بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر به منظور سنجش میزان سوء مصرف مواد مخدر و عوامل خانوادگی و اجتماعی مرتبط با آن در سال 1394 انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 2456 نفر مردان معتاد شهر زاهدان میباشد. حجم نمونه برآمده از فرمول نمونهگیری کوکران برابر با 332 نفر بدست امد. برای نمونهگیری از شیوه نمونهگیری در دسترس تصادفی استفاده شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است.

ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه تقریبا استاندارد است.که به کمک اساتید ونخبگان روانشناسی وجامعه شناسی مورد تایید قرارگرفته است . به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t دو گروه مستقل، آزمون f تحلیل واریانس، آزمون کروسکال والیس، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان دسترسی به انوع مواد مخدر، حمایت خانواده، عزت نفس، امید به آینده و معاشرت با افراد معتاد و سوء مصرف مواد رابطه معنادار وجود دارد.

همچنین، بین متغیرهای محل سکونت و نوع ماده مصرفی نیز ارتباط هست. این در حالی است که ما نتوانستیم میان میزان تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر، وضعیت شغلی فرد، قومیت، اعتیاد تعداد اعضای خانوار و سوء مصرف مواد تفاوت معناداری پیدا کنیم. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل خودپنداری، میزان دسترسی به مواد مخدر و تحصیلات فرد که روی هم رفته 16درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند. متغیرهای حمایت خانواده، سن و معاشرت با افراد معتاد خارج از معادله رگرسیون قرار گرفتند.

-1 مقدمه

شهرهای در حال توسعه با مسائل گوناگونی درگیر هستند. یکی از این مسائل حاشیهنشینی در اطراف این شهرهاست. معضل حاشیهنشینی بهویژه در قارهی افریقا و کشورهای امریکای لاتین چشمگیر و از ابعاد گوناگونی برخوردار است. ایران از دههی چهل هجری شمسی با جابهجایی جمعیت، بهخصوص هجوم روستائیان و شهرستانیها به کلان شهرها با مشکل حاشیهنشینی درگیر شد. لیکن سیاستهای اتحاذ شده در پنجاه سال گذشته سبب شد تا حاشیهنشینی در ایران از آن ابعادی برخوردار نشود که ما در در برخی کشورهای امریکای لاتین و افریقایی مشاهده میکنیم. حاشیهنشینی به رغم این واقعیت در اطراف کلان شهرها در ایران نیز وجود دارد، اگرچه در اندازههایی غیرقابل مقایسه با بسیاری از کشورها در جهان سوم.

یکی از مسائلی که با حاشیهنشینی در ارتباط مستقیم قرار دارد، بالا بودن نرخ اعتیاد جوانان در این مناطق در مقایسه با دیگر مناطق شهری است. جوانان از جملهگروههای اجتماعی هستند که به نظر میآید بیشتر از گروههای اجتماعی دیگر در معرض سوء استفاده از مواد مخدر قرار دارند. از آنجا که جامعه ایران در کل جامعه جوانی است - راسخ، 1391، - 10، سوءمصرف مواد مخدر میتواند به مسألهای اجتماعی تحول پیدا کند. حدود 36 درصد از جمعیت کشور جوانان 14 تا 29 ساله هستند. این ویژگی جمعیتی میتواند فرصت و در همان حال تهدیدی برای جامعه به حساب آید. مطالعهی میدانی محققان نشان میدهد که جوانان ساکن حاشیهی شهرها در مقایسه با جوانان ساکن دیگر مناطق دسترسی آسانتر به مواد مخدر دارند.

استان س وب و شهر زاهدان، یکی از مناطق اصلی حمل و نقل مواد مخدر در کشور است. شهر زاهدان یکی از شهرهای مهم کشور است که همواره درگیر مسألهی حاشینهنشینی بوده است. فقر، بیکاری، مهاجرت، حاشیهنشینی، آسیبهای خانوادگی و عدم مهارتهای زندگی % 70 عوامل تأثیرگذار بر اعتیاد در میان جوانان را تشکیل میدهد

مطالعه حسینی و فقیهی - 1389 - نشان میدهد که منشاء بسیار ازجرائم دیگر از قبیل سرقت، طلاق، انحرافات جنسی و اخلاقی و... در سوءمصرف مواد مخدر قرار دارد؛ به طوریکه بیش از نیمی از زندانیان کشور ما به نحوی با پدیده اعتیاد در ارتباط هستند. درفاصله سالهای 1387 تا1394 مصرف موادمخدر درایران دو برابر افزایش یافت. این در حالی است که ما شاهد کاهش سن مصرف مواد مخدر درجامعه ایران درسالهای اخیر هستیم. سهم معتادین کمتر از 15 سال از %1 به %12 و از 15 تا 19سال از %3/3 به %22/2 از کل معتادین افزایش یافته است. به طور کلی میتوان گفت که نرخ معتادین زیر 19سال در این دوره تا دو برابر افزایش داشته است. این در حالی است که در دهه اخیر نرخ افزایش قیمت مواد مخدر از نرخ تورم کالاهای مصرفی کمتر بوده است.

به رغم اطلاعات بالا، پژوهشی جامعهشناختی در خصوص تأثیر عزت نفس و فقدان امید به آینده در سطح شهر زاهدان صورت نگرفته بود و ما بر آن شدیم تا با انجام این پژوهش تأثیر این عوامل را بر اعتیاد جوانان به ویژه در مناطق آسیبخیز بررسی کنیم. به منظور تحدید موضوع،فعلاً بررسی را به جمعیت حاشیهنشین شهر محدود کردیم. عوامل گوناگونی بر اعتیاد جوانان حاشیهنشین تأثیرگذار هستند. ما در این تحقیق دو عامل اساسی تأثیرگذار بر اعتیاد جوانان به طور کلی و جوانان حاشیهنشین بهخصوص، را بررسی کردهایم: عزت نفس و امید به آینده. مطالعات متعددی نشان میدهند که فقدان عزت نفس و نداشتن چشماندازی از آینده دو عامل اساسی در ابتلای جوانان به مرض اعتیاد هستند.

-    نصیری در تحقیق خود به بررسی ارزیابی رابطه توزیع جغرافیایی مسکن گروههای کم در آمد و فراوانی اعتیاد در مناطق مختلف شهر بابل پرداخته است. او در این تحقیق نشان میدهد که در مناطق جنوب و حاشیه شهری تعداد منازل مسکونی نامناسب و اعتیاد بیشتر است. دراین تحقیق میزان وابستگی اعتیاد به فقر مسکن 0/69 تعیین شده است

-    احمدی و ایمان رابطه فرهنگ فقر، حاشیهنشینی و گرایش به رفتار بزهکارانه جوانان حاشیهنشین ده پیاله شیراز را مورد تحلیل پراکنش دو سویه قرار دادند. در مطالعه آنها رابطهی بین حاشیهنشینی و مؤلفههای فرهنگ فقر با گرایش به رفتار بزهکارانه جوانان تا %99 معنادار بود

-    عبدی در پایان نامه خود با عنوان »عوامل اعتیاد در میان حاشیهنشینان و مهاجران حاشیهنشین روستای چولجه« به این نتایج دست یافت که معتادان حاشیهنشین بیشتر از غیرمعتادان هستند. میزان آنومی معتادان بیش از غیرمعتادان است. بین حاشیهنشینی و آنومی همبستگی مثبت وجود دارد. بین آنومی و اعتیاد همبستگی مثبت وجود دارد. معتادان خرده فرهنگ بزهکاری را بیشتر از غیرمعتادان پذیرفتهاند. معتادان نسبت به غیرمعتادان ارتباط بیشتری با گروههای کجرو دارند. بین ارتباط گروههای کجرو و پذیرش خردهفرهنگ بزهکاری همبستگی مثبت وجود دارد. پذیرش خرده فرهنگ بزهکاری بیشترین تأثیر مستقیم را بر اعتیاد دارد

-    سعید در پایان نامه خود با عنوان »بررسی تأثیر عوامل اقتصادیBاجتماعی براعتیاد معتادان مرکز بازپروری کرمان« نشان میدهد که بین وضعیت شغلی، سابقه جرم والدین، سواد پدر و وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده با اعتیاد رابطه معنیداری وجود دارد

لاونیرامای و همکاران تحقیقی در بارهی استفاده از مواد مخدر در میان جوانان بانکوک انجام دادند. هدف این تحقیق آن بود که تأثیر عوامل جمعیتی، وضعیت مالی، پایگاه اجتماعی، آگاهی در بارهی داروها، سوء استفاده از داروها و مهارتهای زندگی به منظور جلوگیری از سوء استفاده از دارو توسط جوانان تحقیق شود. جمعیت نمونه 354 جوان سنین 12 تا 22 بودند که در حاشیه بانکوک سکونت داشتند.

تحقیق نشان داد که در میان افراد نمونهگیری شده %7 قبلا دارو مصرف کرده بودند. %4 هرگز دارو مصرف نکرده بودند، اما %20 دوستانی داشتند که حداقل چند بار مواد مصرف کرده بودند. %11 آنها دوستانی داشتند که هنوز مواد مصرف میکردند. مواد مخدر اصلی مورد استفاده شیشه بود. در کل افراد شرکتکننده در پژوهش آگاهی کمی در بارهی سوء استفاده از دارو، به خصوص علائم آن، عواقب جانبی و مجازاتهای ناشی از آن داشتند. بیشتر افراد میدانستند که مصرف مواد مخدر خطرناک است. عواملی که بر مصرف دارو تأثیر میگذاشتند عبارت بودند از: - 1 عوامل شخصی مانند درآمد و مستمری ماهیانه و مهارتهای زندگی؛ - 2 فضای خانوادگی، مانند وجود افراد معتاد در خانواده؛ و - 3 محیط اجتماعی مانند وجود افراد معتاد در میان دوستان.

در هنگام مطالعه مهارتهای زندگی افراد، که به عنوان عامل مستقل تأثیرگذار بر تجربه با مواد مطالعه میشد، پژوهشگران متوجه شدند که صرف وقت با اعضای دیگر خانواده و اعضای خانواده که تجربهی استفاده از مواد مخدر داشتهاند، عامل مهم در پیشگیری از مصرف مواد مخدر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید