بخشی از مقاله
چکیده
هنر ایرانی اسلامی در دوره صفویه با اهتمام حکومت و خاندان حکومتی، کمک و همت ایرانیان و شیعیان به ویژه علما و هنرمندان پیشرفت شایانی کرد. در میان هنرهای ایرانی اسلامی، هنر معماری جایگاهی ویژه و شهرتی عالم گیر یافت.کاروانسرای تی تی ، واقع در سیاهکل گیلان ،یکی از دو کاروانسرای خشتی به جامانده ی گیلان و از بناهای منسوب به حکومت محلی سادات آل کیا ، مقارن با عصر صفوی می باشد.برخی از محققان نظیر پروفسور ویلبر معتقدند که اجرای هر طرح معماری به سه عنصر اجتماعی بستگی دارد ،این سه عنصر از این قرار است : اول جامعهای که به آن طرح نیازمند است؛دوم شخص یا اشخاصی که از اجرای طرح حمایت میکنند و هزینه مالی آن را متعهد میشوند؛سوم معمار یا استادکارانی که طرح را اجرا میکنند؛ از این روجذابیت تحقیق و مطالعه معماری ایران در این است که دریابیم این عوامل سه گانه ، چگونه بر یکدیگر تاثیر میگذارند و سرانجام به احداث بنایی منجر میشوند.(کیانی، تهران،7 :1392 )بدین ترتیب دراین مقاله در صدد برآمدیم در حد توان ، این سه عنصر را کشف و مورد بررسی قرار دهیم. کاروانسرای تی تی از نوع کاروانسراهای برون شهری و دو ایوانی است و در هنگامه واپسین نفس های حاکمیت کیائیان در سیاهکل ساخته شده است.عناصر معماری به کار رفته در این کاروانسرا،میانسرا(حیاط مرکزی)، ورودی ، هشتی، ایوان،قوس جناغی ، طاق کلمبو و طاق گهواره ای و... می باشند. در این مقاله بعد از ذکر مختصری از تاریخ گیلان عصر صفوی و کاروانسراهای این دوره، به موقعیت جغرافیایی تی تی کاروانسرا و پیشینه تاریخی آن و همچنین به ویژگیها و عناصر بنا، روش و سبک معماری، مصالح مورد استفاده ، تزیینات ،تغییرات و تعمیرات و وضعیت فعلی آن اهمیت ویژهای مبذول شده است.
واژگان کلیدی : صفویه ، آل کیا، تی تی کاروانسرا ، عناصر وسبک معماری.
مقدمه :
در پژوهش حاضر برای اولین بار به صورت میان رشته ای و تخصصی بین دو رشته تاریخ و معماری و با تکیه بر دو روش میدانی و اسنادی به تاریخ و معماری تی تی کاروانسرا پرداخته شده است. در این مقاله در زمینه ی تاریخی ابهام زدایی شده و با گزارش های محکم، بانی بنا را کشف نموده و با تحقیقاتی میدانی به معرفی و شرح عناصر معماری ایرانی اسلامی ، با تاکید بر عناصر و مصالح بومی پرداخته ایم تا گامی در جهت احیای این میراث بزرگ برداشته باشیم.
فرضیه:
کاروانسرای خشتی ((تی تی)) از آثار منسوب به حکومت محلی آل کیا مقارن با عصر صفویه می باشد که به احتمال ضعیف توسط تی تی خانم، همسر اول خان احمد دوم،آخرین حاکم کیاییان گیلان و به ظن قوی توسط تی تی خانم دختر خان احمد، از زن دوم ایشان (دختر شاه طهماسب)، با توجه به ویژگی های جغرافیایی و اهمیت تجاری گیلان در عصر صفوی، با استعانت از اسلوب معماری ایرانی اسلامی و تکیه بر مصالح بومی ، در منطقه سیاهکل احداث گردیده است.
بخش اول:گیلان در دوره ی صفویه وحکومت محلی آل کیا
از اوائل دوران صفویه تا زمان پادشاهی شاه عباس اول،گیلان همچنان دارای حکومتهای مستقل و پادشاهیهای کوچک بود.سلاطین صفویه توجه خاصی به گیلان داشتند زیرا مرکز اصلی نفوذ وتبلیغات موفقیت آمیز خاندان صفوی ، گیلان بود.
(سایکس(227 : 1363
از یک سو این سرزمین وطن شیخ زاهد گیلانی، مرشد شیخ صفی الدین، نیای خاندان صفویه به شمار میرفت.(خواند میر:1271 (6شیخ صفی الدین ارتباط زیادی با گیلان و مخصوصا نواحی طالش داشته وحتی اشعاری به گویش گیلکی سروده است.از سوی دیگر شاه اسماعیل، سرسلسله دودمان صفویه به کمک میرزا علی کیا و سادات لاهیجان بر دشمنان خود غلبه کرده و به سلطنت رسیده بود. (سرور(40-41 :1374
در زمان شاه اسماعیل صفوی اختلاف بین دو ناحیه شرقی و غربی گیلان یا بیه پیش و بیه پس به اوج شدت رسید.در این موقع بیه پیش تخت گاه سلطان حسن و بیه پس مقر فرمانروایی امیر حسام الدین بود. از آن جا که اعمال و رفتار امیر حسام الدین حاکی از سرکشی و نا فرمانی از شاه اسماعیل بود پادشاه صفوی در سال 917 ه ق تصمیم گرفت بیه پس را به تصرف در آورد و به دنبال این تصمیم نیرویی به منطقه مزبور اعزام داشت.امیر حسام الدین که قدرت مقاومت در خود نمیدید همسر و فرزندش امیر دباج را به دربار صفوی فرستاده تقاضای عفو نمود و شاه نیز به قوای اعزامی دستور بازگشت داد . چند سال بعد شاه اسماعیل اطلاع یافت که امیر دباج، فر زند وجانشین امیر حسام الدین،فرمانروای بیه پس ، حاضر به اطاعت از پادشاه صفوی نبوده از استقلال دم میزند و باج و خراج نمیپردازد.شاه دستور داد حسین بیگ ذوالقدر در راس سپاهی مجهز به سوی بیه پس عزیمت نماید و امیر دباج را وادار به اطاعت سازد.در خلال این احوال ا میر دباج از تصمیم شاه اسماعیل آگاهی یافت و صلاح کار را بر آن دید که از در دوستی وارد شود،لذا هدایایی فرستاد و اظهار اطاعت نمود . شاه از این امر خوشحال شد و دستور داد دخترش خیرالنساء بیگم را به عقد امیر دباج در آوردند. پس از درگذشت شاه اسماعیل، طهماسب بر تخت سلطنت جلوس کرد.در دوران پادشاهی او روابط دربار ایران با امیر دباج به تیرگی گرایید.خیرالنسا بیگم دختر شاه طهماسب نیز در سال 938هجری چشم از جهان فروبست.وجود او کم و بیش مانعی در راه بروز اختلاف بین دربار صفویه با تختگاه گیلان بیه پس بود و با از بین رفتن وی مانع بروز اختلاف به کلی از میان برداشته شد. در این موقع سلطان سلیمان پادشاه عثمانی به آذربایجان حمله کرده و قسمتهایی از این منطقه را اشغال نموده بود . امیر دباج که مورد بی مهری وغضب شاه طهماسب بود با هشت هزار تن از سپاهیان و اطرافیان خود به اردوی سلطان سلیمان در خوی وسلماس پیوست. وی با سلطان عثمانی ملاقات نموده از پادشاه ایران شکوه و شکایت کرد اما شاه طهماسب،بایزید سلطان شاملو را مامور دستگیری او ساخت.بایزید دباج را دستگیر کرده با غل و زنجیر به تبریز برد.در ربیع الآخر 941هجری امیر
دباج،فرمانروای بیه پس و داماد خاندان صفویه،به دستور شاه طهماسب در قفس آهنین سوزانده شد!بعد از او پسرش محمود و بعدها نوهاش جمشید جانشین او شدند که مقارن با عصر خان احمد دوم است.در زمانی که امیر دباج به قتل رسید در ولایت بیه پیش کارکیا سلطان حسن فرمانروایی میکرد.او طی دو سال حکمفرمایی یک بار به ولایت بیه پس حمله کرد و بر امیر دباج پیروز شد. دوران سلطنت حسن کوتاه بود؛بیش از دو ماه از کشته شدن امیر دباج نمیگذشت که وی به مرض طاعون در گذشت و فرزند یک سالهاش خان احمد به جانشینی او انتخاب گردید، زیرا سلطنت در خاندان کیایی موروثی بود.( روملو (356 :1357
شاه طهماسب حقوق موروثی خان احمد را به رسمیت شناخت و نه تنها فرمانروایی این طفل را در گیلان بیه پیش مورد قبول قرار داد بلکه منطقه بیه پس را نیز بر قلمرو او اضافه کرد.پس از آن که خان احمد رشد کرد و خود زمام امور را به دست گرفت نافرمانی آغاز نمود و از اطاعت پادشاه صفوی سرباز زد. شاه طهماسب ناچار لشگری به گیلان اعزام داشت. در نخستین برخورد بین سپاهیان شاه و خان احمد، پیروزی با فرمانروای گیلان بود، اما در این موقع وی به علت ابتلای فرزندش به مرضی مهلک ، ناچار عازم لاهیجان شد.مدتی بعد سلطان حسن،پسر نوجوان خان احمد در گذشت و این حادثه او را سخت افسرده و پریشان ساخت.(نوایی(103 : 1350سلطان حسن از زن اول خان احمد یعنی تی تی سلطان خانم، دختر قرا محمد چپکی و خواهر امیره دوباج لشت نشایی است که تنها پسر خان احمد نیز بوده است و شاه طهماسب به آن پسر توجه خاص ابراز می داشت و او را فرزند خطاب می کرد.( پارسا دوست (134 : 1388
تی تی پس از طلاق از خان احمد به ازدواج احمد سلطان فومنی ،وکیل جمشید خان در آمد و پس از شکست احمد سلطان به دست سپاهیان شرق گیلان به قتل رسید. ( ملا عبدالفتاح فومنی، (105 : 1349 اسکندر بیگ نام وی را در عالم آرای عباسی ((نی نی)) ذکر کرده کهکاملاً اشتباه است .(اسکندر بیک ترکمان (110 :1389پس از درگذشت پسر خان احمد،شاه طهماسب طی نامهای او را سرزنش کرد و طی جنگها یی ، خان احمد دستگیر شد و در قلعه قهقهه و سپس در اصطخر فارس زندانی گردید.در زندان با اسماعیل میرزا فرزند شاه طهماسب آشنا شد. پس از وفات شاه طهماسب در سال 984 ه ق اسماعیل میرزا بر تخت سلطنت نشست. او فرمان آزادی خان احمد را صادر نمود اما قبل از آن که فرمان اجرا شود به سرای باقی شتافت و تاج و تخت را به سلطان محمد خدابنده سپرد.همزمان با جلوس خدابنده بر تخت سلطنت،خان احمد به خواهش فخر النساء بیگم(مهد علیا) مادر شاه عباس از زندان رهایی یافت.زیرا خان احمد با مهد علیا خویشاوند بود.خان احمد پس از حضور در دربار از مریم بیگم یا مریم سلطان خانم، دختر شاه طهماسب (خواهر سلطان محمد خدابنده و عمه شاه عباس)خواستگاری کرد و به افتخار دامادی خاندان صفویه نائل شد. ( نوایی136:1350؛ فلسفی :1390ج1، (580-583گرچه این ازدواج جنبه سیاسی داشت،اما بین این دو عشق و علاقها ی پایدار به وجود آمد و شاهزاده خانم ارزش والای شخصیت خان احمد را دریافت.مریم بیگم در سال 993 ه ق از خان احمد دختری به نام تی تی بیگم زاد. (نوزاد 295 :1373؛ اصلاح عربانی :1387ج4،(470نام تی تی برای این دختر در منابع تاریخی این دوره یافت نشده و فقط استاد نوزاد در کتاب» نامه های خان احمدگیلانی« این اسم را آورده اند(نوزاد (295 : 1373 ولی نگفته اند که طبق کدام منبع این اسم را ذکر کرده اند و مؤلفان کتاب گیلان نیز احتمالا به نقل از استاد نوزاد این مطلب را تکرار نموده اند.تنها کتاب تاریخی که نام دختر خان احمد را ذکر کرده کتاب خلاصه التواریخ میباشد که نام وی را یخان بیگم ذکر نموده است.( حسینی قمی :1363ج2،(1086 حتی در نسخه اصلی نامه های خان احمد به صورت»صبیه«یعنی دختر کوچک ذکر شده است.(نوزاد (1373:295
این دختر پس از خیانت تعدادی از سرداران خان احمد،همراه مادرش به دربار شاه عباس راه یافت.خان احمد بعد از این به استانبول رفت و به عثمانی پناهنده شد،وی از سلطان مراد خواست که میان او و شاه عباس وساطت کند و سلطان عثمانی نیز با ارسال نامههایی به شاه عباس چنین کرد، اما شاه عباس نپذیرفت. خان احمد در 1003 ه ق از استانبول به بغداد رفت و تا 1005 ه ق،زمان در گذشت خود در آن جا ماند و در عتبات دفن گردید. ( اسکندر بیک منشی:1390 ج2، 726 ؛نطنزی (69 :1350
شاه عباس ، دختر 5 ساله خان احمد گیلانی را قبل از خیانت سرداران خان احمد، زمانی که هنوز صفی میرزا(محمد باقر) ،پسر شاه عباس بیش از 3 یا 4سال نداشت برای وی نامزد کرده بود. وقتی که این دختر به سن نوجوانی رسید، شاه عباس به این بهانه که پسرش آن دختر را دوست نمیدارد در سال 1011 هجری او را برای خود عقد کرد و بدین ترتیب دختری را که 13 سال پیش
قرار بود در آینده عروس او شود به داخل حرمسرای خویش برد. (نژاداکبری مهربان98-100 :1387 ؛ ملا جلال الدین منجم: 1366 107-109؛ فلسفی(.580- 584 :1390
بخش دوم:کاروانسراها و وجه تسمیه آن
کلمه کاروانسرا ترکیبی از کاروان (کاربان) به معنی گروهی مسافر که گـروهی سفر میکنند و سرای، به معنی خانه و مکان است. هـردو واژه برگرفته از زبان پهلوی است. کاروانسراها بناهایی هستند که در گذشته بر سر کاروانهایی که به قصد زیارت یا تجارت حرکت میکردند ساخته میشد و مکانی برای استراحت،تجدید قوا و آذوقه مردم بودند.گفته میشود به فاصله هر 4 فرسنگ(26کیلومتر) کاروانسراهایی وجود داشته است.( کیانی وکلایس 1362و:1363 ج 2،(13پیشینه کاروانسرا در ایران به دوره باستان برمی گردد.شواهدی تاریخی ، حاکی از احداث این بناها در دوره هخامنشی موجود است.در دورههای بعد نیز از اشکانیان تا دوران اسلامی همان اهتمام و اهمیت وجود داشت.( گیرشمن :1369ص 158؛ صدر حاج سید جوادی؛ خرمشاهی ؛ فانی ، :1388 ج 13،(413 لازم به ذکر می باشد که دوران طلایی و شکوفایی ساخت کاروانسراها در ایران،زمان صفویان بوده است. ( کیانی و کلایس1362و:1363ج2،(1374