بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله آمده است که اجرای دقیق و صحیح مأموریتها و نیز پی ریزی ارتباط سودمند با جامعه از مجرای سه رویکرد“ توانمندسازی“ گذر خواهد کرد. رویکرد ساختاری“وجوه شکلی - سازمانی مجموعه نیروی انتظامی را با سه شاخص تقسیم کار سازمانی، ارتقای سازمانی و سیستم تشویق – تنبیه مورد توجه قرار داد. ” رویکرد کارکردی ” که وجوه محتوایی- سازمانی مجموعه نیروی انتظامی را مطرح کرد، تأکید اصلی را بر آموزشهای طولی و تخصصی بنا نهاد. ” رویکرد اخلاقی ” که جامعترین رویکرد بر اساس استنتاج از دیدگاه مقام معظم فرماندهی کل قوا در مورد مأموریتهای پلیس شکل گرفته است، کاملاً در فضای مفهومی“توانمندسازی راهبردی ” - تأکید ویژه و مهم بر محیط پیرامونی - قرارداده شده است. در واقع، نیروی انتظامی در حرکتی تکاملی، که از مجموعه سازمانی شروع می شود به سمت خدمت به قشرهای مختلف جامعه گام مینهد.
برای رسیدن به خدمت صادقانه و اثر بخش، باید علاوه بر بهبود ساختارهای سازمانی و آموزشی به جنبههای اخلاقی اهتمام جدی داشته باشد. این جنبه که مهمترین رویکرد ”توانمند سازی“ دانسته شده با پژوهشی روشمند و با ارجاع به دیدگاههای مقام معظم رهبری نسبت به ”نیروی انتظامی“ و چگونگی پویایی مأموریتهای آنان به انجام رسیده است. مطابق دیدگاه معظم له، اساساً جهت و وجهه قدرت نیروی انتظامی“مردمی بودن آن“ است و این امر یعنی توجه و تأکید به خواستهها و نیازهای قشرهای مختلف جامعه مطمئناً قوام مأموریتها را بازتاب میدهد. در اینجا نقشها و کارکردهای پلیس که ممکن است در تعارض خفیف باشند با هم تطابق بیشتری نشان میدهد.
واژگان کلیدی: توانمند سازی، رویکرد ساختاری، رویکرد کارکردی، رویکرد اخلاقی، نقش و کارکرد نیرو
-1 مقدمه
از موضوعات اساسی عصر ما، که بر کلیت و چگونگی زندگی بسیاری از جوامع تأثیرات مهمی بر جای میگذارد، "تغییرات اجتماعی"1 است. تغییرات اجتماعی که به قول آنتونی گیدنز - 2گیدنز، - 171 :1377 با کا هش زمان و مکان تاریخی جوامع معنا پیدا کرده، حاصل فرایندهای مثبت و منفی اثر گذار بر ساختارهای جوامع است. آنچه در ظهور تغییرات اجتماعی قابل توجه است، بروز نقشهای جدید برای قشرها و سازما نهای مختلف جوامع است، نقشهایی که حاکی از اعلام وجود عرصه های نو در سیر تکاملی هر سازمان نیزخواهد بود.
نقشهای شغلی و حرفه ای باید نمونهای از وجود عرصه های نو تلقی شود. در این میان جامعه شناسان از گذار نقشهای قدیمی - مثلاًدر جوامع کشاورزی - به نقشهای جدید - مثلاًدر جوامع صنعتی - نام می برند که عمدتاً بر فعالیتهای ذهنی – عقلانی مبتنی است. نقشهای جدید همراه خود مشکلاتی نیز تولید می کند و بروز مشکلات اجتماعی، زمینه را برای حضور پلیس فراهم می سازد. مشکلات اجتماعی نظیررفتارهای نابهنجار3 مثلاً رانندگی نا مناسب ، مزاحمتهای خیا بانی و... کنش های ا نحرا فی4 نظیر اعتیاد، بزهکاری، اعمال مخل امنیت و آرامش نظیر دزدی، قتل و ... عکس العمل مناسب و سریع پلیس را طلب می کند. به نظر میرسد محور اصلی بروز عکس العمل مناسب و سریع، تلاش در جهت توانمند سازی پلیس باشد که مسیر انعطاف پذیری5 آن را در برابر مسائل و مشکلات اجتماعی و توانایی آن را در برطرف کردن موانع ، فراهم می سازد.
-2 بحث اصلی
رویارویی پلیس با وضعیتهای پیچیده جدید، که حامل مشکلات اجتماعی متعددی است به سطح زیاد توانمندی پلیس مربوط میشود. این توانمندی، که قدرت ا نعطاف پذیری مناسبی به کارکردهای مأموریتی پلیس میدهد، باید از جایی تغذیه شود. به نظر میرسد ریشه ایجاد ظرفیتهای توانمندسازی به جهتگیری آگاهی بخش سازمانی و توان مختلف کارکردی مجموعه پلیس بازگشت کند. رهیا فت دانشمدار1 که بر اساس نظریه منبع مدار شکل گرفته است، پیچیدگی محیط خارجی و نگاه به توان پلیس را به طور کلی نشان میدهد.
برای ورود به بحث اصلی به نظر میرسد که باید از دو دیدگاه " سازمانی اجتماعی " که بر چگونگی توانمندسازی در مجموعه های ا نتظامی پرتو افکنده است، یاد کرد: دیدگاه اول را، که میتوان " دیدگاه نظام یافته" 2 نام نهاد، معتقد است که » توانمند سازی« باید خرده نظام3مجموعه کلان نیروی انتظامی به شمار آید. افراد، گروهها، سازمانها با هر نگرش نسبت به نیروی انتظامی ، نسبت به توانمندسازی پلیس نیز همان نگرش را بهکار میبندند. در این میان نگرش ا فکار عمومی4 بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود؛ زیرا اگر افکار عمومی با توا نمندسازی پلیس و فرایندهای کلی اثرگذار بر آن آشنایی نسبی نداشته باشند، ممکن ا ست در اجرای صحیح مأموریتهای پلیس، دچار خطا و گمراهی شوند و با این جهتگیری، مجموعه نیروی انتظامی نیز محتملاً هزینههای زیادی را متحمل خواهد شد. طبیعی است نگرش مثبت و آگاهانه قشرهای مختلف مردم میتواند بسیاری از هزینههای احتمالی را کاهش دهد و آسان کننده مأموریتها باشد.