بخشی از مقاله

چکیده

توسعه پایدار مفهومی است که به دنبال پیشرفت و توسعه اقتصادی با حفظ ارزشهای بلندمدت زیستمحیطی و اجتماعی است. شناسایی و توسعه مؤلفههای توسعه پایدار در بحث بلندمرتبهسازی، به دلیل در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ضروری است. در سالهای اخیر رشد شهرنشینی بهویژه در شهرهای بزرگ، مشکلات بسیاری ازجمله کمبود مسکن را به همراه داشته است. راه-حل ارائهشده برای پاسخگویی به نیاز روزافزون تقاضای مسکن، حرکت به سمت الگوی رشد شهریِ فشرده است و در این راستا بلندمرتبهسازی اصولی میتواند، علاوه بر رفع نیاز مسکن، از گسترش مشکلات توسعه افقی شهر جلوگیری کرده و محاسنی را نیز به دنبال داشته باشد.

در کشور ایران نیز شرایط مشابهی در جریان است و با گسترش بلندمرتبهسازی در کلانشهرها، بخش عمدهای از ثروت کشور در بخش ساختمان متمرکزشده است. در این راستا، شناسایی و توسعه مؤلفههای توسعه پایدار در خصوص بلندمرتبهسازی نهتنها میتواند ارزشهای زیستمحیطی و اجتماعی جامعه را حفظ نماید بلکه؛ توسعه اقتصادی را نیز به همراه خواهد داشت. محققان در این پژوهش به دنبال بررسی اهمیت شناسایی مؤلفهای مرتبط با هر بُعد پایداری هستند زیرا شناسایی این مؤلفهها میتواند سرمنشأ تحول در دیدگاه مدیران ارشد بخش مدیریت شهری قرار گیرد.

مقدمه

در اواخر قرن بیستم، تغییر جمعیتی بیسابقهای آغاز شد، بهگونهای که جمعیت جهان در 40 سال گذشته، به بیش از دو برابر افزایش یافت.[1] راهحل مطرحشده برای مقابله با افزایش رشد جمعیت بهویژه در شهرها و جلوگیری از رشد بیرویه افقی شهر که موجب از بین رفتن فضای سبز و زمین میشود، افزایش تراکم ساختمانها از طریق بلندمرتبهسازی بود[2] ؛.[1] رشد شکلگیری اینگونه ساختمانها با توجه به خصوصیات و ویژگیهایآن، طبیعتاً در کنار آثار مثبت با محدودیتها و تهدیداتی نیز مواجه است. [3] چالشها و تأثیرات نامطلوب ساخت بناهای بلند بر ساختار زیستمحیطی، کاهش کیفیت زندگی، رفاه، امنیت و سلامت جامعه و هزینههای مازاد و بالای عملیاتی به نگرانی بزرگی برای معماران، مهندسان و مجریان طرحهای بلندمرتبهسازی تبدیلشده است .

[4] این در حالی است که بلندمرتبهسازی در ابتدا برای پاسخگویی به مشکلات بشر مطرح شد .[5] لازم به ذکر است، درصورتیکه شاخصهای ساخت ساختمانهای بلند بهدرستی انتخاب شوند و سیاستها، قوانین و مقررات بر اساس آن بهدرستی اجرا شوند، این بناهای بلند نقش مهمی را در ارتقاء زندگی شهروندی ایفا می کنند.[6] برخی از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه برای مقابله با مشکلات شهرنشینی، شهرسازی بر اساس اصول پایداری را ترویج کردهاند [2]؛ .[7] توسعه پایدار را میتوان بهعنوان یکراهتوسعه مناطق شهری، از طریق توافق بین نیازهای نسل امروز و آینده در نظر گرفت؛ که وابسته به پایداری زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی است.[8]

درروند شهرنشینی، تنش میان توسعه اقتصادی، حفاظت زیستمحیطی و نیازهای اجتماعی بهطور گستردهای به رسمیت شناختهشده، بااینوجود، در زمینه ساختمانسازی بهندرت به بررسی چالشهای توسعه پایدار پرداختهشده است.[5] در دهههای اخیر در شهرهای بزرگ ایران نیز، با توجه به رشد جمعیت، موقعیت طبیعی منطقه، موقعیت ارتباطی سیاسی و مذهبی، مهاجرتهای گسترده، افزایش شهرنشینی و همچنین کمبود زمین مناسب جهت ساختوساز - محدودیتهای توسعه افقی شهرها - ، راهبرد بلندمرتبهسازی رواج یافته است . این در حالی است که وضعیت ناهماهنگ بناهای بلند - بهویژه در پایتخت - و کمتوجهی به آستانه ظرفیت جمعیت در برخی از مناطق به چالشهای موجود دامن زده است.

این موضوع فکر و زمان شهروندان، برنامه ریزان، سیاستگذاران، تصمیم گیران اقتصادی، اجتماعی و متصدیان مدیریت شهری را به خود مشغول نموده، اما کمتر تأمل نظری در این زمینه شده است. با توجه به مشکلات موجود در زمینه بلندمرتبهسازی بهخصوص در حوزههای اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی، در این پژوهش محققان به دنبال شناسایی و بیان الزامات توسعهای هستند که محصول نگاههای جدید توسعه پایدار به بلندمرتبهسازی است. این مقاله با ادبیات تحقیق در رابطه با بلندمرتبه، توسعه پایدار و ابعاد مرتبط آن دنبال میشود. درنهایت ضمن جمعبندی، پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه میشود.

ادبیات پژوهش

پس از جنگ جهانی دوم - 1945-1939 - ، جهت غلبه بر مشکلات و چالشهای خاص حاصل از برنامههای توسعه اقتصادی همانند فقر، بیماری و بدهیهای اقتصادی، بحث پایداری مطرح شد .[9] اولین تلاشهای مرتبط با توسعه پایدار در اواخر دهه 1960 میلادی صورت گرفت و ویژگی آن بحث درباره کیفیت محیطزیست در برابر رشد اقتصادی و حاکی از تغییر نگرش درباره الگوهای سنتی رشد اقتصادی بود که مجموعهای از قوانین تجارت بینالمللی را در جهت ارتقاء توسعه آینده اقتصادی مطرح میکرد.[10]

اما نقش اساسی در تبیین و توجه به توسعه پایدار به کمیسیون جهانی محیطزیست و توسعه - - WCED در سال 1987 و دو کنفرانس محیطزیست استکهلم در سال 1972 و کنفرانس ریو در سال 1992 مربوط می شود. کمیسیون جهانی محیطزیست و توسعه، گزارش پایداری با عنوان " آینده مشترک ما " را منتشر کرد. تواناییهای نسل آینده در تأمین نیازهای خود، برآورده مینماید .[11] هرچند این تعریف ارائهشده از پایداری مبهم بود، اما در جذب توجه همگان به توسعه پایدار بسیار مؤثر واقع شد.

در این مفهوم، هدف توسعه پایدار، پیشرفت و توسعه اقتصادی با حفظ ارزشهای بلندمدت زیستمحیطی مطرحشده است .[10] موضوع پایداری، بحثبرانگیز و چالشی است. ازاینجهت چالشی است که اهداف مربوط به سه بعد مرتبط توسعه پایدار؛ عدالت اجتماعی، نظارت زیستمحیطی و رونق اقتصادی متفاوت و گاهی متناقض هستند. این چالش توسط انجمن مهندسان عمران آمریکا - ASCE - تصدیق شده است و در تعریف اخیر خود از پایداری بهعنوان "مجموعهای از شرایط اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی که در آنهمه جامعه دارای ظرفیت و فرصتی نامحدود برای حفظ و بهبود کیفیت زندگی خود، بدون کاستن از کمیت، کیفیت و یا در دسترس بودن منابع طبیعی و اکوسیستم است" یادکردهاند.[12]

به سایر تعاریف پایداری در جدول 1 اشارهشده است: "قانون هارتویک"1 از تلاش هارتویک - 1977 - و سولو - 1986 - بهدستآمده، یک اصل شناختهشده است و بیان میکند که چقدر از بهرهبرداری از منبعی تمامشدنی را باید کنار گذاشت و در سرمایهای تجدید پذیر سرمایهگذاری کرد تا بازده کل - درآمد - در طول زمان ثابت بماند. فرضیه اصلی در رویکرد هارتویک- سولو، جایگزینی مختلف سرمایه است. بر طبق این فرضیه سرمایههای طبیعی اساس و مکمل سرمایههای اقتصادی است.[13] این نگاه جایگزینی سرمایه، سبب ایجاد رویکرد پایداری ضعیف و قوی گردید .[25]

رویکرد پایداری ضعیف، به دنبال " ترکیب رشد سرمایهداری با امور محیطی" است. طی این هدف اصول اقتصادی نئوکلاسیک را میتوان در حل مسائل محیطی به کاربرد. لازمه اهداف سیاستگذاری در زمینه توسعه پایدار ضعیف در نظر گرفتن رشد اقتصادی است، اما طی آن هزینهای محیطی نیز موردتوجه قرار میگیرند. در اینجا محیط بهعنوان منابع قابلاندازهگیری در نظر گرفته میشود. در این دیدگاه منابع محیطی بهعنوان سرمایههای ثابت تلقی میشوند، درحالیکه اقتصاد مجاز است هر آرمان و هدف اجتماعی مناسب را دنبال کند [14] .

رویکرد پایداری قوی بر این ایده استوار است که جایگزینی بین سرمایه طبیعی و تولید محدود است .[25] در این دیدگاه هرگونه توسعه اقتصادی باید طوری انجام شود که به محیط لطمهای وارد نشود و اگر از ثروت محیطی استفاده میشود، باید هزینههایی تعیین گردد تا منابع تجدید پذیر بهویژه منابع اقتصادی کاملاً تهی نشود[13]؛ همچنین صنایع، آلودگیهای حاصل از فعالیتهای خود را بدون تصفیه کامل به محیط رها نکنند.[25] کرده است، دلی[13] 2 است. وی از پایداری قوی دفاع کرد و این دیدگاه توسط بکرمن1994 - 3؛ - 1995 موردانتقاد قرار گرفت. ال سرافی - 1996 - 4 از پایداری ضعیف دفاع کرد، درحالیکه کامن5 - 1996 - معتقد است که تمایز بین پایداری ضعیف و قوی نامعتبر است. محدودیتهای مفهوم پایداری ضعیف نیز توسط گودی6 و اوهارا - 1997 - 7 موردبحث واقعشده است.[25]

پس از رویکرد پایداری ضعیف و قوی، مدل ایدهآل توسعه پایدار مطرح شد. توسعه این مدل، یک نظر عمیق و وسیع است که هدف آن تغییر ساختار اجتماع، اقتصاد و سیاست است. مدل ایدهآل توسعه پایدار تنها به زندگی انسان فکر نمیکند، بلکه کلیه عوامل زنده و غیرزنده بهجز انسان را نیز بسیار پرارزش تلقی میکند. در این مدل، "ارزش" در فرایند طبیعی و گروهها نهفته است. بدین ترتیب در این مدل ابعاد اجتماعی توسعه پایدار بیشتر موردتوجه قرار میگیرد.[14]

در بیشتر کشورهای درحالتوسعه تأسیسات زیربنایی، تکنولوژی و نیروی متخصص موردنیاز صنعت در شهرها وجود داشتهاند؛ لذا غالب فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در کنار این شهرها شکلگرفته و باعث رشد سریع آنها شده است. از طرف دیگر تمرکز سرمایهها در شهرهای بزرگ باعث دوگانگی اقتصادی شده است .[28] رودل، مطرح مینماید که باید سرمایهها را از شهرهای بسیار بزرگ به سمت شهرهای کوچک و متوسط سوق داد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید