بخشی از مقاله
چکیده
هریک از امامان معصوم - ع - که نفس و نور محمدی - ص - هستند، حیات و مماتشان نیز محمدی - ص - است. لذا هیچ تفاوت معناداری میان امامان - ع - نیست و همگی به عنوان اسوه های نیک و کامل الهی می باشند که می بایست از آنان برای رسیدن به اخلاق انسانی بهره گرفت. ما اگر بخواهیم انسان خدایی و ربانی شویم باید براساس سرمشق های الهی حرکت کنیم و گام در جای گام امامان نهیم و به پیروی و اطاعت عاشقانه از آنان بپردازیم و همه سبک زندگی خویش را سبک زندگی آنان قرار دهیم که بگوییم: ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی الله رب العالمین، نماز و همه اعمال عبادی و روش زندگی و مرگم برای خداوند رب العالمین است.
بنابراین، انسان لازم است خداوند را مالک مطلق و رب العالمین و پروردگار بی شریک بشناسد و تسلیم محض او باشد. تجلی این معنا به این شکل است که انسان خود را کامل و دربست در اختیار پیامبر - ص - و امام معصوم - ع - از اهل بیت قرار دهد و همواره با ایشان که صادقین هستند باشد و به پیروی از آنان گام بردارد. تا به وسیله اهل بیت و توسل به عروه وثقای کامل الهی و ریسمان خداوندی محبوب خداوند شود. این پژوهش با هدف توصیف وتبیین سیره وسبک زندگی امام موسی کاظم - ع - در ادبیات جهان اسلام صورت پذیرفته و با روش کتابخانه ایی-تحلیلی اسنادی انجام شده است ودر آن از منابع معتبر ومتنوع دینی استفاده شده است.
یافته های حاصل از این پژوهش به این قرار است: امام موسی کاظم - ع - به عنوان یکی از انوار و وسایل الهی می بایست همواره مورد توسل و تمسک قرار گیرد و سبک زندگی او به عنوان سبک زندگی خدایی شناخته شده و به کار گرفته شود تا بتوان به هدف آفرینش یعنی انسان اخلاقی و انسان خدایی دست یافت،زندگی آن حضرت - ع - به عنوان سبک برتر از سوی خداوند معرفی شده است و از مردم خواسته شده تا از ایشان به عنوان اهل بیت - ع - و انسان متأله و ربانی پیروی و اطاعت شود و ایشان را اسوه زندگی خود قرار دهند.
کلید واژه ها:سیره وسبک زندگی ،امام موسی کاظم - ع - ، جهان اسلام
مقدمه
پنجره ای رو به آسمان گشوده شد. برکه ای از نیلوفر، بر سجاده گسترده زمین درخشید و بهار بر آن ایستاد. مردی می آمد که پرتو آفتاب خدایی اش بر دیده ها تابید و چشم ها را از برق شادی پر کرد. درخشش عالم آرای آفتاب بندگی و عبودیت، حضرت موسی بن جعفر - علیه السلام - بر زمین پرتو افکند و خانه گلین امام صادق - علیه السلام - را عطر شادی و طراوت پر کرد. رشد اسلام ناب واصیل محمدی وتشیع علوی مدیون رشادتها وجان فشانیهای امامان معصوم واین طلایه داران توحید میباشد،حضرت امام موسی کاظم - علیه السلام - عابدترین و زاهدترین، فقیه ترین، سخی ترین و کریمترین مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب می گذشت نمازهای نافله را به جا می آورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه می داد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا می رسید، بعد از نماز شروع به دعا می کرد و از ترس خدا آن چنان گریه می کرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته می شد و هر گاه قرآن می خواند مردم پیرامونش جمع می شدند و از صدای خوش او لذّت می بردند.آن حضرت، صابر، صالح، امین و کاظم لقب یافته بود و به عبد صالحشناخته می شد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به کاظم مشهور گردید.این مقاله بر آن است تا در گلشن اخلاق ملکوتی امام مهربانان، امام کاظم - علیه السلام - گلگشتی کند و پای درس سیرت نیکوی او بنشیند.دراین پژوهش قصد داریم به بررسی سیره وسبک زندگی امام موسی کاظم - ع - در ادبیات جهان اسلام بپردازیم.
هدف پژوهش
توصیف وتبیین سیره وسبک زندگی امام موسی کاظم - ع - در ادبیات جهان اسلام
سوال پژوهش
سیره وسبک زندگی امام موسی کاظم - ع - در ادبیات جهان اسلام چگونه است؟
روش شناسی پژوهش
این پژوهش باروش کتابخانه ایی-تحلیلی اسنادی انجام شده است ودر آن از منابع معتبر ومتنوع دینی استفاده شده است.
یافته های پژوهش
یافته ها پیرامون این سوال که سیره وسبک زندگی امام موسی کاظم - ع - در ادبیات جهان اسلام چگونه است؟ به این صورت است که تمام متون دینی به این نکته تاکیید دارند که امام موسی کاظم - ع - به عنوان یکی از انوار و وسایل الهی می بایست همواره مورد توسل و تمسک قرار گیرد و سبک زندگی او به عنوان سبک زندگی خدایی شناخته شده و به کار گرفته شود تا بتوان به هدف آفرینش یعنی انسان اخلاقی و انسان خدایی دست یافت و متأله و ربانی شد . ذکر فضیلت ویژه به هر کدام از پیشوایان معصوم - ع - به آن معنی نیست که آن دیگران فاقد آن فضیلت یا عاری از آن صفت بوده اند بلکه بمقتضای عصر و باقتضای شرایط تبلیغ و امر بمعروف و آمادگی فکری مردم هر دوره، باعث ظهور بیشتر پاره ای از فضایل و مناقب خاص گردیده است که در دورانهای دیگر آن ویژگیها زمینه و اقتضای نداشته است.
درنگی کوتاه در سیره امام موسی کاظم - ع -
در هفتم صفر سال 128 هجری قمری در ابواء از خاندان رسول خدا - ص - فرزندی متولد شد که او را موسی نامیدند - مفاتیح الجنان، ص . - 296 این نام یادآور پیامبر بزرگ الهی حضرت موسی کلیم االله - ع - است و امام موسی بن جعفر - ع - مانند پیامبر همنامش با فرعون روبه رو شد؛ فرعونی به نام هارون الرشید. القاب مشهور آن حضرت، کاظم، عبدصالح، عالم و باب الحوائج، و کنیه مشهورش، ابوالحسن الاول است . ابواء محل تولد آن حضرت منزلی است بین مکه و مدینه و به نظر می رسد که بیش از سایر اماکن واقع در راه مکه تا مدینه، قافلههای حجاج اهل بیت - ع - و دوستدارانشان را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر - ص - ، حضرت آمنه - رضی االله عنها - در آن جا قرار داشته است. - زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم - ع - ، ص . - 11
پدر بزرگوار امام کاظم - ع - پیشوای هدایت صادق آل محمد - صو - مادر آن حضرت حُمَیده بربریه است که احتمالا اهل مغرب یا اندلس بوده است - همان - . امام صادق - ع - در مورد همسرش حمیده خاتون می فرماید: »حمیده از پلیدی ها پاک است مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید به جهت کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من فرمود« - اصول کافی، ج 2، ص . - 387امام موسی کاظم - ع - در سال 183 - یا - 186 ه . ق به دست سندی بن شاهک و به دستور هارون الرشید مسموم شدند و در زندان به شهادت رسیدند .مدت امامت آن حضرت که از سال 148 ه . ق شروع شد، مانند پدر بزرگوارش 34 سال بوده و در این دوران با چهار خلیفه عباسی همزمان بوده است:
. 1 منصور دوانیقی 158 - 136 - ه . ق -
. 2 محمد معروف به مهدی عباسی 169 - 158 - ه . ق -
. 3 هادی عباسی 170 - 169 - ه . ق -
. 4 هارون الرشید 193 - 170 - ه . ق -
و غالبا مدت مذکور را یا در زندان و یا در تبعید سپری کرده اند.فضایل وکمالات امام موسی کاظم - ع - آن حضرت ساده زندگی می کردند و از شدت فروتنی و تواضع برای خداوند، پیاده به زیارت خانه خدا می رفتند ایشان بسیار دعا می کردند و از خوف خدا بسیار می گریستند تا آن جا که محاسنش از اشک تر می شد. بیشتر از دیگران صله رحم به جای می آوردندو فقرای مدینه را مورد تفقد قرار می دادند و خیرخواه مردم بودند. سایه کرم آن حضرت نه تنها شیعیان را شامل می شد بلکه آن حضرت با کرم و بزرگواری با دشمنان و مخالفان برخورد می کرد چنان که برخی از آنان به دوستان آن حضرت تبدیل شدند.
از دوران کودکی به علم و دانش شناخته بود چنان که در سنین کودکی سؤالات ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی را پاسخ میدادند. - زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم - ع - ، ص - 87 - 79 عبادت و دعا نیاز فطری انسان عبادت، دعا، پرستش و نیایش، نیاز فطری و درونی انسان است; چرا که انسان فطرتا به گونه ای آفریده شده که در هر وضعیتی قرار داشته باشد مایل به عبادت و محتاج به پرستش است . به همین جهت، هیچ قوم و گروهی از انسانها عاری از پرستش و نیایش نبوده اند و دانشمندان هم معترف اند که یکی از چهار میل اساسی انسان - حس دانایی، حس نیکی، حس زیبایی و حس مذهبی - میل به پرستش و نیایش است .آلکسیس کارل، روان شناس معروف می گوید: » فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است; اجتماعی که احتیاج به نیایش را در خود کشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد ماند «.
- به نقل از تفسیر نمونه، ج - 1 و از طرف دیگر، عبادت و دعا راهی به سوی کمال، بلکه تنها راه رسیدن به کمال و سعادت ابدی دنیا و آخرت است . امام صادق علیه السلام فرمود: »ان عند االله عزوجل منزله لاتنال الا بمساله; - اصول کاقی،جلد - 2 در نزد خداوند مقاماتی است که بدون درخواست ]و دعا، کسی[ به آن نمی رسد «. یکی از دانشمندان می گوید: »وقتی که مانیایش می کنیم، خود را به قوه پایان ناپذیری که تمام کائنات را به هم پیوسته است، متصل و مربوط می سازیم و اضافه می کند: »امروز جدیدترین علم; روان پزشکی، همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند، چرا؟ به علت اینکه روان پزشکان دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی و تشویش و هیجان و ترس را که موجب نیم بیشتری از ناراحتیهای ما است، برطرف می سازد «. - تفسیر نمونه جلد - 1
عبادت حضرت - ع - حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به شهادت تاریخ و حتی مخالفان، بخش مهمی از ساعات زندگی خویش را به عبادت ودعا و نیایش و مناجات گذراند و ارزشمندترین لحظات آن حضرت زمانی بود که با خدای خویش خلوت داشت . او با تمام وجود و احساس و عاطفه اش متوجه خداوند بود . هرگاه در حال نماز یا مناجات در پیشگاه خدای بزرگ قرار می گرفت، اشکش چون باران جاری بود و از خوف عظمت خداوند مضطرب بود: »انه کان یصلی نوافل اللیل ویصلها بصلاه الصبح، ثم یعقب حتی تطلع الشمس، ویخر الله ساجدا فلا یرفع راسه من الدعاء والتمجید حتی یقرب زوال الشمس; - الارشاد،ج - 2 همیشه این گونه بود که نوافل شب را می خواند و آن را به نماز صبح وصل می کرد . آن گاه تا طلوع آفتاب به تعقیبات نماز می پرداخت . سپس به سجده می افتاد و سر از سجده و دعا و تمجید - الهی - تا نزدیک زوال برنمی داشت «.