بخشی از مقاله

چکیده:

بیش از نیم قرن از سابقه برنامه ریزی توسعه در ایران می گذرد با این حال هنوز ایده الگوی بومی و مطابق با ارزش های اسلامی با دیده تردید نگریسته میشود. اگر چه صاحبنظران برجسته اقتصاد توسعه در جهان بر ارتباط توسعه با ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جوامع اذعان می کنند ولی در برخی از محافل علمی کشور هنوز بر خالی از ارزش بودن مفاهیم علمی و نظری تاکید می شود. به همین دلیل علیرغم ضرورت تدوین الگوی بومی و سازگار با ارزش های اسلامی در کشور نه تنها الگویی طراحی نشده بلکه هنوز این ایده در هالهای از ابهام قرار دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار بر ارتباط توسعه با ارزش های اجتماعی و فرهنگی تاکید و سپس به جایگاه ارزشهای اسلامی در فرآیند تدوین الگو اشاره میشود. ضمن تبیین جایگاه ارزشها در تدوین الگو تاکید میشود که تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مستلزم سازماندهی سلسله مراتبی ارزشها است.

واژههای کلیدی: ارزشهای اسلامی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توسعه،پیشرفت

مقدمه

بیش از نیم قرن است که مباحث توسعه و توسعه یافتگی، علل و عوامل توسعه نیافتگی برخی کشورها از مباحث جدی محافل علمی و دانشگاهی بلکه از گفتگوهای داغ و پر شور و حرارت محافل عمومی و حتی سیاسی در جهان است. هر چند این مباحث در کشور ما با اندکی تاخیر مواجه بوده است، با این حال در ایران نیز توسعه و برنامه ریزی برای توسعه سابقه ای پنجاه ساله دارد. متاسفانه تلقی از توسعه و برنامه ریزی برای توسعه در ایران همواره با کاستی ها و اشتباهاتی همراه بوده بطوریکه می توان گفت این بنیان از ابتدا بر پایه درستی استوار نشده است. توسعه و توسعه یافتگی که نتیجه فرآیندها و تحولات تمدنی است به غلط به مثابه محصول و کالایی انگاشته شد که تنها لازمه آن داشتن پس انداز پولی است که آن هم به مدد افزایش درآمدهای نفتی کشور از دهه 50

فراهم شد و لذا این محصول بسادگی هر محصول دیگری قابل واردات، مونتاژ و شبیه سازی دانسته شد. بدیهی است که با چنین نگرشی نه تنها مفهوم توسعه مفهومی عینی است و بنابراین بازتعریف آن بی معنا است بلکه راه دستیابی به آن نیز منحصر بفرد است و سخن گفتن از الگوی بومی تا چه رسد به اسلامی بی معنا و یا معما گونه است. به همین دلیل بعد از افزایش قیمت نفت در دهه50، بدون توجه به ظرفیت های جذب داخلی اعتبارات برنامه های توسعه و در نتیجه اعتبارات بودجههای سالانه دولت بشدت افزایش می یابد. بعنوان نمونه در برنامه چهارم، اعتبارات عمرانی در سال 50 حدود 18,3٪ و در برنامه پنجم، اعتبارات عمرانی در سال 53 بیش از 115٪ افزایش مییابد - رزاقی، 1367، .1 - 182-179

بهرحال در این نوشتار برآنیم تا ضمن رد انگاره فوق الذکر نشان دهیم که الگوی پیشرفت چرا و در چه مواردی می تواند متاثر از ارزش های اسلامی باشد. بنابراین ابتدا انگاره عینیت و خالی از ارزش بودن را به اختصار مورد نقد و بررسی قرار می دهیم و سپس به تبیین جایگاه ارزش های اسلامی در الگوی پیشرفت خواهیم پرداخت. یادآوری این نکته لازم است که در این نوشته صرفا جایگاه ارزش های اسلامی تبیین می شود، تبیین تفصیلی ارزش های اسلامی دخیل و جایگاه آنها در الگو در واقع ورود به خود الگو است که از گنجایش این نوشته خارج است و صرفا بصورت گذرا در برخی موارد اشاراتی به آنها شده است.

پیشرفت یا توسعه؟

ممکن است اذهان بسیاری به این سئوال مشغول شده باشد که چرا از کلمه پیشرفت بجای توسعه استفاده می شود؟ معمولا فرض می شود که کلمات و مفاهیم علمی اولا زبان مشترکی برای تبادل 271نظر فراهم می آورند و بنابراین اگر این مفاهیم و کلمات تغییر داده شوند عملا امکان گفتگو و تعاملبا جامعه علمی از بین می رود و ثانیا مفاهیم علمی خالی از ارزش های فرهنگی و اجتماعی و از این رو مفاهیمی فاقد مرز هستند. اگر این دو مطلب را مسلم تلقی کنیم نیازی به تغییر فرهنگ واژگانی در نظریات علمی وجود ندارد.باید تاکید شود که هر دو ادعا مورد مناقشه است. هر چند نیاز به زبان مشترک برای تبادلات علمی امری بدیهی و غیر قابل انکار است، اما این به معنی عدم امکان تغییر مفاهیم علمی نیست. نقش مفاهیم و مفهوم سازی در علوم و نظریات علمی بر کسی پوشیده نیست.

یکی از مهمترین عناصری که نظریات رقیب در مورد تبیین یک پدیده را ازهم متمایز می کند مفهوم یا مفاهیمی است که نظریه پرداز به آنها چنگ زده است. بعلاوه گاهی تغییرات مفهومی که ناشی از آشکار شدن برخی از کاستی های نظریات پیشین در مورد یک پدیده است، موجب رشد علمی می شود و بخشی از تحولات و پیشرفت های علمی از این منظر قابل تبیین است. نمونه ای از این تغییرات مفهومی در مورد خود واژه توسعه در طی نیم قرن گذشته رخ داده است. توسعه به معنای رشد تولید ملی، رشد همراه با بهبود توزیع درآمد، رشد سازگار با محیط زیست، رشد همراه با بهبود شاخص های توسعه انسانی نمونه ای از این تغییرات است - عربی و لشکری، 1383، فصل اول - .

ادعای خالی از ارزش بودن مفاهیم علمی نیز بطور مطلق امری بحث انگیز است. در مورد برخی مفاهیم در علوم قیاسی مانند مفهوم تابع و مشتق در جبر یا مفهوم خط و سطح در هندسه اقلیدسی که در واقع تعریف هستند، میتواند قابل دفاع باشد. اما در مورد مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی، بویژه در مورد مفاهیمی که علاوه بر بار معنایی توصیفی با نوعی بار معنایی ارزشگزارانه نیز همراه شده اند، این امر بشدت مورد مناقشه است. توصیف یک جامعه به کوهستانی، گرم و خشک، دارای آب و هوای مدیترانه ای، زلزله خیز و مانند اینها با توصیف آن جامعه به توسعه یافته یا توسعه نیافته متفاوت است. این تفاوت ناشی از بارهای ارزشی است که مفهوم توسعه حامل آن است. این بارهای ارزشی بصورت تاریخی با این واژه همراه شده است.

هرچند متاسفانه بدلایلی خالی از ارزش بودن علوم اجتماعی گاهی در برخی از محافل علمی کشور مورد تاکید و ترویج قرار می گیرد، اما ارزشی بودن برخی از این مفاهیم امری پذیرفته شده است که بطور نمونه به مواردی اشاره می شود. مایکل تودارو اقتصاددان معروف توسعه بوضوح این امر را مطرح می کند. از نظر وی مفاهیم توسعه اقتصادی و نوین سازی مبتنی بر فروضی ارزشی، تلویحی و تصریحی در باره هدف های مطلوب هستند، که از قضاوت هایی ارزشی در باره اینکه چه چیز مطلوب و خوب است و چه چیز مطلوب نیست، ناشی می شوند - تودارو، 1366، . - 45-272    سایمون کوزنتس اقتصاددان مشهور توسعه نیز در کتاب معروفش، رشد نوین اقتصادی، ضمن مرور تغییر و تحولاتی که به عصر نوین اقتصادی منجر شده است، به ارزش های پیدا و پنهان این میراث تمدنی بشر اشاره می کند - کوزنتس، 1372، . - 20-11 کوزنتس ارزش های سیاسی – اجتماعی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید