بخشی از مقاله
چکیده
یوگا از ریشه کلمه سانسکریت به معنی اتحاد - یوغ = وسیله اتحاد - گرفته شده است. اتحاد بین تن و روان است. هدف یوگا ایجاد یک وحدت کامل بین ابعاد جسمانی، ذهنی و روحی است که در سایه آن فرد بر خویشتن حاکم می شود و خودی خویش را باز می یابد و در اقیانوس متلاطم بشری به سکون و آرامش می رسد. یک مکتب فلسفی - عرفانی و یک سیستم علمی - عملی برای به تعادل رساندن جسم و روان است. تاریخچه یوگا به دو قرن قبل از میلاد مسیح نسبت داده شده است و پژوهشگران زیادی عقیده دارند یوگا حاصل پیوند دو فرهنگ آریایی و هندو است.
گل نیلوفر از دیر ایام در مصر، چین، ژاپن و ایران و هند مورد استفاده بوده به دلیل تقدس و جنبه اسطوره ای در اساطیر ایرانی و بودایی بسیار مورد توجه است. در شعر سپهری رمزی از عرفان است و در تمام راه های رسیدن به خدا نیلوفر دیده می شود. نیلوفر نماد تولد دوباره و زایش نور است.
در یوگا هفت منبع دریافت انرژی - چاکرا - بسیار حایز اهمیّت است همان گونه که در هفت خوان رستم پهلوان جوان با طی آزمون های دشوار به مرحله ابر پهلوانی می رسد و عارف پس از گذار هفت وادی سهمگین وجود خویش را تصرف می کند تا به مقام فنا برسد؛ یوگی هم با تمرین جسمانی - آسانا - و پاکسازی هفت چاکرا - منبع دریافت انرژی - و تمرینات دیگر می تواند انرژی خفته در چاکرای یک - کندالینی - را رها ساخته با کنترل آن از بند خود خواهی ها رها گشته به شکوفایی برسد به نحوی که به هر چه فکر کند صورت حقیقت به خود بگیرد و در نهایت با باز نمودن سه گره اصلی در مسیر این هفت چاکرا با گشودن چشم خرد به مقام وحدت وجود برسد. هدف پهلوان و عارف و یوگی رسیدن به کمال انسانی و مقام فنا فی االله است.
کلیدواژهها: یوگا، بودا، چاکرا، هفتخوان، هفت وادی، نیلوفر.
پیش سخن
درود بی کران بر خداوند بخشنده مهربان که در جنگ هفتاد و دو ملّت عذر همه را میپذیرد تا ره افسانه نزنیم و دریابیم که:
ما ز بالاییم و بالا می رویم ما ز دریاییم و دریا می رویم
ما از آنجا و اینجا نیستیم ما ز بی جاییم و بی جا می رویم
لا اله اندر پی الااالله است همچو لا ما هم به الا می رویم - مولوی، :1386غ - 1674
انسان هبوط کرده در جزیره سراندیب میخواهد در آیینه تمام نمایی خود را بشناسدیکی. از اهداف مهم ادبیّات هم خودشناسی است او در جست و جوی شناخت خود و راه بازگشتانّا - الیه راجعون - به دنبال پر سیمرغ تا چین هم میرود به همین جهت دست نیاز به سوی آیینه ادبیّات دراز میکند و از آن یاری میجوید.آثار عرفانی، اجتماعی، حماسی از بنیادیترین آثار ادبی زبان فارسی به شمار میروند که برای یافتن راه و تعالی بخشیدن به روح انسانی و اصلاح رفتارها در زندگی فردی و اجتماعی پدید آمدهاند و هر کدام به نوعی انسان را به کمال خویش نزدیک میگردانند از این رو ارتباط و پیوند آثار عرفانی، اجتماعی، حماسی و تشابه آن به متون هندی و مکتب یوگا ذهن خواننده را معطوف مینماید و از این حیث این موضوع قابل پژوهش است.این مقاله پژوهشی مختصری به یوگا و هفت چاکرا و تطبیق آن با هفت خوان حماسه و هفت وادی عرفان میپردازد.
هدف آن است که ارتباط و تشابه بین ادب حماسی، عرفانی با متون هندی و آموزههای یوگا بیان شود.هدف دیگر این مقاله پژوهشی آن است که مشخص شود در ادبیّات حماسی، عرفانی با یوگا بین اهداف و مسیر رسیدن به مطلوبشان چه اشتراکات و تشابهاتی وجود دارد.ضرورت این مقاله پژوهشی در آن است که با کشف راز و رمزهای پنهان و حاکم بر اندیشههای حماسی، عرفانی و یوگایی فاصله بین این اندیشهها کمتر گردد و خواننده با درک همسویی آنها در رسیدن انسان به تعالی و کمال بتواند سریعتر و آسان تر به مقصود دست یابد.هر چند قبل از این مقاله، در مقالات و آثار پژوهشی به ارتباط بین اسلام و عرفان هندی، ادبیّات و عرفان هندی، اسلام و بودا و اشتراکات موجود بین آن ها پرداخته شده است ولی تاکنون پژوهشی راجع به یوگا و هفت چاکرا و تطبیق آن با ادبیّات فارسی مبحث هفت خوان رستم و هفت وادی عطار به جز فصلی از یک کتاب انگلیسی - یوگا و ایران - موردی مشاهده نشده است.
-1 یوگا در لغت و اصطلاح
ابتدا به ریشه و معنی لغوی یوگا پرداخته سپس به ایجاد اتحاد و رسیدن به آرامش در یوگا اشاره میشود.یوگا از ریشه کلمه سانسکریت - yuj - و به معنی اتحاد گرفته شده است و هنوز در زبان لاتین به صورت کلمه - yungr - باقی است. اتحاد بین تن و روان، بین نیروهای مثبت و منفی وجود انسان، بین جریانات - yin - و - yang - یا اتحاد بین نیروی مثبت خورشید و نیروی منفی ماه است. هدف یوگا ایجاد یک وحدت کامل بین ابعاد جسمانی، ذهنی و روحی است. وحدتی که با تمرینات جسمانی - آساناها - ، کنترلهای تنفسی - پرانایاما - ، تولید اصوات - مانترا - ، مراقبه - مدیتیشن - و سایر تمرینات به دست میآید. یوگی کسی است که سالها به تمرینات عملی و ذهنی یوگا پرداخته و درکی عمیق از آن حاصل نموده است.مترادف کلمه یوگا در زبان انگلیسی - yoke - است که به معنی آلت یا وسیله اتحاد است.
در زبان فارسی کلمه "یوغ" به معنی وسیله اتحاد است و آن چوب مخصوصی است که به گردن دو گاو میبندند تا از ترکیب قدرت آنها در شکافتن زمین و شخم زدن استفاده کنند لذا یوغ - جوق - به معنی قید، ابزاری برای وحدت نیروی دو موجود است و یوگا نیز روشی است که نیروهای مثبت و منفی و جنبههای جسمی و روانی انسان را نخست پرورش داده شکوفا میسازد و سپس بین این دو، اتحاد و توازنی برقرار میکند که در سایه آن فرد بر خویشتن حاکم میشود و خودی خویش را باز مییابد و از تنهایی و سرگردانی در اقیانوس متلاطم جوامع بشری به سکون و آرامشی میرساند که توفان حوادث و فشارهای خرد کننده عصبی او را از خط تعادل خارج نساخته آرامش او را بر هم نمی زند.یوگا در معنای عمیق یک حرکت کمال گرایانه برای پیوستن به بحر بیکران هستی و غوطه خوردن در امواج فیض الهی است و خلاصه آنکه یوگا یک مکتب فلسفی-عرفانی و سیستم علمی-عملی برای به تعادل رساندن جسم و روان است.
-2 تاریخچه - تاریخ پیدایش مکتب یوگ -
بیان هر گونه تاریخی درباره پیدایش یوگا دقیق نیست و هنوز به خوبی روشن نشده است که فنون و آداب یوگ اولین بار به وسیله چه کسانی تدوین و به کار برده شده، "تاریخ پیدایش یوگا را کهن تر از زمان تدوین کتاب - یوگاسوترا - می دانند تا آنجا که در اساطیر و افسانه ها این تعلیمات را به خدایان هندی - مظاهر احدیت - نسبت می دهند امّا اتفاق رأی محققین بر این است که حکیم و فیلسوف هندی - پاتانجلی - مبانی آیین یوگا را در رساله خود به نام یوگاساترا - yuga sutra - تدوین کرده است.ترجمه، تفسیر و تدوین یوگا سوترا از لحاظ تاریخی به دو قرن قبل از میلاد مسیح نسبت داده شده هرچند آراء دیگری درباره پیدایش و نگارش رساله وجود دارد.
داسگوپتا - Dasgupta - در تحقیقات خود در زمینه یوگا به کتاب ابوریحان بیرونی به نام: پتنجل الهندی فی اخلاص من الاقبال: که ترجمه عربی یوگاسوترای پاتانجلی است اشاره کرده است." - الماسیان، - 4 :1379 بیانی دیگر می گوید:" یوگا قدمت زیادی دارد و پتانجلی فیزیک دان و یوگی هزاره قبل از میلاد، تنها نظم دهنده این مکتب هشتگانه - یاما، نیاما، آسانا، پرانایاما، پراتی هارا، دهیانا، دهارنا، سامادهی - بوده است، نه موجد آن.در متون ادبی، مذهبی و عرفانی یا اسطورهها و داستانهای ایرانی کمتر با یوگا و یوگی برخورد میکنیم؛ زیرا که آنها به نام هندو و مرتاض، مغ ومغ بچه معرفی شده اند. غرض از مرتاض همان یوگی است. حال چرا با سابقه دیرینه وداها و اوپانیشادها یوگی در فلات ایران و عربستان با نام "مرتاض" شهرت یافته نامشخص است.
در سیستم یوگا طول عمر یک صد ساله به چهار مرحله یا حالت یا چهار عالم تقسیم میشود برای اینکه شخص بتواند روح و مقام خود را بشناسد و به یگانگی خویش و حقیقت و واقعیّت پی ببرد باید از این مراحل بگذرد. تصور میشود این اصطلاح "مرتاض" به مناسبت گذراندن مرحله سوم و چهارم عمر که به نام اَشرام"" معروف است و زمان کنارهگیری از امور دنیوی و قبول مشکلات می-باشد، بوده است. در این دوران که از پنجاه سالگی شروع می شود، حقجو در طلب حق، انزوا اختیار میکند و روزگار به مبارزه با نفس سپری میکند." - ساتیاناندا ساراسواتی، 1387، ب - همچنین گفته شده است "از نوشتههای پالی، سانسکریت سنگ نوشتهها و آثاری که در حفاریهای باستان شناسی به دست آمده است، اختلاف نظرهایی چند مشاهده گردد؛می امّا اکثر پژوهشگران متفقاً عقیده دارند که یوگا پیوند فرهنگ آریایی و هندو است.
اقوام آریایی مهاجم به شمال هند این فرهنگ را به آن سامان انتقال دادند. در آثار باقی مانده و قبل و بعد از هخامنشیان پژوهشگران به تشابهات اخلاقی، دینی و عقیدتی بسیار بین رسوم هند و آریاییها برخورد کردهاند . این مشابهت ها در میان اهل تصوّف که ریشه ماقبل اسلامی دارند و عرفان اسلامی تکمیل کننده آن ها بوده است بیشتر به چشم میخورد.در گردهمایی که از تاریخ 8 /17 تا 1377/9/4 به مناسبت بزرگداشت اسلام و تصوّف در آلاباخ هند - شهری از ایالت بیهار - با حضور پژوهشگران و یوگیهای هفتاد و سه کشور و جمعی از مسلمانان تشکیل گردید؛ پارام هامساسوامی ساتیاناندا که ملبس به لباس صوفی ایرانی بود طی سخنانی اظهار داشت عرفان و تصوّف و فرهنگ ایرانی همان یوگای هندی است، روحی است در دو کالبد.
این اظهار نظر تأکیدی بود بر اندیشههای دانشمند برجسته و صوفی هندی الاصل محمد داراشکوه برادر اورنگ زیب که در قرن یازدهم هجری - 1024-1060 - میزیسته است. داراشکوه همّ خود را صرف درک مشابهتهای اسلام و عرفان هند نمود و تألیفاتی چند در این زمینه از او به یادگار مانده است.او تألیف کتاب مجمع البحرین را در سال 1065 هجری به منظور ایجاد تفاهم و نزدیکی فکری و معنوی همچنین همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان مذهب هندو و دین اسلام فراهم آورده است تا در داخل شبه جزیره پهناور هند، مسلمانان و هندوان با صفا و سازش بتوانند در محیط آرام و صلح زندگی کنند و در مذهب و عقیده خود آزاد باشند و از نظر مسلمانان زنگ بت پرستی از چهره عوام هندو زدوده گردد و هر دو طایفه به عنوان دو ملّت - دین - موحد و یکتا پرست شناخته شوند.
چون مجمع حقایق ومعارف دو طایفه حق شناس بود کتابش را به نام مجمع البحرین موسوم گرداند. - داراشکوه، :1345 پنج - "داراشکوه مسلمان حنفی مذهب و در طریقت وابسته به سلسله قادریه است او مینویسد: بین عارفان هندو و اهل طریقت جزاختلاف لفظی تفاوتی ندیدم اما به نظر مصحح مجمع البحرین سید محمد جلالی نائینی منظور داراشکوه در مقایسه پاره اصطلاحات " موحدان هند " با اصطلاحات جماعت صوفیه هر چه باشد مذهب هندو با دین اسلام با هم وحدت نظر ندارند؛ زیرا اسلام یک دین توحیدی است ولی به عکس هندویی یک مذهب اساطیری است که بیشتر اقوام آریایی هند به آن دلبستگی دارند. " - داراشکوه، :1345 نه -
-3 توضیح چند واژه و نماد -1-3 واژه :آسانا - اوپانیشاد - پرانا - پرایاناما - مانترا - مراقبه - ودا - چاکرا
آسانا : تمرینات جسمانی که برای پاکسازی و بیداری مرکز دریافت انرژی - چاکرا - انجام میشود. اوپانیشاد : یکی از کهنترین متون آیین هندو است.
پرانا : نیروی حیات یا انرژی گرفته شده از انرژیهای کیهانی است.
پرایاناما: کنترلهای تنفسی؛ آگاه شدن به دم و بازدم و تحت کنترل در آوردن فاصله زمانی بین دم و بازدم است که باعث نوعی آگاهی می شود.
مانترا : تولید اصوات؛ اصوات آغازین یا اولیه که ریشه تمام زبان هاست. مانترا یک واژه سانسکریت است که از دو کلمه "مان" به معنی فکرکردن و "ترا" به معنی رها و آزاد ساختن تشکیل شده است. مانترا انرژی پنهانی است که در لفاف صدایی پیچیده شده