بخشی از مقاله

چکیده:

رشتهی خیال، مسیر نامتناهی از دنیای متافیزیک را پیش روی انسان در عرصههای مختلف گشاده است. در خصوص به تصویر کشیدن ارزشها، انسان به دنبال جستجوی راههای نوینی است تا ارزشهای خویش را جستجو و یا کشف و بازنمایی کند. شیوهی نوین پارامتریک، داده محور یا علم محور یکی از شیوههایی است که امروزه جهت پاسخ به انتظارات بالای طراحان، معماری را وارد عرصهی جدیدی کرده است. به دلیل ماهیت معماری و جایگاه زیباییشناسی، ضرورت آن احساس میشود که با بررسی درک زیباییشناسی معماری به نام پارامتریک بهراستی آزمایی و یا به عبارتی تطابق هنری آن بپردازیم.

ازاینرو ابتدا مختصر نگاهی به زیباییشناسی از نگاه برخی صاحبنظران تاریخ و معاصر انداخته و سپس هرکدام از آن نظریهها که به شیوههای هنری و کاربردی روند طراحی معماران نزدیکتر بوده را بهعنوان الگو قرار میدهیم ومتعاقباً نتیجه را بهعنوان پارادایم زیباییشناسی معرفی کرده و    درنهایت چند نمونه از کارهای پژوهشی انجامشده در آزمایشگاههای مختلف دنیا در عرصهی پارامتریک در معماری ویل مرتبط را بر آن منطبق و از منظر پارادایم تعریفشده بررسی میکنیم. در تحلیل زیباییشناختی هم به ارزیابی بازنمایی و درنتیجه استعاره و    تشبیه پرداخته و از آن زاویه، زمینهی موردنظر یعنی پارامتریک را، بررسی میکنیم.

مقدمه

بازنمایی در هنریک رسالت مهم در طول تاریخ و ناجی بروز بسیاری از ناگقته های بشر است، هم اکنون نوعی از زیبایی در حال شکل گرفتن است که شاید بتوان ادعا کرد بر اساس زیبایی داده محور و ریاضیات است. شاید تا کنون هنر بر روی یک محور به دو دستهی هنرهای زیبا و کاربردی تقسیم میشد و به جنبهی ریاضیات به عنوان جهت مخالف محور هنرهای زیبا یعنی هنر کاربردی نگاه میشد.

اما اکنون رویهی انگارههای هنر مسیر متفاوتی را در پیش گرفته به عبارتی زیبایی ارتباط اعداد و ارتباطات روابط منطقی ریاضیاتی گونهای از زیبایی را به نمایش گذاشته که در عرصهی هنر و فلسفه نیز قابل بررسی است. لذا با پیچیدگی روز افزون نیازهای زندگی و به دنبال آن پیچیدهتر شدن و گسترده شدن مفاهیم نیاز هر چه بیشتر انسان به فلسفههای زیبایی شناسی و باز تعریف مبانی و ارتباط بصری، نیاز به گذر از شاهراههای علمی هر چه بیشتر محسوس میشود. از این رو جستار در تکنیکهای مختلف علمی و میان رشتهای که حاصل ازگسترش تکنولوژی است، به این مهم کمک میکند.

روش تحقیق و مبانی نظری

این مقاله تلاش بر تحلیل محتوای یک روند طراحی را دارد روش تحقیق پیش رو بر اساس شیوهی توصیفی-تحلیلی بوده که از مطالعات اسناد و بررسی کتابخانهای به نتیجه خواهد رسید. این روش طراحی در پروسهی طراحی معماری در سراسر دنیا به عنوان یک شیوهی طراحیتوُامان با پژوهش شناخته میشود وبه دلیل کاربردی بودن و یا موضوع تبدیل دادهها تمامی پژوهشگرانی که در بخش نوشتاری و یا نرم افزاری فعالیت کردهاند، در پی بازنمایی علمی یک پدیده بودهاند و چندان به بعد زیبایی آن توجهی نشده مگر در آثار معماری زاها حدید که سردمدار این رویکرد بوده است؛ و بیشتر به صورت فعالیت عملی حرفهای و نه نوشتاری وآموزشی آثاری را به یادگار گذاشته است.

در سلسله مقالات ارائه شده در دنیا که در این مقاله نیز راجع به آن مفصلتر صحبت خواهد شد وهمچنین پژوهشهای داخلی عمدتاً از جنبهی عملکردی به آن پرداخته شده است. از این رو ضرورت شناخت زیبایی آن نیز احساس میشود. از چند نمونه پژوهشهای انجام شده داخلی، مقالهی واکاوی کاربرد هندسه طبیعت و فراکتال در معماری پارامتریک است که با بررسی آرایهی داخلی گنبد مسجد شیخ لطف االله نوشتار علیرضا مستغنی ومحسن علیمرادی با اشاره به هندسهی فراکتال و مسجد شیخ لطف االله سعی در بازخوانی و ترجمه آثار سنتی ایرانی، به زبان معماری روز دنیا و ارائه مجدد به زبان پارامتریک را دارند تا بتوان علاوه بر عملکردهای پیشین خود، عملکردهایی جدید بر آنها افزود که به طور کلی هدف این پژوهش، شناخت امکانات معماری پارامتریک در جهت باززنده سازی الگوهای اصیل معماری ایرانی در معماری معاصر است.

در مقالهای دیگر تأثیر نظم را بر معماری بررسی کرده که در آن پژوهش از نقطه نظرات آرنهایم فونمایس و با بررسی نظم و تقارن و جهت دار بودن در ترکیب بحث میشود؛ اما مساله ی اساسی در این تحقیق این است که آیا این دلایل همان دلیلهای تمایز این سبک کار با دیگر کارهاست؟ در پژوهش پیش رو سعی در بررسی عمیقتر موضوع و همچنین مشخص کردن معیاری از ساختارهای زیبایی شناسی هستیم که بر اساس سخن صاحب اندیشان تاریخ ارائه شده و از طرفی ریشهی روانشناسی وفراگیرتر دارد واز طرف دیگر به موضوع ما به عنوان یک زبان ساختارگرایی نوین نزدیکتر باشد.

بررسی چند نظریه زیبایی شناسی در معماری

در تجارب هنری با توجه به تغییرات موضوع، یک ظرف هنری میتواند جوابگوی نوعی از احساس هنرمند باشد بهعنوانمثال هیچگاه احساسی که بتوان با یک آهنگ به رشتهی تحریر ذهن درآورد با معماری نمیتوان بازنمایی کرد. در سرفصلهای مطرحشده از مجموعه کتب فلسفهی هنر و زیباییشناسی و همچنین یادداشتها و نوشتههای صاحبنظران داخلی و خارجی و چندین منبع دیگر تا حدودی میتوان به مختصر اشارات نظریات فلاسفهای که زیباییشناسی را مورد تحلیل قراردادند اشاره کرد. در انتها با جمعبندی این نظریهها، نظریهای که بیشتر قابلتعمیم و گسترش هست را بهعنوان پارادایم کلی قرار میدهیم و بهعنوان یک نظریهی ساختارگرایی که یکی از نظریههای زیباییشناسی است، تحقیق و روشهای معماری پارامتریک را بر اساس آن میسنجیم.

نظریهی تأمل درونی، نظریهی بیغرضی، نظریهی فرم معنادار، نظریهی یک تجربهی خاص [1] ازجمله نظریاتی است که معماری را درراه رسیدن به اهداف بیشتر یاری میرساند. تنوع این نظریات به دلیل تنوع عرصههای هنر است،قاعدتاً روی سخن ما در چارچوب یک یا چند نظریه میگنجد. بدون شک برایندی از چند نظریهی تأثیر گذار و کاربردی بهعنوانمثال سبکهایی مانند - کوبیسم در تابلو زن گریان پیکاسو - را باعث شدند در خلق یک اثر هنری میتواند مؤثر و کاربردی باشد.

مسیر آغاز تاکنون زیباییشناسی، بررسی روش مشترک همهی هنرها

از تواناییهای ذهنی بشر، بدون توجه به علم روانشان است ویل فلسفه، نوع استعداد بیان کردن یک موضوع است؛ یک رویداد و یا حادثهی مهم و یا احساس خاص که دارای محتوای نماد و یا هویت باشد، بشر را بر آن داشت تا در انتقال اطلاعات بهگونهای متفاوت عمل کند. [2] این اطلاعات شاید در برخی موارد همان اطلاعات روزمره و به نظر بیاهمیت باشد، اما زمانی که از پالایه این شیوهی ارتباط عبور میکندکاملاً متفاوت میشود.

بهطور مشخص شاید، رفتار یک پیرمرد ناتوان بهاندازهی هنرمند در نمایشنامهی تئاتری که همان رفتار پیرمرد را تقلید میکند، جذابیتی نداشته باشد. ازاینرو همیشه بازنمایی یک محتوا جذابیت بیشتری برای ذهن دارد و یا حتی آموزنده است [3]؛ بنابراین میتوان گفت از رویدادهای مهم بیانشده در طول تاریخ از نقاشیهای غار لاسکو در فرانسه تا نقاشی سبک رئال، همگی در تلاش در خصوص تعریف سناریوی خاصی جهت تجسمبخشی و ایجاد تصور در ذهن مخاطب هستند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید