بخشی از مقاله
چکیده:
هفت بند مولانا حسن کاشی - متوفی 726ق - به عنوان نماد شعر شیعی و منقبت حضرت علی ع جایگاه فاخر و ویژه در شعر مدحی و آیینی دارد. سرایندگان بسیاری، سعی در اقتفا و تبعیت از سروده وی داشته اند. این پژوهش بر آن است تا یکی از سرایندگان ناشناخته در جوابیه سرایی بر شعر کاشی را مورد تحقیق قرار داده و وی را به فرهنگ مکتوب علمی معرفی نماید. در نتیجه این پژوهشاولاً محمد ابراهیم ذکاء از سرایندگان شعر آیینی شیعی در شبه قاره و کشور افغانستان که تا کنون در صفحه های فرهنگ مکتوب ناشناخته مانده است، مورد تحقیق و معرفی قرار گرفته است و دیگر این که دو مورد از سروده هایی که در اقتفا و تبعیت از شعر ارزشمند ملاحسن کاشی سروده شده است شناسایی شده و مورد تحقیق قرار گرفته است .
همچنین در این مقاله، آشکار گردید که محمد ابراهیم ذکاء به عنوان یک جوابیه سرا، تمام توان و طبع شاعرانه خود را مصروف داشته است تا بتواند جوابیه ای در خور خلق نماید. افزون بر متابعت های ساختاری و مضمونی، خلاقیت ها و نوآوری ها ابتکاراتی از سوی محمد ابراهیم ذکاء صورت گرفته است که به اندکی از آن ها اشاره شده است. یکی از ره آوردهای این تحقیق، شناخت ابعادی تازه از آداب و رسوم مربوط به قشر منقبت خوان، در حاشیه آشنایی با زندگانی این شاعر مداح اهل بیت ع می باشد.
مقدمه
شعر پژواک ندای احساس و جاودانگی عواطف در لایه های هزارتوی تاریخ، تمدن و فرهنگ بشر است. هنر و ادبیات زلال ناب سرچشمه های معنویت است که از فطرت پاک الهی انسان ها سرچشمه می گیرد و مرزها و قومیت ها را در می نوردد بلکه پل اتصال فرهنگ ها و ملت ها می گردد. بی شک شعر آیینی و بویژه شعر مدح و منقبت شیعی از برجسته ترین نمادها و موتیف هایی است که می توان به طور مشترک در سروده های مسندنشینان شوریدگی و صفا یافت. و این حیطه می تواند زمینه مطالعه و تحقییق در حوزه های مشترک فرهنگ ملت ها هم در گستره جغرافیایی اقوام و هم در طول تاریخ تمدن باشد.
.1 ضرورت و اهمیت پژوهش
هفت بند ملاحسن کاشی - م726ق - از سروده های ماندگار ادب فارسی است که پیوسته در آینه ذوق و طبع شاعران دیگر، طنین انداز گشته و زیبایی هایی بدیع همراه با انبوهی از معارف ناب شیعی را همچون سروشی روح افزا به گوش جان مشتاقان خاندان پاک رسول گرامی اسلام ص رسانده است. این سروده از مولانا حسن کاشی در قرن هفتم و هشتم، سرمشق و الگو برای سرایندگان شیعی در شبهقارّه شده، بسیاری از شاعران هند در پاسخ و اقتفا و پیروی از آن،به ترنّم درآمدهاند. با پژوهش در سرایندگان فراوانی که از این شعر، تبعیت نموده اند، می توان بخشی از تحولات سبکهای شعری، دگرگونی صورخیال، و تکامل گونه های ادبی را کشف و به پژوهشگران بعدی در این حوزه ارائه نمود.
اینک معرفی هفت بند ذکاء از سروده های یکی از سرایندگان شیعی افغانستان، تقدیم خوانندگان گرامی می گردد. شخصیتی که از او سخن به میان می آید. شاعری که تمام زندگانی خویش را در مراحل سخت و دشوار و توأم با فقر و تنگدستی وقف مدح و منقبت اهل بیت سلام االله علیهم نموده و طبع شعر منقبت را به عنوان عطیه ای الهی از این خاندان طلب کرده و عاقبت مورد لطف و عنایت و اکرام حضرات آل االله علیهم السلام قرار گرفته است. معرفی این شخصیت ها که بر صحیفه فرهنگ این مرز و بوم، نامی از ایشان نیست، هم به عنوان قدردانی از پیشتازان فرهنگ و هنر به شمار آمده و هم موجب ارتقای شناخت و آگاهی آیندگان از تلاشگران عرصه معارف شیعی خواهد گشت.
.2 پیشینه پژوهش
تحقیق و تتبع در سروده های متاثر از هفت بند کاشی کار بسیار گسترده و عظیمی است که می بایست تک تک دواوین و سروده های شاعران منقبت سرا و مداح اهل بیت علیهم ا لسلام، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد؛ آنگاه با استخراج و جمع آوری هفت بندهای سروده شده توسط پیروان ملاحسن در مجموعه ای گردآوری گردد. در این عرصه با توجه به گستردگی و اهمیت آن، متاسفانه تا کنون کار کامل و جامعی در زمینه پژوهش در تأثیر هفت بند کاشی بر شاعران پس از او و میزان تأثیر هفت بند کاشی بر سروده های پیروانش صورت نگرفته است. یکی از راه هایی که می تواند مورد توجه قرار گیرد بررسی و معرفی فرد فرد این سروده ها در مقاله های مستقل می باشد تا زمینه را برای مجموعه سازی و پژوهش های بیشتر فراهم نماید.
شاید تنها اثر مستقل در این حوزه کتاب هفت بند هفتاد بند اثر سعید هندی است که برای نخستین بار مجموعه ای البته بسیار اندک و محدود از پاسخ دهندگان به این هفت بند جمع آوری و به عرصه ی فرهنگ معرفی گردید - هندی, 1388ش - . در ادامه با پژوهش هایی که در عرصه چاپ سنگی در شبه قاره صورت گرفت تعداد بیشتری از این جوابیه ها شناسایی شد. در شماره ی پیشین نشریه ی وزین میراث شهاب، سبعه سیاره توسط نگارنده ی این مقاله حاضر معرفی گردید - مرادی رستا, . - 1392 اما لازم به ذکر است که در خصوص موضوع این مقاله یعنی هفت بندهای سروده شده از محمد ابراهیم ذکا، هیچ مقاله و پژوهشی چه به صورت مستقل و یا به طور ضمنی مشاهده نشده. و تا کنون نامی از وی در پژوهش های علمی در تمامی زمینه های ادب فارسی ذکر نشده است.