بخشی از مقاله

چکیده

با آنکه رمانس نوع ادبی مختص فرهنگ غربی است، در ادبیات شرق بویژه ادبیات ایران ردپای آن را میتوان دید. بازخوانی مؤلفههای این نوع ادبی در ادبیات فارسی از منظر آرای نورتروپ فرای 1991 - 1912 - م - میتواند نشانههای این مدعا را؛ یعنی همپایگی برخی منظومههای شرقی با رمانس غربی آشکار سازد.

این جستار برمبنای آرای نظری فرای در تحلیل و تفسیر چگونگی ظهور قهرمان تلاش کرده است الگوی ساختاری سفر قهرمان را مطابق نظریه وی واکاوی کند. از نتایج تحقیق برمی-آید که در همای و همایون واکنش قهرمان در مواجهه با رویدادهای مختلف، چگونگی تعامل با قهرمان زن، محوریت عشق در داستان، سفر، تعقیب و گریز، نبرد دلاورانه و سرانجام تعالی قهرمان، معیارهای رمانسگونگی منظومه »همای و همایون« به شمار میآید

1 مقدمه

کمالالدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی معروف به » نخلبند شاعران«، »خلاق المعانی« و »ملک الفضلا« از شاعران به نام قرن هشتم هجری است. لقب مرشدی را به سبب انتساب وی به فرقه مرشدیه؛ یعنی پیروان شیخ مرشد ابواسحق کازرونی به وی دادهاند. و تخلص شعری وی یعنی خواجو نیز باید مصغر کلمه »خواجه« باشد که برای حب به کار میرود.

خواجوی کرمانی در ادبیات فارسی شاعری بسیار اثرگذار است.به طوری که بسیاری از غزلهای او مورد استقبال شاعران بعد از وی قرار گرفته است. در اشعار عرفانی خواجو، بسیاری از واژه ها چون ساقی، ساغر، میخانه و... در همان معانی اصطلاحی به کار رفته است که شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا به کار بردهاند.

مثنویهای خواجو را میتوان به دو قسم تقسیم کرد: نخست مثنوی هایی که شاعر در سلوک و مواعظ و حکم به سبک سنایی سروده و و قسم دیگر مثنویهایی در مضمون داستانهای عاشقانه و قهرمانیها به سبک نظامی. خواجو در این منظومه ها کاملا سبک نظامی را رعایت کرده است؛ چنانکه می توان گفت از تمام شعرایی که از نظامی تقلید کرده اند، هیچ کس چون خواجو به سبک نظامی نزدیک نشده است.

آثار خواجو متعدد و کلیات وی مفصل است، لذا خواجو در شعر فارسی شاعری پرکار محسوب می شود. نگاه به فهرست آثار او اثبات کننده این ادعاست:

- 1 دیوان قصاید ، غزلیات و... که به دو قسمت »صنایع الکمال« و »بدایع الجمال« تقسیم شده است.

- 2 مفاتیح القلوب که منتخبی از اشعار خواجو است و وی به سال 747 به نام امیر مبارزالدین ترتیب داده است.

- 3 رساله البادیه به نثر در سوانح سفر کعبه در سال . 748

- 4 رساله سبع المثانی در مناظره شمشیر و قلم.

- 5 رساله مناظره شمس و سحاب.

- 6 شش مثنوی به اوزان مختلف: سام نامه: منظومهای حماسی و عشقی در بحر متقارب و به تقلید از شاهنامه فردوسی؛ گل و نوروز در بحر هزج که خواجو آن را برای نظیره سازی در برابر خسرو و شیرین سروده است؛ روضه الانوار منظومه ای است در بحر سریع و به پیروی از مخزن الاسرار؛ کمال نامه منظومه ای است عرفانی در دوازده باب بر وزن سیرالعباد سنایی؛ گوهر نامه یا کمال نامه در بحر هزج؛ همای و همایون که از حیث زمان»نخستین مثنوی خواجو است که شاعر آن را در سال 732 به نظم در آورده است.

در این میان، همای و همایون، مثنوی عاشقانهای است در عشق همای پسر منوشنگ پادشاه سرزمین شام به همایون دختر فغفور چین. داستان، با دیدن تصویر همایون توسط همای و عاشق شدنش به تصویر شروع میشود. عمل گره افکنی این داستان، سفر مخاطرهآمیز همای به سرزمین چین در پی یافتن همایون است و نقطه اوج داستان، رسیدن همای به دربار فغفور چین، دیدن همایون و دل و دین باختن وی است . نقطه عطف داستان زمانی است که همای به ایوان همایون رفته و باغبان و پاسبان درگاهش را میکشد و یک شب را با او سپری میکند . برای قهرمان داستان؛ یعنی همای ماجراهای پی در پی اتفاق میافتد، خواننده با حوادث متعدد و پرماجرا سرگرم میشود.

با وجود اینکه محققانی چون شمیسا - 120: 1389 - ، خالقی مطلق - 189 :1386 - و جمال میرصادقی این مثنوی را بیش از هر چیز به نوع رمانس شبیه میدانند؛ اما سؤالی که در ابتدای این پژوهش مطرح می شود، این است که مؤلفههای رمانسگونگی این منظومه کدام است؟

م . بورا - m.bowra - محقق اروپایی رمانس را شکل زوال یافته حماسه میداند به اعتقاد وی حماسهها در تحول خود نه تنها دگرگونیهایی در درون خود دیدند، بلکه جای خود را سرانجام به رمانس - منظومه های حماسی، عشقی - و منظومههای عاشقانه دادهاند. بورا این تحول را ابتدا در فرانسه و سپس در حماسه های آلمان ، ایتالیا و اسپانیا میداند. به نظر وی این تحول را در ایران نیز میبینیم.

ایران زمان دراز حماسه سرایی را پشت سر گذاشته و آثار سترگی چون شاهنامه را آفریده است؛ اما سرانجام از این هنر رویگردان می شود و به اغوای لطیف عشق و کشش نیرومند ماجراهای خیالی روی می آورد. اگر به صورت تسامحی نظر بورا را در تحول حماسه به رمانس در ایران بپذیریم ، باید به این نکته نیز توجه کنیم که جامعه ایران سده های ششم تا نهم، یک جامعه »آریستوکراتی« است و از این گونه جوامع به عنوان» لازمه تحول حماسه به رمانس« یاد میکنند.

در این جوامع وقتی شکل زندگی از حالت گله داری به کشاورزی تغییر پیدا کرده و شهرها مرکز حکومت و فرهنگ شوند، شعر حماسی نیز لزوما ناپدید نمیشود، بلکه چیستی دیگری به خود گرفته و خود را با زندگی چند سویه تازه سازگار میکند.

علی رغم برخی از خصوصیات حماسی چون وزن، الفاظ سنگین و فاخر، توصیف شاهان، آرزوی داشتن فرزند ذکور، اعمال طبیعی و استمداد از موجودات متافیزیکی و... نمیتوان همای و همایون را حماسی به حساب آورد. چون این منظومه صرفا توصیف یک ماجرای عشقی است؛ نه ارزش ملی داشته و نه بحثی راجع به دفاع از ملت و یا قومی خاص در آن شده است. به علاوه برعکس منظومههای حماسی انسجام ساختاری نداشته و شامل قصه های تو در تویی با حوادث مختلف است که ماجرای عشق همای به همایون چون رشته ای در آن تنیده است؛ به طوری که اگر یکی از این داستان ها را حذف کنیم، به کلیت آن لطمهای وارد نمی شود.

هم چنین در حماسه، قهرمان داستان ممکن است شکست خورده و کشته شود؛ چنانکه سرانجام قهرمانان رویین تنی چون اسفندیار، آشیل و بالدر و...بسیار غمبار است؛ اما در رمانس قهرمان همیشه پیروز است. حماسه متکی بر ستیز ناسازهاست. بزم و رزم، مهر و کین، نوش و نیش، ستایش و نکوهش و... همواره رویاروی یکدیگرند. هم چنین این منظومه را نمیتوان در زمره هیچ یک از انواع حماسه چون: حماسه راستین یا اسطورهای، حماسه های دروغین یا تاریخی، حماسه های دینی یا میانین قرار داد.

یکی از موضوعات مهمی که تقریبا در بیشتر حماسه ها یافت میشود، وجود دیوان، غولان و پریان و موجودات شگفت انگیز دیگر است. شاعران حماسه سرا در عین توصیف پیکر زشت و نیروی شگفت این موجودات، سعی میکنند هستی غیرطبیعی آنها را به خوانندگان بباورانند. از این موجودات متافیزیکی؛ مانند خوم بابا - chombaba - در حماسه گیلگمش، کیکلپ - - kyklop در اودیسه، دیو سپید و اکوان دیو و امثالهم در شاهنامه غالبا به بدی یاد شده است؛ اما تصویری که خواجو در چند جای این منظومه از پری ارائه می-دهد، چونان موجودات حماسی زشت و پلید نیست؛ مثلا همای پس از سپری کردن سنین نوجوانی، در اوان سفر خود با »غراب« وارد سرزمین پریان می شود . پری بدون معرفی خود ، همایون را وارد قصری کرده که دلگشاتر از جنت، دارای تختی از جنس زر و در رفعت نیز سر بر کیوان برآورده است.

ندانست شهزاده کان خود پری است  //  که از مهر دل شاه را مشتری است...
روان گشت با آن پری چهره ماه  //  تفرج کنان اندر آن بارگاه
ز ناگه به کاخی رسید از قضا  //  چو بستان جنت خوش و دلگشا
فکنده در ایوانش تختی ز زر  //  به کیوان برآورده ایوانش سر...

در این جاست که پری عکس زیبایی از همایون به او نشان داده و به این وسیله دل و دین همای را میستاند. پری میگوید برای رسیدن به معشوق لازم است ابتدا از خودی خود به درآیی و آنگاه به سرزمین چین -که موطن
معشوق است- رهسپار شوی:

اگر مرد راهی ز خود درگذر    //   به منزلگه بی خودی برگذر
به چین شو که فالت همایون شود  //   ز ماه رخش مهرت افزون شود - همان: - 290

بنابراین با توجه به شاخصه های این نوع ادبی در این مثنوی ، همای و همایون را بیشتر از هر چیزی به نوع رمانس شبیه است. از این رو برای اثبات مدعا، این پژوهش با رویکردی ساختارگرایانه و متکی بر آرای نظری نورتروپ فرای - 1991 - 1912 - ، شاخصههای رمانسگونگی همای و همایون را بازکاود.

1-1 پیشینه پژوهش
اگرچه تاکنون انجام پژوهش مستقل در باب »همای و همایون« به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد، در مورد همای و همایون و سایر اشعار خواجو گاه پژوهشهایی در قالب مقاله یا پایان نامه صورت گرفته است؛ مانندِ مقاله »کارکرد عناصر فانتزی در منظومه غنایی همای و همایون - 1392 - « که پس از معرفی اجمالی خواجو و آثارش، به بررسی نوع داستان، نشانهشناسی عناصر داستانهای فانتاستیک، طرح شناسی فانتاستیک ، تخیل شناسی شخصیتهای واقعی و تخیلی و... پرداخته است. یا پایان نامه »نقد و تحلیل همای و همایون - 1391 - « که نگارنده در آن تمامی جوانب هنری، ادبی و سبکی این منظومه را مورد تحلیل قرار داده است. پایان نامه »بررسی و تحلیل تطبیقی خسرو وشیرین و همای و همایون - 1387 - « که علاوه بر معرفی دو اثر تفاوت و شباهتهای دو منظومه را بیان کرده است.

علاوه بر این، در کتاب »نخلبند شاعران - 1379 - «، مقالاتی مستخرج از کنگره بزرگداشت خواجوی کرمانی در مهرماه 1370 عرضه شده است که چند مقاله هم به همای و همایون اختصاص یافته است؛ از جمله لئو بائوزین - lio - baozin در نوشته ای به نام » سیمای چین در همای و همایون« رابطه ی دوستی دو ملت را بررسی کرده است. یا مقاله منصور رستگار فسایی با عنوان »یک داستان با دو نام« که معتقد است دو منظومه سام نامه و همای و همایون داستان واحدی هستند؛ اما خواجو در همای و همایون ابیات سست سام نامه را حذف کرده است.

یا مقاله مهین دخت صدیقیان با عنوان »صفتهای ترکیبی در مثنوی همای و همایون و مقایسه آن با حافظ« ثابت کرده است که بارزترین صفت های به کاررفته در این مثنوی صفت مرکب هستند. و مقاله سید محمود طباطبایی با عنوان »نقد و تحلیلی بر همای و همایون خواجو با توجه به خسرو وشیرین و ویس و رامین« که در پی آن است که نشان دهد اغلب منظومه های عاشقانه بر پای خاصی بنا شده و اکثر این شاعران نیز به نظامی نظر داشتهاند. ابوطالب میرعابدینی در مقاله خود با عنوان »همای و همایون دژ هوش ربای خواجو« طرح داستان همای و همایون را نیز با دز هوش ربای مولوی یکسان دانسته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید