بخشی از مقاله

چکیده

کنترلهای داخلی یکی از ابزارهای موثر بر تهیه صورتهای مالی و یادداشتهای همراه آن و افشای اطلاعات می باشد در این میان افشای داوطلبانه اطلاعات خارج از مقوله افشای الزامی اطلاعات مورد توجه استفادهکنندگان از صورتهای مالی است.

کنترلهای داخلی عبارتند از: کنترلهای داخلی عملیاتی و کنترلهای داخلی مالی. کنترل داخلی در صورتی اثربخش تلقی میشود که هیئت مدیره و مدیریت از میزان دستیابی به اهداف عملیاتی واحد اقتصادی، تهیه صورتهای مالی قابل اعتماد، رعایت قوانین و مقررّات مربوط آگاهی و اطمینان معقول داشته باشند. جهت گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز به منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است.

به منظور تایید روایی، از نظر صاحبنظران و خبرگان در این زمینه بهره گرفته شده و به منظور تایید پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن 0/836 است که نشان دهنده پایایی بالای آن است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها وآزمون فرضیهها ابتدا از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. و در پایان با استفاده از مدل معادلات ساختاریAmos، برازش کلی مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

نمونه آماری پژوهش شامل164 تن از میان جامعه حسابرسان ، حسابداران که به روش طبقه ای - تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب و پرسشنامههای طرح شده در محدوده زمانی مهر 1393 لغایت آذر 1393 میان آنها توزیع شده است. نتایج بهدست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین کنترلهای داخلی - عملیاتی و مالی - و افشاگری داوطلبانه رابطه معنیدار و مثبتی وجود دارد.

مقدمه

مدیران همواره در تلاشند که بهترین کنترلهای داخلی را در سازمان خود مستقر کنند؛ چون می دانند که در نبود سیستم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی سازمان و کمینه کردن رویدادهای غیرمنتظره بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی وجود این کنترلهای داخلی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک از دست دادن داراییها و دستیابی به اطمینان معقول از اعتمادپذیری صورتهای مالی و رعایت قوانین و مقرارت خواهد شد

از مهم ترین ساز و کارهایی که در زمینه هدایت اثربخش و کارآی سازمان هاB به خصوص بانک ها و نهادهای مالی B ابداع شده است، مفهوم "کنترل های داخلی" است. این مفهوم را می توان مولود توسعه تفکر سازمانی و پیچیدگی ساختار سازمان ها دانست که خود، محصول تکامل جوامع بشری و تعمیق مفاهیم مناسبات تجاری و صنعتی در آنها است. ره آورد تکامل این مناسبات، یکی هم تفکیک مفاهیم نظارت و اجرا بود.

بستری که در ابتدا، با تفکیک دو مقوله مالکیت و مدیریت از یکدیگر و تاکید بر ضرورت کنترل عملکرد مدیران توسط مالکان، زمینه ایجاد حرفه حسابرسی را پدید آورد در ادامه روند تکاملی خود، به گسترش و تعمیق مفهوم دیگری تحت عنوان کنترل های داخلی انجامید. کنترل داخلی، بخش مهمی از مدیریت یک سازمان است. بخشی که شامل برنامه ها، روش ها و رویه های مورد استفاده سازمان در دستیابی به رسالت وجودی و اهداف خرد و کلان است. هدف نظام کنترل داخلی و حسابرسی، بهبود توان مدیریت مالی و اداری از طریق تحدید آن گروه از رفتارهای مالی است که به اتلاف و تخصیص نامناسب منابع و به روز فساد می انجامند

کنترل داخلی، یک رویداد نیست، بلکه مجموعه ای از عملیات و فعالیتها بر پایه ستانده است. کنترل داخلی باید به عنوان جزء لازم هر سامانه ای شناسایی شود که مدیریت برای تنظیم و راهنمایی آن فعالیتها به کار می گیرد، نه با این مفهوم کنترل داخلی، کنترل به عنوان یک سامانه جداگانه در درون یک دستگاه اجرایی مدیریت است که در درون یک واحد به عنوان بخشی از زیرساخت کنترل مدیریت به وجود می آید تا به مدیران در انجام کار یک واحد و دستیابی به هدفهای آن بر یک پایه و اساس مداوم کمک کند؛ لذا عاملی کلیدی در کمک برای دستیابی به هدف و کمینه کردن مشکلات اجرای مناسب کنترل داخلی است. کنترل داخلی جزء جدایی ناپذیر در اداره امور سازمان است که باعث فراهم شدن اطمینان منطقی در دستیابی سازمان به هدفهایش می شود

کنترل های داخلی بخش مهمی از اداره یک سازمان است که شامل طرحها، شیوه ها و روشهای اجراشدنی برای دستیابی به وظیفه ها، هدفها و مقاصد و به عبارت دیگر پشتیبانی از مدیریت بر مبنای عملکرد است و نیز به عنوان اولین خط دفاعی در حفاظت از داراییها، پیشگیری، کشف خطاها و تقلب به کار می رود. مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و به کارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا خواهند کرد

از آنجا که عملیات سازمانهای بخش عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاههای بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد. [1] از طرفی پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات، ضرورت بهنگام سازی راهنماییهای کنترل داخلی در رابطه با سامانه های نوین رایانهای را ایجاد می کند؛ لذا مدیران نیز برای اطمینان از این که فعالیتها در کنترل بوده و اثربخش هستند، باید در صورت لزوم به روز شوند

کنترل داخلی از نظر حسابرسان مستقل نیز حائز اهمیت بسیاری میباشد. زیرا حدود، نوع واجرای کنترلهای داخلی بیش از هر موضوع دیگر، در تعیین روشهای حسابرسی وحجم رسیدگیهای حسابرس موثر میباشد و حسابرس مستقل پس از بررسی چگونگی کنترل داخلی میتواند نسبت به گستردگی رسیدگی ها جهت اظهار نظر نسبت به گزارشهای مالی تصمیم لازم را اتخاذ نماید. کنترل داخلی نمی تواند موفقیت یک واحد اقتصادی یا حتی تداوم حیات آن را تضمین کند.

ارزیابی کنترلهای داخلی در حسابرسی مستقل بر اساس هدفهایی مانند تشخیص حسابرسی پذیری صورتهای مالی، تدوین طرح کلی حسابرسی، برآورد اولیه خطر کنترل و تعیین خطر عدم کشف برنامه ریزی شده انجام میشود. شناخت کنترلهای داخلی در حسابرسی مستقل، امری ضروری و محتوم است. این شناخت برای شناسایی انواع تحریفهای بالقوه، بررسی عوامل موثر بر خطر وقوع تحریفهای با اهمیت و طراحی آزمونهای محتوا مورد استفاده قرار میگیرد.

با توجه به اینکه مدیران موسسات و سازمانها توجه وافری به سیستمهای کنترل داخلی دارند. زیرا مدیران به خوبی میدانند در نبود یک سیستم کنترل داخلی اثر بخش، تحقق رسالت اصلی شرکت، حفظ سودآوری وبه حداقل رساندن رویدادهای غیر منتظره بسیار مشکل است و وسیله ایست که موجب میشود، نسبت به ارقام وآمار حسابداری اطمینان بیشتری بیابند واعداد واطلاعات مذکور را مبنای تصمیمات خود قرار دهند وهمچنین آنان را مطمئن میسازد که سیستم و روشهای صحیح مالی واداری در داخل موسسه ایشان به طور کامل اجراء میشود.

بحث نظارت بر عملکرد سازمان، یکی از وظایف مهم و اصلی مدیریت عالی یک سازمان محسوب می گردد. جهت تحقق این وظیفه مهم و کلیدی، سازمانها واحدی را زیر نظر مستقیم مدیرعامل سازماندهی می نمایند که به عنوان بازوی مدیرعامل عمل می کند و با نظارت کامل بر عملکرد واحدهای اجرایی و ستادی، تصویری شفاف از سازمان با توجه به فرازونشیبها، موفقیتها و عدم پیشرفتها و نقاط ضعف به مدیریت عالی سازمان منعکس می نماید. واحدهایی که چنین وظایف حساسی را به عهده دارند، زمانی موفق خواهند بود که مجموعه عملکرد آنها در تصمیمگیریهای مدیریتی اثربخش باشد لذا ارزیابی اثربخشی عملکرد واحدهای نظارتی سازمانها امری ضروری است تا میزان اثربخشی و موفقیت و عوامل موثر درآن شناسایی و در جهت تقویت عوامل برنامه ریزی گردد.

اصل افشا به عنوان یکی از واقعیت اصول حسابداری، بر افشای کلیه رویدادها وفعالیتهای بااهمیت و مربوط واحد تجاری اشاره دارد. این اصل ایجاب میکند صورتهای مالی به گونهای تهیه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی قابل فهم، آگاه کننده و حتی الامکان کاملباشد. بیان بهدیگر اصل افشا خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورت مالی به گونهای است که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه رابرای استفاده کنندگان فراهم نماید واز طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود. اگرچه افشای کافی در گزارشگری سالانه نقش اساسی درتصمیمگیریهای گروههای مختلف علیالخصوص سهامداران دارد، اما تحقیقات انجام شده درکشورهای مختلفبعضاً نشان داده است که واحدهای اقتصادی بدون الزامات قانونی و حرفهای تمایلی به افشای کافی اطلاعات مالی ندارند .

افشای اطلاعات مالی داوطلبانه و فراتر از الزامات قانونی برای تصمیم گیری استفاده از اطلاعات مالی مفید میباشند و چشم انداز بهتری را برای اخذ تصمیمات سرمایه گزاری و اعتبار دهی در اختیار استفادهکنندگان از گزارشات مالی قرار میدهد وبه یک امنیت خاطر و ثبات نسبی منجر میشود.

بیان مسأله اساسی تحقیق

دلیل اصلی در تاکید بر بررسی رابطه کنترلهای داخلی و افشای داوطلبانه این است که این دو زیربنای اصلی برای حفظ منافع سهامداران واعتباردهندگان محسوب میشوند. رویکردهای افشای کامل به همراه شفافیت در گزارشگری مالی میتواند شرایط مطمئنی را پدید آورد و اطمینان از حمایت از منافع سرمایه گذاران را افزایش دهد. همچنین تحقیقات نشان داده است که افشای داوطلبانه و کنترلهای داخلی اثر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد و بر حفظ منافع سهامداران و اشخاص ذینفع اثرگذار است.

به عبارتی دیگر،نبود شفافیت اطلاعات و ابهام در گزارشگری ممکن است به بدگمانی و رفتارهای غیراخلاقی در راستای کاهش ارزش شرکت منجر شود. . ولی برای دستیابی به اکثر اهداف مهم، بهکارگیری کنترلهای داخلی گریز ناپذیر است .به همین جهت، تقاضا برای سیستمهای بهتر و برتر کنترل داخلی و گزارش عملکرد آنها و افشای اطلاعات وشفافیت گزارشات دائماً رو به افزایش است. با دقت نظر بیشتر میتوان دریافت که کنترل داخلی ابزاری مفید برای حل مشکلات بالقوه است.

فرضیه اصلی

-1 بین "کنترلهای داخلی" و" افشاگریهای داوطلبانه" رابطه معنیدار وجود دارد.

فرضیه های فرعی

-1بین " کنترلهای داخلی عملیاتی - اداری - "و" افشاگریهای داوطلبانه " رابطه معنیداری وجود دارد.

-2 بین" کنترلهای داخلی حسابداری - مالی - " و " افشاگریهای داوطلبانه" رابطه معنیداری وجود دارد.

مدل مفهومی متغیرهای تحقیق

در این پژوهش رابطه متغیرهای تحقیق در قالب یک مدل مفهومی به شکل زیر بیانشدهاند. که طبق شکل نشان میدهد متغیر وابسته - افشاگری داوطلبانه - و متغییر مستقل - کنترلهای داخلی - دارای دو بعد کنترلهای داخلی عملیاتی و حسابداری است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید