بخشی از مقاله

چکیده:

مدلهای توسعه، نه امری جهانشمول، بلکه امر چندگانه، متنوع و بوم محور هستند. تقابل توسعه شرقی و غربی از آغاز در اندیشه ارسطویی یونانی - برتر - /غیریونانی - بربر - ، قرونوسطی با مسئله مسیحیت/غیر مسیحیت شکل گرفت، بعدها در اندیشه تکاملی و خطی گذار دورکیم - ابتدایی/مدرن - انعکاس یافته و با نظریه ارگانیستی مارکس، وبر، تونیس، مین و اسپنسر، رویکرد نوینی به خود گرفت.

تاریخ تحولات اجتماعی گویای این است که جوامع موفق درباره توسعه، الگوی نظری-فلسفی متمایزی نسبت به یکدیگر دارند. نمونه آن ژاپن - مدل سوسیالیستی - ، چینی - ترکیبی از عقلانیت، نظم عقلانی و سودمحور غربی - ، آلمان - سوسیال-دموکراسی - است. غربی بودن توسعه، نه مفهوم جغرافیایی بلکه مسئله فکری و الگوی رفتاری است که در خاورمیانه شکل گرفت. کشور ایران، به لحاظ تاریخی، فرایندهای توسعه پر تحول و نوسانی را در طی تاریخ از نیمه وابستگی - صفویه - تا وابستگی - قاجاریه و پهلوی - سپری کرده است . نقطه عطف تاریخی توسعه ایران، در دورههای صفویه به بعد بیشتر نمایان میشود.

گذر از عصر طلایی صفویه به سمت دوران قاجار و پهلوی، سرآغاز، حرکت از توسعه مستقل به توسعه وابسته محسوب میشود. تاریخ توسعه ایران، تاریخ آزمون مدلهای طرح مارشال، نوسازی، تعدیل ساختاری، اندیشه آدام اسمیت - نظریه دستهای نامرئی - ، خصوصیسازی و درنهایت الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت - مدل پایه اقتصاد مقاومتی - است. مقطع وجه ممیزه فرایند و سازوکار توسعه ایران با دورههای قبل، درگذر از مدلهای رایج قدیمی وابستگی، برگشت به سنت نوین توسعه بوم محور الگوی اسلامی ایرانی است. امری که در طی سالهای اخیر در لوای اقتصاد مقاومتی، در نهادهای اجرایی و غیردولتی، انعکاس یافته است.

مقدمه و بیان مسئله:

شرایط و دلایل توفیق و عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغه و موضوعهای مهم در قلمرو مطالعات توسعه بوده است - مظفری نیا و همکاران، . - 1395 تجربه ژاپن، کشورهای شرق آسیا بعد از جنگ جهانی دوم باعث شد که دولتها و نخبگان به فکر استراتژی مناسب برای خروج از وضع نامساعد اقتصادی باشند. سیاستگذاران توسعه با الهام از نظریههای مختلفی ازجمله نظریه جهش، رشد نامتوازن، توسعهنیافتگی، توسعه درونزا، رشد با توزیع دوباره، نظریه نظام جهانی، سرمایهداری امپریالیسم نوین، وابستگی به تشریح مسئله توسعه جوامع پرداختهاند.

- زاهدی مازندرانی، . - 1390 حدود یک قرن است که مقوله توسعه در کشورهای جهان سوم و کشور ایران از نگرانیهای مردم و دولتها بوده است. در دهههای اخیر، با ظهور کشورهای توسعه یافته جدید، بهخصوص کشورهای شرق آسیا - مرسوم به ببرهای آسیا - و فاصله چشمگیر آنها از کشورهای جنوب، امیدواری بسیاری از کشورها کمتر توسعهیافته، بیشتر شده است - لاهوتیان، . - 66 :1395 در این میان، کشور ایران، نیز قدم در شکلدهی الگو توسعه خودمحور نموده است. هدف اجتماعی الگوی اسلامی توسعه، تحقق عدالت فراگیر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.

الگوها یا مدلهای توسعه برساختههایی برای دستیابی به اهداف غیرمعرفتی نظیر رشد اقتصادی، رفاه مادی، توسعه فرهنگی، تعالی معنوی، سلامت روحی و جسمی، شادی و آرامش خاطر هستند - پایا، . - 39 :1388 آمارتیاسن، توسعه را برای شکوفایی قابلیت افراد با تکیهبر آزادی تعریف می کند، در اندیشه وی، توسعه بهمثابه آزادی تلقی میشود - محمودی، . - 1382 جوامع بشری برای دستیابی به آرمانهای خود، به برنامهریزی جامع و بلندمدت، نیاز دارند.

علاوه بر آن تحقق برنامههای بلندمدت، مستلزم برنامهریزی صحیح میانمدت و کوتاهمدت در زمینههای مختلف است - نداف بغداد آبادی و فلاح، . - 1392 نیل به توسعه و مراحل پیشرفت در قلمروهای مختلف اقتصادی، همواره ازجمله آرمانهای ملی و مردمی جوامع مختلف بوده است. وضعیت اقتصاد اغلب کشورهای درحالتوسعه بهشدت آسیب پذیر است. اکثر این کشورها در مورد راهبرد مناسب توسعه، سردرگم هستند و بعضی در اتخاذ سیاستهای توسعه و اجرای برنامهها دچار تضاد و تناقض می شوند - توسلی و همکاران، . - 160:1392 توسعه به مفهوم ترقی، رشد و نوسازی است.

هدف اصلی توسعه، بهبود اوضاع اجتماعی بشر، رهایی آنها از چنگال فقر، بدبختی و تیره گونی به سمت آرامش، توسعه مادی، تقویت آرامش و امنیت، بهبود زیربنای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی است. توسعه در دنیای مدرن خود، هدفی غیر از هدف و آرمان اصلی خود را طی نمود و آن چنگ انداختن به منابع و سرمایه مادی و معنوی کشورهای درحالتوسعه بود. توسعه در مدلهای غربی، جهان سوم را بهمثابه میدانی آزمایشگاهی برای آزمونوخطای طرحهای توسعهای خود کردند، از دل این نگرش مکتب مطالعات توسعه شرقشناسی ظهور کرد که هدفش شناساندن شرق به دنیای غرب و به خود شرقیان، بهمثابه موجوداتی وابسته، بیتحرک، فاقد هوش و خلاقیت و    انسان انفعالی بود.

بر این اساس مدل توسعه، هدف خود را نه خدمت به بشریت، بلکه خدمت به سرمایهداری و    دنیای آنها نمود - عشایری و همکاران، . - 1396 پیامدهای ناشی از شکست مدلهای بیرونی توسعه، نشان داد که هیچ الگوی جهانشمولی برای توسعه وجود ندارد. الگوی توسعه نه تک گونه بلکه چندگونه هستند. هر کشوری ضمن توجه به شرایط بومی به مبانی علم اقتصاد و انباشتی از تجربیات در کشورهای گوناگون، باید به دنبال فراهم کردن زمینههای نظری و کاربردی از طریق مورد کاوی متعدد و پژوهشهای موردی باشد تا بتواند به الگوی بومی دست یابد.

الگوی توسعه ژاپنی از نوع ژاپنی است، نوع توسعه چینی به لحاظ نظری - فلسفی گونه دیگری است. در اصل حلقه گمشده توسعه ایران، امری فکری-فلسفی است - تقی زاده، . - 1388 برخی مطالعات، نقش آموزههای فقه سیاسی مذهب شیعه را در شکلگیری روحیه پیشرفت و آبادانی و دستیابی به پیشرفتهای بعد از انقلاب اسلامی در ایران تأیید می کنند - عنبری و کلانتری، . - 1394 نظریهپردازان نوسازی، عدم توسعه کشورهای خاورمیانه را مسئله سنت و فرهنگ آن می داند.

ازنظر این مکاتب، مسیر توسعه، همان نوسازی غربی است که در اندیشه پارسونز، دورکیم، روستو و مکاتب وابستگی انعکاس یافته است. این اندیشه از دو نظریه تکاملی و کارکردگرایی، برای تحلیل توسعه غرب و عقبماندگی کشورهای درحالتوسعه، استفاده می کنند - سو، . - 1394 در کشورهای خاورمیانه و آسیایی، توسعهیافتگی، صبغه تاریخی دارد که به چگونگی مواجهه غربیها با شرقیها برمی گردد - سبحانی، . - 1390 قدمت تقسیمبندی جهان به یونانی و بربر به دوران باستان می رسد که از ویژگیهای این تفکیک، تفاوت سامان سیاسی دوجهان معرفی گردید - رحمانیان و هژبریان، . - 1391

اینطور میتوان گفت که تاریخ ذهنیت توسعه، تاریخیصرفاً مدرن و اروپایی نیست و تاریخ ذهنیت توسعه در غرب، نمیتواند تاریخ ذهنیت توسعه همه جوامع قلمداد شود؛ چراکه مدرنیته،اساساً یک دوره از تاریخ ذهنیت توسعه را آنهم تنها در تاریخ جهان غرب بازتاب میدهد، بر این اساس، با انواع تاریخ ذهنیت توسعه مواجه هستیم و هر جامعهای دارای تاریخ ذهنیت توسعه خاص، یگانه و منحصربهفردی است که اکنونیت حیات ذهن و وضعیت زیستی انسان در آن جامعه و امکانهای آینده او در همان جامعه را میسازد - ستاری، . - 140 : 1394

یافتههای سیاحان غربی در مورد وضعیت اجتماعی جوامع شرقی و توصیف وضعیت ایران از طریق مستشرقانی چون شاردن و تاورنیه، بهمثابه امری مستند درباره عدمکفایت برای توسعه، بهحساب میآید - رحمانی زاده دهکردی و زنجانی زاده، . - 1395 در انحطاط شناسی ایرانی، مفهوم استبداد و بیقانونی و زورمداری، در اندیشه سیاحان غربی مهم تلقی میشده - رحمانیان، - 1382 و از این الهام از نیرویهای بیرونی را برای نوسازی بسیار مؤثر و مفیدتر میدانستهاند.

- سو، . - 1392 در ادبیات تاریخ توسعه ایران، جان فوران دوران قاجار را با مفهوم " در آستانه وابستگی" و دوران پهلوی را با سنخ" منطقه نیمه پیرامونی و توسعه وابسته" تحلیل نمود است - عنبری، - 1394 و بر تداوم مدل وابستگی توسعه با رویکرد غالب اقتصاد سیاسی و کمتوجهی به امر اجتماعی و فرهنگی در مسئله تأکید دارد. این توصیف از شرق و ایستا بودن و فقدان کفایت ذاتی برای توسعه و تحولآفرینی، تنها مختص به مارکس و انگلس نیست، بلکه پیش و پسازآن، هگل، میل، ماکس وبر، ماکسیم رودنسون، به این امر اشارهکرده اند.

نظر مارکس بر این بود که این جوامع، فاقد مؤلفه درون ساختاری برای توسعه هستند. وی راهحل تغییر و نوسازی را در بیرون از ساختار اجتماعی جستوجو می کرد و همانند او جان استوارت میل، بر این عقیده بود که ملتهای صنعتی متمدن باید کشورهای دیگر را وادار به نوسازی نمایند؛ یعنی نابودسازی جامعه آسیایی قدیم و پی افکندن بنیادهای مادی جامعه غربی در آسیا - ویتفوگل، . - 1391 مطالعات ایرانشناسان روسی - دیاکونف، - 1346، پتروفسکی 1344 - ، 1354، - 1366، پیگولوساکایا 1354 - و - 1376 و نمعانی - 1358 - ، بر اساس نظریه تکامل پنج مرحلهای مدل مارکسی، به تاریخ اجتماعی توسعه ایران، پرداختند - عبدی، . - 1395 رویکردهای نئومارکسیستی و نظریه وابستگی یکی از مدلهای رایج در بررسی موانع تاریخی توسعه در ایران است.

در تبیین عدم توسعهیافتگی ایران، بیشتر اندیشه نئومارکسیتی حاکم بوده است. محققانی ازجمله احمد اشرف، محمدعلی کاتوزیان، یروند آبراهامیان و ژانت افاری با نظریهای استبداد شرقی، استبداد آب، جامعه کوتاهمدت و شیوه تولید آسیایی، توسعه نفتی، در پی شناسایی علت عدم توسعه ایران با الگو گیری از مدل نئومارکس بودند - صنعتی، . - 1395 در دیدگاههای توسعه تاریخی ایران، رویکرد اقتصاد سیاسی غالب بوده است. این رویکرد عامدانه از حضور فرهنگ و رفتارهای اجتماعی مردمی در فهم تحولات توسعه ممانعت کرده است.

اقتصاد سیاسی تقرباًی برای کلیه اشکال تکثر یا تمرکز ثروت، طبقات اجتماعی، مطالبات سیاسی-فرهنگی، تعینی سیاسی با محوریت مفهوم قدرت و تا حدی محیطی قائل است - عنبری، . - 1394 نمونه تاریخی اینگونه تفکر، به فراوانی در مطالعات توسعه یافت میشود. ازنظر والتر رستو الگوی توسعه جوامع؛ عبور از مدل غربی توسعه - مسیر پنجگانه - را سپری می کند. از دید وی، مراحل توسعه از حالت سنتی، شرایط خیز، خیز و بلوغ اقتصادی میگذرد و در سرانجام آن به مرحله مصرف انبوه ختم میشود که عالیترین مرحله رشد اقتصادی است و با شرایط کشورهای پیشرفته آن زمان همخوانی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید