بخشی از مقاله

چکیده

افغانستان کشوری است با قدمت دیرینه و دارای تاریخ فرهنگی کهن. این کشور در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از محرومیتهای مضاعفی رنج میبرد. تجربه تاریخی آن از نظر سیاسی، با استبدادی پرسابقه درهم آمیخته و با حاکمیت مردمی و ملّی، فاصله ای بسیار دارد. افغانستان سرزمینی است که از اقوام متعدد تشکیل شده است و اختلافات داخلی از مشخصهی دائمی این کشور میباشد. به دنبال اختلافات و جنگهای داخلی، دخالتهای دول خارجی نیز در این سرزمین سبب شکلگیری گروهی به نام» طالبان« شده است، شاید بتوان گفت آخرین تجربه تلخ حاکمیت استبدادی با سیطره نظام فرقه ای قومی »طالبان« شناخته می شود. آن چه حائز اهمیت است این میباشد که " چه عواملی سبب شکلگیری طالبان شده است؟" و " این گروه چه اصول فکری و اندیشهای را دنبال میکند؟" دو سؤال مطرح شده اساس مقالهی حاضر را تشکیل میدهد . این نوشتار از حیث روششناسی، رویکرد توصیفی- تحلیلی را مورد استفاده قرار داده است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای میباشد.

واژههای کلیدی: طالبان، افغانستان، علل پیدایی گروه طالبان، عقاید سیاسی، عقاید اجتماعی، مودودی.

-1 مقدمه

افغانستان سرزمینی است کوهستانی و محاط به خشکی در آسیای مرکزی، این کشور تاریخ 5 هزار ساله دارد که نخست به نام آریانا و بعدا نیز به نام خراسان و در سال 1126خورشیدی در زمان حاکمیت احمد شاه به نام افغانستان، نام گرفت. افغانستان کشور با اقتصاد کشاورزیسنّتی ومیزان بسیار پایینی از سطح آگاهی - سواد عمومی و تخصصی - ، و فاصله ای روشن از زندگی نوین صنعتی شناخته می شود. این ویژگی ها یک کشور به شدت عقب نگاه داشته شده را در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نشان می دهند. بنابراین، افغانستان کشوری است که بافت کلی اجتماع آن از معیارهای نوین جهانی فاصله دارد; از جمله آنکه میزان شهرنشینی و زندگی شهری در این کشور پایین است; زیرا شهرنشینی تنها 30 درصد جمعیت این کشور را شامل می شود. نظام سیاسی افغانستان از حیث نهادهای سیاسی و اداری، وضعیت بدی را سپری می کند . از این لحاظ، ساختار به شدت ساده، کهنه و ناکارآمدی دارد. در این زمینه، بخشی از مشکلات به خاطر فقدان تخصص نیروها و بخشی دیگر نبود سازماندهی درست و عدم امکانات لازم است. جامعهعقب نگاه داشته شده افغانستان در بعد اجتماعی، رفتاری و روانی نیز وضعیتی بسته دارد. میزان تنش های فردی و گروهی افراد بالاست، و مدارا و تساهل اجتماعی، فرهنگی و همگرایی بین اقوام بسیار ضعیف.

در نتیجه، تاریخ سیاسی این کشور »تاریخ کشمکش اقوام برای خودمختاری و یا سیطره قومی« لقب یافته است، به نحوی که پیش از دوره کنونی هیچ نوع مشارکت فراگیر قومی در این کشور شناخته شده نیست - یوسفی، . - 1393 طالبان نام گروهی از شبه نظامیان مخالف دولت افغانستان است که دارای عقاید جبری مذهبی و وابسته به مکاتب حنفی و وهابی باورهای قبیله ای پشتونوالی است. طالبان در افغانستان و جهان عرب به کسانی گفته میشود که در مکاتب و مدارس دینی تعالیم اسلامی را فرامیگیرند. طالبان محصول فرایند و حوادث سیاسی دهه80 و 90 افغانستان و از طرفی سیاست و دخالت قدرتهای خارجی همچون پاکستان، عربستان و آمریکا میباشد چنانچه بعدا هم توسط مسئولین مقامات این کشورها به این مسئله اذعان گردید. طالبان عمدتا از افرادی که در مکتبهای دینی اهل سنتبویژه در عربستان و پاکستان تحصیل میکردند تشکیل میگردید. تا قبل از سال 2006 دامنهی نفوذ و مبارزات طالبان در افغانستان به منطقهی تحت کنترل پشتونها در جنوب کوههای هندوکش محدود میشد.

در حالی که در اولین روزهای سال 2008، نئوطالبانیسم توانسته خطوط ارتباطی و تدارکاتی برای نیروهای خود در غرب، شمال و شمال شرق دست و پا کند. نئوطالبانیسم بیش از گذشته از تکنولوژی و تبلیغات رسانهای زیرکانه استفاده میکند و در جنگ خود علیه نیروهای بینالمللی حتی از دی وی دیها و سایر سمبلهای نفوذ غرب که زمانی از آنها بیزار بودند ، نیز بهره میبرد - سحری، . - 2 :1386 در صدد یافتن پاسخ سؤال " چه عواملی سبب شکلگیری طالبان شده است؟" و " این گروه چه اصول فکری و اندیشهای را دنبال میکند؟" این نوشتار بنار دارد ابتدابحث را از تاریچه طالبان سپس علل شکلگیری طالبان که هم شامل علل خارجی و هم علل داخلی میباشد، سپس به اندیشه مودودی که بیشترین تأثیر را بر اندیشه طالبان داشته است و اندیشه سیاسی و اجتماعی و نگاه طالبان به زنان بررسی شده است و در آخر نیز به قانون اساسی طالبان که سابقه طولانیای هم ندارد اشاره شده است. روش پاسخ-گویی به سؤالات نیز کتابخانهای میباشد.

"طالبان افغانستان" در چه شرایطی ظهور یافت؟

در سال 1989 میلادی آخرین سربازان روس، خاک افغانستان را ترک کردند. از این رو میان سالهای 1980 -90 کما بیش 35 تا 40 هزار جوان از 40 کشور مسلمان در این نبرد شرکت جستند. این افراد در اردوگاههایی که در این جا و آن جای جهان بر پا شده بودند، تعلیم میدیدند و روانهی میدان جنگ میشدند. دهها هزار جوان دیگر نیز از کشورهای گوناگون اسلامی برای برخورداری از تعلیمات دینی به مدارس دینی پاکستان سرازیر شدند. سه سال پس از خروج نیروهای ارتش سرخ از افغانستان، نیروهای مجاهدین و در رأس آنان احمدشاه مسعود، قهرمان نبردهای آزادی بخش افغانستان پیروزمندانه وارد کابل شدند و به عمر حکومت کمونیستی که میراث دوران اشغال شورویها بود، پایان دادند. دخالت کشورهای همسایه در امور داخلی کشور افغانستان، به دولت قانونی اجازه نداد که امنیت بر قرار شود - طالع، . - 1 :1378 طالبان حزب یا نیروی سیاسی جوشیده از بطن جامعهی افغانستان نیست، یعنی ملّی نیست.

پس مردمی نیست و مناسبتی با منافع ملّی مردم افغانستان ندارد. طالبان مذهبی و بنیادگرا است - حصوری، . - 1 :1375 گروه طالبان که ظهورشان در تابستان 1994 - م 1373 ه - ، تا فتح کابل تنها دو سال طول کشید از مهمترین جا به جاییهای قدرت در تاریخ معاصر افغانستان از سلطه شوروی در سال 1979 به شمار میآید. طالبان در 26 سپتامبر 1996 با پرچم سفید وارد کابل شدند و بدین ترتیب فصل دیگری در تاریخ افغانستان گشوده شد که فاجعهبارترین و ضد بشریترین اعمال تحت عنوان دین بر مردم روا داشته شد - مجیدی، . - 2 :1385 اغلب عناصر تشکیل دهندهی جنبش طالبان از قوم پشتون و خواستگاه آنها قندهار بود. پشتونها حدود 42 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند و بزرگترین گروه قومی این کشور به شمار میروند - سبحانی، . - 9 :1388 سرسختی و پایبندی به پیوندهای قبیلهها و باورهای سنتی و مذهبی از ویژگی-های مردم قندهار است. طالبان حرکت خود را از منطقهی اسپین بولداک واقع در مرز افغانستان و پاکستان به طرف شهر قندهار آغاز کردند - متانی، . - 1 :1390

در رأس جنبش طالبان، ملا محمد عمر قرار داشت که با لقب امیرالمؤمنین شناخته میشد. در شهریور 1374 در اجتماعی با حضور حدود 1500 تن از طلاب علوم دینی، ملا محمد عمر به عنوان امیرالمؤمنین انتخاب شد و همگان با او بیعت کردند. از این زمان به بعد، دستورهای او امر شرعی تلقی شد و هیچ کس حق مخالفت با او را نداشت. از زمان انتخاب او به عنوان امیرالمؤمنین، طالبان برای حفظ وقار و هیبت ملا عمر، او را از نظرها پنهان کرده است و مانع حضور او در مجامع عمومی میشدند - مباشری، . - 1392 بیشتر رهبران طالبان فارغالتحصیل مدارسی هستند که توسط جماعت علمای اسلامی پاکستان اداره میشد. سه نفر از شش عضو شورای رهبری طالبان از این مدارس فارغالتحصیل شدهاند. ملا محمد عمر که رهبری عالی جنبش طالبان را بر عهده دارد از پشتونهای دورانی یا نورزایی و یکی از معلمان مذهبی در مدرسههای محلی افغانستان بود - صالحی، . - 4 :1381 احمد رشید که بهتر از هر کسی طالبان را میشناسد، چنین مینویسد:»طالبان در افغانستان واقعاً منحصر به فرد هستند. آنان جز برداشت خاص خود از اسلام هیچ نوع تفسیر دیگری را قبول ندارند. اما در عین حال دارای یک پایگاه ایدئولوژیک هستند؛ این پایگاه ایدئولوژیک عبارت است از شکل افراطی جنبش دیوبندی که توسط احزاب اسلامی پاکستان در اردوگاههای مهاجرین افغانستان در پاکستان تبلیغ میشد. دیوبندیسم به عنوان شاخهای از تفکر سنی حنفی در افغانستان سابقه داشته اما تفسیر طالبان از این طریق در هیچ جایی از جهان اسلام نظیر ندارد« - رشید، . - 143 -151 :1379

علل ظهور طالبان

در ظهور طالبان، شکی نیست که کشورهای خارجی نقش اساسی داشتهاند که در رأس آنها کشورها عربستان، پاکستان و آمریکا میباشد. آن چه برای پاکستان اهمیت داشت این بود که گروههای ملّی در افغانستان به قدرت نرسند و از پشتونها به عنوان اهرم فشار استفاده نشود یا پشتونها به تهدیدی بر ضد این کشور تبدیل نشوند. چون افغانستان گذرگاه اساسی برای دستیابی به بازارهای آسیای میانه و انتقال انرژی از طریق اراضی آن به آبهای جنوبی محسوب میشد - متانی، . - 3 :1390 یا بنابر آنچه علی حصوری در مقاله خویش بدان اشاره نموده است، پاکستان به فکر ایجاد متحدی در افغانستان بود و از نزدیکی قدیمی هند و افغانستان رنج میبرد - حصوری، . - 2 :1375 سیاست عربستان نیز برای دخالت در افغانستان بر اساس منافع ایدئولوژیک و سیاسی این کشور بود و دولت عربستان چون خود را» امالقرا« ی جهان اسلام میدانست، افغانستان را پایگاهی برای ترویج مذهب وهابی و گسترش آن در

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید