بخشی از مقاله
چکیده
دنیای امروزی همواره رو به پیشرفت است، حرکت سریع واحد های اقتصادی، افزایش حجم معاملات، پیشرفت مداوم فن آوری،فشارهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت و وجود انواع خطرات در کلیه زمینه ها، اهداف و سیاست های سازمان را چه از بیرون و چه از درون تهدید میکند، همگی این عوامل موجب شده است که افکار مدیریت به مسائل و موارد بی شماری معطوف گردد و عملاً کنترل مستقیم و انفرادی واحدهای اقتصادی غیر ممکن شده است. از اینرو حسابرسی داخلی به عنوان یک فعالیت اطمینان دهی و مشاوره ای مستقل و بی طرفانه به منظور ارزش افزایی و بهبود عملکرد سازمان می تواند به سازمان ها در دست یابی به اهدافشان از طریق ایجاد رویکردی منظم به منظور ارزیابی و بهبود اثربخش مدیریت ریسک ، کنترل و فرایندهای راهبری ، کمک کند .انواع مختلف و متفاوتی از کنترل ها وجود دارد که با اعمال آنها می توان بسیاری از ریسک های فراروی سازمان را کاهش داد . در این مقاله سعی شده است که شناخت کافی از معنا و مفهوم کنترل داخلی بدست آید و هدف از آن تعیین نقش های خاص حسابرسی داخلی ، در خصوص ارزیابی سیستم کنترل داخلی ، می باشد همچنین در این مقاله چهارچوب کنترل های داخلی بر اساس رویکرد COSO مورد بررسی قرار می گیرد.در اینجا شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان یک نمونه موردی در نظر گرفته شده است .
مقدمه
کنترل های داخلی ، از آنجا متولد شده است که نیاز به هدایت و نظارت بر فعالیتها و عملیاتهای شرکت، جهت حصول اطمینان معقول از تحقق اهداف شرکت به وجود آمد. در واقع کنترل داخلی، سیسمتی پویاست که انواع و اقسام ریسک ها و تهدید ها و انحراف از سیاست ها و رویه ها را پوششمی دهد - . - Chorafas 2007تعریفی دیگر از مفهوم کنترل داخلی بیانگر آنست که آن فرایندی است که بوسیله هیئت مدیره و مدیران و سایر کارکنان برای کسب اطمینان قابل قبولبرای دستیابی به اهداف سازمانی مرتبط به گزارشگری ، عملیات و رعایت - تطبیق - طراحی شده است - . - COSO,2013 هر شرکت با توجه به ماهیت و ویژگی های عملیاتی خود، دارای کنترلهای داخلی متفاوت از سایرین می باشد .
به طور خلاصه عناصر تشکیلدهنده کنترل داخلی عبارتند از :
· بررسی موثر و کارآمد توسط مدیریت غیراجرایی
· وجود سیستم کنترل مدیریتی شامل تعیین و تدوین هدفها و برنامهها- نظارت و سرپرستی یا کنترل مسائل مالی و همچنین اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی
· وجود سیستمها و روشهای کنترل مالی و عملیاتی شامل محافظت از داراییها،تفکیک وظایف- روشهای صدور مجوز و تصویب و سیستمهای اطلاعاتی
· وجود یک واحد حسابرسی داخلی که طبق اصول و استانداردهای حسابرسی داخلی فعالیت کند .
بر خلاف تصور عمومی که کنترل های داخلی را اقدامات واحد اقتصادی برای پیشگیری از تقلب کارکنان می دانند ، سیستم کنترل داخلی مسائلی فراتر از اینها را در بر می گیرد و شامل طرح سازمان ، کلیه سیاست ها و روشهای مالی و غیر مالی است، که برای حصول اطمینان نسبی از دستیابی به هدفهای واحد اقتصادی توسط مدیریت برقرار می شود . علت استقرار سیستم کنترل داخلی ، کمک به مدیریت واحد اقتصادی در دست یابی به هدف های مورد نظر است . مدیریت واحد اقتصادی ، سیاستها و روش های مشخصی را طراحی و برقرار می کند ، تا از برآورده شدن هدفهایی که به اعتقاد مدیریت ، دست یابی به آنها مهم است ، اطمینانی معقول به دست می آورد . هر یک از این سیاستها و روشها را کنترل داخلی و مجموعه آن را سیستم کنترل داخلی می نامند .
هیئت مدیره بهمنظور اجرای وظایف خود به صورت کارا و مؤثر، مجبور به برقراری ارتباط با سهامداران، حسابرسان، کمیتههای حسابرسی و سایر ارکان دخیل در شرکت است. سهامداران اغلب بهخاطر محدودیت ساختار شرکتی و سایر محدودیتها قادر به نظارت و کنترل مدیریت نیستند. این سهامداران با سازوکار تعیین هیئتمدیره شرکت، بر عملکرد مدیر واحد اقتصادی به صورت غیرمستقیم نظارت میکنندو مسئولیت آنها نظارت بر عملکرد مدیر واحد اقتصادی و همراستا کردن منافع مدیر با منافع سهامداراناست. کمیته حسابرسی، یکی از موثرترین کمیتههایی است که با هیئتمدیره در ارتباط است. این کمیته طی قرن بیستم بهمنظور ایجاد همکنشی بین مدیریت و حسابرس مستقل تشکیل شد. اعضای کمیته حسابرسی بیشتر شامل اعضای غیرموظف هیئتمدیره هستند که بین حسابرس مستقل و حسابرس داخلی همبستگی ایجاد میکنند.
کمیته حسابرسی:کمیته حسابرسی، کمیتهای است متشکل از اعضای هیئتمدیره که بهطور معمول از سه، تا پنج مدیر غیرموظف - یعنی نه مدیر اجرایی شرکت و نه در استخدام شرکت - تشکیل میشود. نبود مدیران موظف در کمیته حسابرسی سبب میشود حسابرسان بتوانند مسائلی چون نقاط ضعف کنترلهای داخلی، اختلافنظر با مدیریت درباره اصول و روشهای حسابداری، نشانههای احتمالی از سوءاستفادههای مدیریت و سایر اعمال غیرقانونی مسئولان شرکت را با کمیته حسابرسی صریحتر مطرح کنند. تماسهای کمیته حسابرسی با حسابرسان، اطلاعات بهموقعی درباره وضعیت مالی شرکت و نیز اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیئتمدیره شرکت قرار میدهد در واقع، کمیته حسابرسی مسئول نظارت برحاکمیت شرکتی، فرایند گزارشگری مالی، ساختار کنترل داخلی، عملکرد حسابرس داخلی و فعالیتهای حسابرس مستقل است و به نیابت از هیئتمدیره و از طریق اطمینانبخشی نسبت به پاسخگویی شرکت، از سرمایهگذاران حمایت میکند.این کمیته، جهت حفظ منافع سهامداران باید نگرش جستوجوگرانهای برگزیند و قضاوتهای مدیریت را مورد سؤال قرار دهد. از اینرو، ترکیب و ساختار کمیتههای حسابرسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی دیگر، ترکیب کمیته حسابرسی، محرک اصلی اثربخشی است - Ferreira, 2008 - . علاوه بر این، کمیته حسابرسی نوعی ابزار پاسخگویی است که نقش حیاتی در مدیریت مالی و محیطهای داخلی واحدهای تجاری بخش عمومی ایفا میکند. کمیتههای حسابرسی بهطور فزایندهای جزء جداییناپذیر ساختارهای کنترلی و خطمشیهای راهبردی در بخش خدمات خصوصی و عمومی در نظر گرفته میشود . در واقع، کمیته حسابرسی باید به گونهای عمل کند که وظایفش، پاسخگوی تغییرات و نوآوری محیط تجاری وتجربیات امروزی باشد .
جدول- 1 مسئولیتهای اصلی کمیته حسابرسی
حسابرسی داخلی :
حسابرسی داخلی وظیفه ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت سازمان برای بررسی سیستم کنترل داخلی ایجاد میشود. حسابرسی داخلی کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ اثربخش و کارآمد بودن استفاده از منابع سازمان آزمون، ارزیابی و گزارش میکند .
حسابرس داخلی مدیریت را در انجام دادن مسئولیتها و وظایف خود از طریق تقویت کنترلهای داخلی یاری میکند . حسابرسی داخلی میتواند:
.1 نقش بازدارنده را در برابر سوءاستفادهکنندگان احتمالی داشته باشد .
.2 کنترل را در جهت پیشگیری یا آشکارکردن تقلب و اشتباه بهبود بخشد .
.3 با انجام دادن حسابرسی داخلی تقلبها را کشف کند .
.4 با شناسایی موارد اتلاف منابع و عدم کارایی، سبب صرفه جویی شود .