بخشی از مقاله

چکیده

مطالعه و ماهیت خرابی های تجهیزات از دو لحاظ حائز اهمیت می باشد نخست اینکه یک دیدگاه کلی از تنوع و ماهیت خرابی های محتمل یک سیستم و هم چنین تاثیرات مخرب آن در اختیار قرار می دهد.ثانیا" مقدمه و فرصت اولیه ای را به وجود می آورد تا عوامل خرابی تشخیص و امکان کنترل آنها فراهم گردد.مقاله حاضر سعی دارد ضمن ارائه یک چارچوب کلی و طبقه بندی خرابی ها متدولوژی تحلیل وبهبود را شناسایی و تعیین نماید. در ادامه نیزیک مدل استراتژیک کنترل خرابی ارایه دهد.

-1 مقدمه

بدون تردید افزایش سود از معیارهای اصلی و تعیین کننده جهت بقای شرکت به حساب آمده و عامل مزیت رقابتی محسوب می گردد. تمام عناصرواجزا شرکت به نوبه خود در موضوع بهره وری و سود شرکت باید مشارکت موثر و فعالی داشته باشند.نقش سازمان استراتژیک نگهداری و تعمیرات در دستیابی به هدف مورد نظر از دو بعد اصلی حائز اهمیت می باشد. نخست از جهت کاهش هزینه ها بواسطه مدیریت اثر بخش بر منابع شامل نیروی انسانی ،انرژی ،قطعات یدکی ، پیمانکاران تعمیراتی که عمده ای از هزینه های نت مربوط به پایین بودن راندمان و بکارگیری غیرموثر از منابع فوق می باشد.کارشناسان بر این باورند که هزینه فوق یک سوم از هزینه های نت را به خود اختصاص می دهد.

موضوع بسیار مهم و کلیدی دیگرکه دراین مقاله مورد توجه اصلی قرار می گیرد بهبود در افزایش ظرفیت و راندمان و آماده بکاری تجهیزات می باشد.همان طور که می دانیم از عوامل اصلی کاهش ظرفیت موضوع خرابی ها می باشد. خرابی ها ضمن تحمیل هزینه های عملیاتی باعث عدم ارسال و تحویل به موقع محصولات بدست مشتری می گردد و این به نوبه خود بر جایگاه رقابتی شرکت تاثیرات منفی بجای می گذارد. خرابی ها برای یک شرکت عواقب منفی بسیار بالائی را در برخواهد داشت و عمدتا هزینه های همچون فرصت تولید ازدست رفته ،بیکاری پرسنل ، هزینه های ناشی از تاخیر در توزیع و تحویل به موقع محصول ، هزینه های مربوط به انرژی و هم چنین هزینه های مربوط به اضافه کاری جهت جبران تولید از دست رفته را در بر خواهد داشت.

در تکنولوژی امروزی از کارافتادگی دستگاه ها به منزله مختل شدن کلیه اعمال پروسه تولید می باشد لذا لزوم یک سازماندهی صحیح و عملی در این زمینه بیش از پیش محسوس و الزام می باشد. هدف اصلی یک نظام نگهدای و تعمیرات، ایجاد روش نظام مند برای کنترل وضعیت تجهیزات و دستگاه های موجود و بهینه سازی توانایی آن ها به منظور رسیدن به حداکثر کارایی و کاهش نرخ خرابی و از کار افتادگی می باشد.

از طریق افزایش آماده به کاری یا راندمان مدیریت شرکت به این نتیجه می رسد که یک کمپانی به منظور بالا بردن افزایش تولید و خدمات خود الزاما نیاز به انتخاب سیاست گذاری سرمایه گذاری جدید نیست. در این مقاله ضمن معرفی ماهیت خرابی ها سعی شده است یک چهارچوب تحلیلی و استراتژی از مواجهه با خرابی ها ارایه گردد و بدین وسیله سعی دارد به نحو اثر بخشی مدیریت را در شناخت و کنترل خرابی ها همراهی سازد .

-2 مفهوم و علت خرابی

در دوره عمر تجهیزات فرآیند تولید به دلایل متعددی از کار افتاده و فرسوده خواهند شد و لازم است به نسبت افزایش عمر دستگاه بر سطح نگهداری و پشتیبانی نیزافزوده گردد . اقدامات نگهداری باعث می شودکه به دوره عمر تجهیزات اضافه شود و یا به عبارت دیگر در استهلاک و خرابی تأخیر به وجود آید . خرابی های یک سیستم به دلایل متعددی ممکن است اتفاق افتد در بعضی از مواقع در نتیجه عدم بکارگیری درست تجهیزات و دربعضی مواقع به علت انجام تعمیرت نادرست و در حالاتی دیگر به جهت شرایط محیطی می باشد . الگوی خرابی تجهیزات مطابق با منحنی معروف وانی شکل می باشد.

یک منحنی وانی شکل الگوهای ار کار افتادگی زود رس ، از کار افتادگی شانسی یا اتفاقی و از کار افتادگی بر اثر فرسودگی و سایش را نشان می دهد - شکل. - 1 از کار افتادگی زود رس هنگامی که دستگاه نو و از قابلیت اطمینانی بالایی برخوردار است رخ می دهد و از جمله دلایل آن می توان به موارد مشکلات کیفی مواد خام یا آموزش و تجربه کم و هم چنین به اشکالات نصب اشاره نمود. در الگوی از کارافتادگی شانسی یا احتمالی تجهیز مطابق با توزیع مشخصی خراب نمی شود و در خلال عمر دستگاه شاهد از کار افتادگی های تصادفی می باشد.  در حالت از کار افتادگی فرسایشی تجهیزات به جهت فرسودگی و سایش و هم چنین بر اثرعدم رعایت نگهداری مناسب به طور مداوم خراب می شوند . در چنین حالتی تعداد از کار افتادگی مناسب با زمان افزایش می یابد. در ارتباط با منحنی وانی شکل مدیریت سه وظیفه ذیل را به عهده دارد که شامل:

-    افزایش شیب های منحنی

-    افزایش عمر اقتصادی

-    کاهش از کار افتادگی فرسایشی به منظور استفاده بیشتر از ماشین .

-2 معرفی منابع عدم اطمینان در نت

به منظور پاسخگویی مناسب نسبت به انتظارات موجود لازم است موضوع بهبود قابلیت اطمینان در سرلوحه فرآیندهای نت قرار گیرد. لذا اصلی ترین وظیفه مدیریت یک سازمان نگهداری و تعمیرات شناسایی و عوامل اصلی منابع ایجاد عدم اطمینان می باشد . عمدتاً عوامل عدم اطمینان به سه موضوع اصلی: شرایط بهره برداری ، شرایط تجهیزات و دارایی و هم چنین نحوه ارایه خدمات نگهداری و تعمیرات بستگی دارد.

منابع عدم اطمینان متکی به شرایط بهره برداری ناشی از مشکلات مربوط به کارگیری ضعیف پرسنل تولید ، ناسازگاربودن بودن تجهیزات نسبت به مواد اولیه ، تنظیمات نادرست و هم چنین به علت مشکلات ناشی ازکافی نبودن آموزش های مورد نیاز می باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که حدود 30 تا %50 از منابع ایجاد خرابی ها را شامل می گردد . در این خصوص ایجاد ارتباط قوی سازمان مدیریت نگهداری و تعمیرات با سازمان های تولید ، برنامه ریزی ،کیفیت بسیار مهم می باشد . طرح مسایل مشارکتی فی مابین و بحث و نتیجه گیری و تصمیمات موضوع می تواند دربهبود اثر بخشی عملکرد تجهیزات و تداوم فرآیند کمک موثری نماید.

30 تا %40 خرابی ها مربوط به خود تجهیزات می باشد و مستقل از نحوه خدمات نت می باشد . که از جمله مسایل آن موارد نظیر اعمال طراحی های ضعیف قسمت های اصلی و فرعی دستگاه ، سن دارایی و یا شرایط کارکردی دستگاه می باشد . فقط 10 تا % 30 از منابع خرابی ها مرتبط به سازمان نگهداری و تعمیرات می باشد که از جمله دلایل آن می توان به فقدان استراتژی و یا ناکافی یا ناکارآمد بودن آن ، ناکافی بودن مهارت های فنی و آموزشی و هم چنین به ارایه خدمات ضعیف نام برد لذا مدیریت اثر بخشی نگهداری و تعمیرات لازم است قبل از هر اقدام یا اعمال استراتژیک مشخصی به اقدامات و تصمیم گیری منابع عدم اطمینان بپردازد و بهبود های اولیه را به سمت اهداف اصلی سوق دهد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید