بخشی از مقاله
چکیده
هدف مقاله حاضر سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و با تکنیک تحلیل خوشه ای انجام شده است. این پژوهش در سطح توصیفی و طبقه بندی با استفاده از ابزار ترکیبی متشکل از سه پرسش نامه نیمه استاندارد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 50 زوج متأهل تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. براساس تکنیک مذکور، نمرات نمونه در ابعاد پنج گانه - توازن من - ما ، فعالیت های مشترک ، نزدیکی ، استقلال - وابستگی و وفاداری - طلاق عاطفی در چهار دسته طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که % 35 نمونه از حالت توازن خارج شده و در دو سر طیف قرار دارند ».بیش تر منسجم « و » بیش تر متصل« .سایر اعضای نمونه در دو دسته نمرات طلاق عاطفی برای زنان در همه ابعاد پنج گانه از مردان بالاتر است.
واژگان کلیدی: طلاق عاطفی، انسجام خانواده، مدل قوت های خانواده، رها، گرفتار، منسجم، متصل.
مقدمه
رابطه فضایی است که در آن تعامل صورت می گیرد. براساس نظریه نظم خرد چلبی - 1390 - ، که مبتنی بر نظریه کنش پارسونز است، از لحاظ تحلیلی، تعامل بالقوه شامل دو وجه ابزاری و اظهاری است. وجه ابزاری از آن جا که جنبه ابزاری دارد پایدار نیست. به باور صادقی فسایی و ملکی پور در این حالت هم گرایی جای خود را به واگرایی می دهد؛ حالتی که فاصله در روابط زناشویی نامیده می شود - صادقی فسایی و ملکی پور، - 2:1392، اما آن چه باعث پایداری است تعامل در وجه اظهاری است. به باور چلبی: »از طریق تعامل اظهاری است که ”ما“ یا ” اجتماع“ یا گروه اجتماعی شکل می گیرد« - چلبی، - 266:1390، زیرا در این نوع تعامل، عنصر عاطفه افزوده می شود.
زوجینمعمولاً به امید تعاملات گرم زندگی تشکیل می دهند، اما آن چه در واقعیت دیده می شود این است که روابط عاطفی در آغاز زندگی اغلب با شور و حرارت خاصی وجود دارد، اما پس از مدتی به علت ناآگاهی و غفلت یکی از طرفین یا هر دو، عواطف فروکش می کند و به تدریج که این وضعیت تشدید می شود، زندگی رو به سردی می گراید. بر اساس مطالعات اکتشافی، گاهی این حالت تا جایی ادامه می یابد که زوجین زیر یک سقف فقط در کنار هم اند، اما با هم زندگی نمی کنند. این وضعیت را »طلاق عاطفی - emotional divorce - « می گویند. بر اساس آماری که مرکز آمار ایران ارائه کرده است، آمار طلاق های ثبت شده در کشور از سال 1384 تا 1388 رو به رشد بوده و هم چنان ادامه دارد.
بر اساس گزارش تحلیلی اداره کل ثبت احوال استان خراسان رضوی، تعداد کل جمعیت استان خراسان رضوی برابر با 5994402 نفر است که %8 کل جمعیت ایران - 75149669 - را تشکیل می دهد. این استان در ثبت واقعه طلاق بعد از تهران رتبه دوم را دارد؛ به طوری که در سال 1391 تعداد طلاق ثبت شده برابر با 14834 مورد بوده است که %10 کل طلاق های کشور را دربر می گیرد . از این تعداد %84/8 در نقاط شهری و %15/3 در نقاط روستایی رخ داده است . در سال 1390، تعداد طلاق های ثبت شده 13809 مورد بوده که در مقایسه با سال گذشته %3/7 رشد داشته است.همین آمار اجمالی نشان از تهدید مسئله افزایش سالانه طلاق در این استان و به ویژه شهر مشهد دارد که توجه به آن حائز اهمیت بسیاری است.
جست وجوی مفصل در پایگاه های اطلاعاتی بیانگر کارهای بسیار محدودی در زمینه طلاق عاطفی در ایران است و متأسفانه هنوز آمار مشخصی از این پدیده ارائه نشده است. بیش تر آثار به صورت کیفی است و بیش تر به علل و ریشه های آن پرداخته شده است. در کشورهای دیگر نیز بیش تر پژوهش ها به مسئله کاهش فشارهای عاطفی بعد از طلاق و به طور کلی به پیامدهای طلاق ، به ویژه برای کودکان و زنان اختصاص یافته است. در کشورهای دیگر، طلاق عاطفی به معنای رایج در ایران نیست و بیش تر در قالب کیفیت زناشویی، ثبات و پایداری ازدواج و مانند آن مطرح است و میزانشان نیز محدود است؛ بنابراین محقق در این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که وضعیت طلاق عاطفی در شهر مشهد چگونه است؟ جدول 1 به معرفی اجمالی پیشینه های داخلی پرداخته است که بیش از چند اثر نیست.
آثار فوق منابع مفیدی برای دسترسی به اطلاعات جدید بود .انتقادات وارده عبارت اند از:
1.در هیچ یک از تحقیقات مذکور نرخ طلاق عاطفی مشخص نیست و دسته بندی خاصی ارائه نشده است؛ در همه موارد تأکید بر عوامل آن بوده است؛
2. بیش تر آثار به روش کیفی و تعمیم ناپذیر است؛
3.بیش تر آثار در تهران بوده و کارهای محدودی در شهر مشهد انجام شده است؛
4.فقط در یک مورد هر دو همسر جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند.
مزیت و تفاوت تحقیق حاضر به نسبت آثار قبلی عبارت اند از:
.1جامعه آماری این تحقیق را زوج های شهر مشهد تشکیل می دهند که به دلیل مهاجرپذیری بسیار از حیث تنوع بعد از تهران قرار دارد و تا حد بسیاری نمونه معرفی از کل کشور نیز است؛
.2 سنجش طلاق عاطفی با استفاده از نظریه ای جدید؛