بخشی از مقاله
چکیده
ژرار ژنت - 1930 - منتقد، نظریهپرداز ادبی و نشانهشناس فرانسوی است که عمده شهرت و تأثیرگذاری او به مطالعه ساختارگرایانه از روایت برمیگردد. طبق آرای ژنت، کیفیت روایت در دنیای داستانی همسان و به شیوه روایتی متنگراست؛ زیرا مرکز جهتگیری روی شخصیت- راوی متمرکز است. هم چنین براساس آرای ژنت، راوی را میتوان از لحاظ نوع روایت و نقل رویدادها در بطن زمان بهصورت نظم و ترتیب، تداوم - استمرار - و بسامد - تکرّر - بررسی نمود. در داستان هزار و یک شب نظم و ترتیب یا بُعد گستره زمانی از حال به عقب و جلو، جنبه زیباییشناختی و هنری دارد و رویداد قصهگوییبیشترین بسامد را داراست و ثبات پویایی یا سرعت حرکت داستان، دارای شتاب مثبت و در بعضی قسمتها شتاب منفی دارد. شخصیتهای اصلی داستان، شهرزاد و شهزاده هستند که رویدادها از زاویه دید سوم شخص و رویدادها از زاویه دید راوی دیده میشوند. نیز در هزار و یک شب پیرنگ داستان از لایههای ژرفساخت و روساخت تشکیل شده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا به شکل توصیفی- تحلیلی به بررسی ساختار روایت در هزار و یک شب از دیدگاه ژار ژنت بپردازد.
کلیدواژهها: هزار و یک شب، ژار ژنت، راوی، روایت، زمان.
مقدمه
در دوره مشروطه، ادبیات به دو شاخه »عامیانه« و »نو« بخش شد که هر یک مخاطبان ویژه خود را داشتند. جامعه روستایی و توده مردم شهری که بیبهره از امکانات آموزشی بودند، همچنان شنونده قصههای عامیانه بودند. با گسترش صنعت چاپ، آثاری مانند هزارو یک شب بیش از پیش در دسترس مردم قرار گرفت و از سوی دیگر زمینه برای ترجمه و انتشار آثار ادبی غیربومی هموار شد. یکی از نخستین آثار نوگرایی در ایران، پدیداری ادبیات داستانی در قالبهای فرنگی مانند »رمان« و داستان کوتاه بود که بر قصههایعامیانه فارسی تأثیر گسترده گذاشت، به گونهای که بخشی از طبقه میانه و فرادست باروی آوردن به خواندن آثار ترجمه، ادبیات عامیانه را پس زدند، بدین سان، روند رو به گسترش آفرینش و فراگیری قصههای عامیانه فارسی پس از هزاران سال چیرگی بر فرهنگ و ذهن ایرانیان به سبب پدیداری ادبیات غرب، دستخوش سستی و دگرگونی شد. امروزه کمتر داستان سرگرم کنندهای را میتوان یافت که از تکنیک داستان در داستان بهره نبرد. البته ایرانیان تنها به این نوع تکنیک اکتفا نمیکردند و داستانهای جنبی دیگری را در داستانهای اصلی می گنجاندند.
افزودن داستانها در دل داستان قبلی همچنان ادامه یافت و داستانهای حاشیه ای دیگری نیز به آنها افزوده شد. به گونهای که این داستانهای حاشیه ای، صورت نهایی آن را پدید میآورند. البته این پرسش باقی است که این انگیزهها موجب دورهای شدن حماسی میشوند یا آنکه تکاملی موازی را پدید میآورند. »در گروهی از آثار مهم ادبیات سرگرم کننده که ساختگی بودن آنها چندان هم مهم نیست و یا بسیار جنبی به نظر میرسد، عناصر ایرانی تأثیر شایانی دارند و به همین دلیل از اهمیت والایی برخوردارند. این آثار معمولاً آثار دورهای یا داستانهای تودرتو، مانند هزار ویک شب هستند. معمولاً کمتر پیش میآید که در اطراف هسته مرکزی این داستانها که ایرانی هستند، عناصر عربی و یا ترکی گرد آیند. اهمیت هسته ایرانی داستان، بیشتر از آن جهت است که نشان میدهد عناصر ایرانی چگونه باعث شده اند تا اثری مشابه آنها و به تقلید از آنها پدید آید. البته میزان تأثیر عنصر هندی همواره مورد سوال بوده است« - سپیک، 1393،ص. - 65
.2پیشینه تحقیق
تاکنون درباره »ساختار روایی هزار و یک شب برمبنای نظریه ژرار ژنت« مقالهای نوشته نشده است . اما برخی از آثار مرتبط در این زمینه عبارتند از: »آذر«، در سال 1387 در کتاب تاریخ ادبیات ایران، به تاثیرپذیری یونانیان، رومیان و دیگر کشورها از هزار و یک شب پرداخته است. هم چنین، »خراسانی« در سال 1389 در مقالهای با عنوان »تحلیل ساختاری مکر و حیله زنان در قصههای هزار و یک شب« بر اساس دیدگاه پراپ به بررسی چند حکایت هزار و یک شب پرداخته است. »ستاری« در کتاب »افسون شهرزاد« که در سال 13688 چاپ شد به بررسی هزار و یک شب پرداخته است. »سجادی« نیز در مقاله »هزار و یک شب و شهرزاد قصهگو« که در سال 1385 منتشر شد به بررسی قصه مذکور پرداختند.
دیدگاه ژرار ژنت - Grard Genette -
ژرار ژنت، منتقد، نظریهپرداز ادبی و نشانهشناس فرانسوی است که درسال 1930 م. درپاریس متولد شد. او در سال 1954م. از دانشگاه »اکول نرمال سوپریور1 « لیسانس ادبیات کلاسیک خود را گرفت . وی از چهرههای برجسته حرکتهای فکری است که در دهه 1960م. در حوزه مطالعات ادبی برای تطبیق و بسط نظریههای ساختارگرایان تلاش زیادی کرد. عمده شهرت و تأثیرگذاری او به مطالعه ساختارگرایانه از روایت برمیگردد که یکی از جامعترین چارچوبهای تحلیل متون روایی را ارائه میدهد - لچت، . - 98:1383 از زمانی که بشر سخنگفتن را آغاز نمود، روایتها شکل گرفتند. »روایت،دقیقاً با تاریخ بشر آغاز میشود و هیچکجا انسانی بدون روایت نبوده است« - بارت، » . - 27 :1387روایت، بیانگر سیری از رویدادهاست که در چند مقطع زمانی توسط شخصیتهای داستان رقم خورده و در گسترهای از دیگر مسیرهای ممکن، ولی ناپیموده، به فرجام مشخصی انجامیده است« - هرمن، . - 46 :1393
ژنت، روایتگری رابازنماییِ یک رویداد یا سلسلهای از رویدادهای واقعی یا خیالی تعریف میکند که با زبان نوشتاری بیان میشود - ژنت، . - 43 - 42 :1382 به عبارت دیگر، ژرار ژنت، روایت داستانی را توالی رخدادها در بطن زمان میداند که رابطهعلّی و معلولی دارند و نظریه روایت را دانش مطالعه ساختار و دستور زبان حاکم بر آن تعریف میکند حرّی، - . - 12 :1392 ژنت معتقد است که محتوای روایت و شکل روایت تفاوت دارند و این تمایز ریشه در آرای فرمالیستهای روسی دارد. از آنجا که ژنت پیرو ساختارگرایان است، آرای ساختارگرایان روسی را پذیرفته و در نظریاتش از آنها بهره برده است - همان: . - 12 هر داستانی از طریق یک یا چند راوی بیان میشود که طبق آرای ژرار ژنت راوی را میتوان از لحاظ نوع روایت و نقل رویدادها در بطن زمان بهصورت نظم و ترتیب، تداوم - استمرار - و بسامد - تکرّر - بررسی نمود.
قصههای هزار و یک شب
هزار و یک شب با قصهها و حکایت های شیرین و پندآموزش، گنجینهای است از فرهنگ مردم قرنهای دور سرزمین ما و سرزمینهایی که نویسنده بدان سفر کرده است. هزار و یک شبی که اکنون در دست ماست، عبداللطیف طسوجی در قرن چهاردهم هجری ترجمه کرده است. دستاورد فرهنگ هند و ایران و عرب، که نه تنها برای مردم عامه، زیبا و دلنشین است، بلکه پژوهشگران و علاقه مندان به علم و ادب شیفته پژوهش در زمینه های مختلف آن شدهاند. حتی در اروپا و آمریکا و کشورهای خارجی، شهرزاد کاملاً