ روستا با توجه به سنگ قبری در قبرستان روستا، حداقل به دوره صفویه باز میگردد.این روستا پس از زلزله سال 56 خالی از سکنه شده و مردم در یک کیلومتری پایین روستا اسکان داده شدند .از جمله شاخصه های این روستا ، می توان به بافت دست نخورده و بکر آن اشاره کرد . بافت متراکم و پله ایی خانه های روستاییان که در دامنهی کوه و به رنگ قرمز واقع شده اند و وجود قنات و باغات سرسبز از دیگر جاذبه های این روستای تاریخی می باشند .
-2 جغرافیایی طبیعی :
-1-2 شهرستان زرند :
در بخش مرکزی استان کرمان واقع شده(شکل (1، جمعیت این شهر در سرشماری سال 1390 ، 749ر57 نفر بوده3 و در ارتفاع 1650 متری از سطح دریا قرار گرفته است .این شهر دارای آب و هوایی نیمه کویری است. تابستانهاینسبتاً گرم و زمستانهای سردی دارد. میانگین بارش در شهر زرند140میلیمتر است و بیشترین میزان بارش در آذرماه با 1/34 میلیمتر است.4
شکل((1 موقعیت سوژه در فلات ایران (ماخذ: طرح مرمت بافت گیسک،(1387
بدلیل فاصله بسیار کم روستای گیسک از شهرستان زرند(شش کیلومتر) ، نگاهی کوتاه به تاریخچه این شهر ما را با اهمیت این منطقه بیشتر آشنا می کند.
چنین بر میآید که زرند در سده های نخستین پس از ظهور اسلام یکی از بزرگ ترین و آبادترین شهرهای ایران مرکزی و جنوب شرقی بوده است. بدین معنی در منطقه کرمان که قسمت وسیعی از ایران کنونی را شامل می شده، زرند از ایالات حائز اهمیت بشمار می رفته است. یکی از اسناد مکتوب که کهن بودن شهر زرند را ثابت مینماید، جمله کوتاه یاقوت حموی جغرافیدان بزرگ اسلامی در قرن ششم و هفتم در کتاب معجم البلدان است که نگاشته: »زرند با حرکت فتحه در اول و دوم و نون ساکن و دال بدون نقطه شهری باستانی و بزرگ از شهرهای سرآمد کرمان است.«5 در دوران داریوش که کرمان مرکز یکی از ساتراپی ها بود، راه تجاری کرمان به خراسان از طریق زرند می گذشته است.6
آنطوری که در متون تاریخی و جغرافیایی قدیم استنباط میشود، از سال 300 تا آغاز سال 600 هجری قمری یعنی از قرن ششم و هفتم زرند شهری بزرگ و با عظمت بوده است. در قرن چهارم دارای شش دروازه بوده و در پایان قرن ششم آنگونه که در جامع التواریخ حسنی آمده بین 50 تا 200 000 نفر جمعیت داشته است .7
ابن حوقل در کتاب صوره الارض خود از زرند به عنوان شهری مستقل در شمال کرمان یاد کرده است. همین طور در سالهای 300 قمری ابو الحسن ابراهیم اصطخری زرند را با نام شهر آورده است. 8 دلیل دیگر قدمت زرند وجود تعداد زیادی از روستاها و دهکدههای قدیمی در منطقه میباشد که اسامی آنها از لغات باستانی اشتقاق یافته است.
این شهرستان بر روی یکی از خطرناکترین گسلهای زلزله خیز ایران که از جنوب کشور تا شهر تهران ادامه دارد واقع شده که این امر باعث ایجاد زلزلههای پی در پی در این شهرستان شده است. بطوریکه در 40 سال گذشته شاهد 2 زلزله مرگبار در آذر ماه 1356 (روستاهای گیسک و باب تنگل) و اسفند ماه 1383 (روستاهای داهوئیه و حتکن) بوده است. (شکل (2
شکل((2 پهنه رو مرکزی زمین لرزه 1356/9/29) ه.ش گیسک زرند)(ماخذ: پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله) 9
-2-2 روستای گیسک :
روستای تاریخی گیسک در استان کرمان و در شش کیلومتری شمال شهرستان زرند قرار گرفته است . مختصات عمومی این روستا بین 30 53' 54 N و 56 36' 08 E می با شد.
از لحاظ موقعیت قرار گیری در منطقه نیز از شمال و شرق با ارتفاعات کوه بنان(شکل(3 و از جنوب و غرب با زرند و جاده زرند، راور مجاور می باشد .
این روستا به همراه روستای باب تنگل در نزدیکی آن در زلزله سال 56 خسارات فراوان دیدند که دولت وقت در فاصله یک کیلومتری از بافت روستا ، مکانی موقت برای بازماندگان ایجاد کرد که مردم بعد از آن دیگر به گیسک برنگشته و این روستای
جدید بنام طالقانی باقی ماند (شکل.(4هم اکنون مردم بازمانده در این منطقه ساکن می باشند و روستای گیسک بعد از زلزله خالی از سکنه شد.رفت و آمد داخل روستا فقط جهت سر زدن به زمینهای کشاورزی میباشد .
شکل((3 ارتفاعات کوه بنان در فلات ایران، بخش مشخص شده نمونه مورد مطالعه ، روستای تاریخی گیسک (ماخذ: طرح مرمت بافت گیسک،(1387
این جبر کوچ نشینی باعث باقی ماندن بافت روستا بصورت کاملا دست نخورده و بکر گردید که شاید معدود روستایی را بتوان با این اصالت چه در بافت و چه در مصالح و البته همچنان زنده پیدا کرد. (شکل(6
×روستای گیسک
×روستای طالقانی
شکل((4موقعیت روستای باب تنگل و همچنین بافت جدید روستا موسوم به طالقانی به خوبی مشخص می باشند. (ماخذ : نگارنده)
در مورد وجه تسمیه روستای گیسک چیز زیادی دیده نشده است .در زبان کردی به معنای بچه بز و در منطقه ، بنابه گفته اهالی از موی به هم بافته و آویزان از دوسوی شانه های دختران و زنان منطقه حکایت دارد و عده ایی هم آنرا بخاطر شغل اصلی مردم یعنی دامداری و بافندگی به موی بز تشبیه کرده اند .در جایی نیز از گیسک به معنای موی بلند و پسوند }ک{ را که در آخر آن آمده است به معنای گیسو بلند میداند و البته آنرا به بز بالغ تشبیه میکند . در لغت نامه دهخدا آ مده است :
گیسک دهی است از دهستان بزمان بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در 12هزارگزی شمال زرند و 7هزار گزی خاور راه مالرو زرند به راور. محلی دامنه و هوای آن سردسیر و سکنه آن 674 تن است .آب آن از قنات تامین میشود. محصول آنجا غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی بافی است .
حسینعلی رزم آرا نیز در کتاب خود تحت عنوان فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها) همین تعریف را ارائه می دهد.10
شکل((5 عکس هوایی دهه چهل (ماخذ: سازمان نقشه برداری کشور)
شکل((6 بافت روستا و باغات و زمین های کشاورزی در این تصویر بخوبی مشخص می باشد. (ماخذ: طرح مرمت بافت گیسک،(1387
همانطور که در عکس هوایی مشاهده می کنید قبل از زلزله زمینهای کشاورزی هنوز تبدیل به باغات نشده است و در عکس هوایی گوگل می ببنید که بدلیل جدا شدن مردم از بافت و امکان رسیدگی کمتر آنها و البته کم شدن میزان آب ، زمینهای کشاورزی به باغ تبدیل شدند.
-3 محله بندی روستا :
روستا از دو محله بالا ده و پایین ده تشکیل شده است که هر کدام از آنها نیز خود به دو محله کوچکتر تقسیم می شوند (تصویر .(6محله بالا ده که به دو محله بالا ده کدخدا و بالا ده ملا معروف است هسته ابتدایی آبادی گیسک را تشکیل داده و پایین ده که به نوبنده بالا و نوبنده پایین تقسیم می شود در دوره های بعدتر ساخته شده است (شکل. (7
شکل((7 محله بندی روستا (ماخذ : نگارنده)
-4 مصالح بکار رفته در بافت :
میتوان گفت تمام ساختمانهای موجود دارای مصالح سنگی(بصورت لاشه سنگ) با ملاتی قرمز رنگ که از خاک همان منطقه بدست می آید و دارای مقادیری گچ و آهک می باشد ساخته شده اند. درها و پنجره ها از چوب و دارای قالبهای گچی هستند که جهت اجرای قوس درگاه و بازشوها ساخته شده اند.
-5 پوشش ها :
پوشش بناها تاق و قوس می باشد .قوس ها بصورت نیم دایره و بعضا تیزه دار بوده و پوشش ها در بیشتر موارد دارای تاق کجاوه و تاق کرمانی هستند و البته در معدود جاهایی از تاق عرقچین و تخت نیز استفاده شده است .
استفاده از قوسهای نیم دایره به دلیل مقاومت بالای آن در مقابل مصالح سنگی می باشد که دارای وزن بسیار بالا هستند .نکته قابل توجه استفاده بسیار از تاق کجاوه می باشد که با مصالح سنگی و در ابعاد بسیار بزرگ به اجرا در آمده است.کجاوه تاقی است که بدون قالب و فقط با مهارت استادکار ساخته می شود .
-6 عناصر اصلی بافت :
بافت روستای گیسک به خودی خود عنصر با ارزشی در محیط پیرامونش به شمار می آید .
یکی از دلایل این ارزش گذاری ، مکان یابی خاص روستا در دامنه ی کوه و روبه دشت به نسبت با شهر یا آبادی های پیرامون خود است .
نمی توان قسمت هایی از روستا را به عنوان عنصر با ارزش در مقایسه ای نسبی با جاهای دیگر روستا در نظر گرفت .
مسجدی با شکوه یا بنای خاصی را نمی توان در گیسک یافت . نظم ارگانیک خانه ها بر روی زمین و کوه بستر و ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر است که شکلی توده وار را از دور نمایان می سازد و انسان را در رویارویی به سمت خود می کشاند .
حضور قاطعانه ی آبادی گیسک حتا بدون ساکنانش - که آن را رها کرده اند - در محیط پیرامون و حضور انسان بیننده در آن مکان ، تجربه ی دیگری است از رویارویی . واین می تواند به مثابه دلیلی بر ارزش آن قلمداد شود .
برخی از عناصر تشکیل دهنده بافت :
آسیاب ها، قلعه و دیده بانها، قنات و جوی آب ،نمازخانه ،مسجد و پاچنار، انبارها ی شبیه به راسته بازار ، ساباط و کوچه ها ، قبرستان، آشپزخانه های عمومی ، خانه های مسکونی
-1-6 آسیابها :
این روستا دارای سه آسیاب بوده(شکل(8که هم اکنون غیر از یک نمونه و آنهم در حد تنوره (شکل(9 از هیچیک اثری باقی نمانده است .این آسیاب ها که از آبادانی منطقه در دوره های گذشته حکایت دارد دلیلی است برحجم زیاد گندم محل و منطقه.
نحوه عملکرد این آسیابها به این صورت بود که چرخ آنها در پایین تنوره ایی به عمق تقریبی 4 تا 5 متر قرار گرفته و با هدایت کردن آب قنات و رها کردن آن از بالای تنوره بر روی چرخ باعث چریخیدن چرخ آسیاب و در نهایت گردش سنگ آسیاب می شده است . اینها نشان از دبی بالای آب قنات بوده که هم اکنون میزان آن کاهش یافته است .
شکل(8 و(9 موقعیت قرار گیری سه آسیاب موجود در روستا و تنوره یکی از آسیابهای باقی مانده و موقعیت آن در عکس هوایی(ماخذ :نگارنده)
-2-6 قلعه و دو برج دیده بانی :
نکته ی جالب زمانی ذهن را مشغول می کند که هیچ اثری از سیستم دفاعی رایج در معماری ایران را پیرامون روستا نمی توان یافت . عناصر مهمی چون خندق ، برج و بارو یا دیوار حصاری دور ده که دروازه ای را در خود جای داده باشد یا قلعه ای نظامی! و البته دلایل دیگری دارد که ذکر آن در این مجال نمی گنجد.
تنها دیده بانی کوچکی معروف به پیش نگهبانی مستقر در تپه ی داخل روستا و بقایای قلعه ای کوچک محل استقرار چند نگهبان در کوه پشت آبادی ، عناصر سیستم دفاعی را شامل می شوند . (شکل(10
شکل((10 موقعیت قلعه و دو برج دیده بانی (ماخذ : نگارنده)
-3-6 قنات و جوی آب :
به دنبال سرچشمه های آب تا دل کوه های پشت روستا را پیمودیم . نکته ی جالب قنات ها و کانال هایی بود که در دوره هایی نامعلوم حفر شده بودند که به غیر از یک قنات مابقی میل ها خشکیده و بدون آب بودند .